شرح داستان مورتال کامبت ۱؛ این بازنگری چگونه خط زمانی داستان سری را تغییر میدهد؟
سری مورتال کامبت دوست دارد که به سنتهای خود تکیه کند و مورتال کامبت ۱ هم از این نظر تفاوتی با دیگر نسخهها ندارد. در حالی که از نظر فنی این بازی ادامهی مورتال کامبت ۱۱ است، این سری را در مسیر و جهانی کاملا جدید میبرد. جهانی که در آن شخصیتهای کلاسیک رنگ و بویی جدیدی دارند و حتی برخی از شخصیتهای مبهم از گذشته جان تازهای میگیرند.
برای کسانی که نیاز به یادآوری دارند، هفت بازی اول مورتال کامبت با یک رویداد فاجعه بار به اوج خود رسید که ریدن (Raiden) مجبور شد برای رفع آن از سفر در زمان استفاده کند. نتایج عجیب و غریبی به بار آمد اما او جهان را نجات داد و بسیاری از دوستانش را در این راه کشت. پس از چندین بازی در جدول زمانی دوم، موجودی که زمان را کنترل میکرد به نام کرونیکا (Kronika) به تهدید بزرگ بعدی تبدیل شد و در نهایت لیو کانگ (Liu Kang) او را کشت و جایگاه او را به عنوان نگهبان زمان گرفت. خدای آتش، لیو کانگ، به عنوان یک فرد خیرخواه، میخواهد یک واقعیت آرمانی خلق کند.
بیشتر بخوانید: خطوط زمانی مورتال کامبت؛ نگاهی به داستان کامل سری تاکنون
لیو به جای اینکه همهی اعضای شرور فهرست مبارزان مورتال کمبت را از بین ببرد، چیز مثبتتری را امتحان کرده است. در واقع به تهدیداتی مانند شائو کان (Shao Kahn)، رین (Rain)، رپتایل (Reptile)، میلینا (Mileena) و غیره، هر آنچه از نظر لیو نیاز دارند، داده شده است. آنها اگر آرام باشند، ممکن است برای رفاه زندگی بقیه در قلمروها مفید باشند. البته همهی این شرایط در معرض از هم پاشیده شدن هستند. اینکه آیا تصمیمات لیو ناقص است یا کسی وجود دارد که آن را خراب میکند هنوز مشخص نیست، اما او در تلاش است تا اوضاع را درست کند.
قهرمانانی از جنس نور
خطوط زمانی قبلی
لرد ریدن خدای رعد و محافظ زمین و وظیفهی او جمعآوری قهرمانان برای رقابت در مسابقات مورتال کامبت بود؛ تورنمنتی که زمین را از تسخیر حاکمان اوتورلد دور نگه میداشت. پس از اینکه زمین ۹ تورنمنت متوالی را از دست داد، آخرین شانس او بدست لیو کانگ افتاد. او یک جنگجوی بسیار ماهر شائولین بود که ریدن او را منتخب میدانست. لیو موفق شد برندهی مسابقات شود و زمین را نجات دهد.
کونگ لائو (Kung Lao) بهترین دوست و رقیب لیو کانگ بود. او همچنین نوادهی کونگ لائوی بزرگ یعنی قهرمان سابق مورتال کمبت که صدها سال قبل توسط گورو کشته شد، محسوب میشد. لائو همیشه باری روی شانهاش احساس کرده و تصور میکرد که باید کسی باشد که جهان را نجات دهد و نام خانوادگیاش را رستگاری دهد. در حالی که قلبش پاک بود، حسادت او گاهی اوقات او را بیپروا میکرد.
در جدول زمانی دوم، رابطهی بین ریدن و لیو کانگ به دلیل تصمیمات فاجعهبار ریدن در تلاش برای تغییر تاریخ از هم پاشید. لیو درگذشت و تبدیل به یک بازمانده شد و به ندررلم خدمت کرد و بعدها بر آن حکومت کرد. در نهایت این دو بر اختلافات خود غلبه کردند و کرونیکا را متوقف کردند. از طریق ماجراجویی، لیو کانگ به مقام خدایی صعود کرد و ریدن یک فانی شد.
تغییرات مورتال کامبت ۱
در مورتال کامبت ۱ نقشها معکوس شدهاند زیرا حالا لیو کانگ خدای آتش و محافظ دنیای زمین است. ریدن صرفا یک کشاورز است که در هنرهای رزمی مهارت فوقالعادهای دارد، در حالی که میتواند برق را به کار گیرد. تحت آموزش لیو، ریدن قهرمان برگزیدهی مورتال کامبت است. در این دنیا هیچ شکست وحشیانهای برای کونگ لائوی بزرگ وجود نداشته است. در واقع، مسابقات مورتال کمبت بیشتر ویترینی زیبا برای زمین و اوتورلد است که به عنوان جشنی برای گرامیداشت فرهنگها در نظر گرفته میشود. در این میان کونگ لائوی مدرن میخواهد خود را به عنوان یک جنگجو ثابت کند.
لین کوئی
خطوط زمانی قبلی
لین کوئی (Lin Kuei) کلنی از قاتلان بود که خود را به بالاترین قیمت پیشنهادی میفروختند. یکی از بزرگترین جنگجویان آنها بیهان یا همان اولین ساب زیرو (Sub-Zero) بود که یک قاتل خونسرد محسوب میشد. در یکی از ماموریتها، همان ماموریتی که در آن او رقیبش اسکورپیون را به قتل رساند، تقریبا اجازه داد که ندررلم قبل از اینکه خودش آن را متوقف کند، به زمین حمله کند. پس از آن، به او هشدار داده شد که باقی ماندن با لین کوئی، هر شانسی را که برای رستگاری داشته باشد را از بین میبرد. او در کلن باقی ماند که این در نهایت او را به هلاکت رساند زیرا او پس از مدتی با یک اسکورپیون زنده شده مواجه و کشته شد. خود بیهان به عنوان نوب سایبوت خشمگین شیطانی زنده شد.
برادر بیهان، کوای لیانگ (Kuai-Liang)، عنوان ساب زیرو را بر عهده گرفت. کوای لیانگ مرد شریفی بود که از آنچه لین کوئی تبدیل شده بود متنفر بود، به خصوص که استاد بزرگ آن و پسرش سکتور (Sektor) اصرار داشتند که تمام قاتلان خود را برخلاف میلشان به سایبورگ تبدیل کنند. این ساب زیرو در نهایت یک کودتا را آغاز کرد و لین کودی را از ابتدا به عنوان یک سازمان اختصاص داده شده برای محافظت از زمین در برابر نیروهای شیطانی بازسازی کرد. در این میان توماس وربادا (Tomas Vrbada) در کودکی توسط یک فرقه ربوده و قربانی شد. این قربانی با تبدیل شدن توماس به موجودی دودی به نام اننرا (Enenra) به پایان رسید. توماس که خود را اسموک مینامید، به لین کوئی پیوست و با کوای لیانگ دوست صمیمی شد. متاسفانه سرنوشت او همواره غمانگیز خواهد بود. در اولین جدول زمانی، او به یک ربات تبدیل شد و دوباره برنامهریزی شد تا تبدیل به شیطان شود. در جدول زمانی دوم کشته و تبدیل به یک انتقامجو شد.
دشمن اصلی لین کوئی قبیلهی نینجای شیرای ریو (Shirai-Ryu) بود. برجستهترین عضو این کلن، هانزو هاساشی (Hanzo Hasashi) بود که با نام دیگر خود یعنی اسکورپیون (Scorpion) شناخته میشد. اسکورپیون پس از کشته شدن توسط بیهان در طی یک ماموریت دوباره زنده شد و انتقامش را گرفت. مسیر او در هر دو جدول زمانی مختل شد. در خط زمانی دوم، هانزو دوباره انسان شد، در حالی که قدرتهای جهنمی خود را حفظ کرد. او شیرای ریو را رهبری کرد و به متحدان نزدیک ساب زیرو تبدیل شد.
تغییرات مورتال کامبت ۱
لین کوئی داستان را به عنوان مدافعان زمین آغاز میکند. بیهان و کوای لیانگ پسران استاد بزرگ یا همان گرندمستر هستند. بیهان به عنوان سابزیرو، از نقش محافظ ناامید شده است و احساس میکند که لین کوئی باید بر جهان حکومت کند. در این میان در یک پیچش تکاندهنده، قدرت های کوای لیانگ مبتنی بر شعله است و او خود را اسکورپیون مینامد. اسموک برادر خواندهی آنهاست که پدر و مادرش در خارج از دفتر مرکزی لین کوئی در زمانی که او یک پسر بچه بوده فوت کردهاند. تا لحظهی نگارش این مقاله، مشخص نیست که آیا اسموک هنوز هم توماس وربادا است یا خیر. در هر صورت، کوای لیانگ او را خانواده میداند، حتی اگر خون مشترکی نداشته باشند.
هیولاهای اوتورلد
خطوط زمانی قبلی
تارکاتانها (The Tarkatans) نژادی از موجودات دنداندار پوشیده از برجستگیهای استخوانی تیز بودند که در بیابانهای اوتورلد زندگی میکردند. رهبر آنها باراکا (Baraka) بود که برای شائو کان کار میکرد. باراکا قصد داشت نژاد خود را به عظمت برساند و امیدوار بود که تحت حکومت شائو کان مورد لطف قرار گیرد. باراکا فقط خواهان برابری برای مردمش بود. رپتایل (Reptil) نیز بخشی از نژاد سوریان (Saurian) بود. این موجودات مارمولک مانند توسط شائو کان به بردگی گرفته شده و نابود شدند. رپتایل که ناامید از بازگرداندن آنها یا پذیرش این واقعه بود، نقش سربازی را برای انواع اربابان ایفا کرد. با این حال تنها کسی که واقعا به او احترام گذاشت، کوتال کان بود، زیرا آنها به دلیل نقشهایشان به عنوان آخرین موجود در نژاد خود، نوعی احساس خویشاوندی میکردند.
تغییرات مورتال کامبت ۱
در مورتال کامبت ۱ تارکات نوعی بیماری است که افراد اوتورلد را آلوده کرده است. این بیماری قربانیان خود را به جانوران با دندانی پوشیده از برجستگیهای استخوانی تبدیل میکند. باراکا که زمانی تاجر بود نیز تحت تأثیر این طاعون قرار گرفت. او با دیدن وضعیت همنوعان خود، ایستادگی در کنار مبتلایان و مبارزه برای امید را انتخاب کرده است. با این حال این واقعیت که هیچ درمانی برای این بیماری وجود ندارد، سوالاتی را ایجاد میکند. چرا لیو کانگ اجازه داد این اتفاق بیفتد؟ آیا این چیزی است که توسط یک طرف خارجی ایجاد شده است؟ آیا این بازماندهای از واقعیت قبلی است که تلاش میکند به زور راه خود را پیدا کند؟
در حالی که نژاد سوریان به خوبی زندگی میکنند، یکی ز آنها به نام سیزوث (Syzoth) طرد شده است. او که با نام دیگر رپتایل شناخته میشود، توانایی تبدیل شدن به یک نینجای انسانی را دارد. این موضوع در واقع او را به یکموجود عجیب و غریب و طرد شده برای هم نوعانش تبدیل کرد. با این حال او به یکی از متحدان قهرمانان زمین تبدیل شده است.
تاج و تخت اوتورلد
خطوط زمانی قبلی
پس از کشتن رهبر قبلی خود اوناگا، شائو کان حاکم قلمروی وحشی اوتولد شد. او علاقهی زیادی به فتح جهانها داشت و قلمروهای دیگر را هدف گرفت. او به ادنیا که توسط پادشاه جرود (Jerrod) و ملکه سیندل (Sindel) حکومت میشد، نگاه داشت. با کمک سیندل، شائو جرود را کشت و ادنیا را با اوتورلد ادغام کرد. سیندل اندکی بعد درگذشت و شائو دختر سیندل یعنی کیتانا (Kitana) را بزرگ کرد. او به او آموزش داد تا یک قاتل مرگبار باشد. با گذشت زمان، شائو متوجه شد که غریزهی قتل کیتانا نسبتا کم است. او که دختری میخواست که با شخصیت بیرحمانهاش سازگاری بیشتری داشته باشد، شنگ سونگ (Shang Tsung) را مامور ساخت دختری مطابق خواست او کرد.
شنگ سونگ نوعی کلون از کیتانا را با زیستشناسی تارکاتان مخلوط کرد و میلینای دیوانه و شرور را ایجاد کرد. در حالی که به شائو کان اختصاص داشت، تنها چیزی که میلینا واقعا میخواست، عشق و پذیرش خواهرش بود. کیتانا از او منزجر بود و این موضوع میلینا را بیشتر به سمت جنون سوق داد. کیتانا در نهایت واقعیت پدر واقعی خود را فهمید و از نفوذ شائو جدا شده و خود به یک رهبر بزرگ تبدیل میشود. سیندل زنده شد و اینکه او واقعا خوب بود یا بد به نویسندهی هر نسخه بستگی داشت. در مورتال کامبت ۱۱، او و شائو کان واقعا عاشق هم بودند و او کیتانا را مایهی شرمساری میدانست.
تغییرات مورتال کامبت ۱
سیندل یک فرمانروای خیرخواه اوتورلد است که برای مرگ نابهنگام شوهرش جرود سوگوار است. او و لرد لیو کانگ سالها قبل مسابقات مورتال کمبت را پایهگذاری کردهاند. او صاحب دختران دوقلویی به نام های میلینا و کیتانا شده و از آنجایی که پرنسس میلینا زودتر به دنیا آمده، او روزی ملکه خواهد شد. کیتانا از خواهرش محافظت میکند و میخواهد که او حکومت کند، اما میلینا پارانوئید است، به ویژه به این دلیل که صحبتهایی وجود دارد که کیتانا یک حاکم بهتر خواهد بود. از طرفی به نظر میرسد که میلینا به طاعون تارکات آلوده شده است و اگر این موضوع به گوش مردم، جایگاه او برای تاج و تخت به خطر میافتد.
در مورد شائو، پیشینهی جدید او، او را در مسیری متفاوت قرار داده است. شائو که زمانی کودکی بیمار و لاغر بود، به افراط کشیده شد تا اینکه سالها آموزش او را به سربازی عالی تبدیل کرد. اکنون او ژنرال شائو، یک افسر مشهور نظامی است. در حالی که او برای اوتورلد میجنگد، دوستی سیندل با لیو کانگ را ناپسند میداند و به جنگجویان زمین اهمیت زیادی نمیدهد.
سربازان اوتورلد
خطوط زمانی قبلی
تانیا (Tanya) به عنوان یک ادنیایی میخواست که مردمش از چنگ اوتورلد رهایی یابند، اما غرایز او برای بقا بر این امر غلبه کرد. تانیا همیشه با هر کسی که خطر بزرگتری در نظر گرفته میشد، همراه بود. پیش از این، او به عنوان یک همراه وفادار برای شینوک، اوناگا و میلینا نقشآفرینی کرده است. از طرفی ریکو (Reiko) یکی از مخوفترین ژنرالهای شائو کان بود. ریکو در حالی که از خونریزی گستردهای که با دستور امپراطور به وجود آمده بود، لذت میبرد، مخفیانه آرزو میکرد که روزی شائو را بکشد و به عنوان فرمانروای اوتورلد از جهان برود. او حتی تمایل داشت وقتی کسی در اطرافش نبود، ماسک جمجمه مانند شائو کان را بگذارد و در آرزوی روزی بود که بتواند تصمیم شیطانیش را انجام دهد.
لین می (Li Mei) یکی دیگر از شخصیتهای اوتورلد بود که به عنوان یک دهقان، دهکدهاش مرتبا تحت تأثیر اقدامات بزرگترین شرورهای اوتورلد قرار میگرفت. مردم او توسط شنگ سونگ و کوان چی در یک جدول زمانی به بردگی درآمدند، در حالی که در خط زمانی دیگری، او به دلیل خشم میلینا، مردم خود را به عنوان پناهنده به زمین هدایت کرد.
تغییرات مورتال کامبت ۱
اومگادی (The Umgadi) فرقهای بسیار آموزش دیده از زنان جنگجو است که وظیفه دارد از تاج و تخت اوتورلد به هر طریقی که لازم باشد محافظت کند. لی می زمانی عضو این فرقه بود و تنها به دلیل شکست در جلوگیری از قتل پادشاه جرود سرزنش شد. او موقعیت خود را رها کرد و یک پاسبان شد و قصد داشت شکست خود را جبران کند. تانیا همچنین یکی از اعضای اومگادی است و به طور منظم در کنار میلینا دیده میشود. در حالی که این دو بسیار صمیمی هستند، آنها باید رابطهی عاشقانه خود را مخفی نگه دارند، زیرا برخلاف سوگندهای اومگادی است. در مورد ریکو، در حالی که او هنوز زیر نظر شائو خدمت میکند، این کار را با وفاداری بی قید و شرط انجام میدهد. گفتنی است که سالها قبل، خانوادهی ریکو کشته شدند و او در جریان یک جنگ اسیر شد. او توسط ژنرال شائو آزاد شد. شائو که تحت تأثیر تواناییهای ریکو قرار گرفته بود، او را زیر پر و بال خود گرفت.
متحدان زمین
خطوط زمانی قبلی
جانی کیج یک خودشیفته با مهارتی فوقالعاده بود که اگر غرور خود را کنار میگذاشت، میتوانست قهرمان بزرگی باشد. با گذشت زمان، او بالغ شد و حتی خانوادهای با سونیا بلید و دخترشان کاساندرا (Cassandra) یا همان کسی ایجاد کرد. هرچند جانی در واقع از نوادگان فرقهای از جنگجویان مدیترانهای بود که مهارت زیادی در خلق مبارزانی داشتند که قادر به کشتن خدایان بودند. این توضیحی است برای این موضوع که او و در ادامه کسی توانستند خدای بزرگ شیطانی یعنی شینوک (Shinnok) را از بین ببرند.
یکی از افرادی که در طول تهاجم شینوک در کنار جانی جنگید، کنشی تاکاهاشی (Kenshi Takahashi) بود. کنشی هم مانند جانی یک جنگجوی احمق بود که غرور زیادی داشت. این منجر به فریب او توسط شنگ سونگ شد، جایی که این جادوگر نه تنها روح اجداد کنشی را بلعید، بلکه کنشی را نیز کور کرد. کنشی با شمشیر اجدادی خود سنتو، تواناییهایی جادویی بدست آورد تا به این شکل کمبود بینایی خود را جبران کند.
تغییرات مورتال کامبت ۱
جانی در این نسخه نیز چندان تغییر خاصی نکرده است اما این بار هیچ نشانی از سونیا وجود ندارد که این وجود کسی را رد میکند. او همچنین فاقد قدرت درخشش سبز خود است که شاید لیو کانگ باعث آن شده باشد. در مورد کنشی، او دیگر سوار بر موج عظمت نسل خونی خود نیست، بلکه آرزو دارد افتخار از دست رفتهی خود را بدست آورد، زیرا خانوادهی تاکاهاشی روزهای سختی را پشت سر گذاشته و بخشی از دنیایی جنایتکار شده است. از طرفی سنتو اکنون در مجموعهی شخصی جانی است. کنشی با چشمان دست نخوردهی خود وارد این ماجراجویی جدید میشود.
جادوگران جاهطلب
خطوط زمانی قبلی
رین پسر حرامزادهی یک خدای ادنیایی و یک زن دهقان بود. او دوران تربیت خود را به عنوان یک یتیم گذراند. رین با داشتن تسلط آب، به یکی از جنگجویان برجستهی شائو کان تبدیل شد. البته او هرگز احساس نمیکرد که به طور شایسته مورد احترام و تمجید قرار گرفته است. شنگ سونگ زیردست دیگر شائو کان بود که عطش بی پایانی برای قدرت داشت. او معتاد به بلعیدن روح دیگران شد و با تواناییهایش در تغییر شکل، یک فریبکار سطح بالا بود که میتوانست از هر موقعیت دشواری خود را خارج شود. این باعث شد که او تقریبا در دو موقعیت جداگانه بر قلمروها حکومت کند.
تغییرات مورتال کامبت ۱
در مورتال کامبت ۱ ظاهرا این دو جای خود را عوض کردهاند. رین یک جادوگر مشهور است و نقش جادوگر اعظم اوتورلد را بدست آورده است. این در حالی است که او هنوز هم به خود فشار آورده و به مطالعه جادوی تاریک علاقهمند است که این بدون شک نمیتواند پایان خوبی داشته باشد. در مورد شنگ سونگ، او در فقر بزرگ شد و روزهای خود را به عنوان یک فروشنده روغن مار افسرده میگذراند. در هر صورت، زنی که بسیار شبیه کرونیکا است، پیش او ظاهر شده و بیان میکند که قرار است شنگ بر قلمروها حکومت کند. با همراه شدن با آن زن، شنگ سونگ تمام واقعیت ایجاد شده توسط لیو کانگ را تهدید میکند.
فراتر از اوتورلد
خطوط زمانی قبلی
نیتارا (Nitara) خون آشامی از قلمروی ویترنوس (Vaeternus) بود. ویترنوس یکی از قلمروهای مختلفی بود که شائو کان با اوتورلد ادغام کرده بود و نیتارا خود را وقف رهایی آن از چنگال شائو کرده بود. در حالی که نیتارا چندان تاثیر خاصی در رویدادها نداشت، با این حال موفق شد تا سایرکس (Cyrax) و رپتایل (Reptile) را دستکاری کند تا به او در رسیدن به هدفش کمک کنند. در این میان هاویک (Havik)، روحانی قلمروی آشوب بود. او با حمایت از یک عامل شفابخش دیوانهکننده، برای کشتار در سراسر قلمروها زندگی میکرد. طبیعتا قلمروی آشوب دائما با سیدو (Seido) که به عنوان Orderrealm شناخته میشود در حال جنگ بود. هاویک که به ندرت خودش را درگیر میکرد، بیشتر علاقهمند به این بود که قهرمانان و شروران مختلف را در مسیر درست سوق دهد تا اوضاع جالبتر شود.
تغییرات مورتال کامبت ۱
ویترنوس هرگز با اوتورلد ادغام نشد، اما به حال خود رها شده بود و نژاد خون آشام کم کم با کمبود غذا مواجه شد. نیتارا قصد دارد مردمش را به هر طریقی که شده از گرسنگی نجات دهد. از سوی دیگر، هاویک در این واقعیت یک شهروند سیدو است. این جهان پر از افراد فاسد بود و این هاویک را دیوانه کرد. هاویک که از بیعدالتیهای اطرافش عصبانی است، تبدیل به یک آنارشیست شده است که میخواهد همه چیز را با خاک یکسان کند.
المانهای داستانی ثابت
در حالی که مورتال کامبت ۱ تعداد قابل توجهی از عناصر داستانی سری را تغییر میدهد، به نظر میرسد که برخی عناصر تقریبا مشابهی قبل هستند. آشرا (Ashrah) در بازیهای قبلی تنها به طور مختصر ظاهر شد و هرگز با پیشینهی جالب خود ارتباط چندانی نداشت. به عنوان اهریمنی از سرزمین ندررلم، به تیغهای عرفانی و مقدس به نام داتوشا (Datusha) برخورد کرد. با استفاده از داتوشا برای کشتن موجودات شیطانی، روح آشرا پاک شد. با گذشت زمان، او به چیزی مانند فرشته تبدیل شده است، اگرچه هنوز بسیار خطرناک است.
از طرفی گراس (Geras) به عنوان محافظ زمان وجود دارد. در ابتدا، گراس زیردست اصلی کرونیکا بود که به نوعی غیرقابل کشتن بود. گراس اکنون زیر نظر لرد لیو کانگ کار میکند و بیشتر شبیه به دوست او است. وظیفه گراس محافظت از چشمانداز اربابش و از بین بردن کسانی است که با او مخالفت میکنند، اما با وجود قدرت فوقالعادش، در این کار آنقدرها هم موفق نیست.
بازی مورتال کامبت ۱ هم اکنون روی پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری، نینتندو سوییچ و رایانههای شخصی در دسترس است.
منبع: Den of Geek