نقد فصل دوم سریال‌ The Morning Show؛ درام اپل تی‌وی پلاس انسجام ندارد

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
برنامه صبحگاهی

اولین بودن هرگز آسان نیست، به‌خصوص وقتی میلیون‌ها نگاه روی شما باشد. بنابراین هنگامی که فصل ۱ سریال «برنامه‌ی صبحگاهی» در نوامبر ۲۰۱۹ (مدت‌ها پیش) به نمایش درآمد، این سری اپل‌پلاس که گل سرسبد جدید این پلتفرم پخش بود، با انتظارات بالایی روبه‌رو شد و در ادامه، داستان آن، کمی سردرگم به نظر رسید و انسجام نداشت. به هر حال، با توجه به تعداد زیاد بازیگران سیتکام در این مجموعه، می‌توان به‌راحتی درک کرد که چرا بسیاری از مردم تصور می‌کردند که این سریال‌، یک کمدی است.

در ابتدا نقدهای متفاوتی درباره این سریال‌ مطرح شد اما در یک مقطع خاص از فصل، همه چیز بسیار خوب پیش رفت، زیرا فضای برنامه‌ی صبحگاهی که در یک شبکه اصلی پخش می‌شد، فرصت‌های چشم‌گیری در اختیار عوامل سازنده قرار داد و خود سریال هم بازیگران جذابی دارد. با این حال، فصل ۱ با یک اتفاق غیرمترقبه پایان یافت و الکس لوی (جنیفر انیستون) و بردلی جکسون (ریس ویترسپون)، دو زن سرسخت که برای جلوگیری از مردسالاری هر کاری می‌کنند، رفتار ناخوشایند فرد مایکلین، رییس شبکه یوبی‌ای (تام ایروین) را افشا کردند.

بنابراین پایان‌بندی فصل ۱ برنامه‌ی صبحگاهی، به لطف همراهی با حال و هوای جنبش‌های علیه تجاوز جنسی و هشتگ‌گذاری‌های آن دوره زمانی (۲۰۱۹) در هالیوود و فضای مجازی، یک پیروزی بزرگ به نظر می‌رسید اما فصل ۲ که قسمت اول آن پخش شده، فاقد انرژی سابق است. علت این است که این سریال، بار دیگر، سخت در حال تلاش است تا به لحظه و رویدادهایی که در آن زندگی می‌کنیم (یا رویدادهایی که از سر گذرانده‌ایم) بپردازد. برنامه‌‌ی صبحگاهی مانند بسیاری از سریال‌ها، به طور مستقیم حال و هوای همه‌گیری کرونا را به نمایش می‌گذارد و داستان آن از ابتدای سال ۲۰۲۰ آغاز می‌شود و در مارس ۲۰۲۰ به پایان می‌رسد و سعی دارد واقعیت را منعکس کند. صدور هشدار برای آنچه در یک سال و نیم گذشته در زندگی روزمره ما بوده است عجیب به نظر می‌رسد. پس اگر به دنبال فرار از همه چیزهایی هستید که با ویروس کرونا در ارتباطند و آن‌ها را بار‌ها شنیده‌اید، بهتر است فصل دوم برنامه‌ی صبحگاهی را تماشا نکنید.

متأسفانه این انتخاب روایی، همان سؤال اولیه را یادآور می‌شود که هدف و منظور سریال‌ برنامه‌ی صبحگاهی دقیقا چیست. یکی از طرفداران این سریال‌ خاطرنشان کرده بود که این مجموعه او را به یاد سریال‌های آرون سورکین می‌اندازد اما از نظر نحوه‌ی پرداختن به موضوع، بهتر عمل می‌کند که البته باید گفت این مسأله بیشتر درباره‌ی فصل اول صادق است. ایده مجموعه‌های گذشته سورکین این بود که نمایش باید تحت هر شرایطی ادامه یابد و تاکید زیادی بر کلمه باید داشت و چنین چیزی نیاز به شخصیت‌های جذاب دارد که در سریال‌های شب‌های ورزشی و اتاق خبر، شاهد آن‌ها بودیم. هیچ کس از سریال برنامه‌ی صبحگاهی انتظار ندارد که نسخه دوم اتاق خبر باشد اما تزلزل و بی‌هدفی بسیاری از شخصیت‌های سریال، ریتم اصلی و مفید داستان را به خطر می‌اندازد.

برنامه صبحگاهی

بحث درباره‌ی طرح فصل ۲ بدون لو رفتن داستان دشوار است، اما بهتر است از چیزهایی ماند نام مجری برنامه‌ی صبحگاهی و مضمون برنامه آن‌ها بگذریم تا بتوانیم کمی درباره‌ی شخصیت‌ها و زندگین شخصی آن‌ها صحبت کنیم. به نظر می‌رسد آنچه در نهایت باعث تحریک بیشتر کاراکترها می‌شود، ترس آن‌ها از افشای اسرار و به‌خصوص روابط مناسب یا نامناسب آن‌ها است، چرا که اگر روابط آن‌ها با افراد دیگر لو برود، طوفان بزرگی در سازوکار و روند زندگی آن‌ها رخ می‌دهد.

اگر منصفانه‌ بخواهیم بگوییم، هرگز در تاریخ بشریت، سازندگان و استودیوهای هالیوود سعی نکرده‌اند یک برنامه‌ی تلویزیونی درباره‌ی یک بیماری همه‌گیر جهانی تهیه کنند، آن هم در شرایطی که این همه‌گیری هنوز ادامه دارد. سریال نشان می‌دهد که هیچ دستورالعملی برای مقابله با معضل کرونا وجود ندارد و برخی از بهترین لحظات داستان، این عدم قطعیت و آشفتگی را به زیبایی به تصویر می‌کشند که اتفاقا با خاطرات سه ماه اول سال ۲۰۲۰ مطابقت دارند. این ارجاعات به گذشته که در این قسمت‌ها دیده می‌شود مانند شوخی‌های مربوط به رونالد ریگان در فیلم بازگشت به آینده هستند و به هیچ وجه جذابیت ندارند و به‌خصوص هر چه فصل جلوتر می‌رود، بیشتر این موضوع را درک می‌کنیم. بیشتر وقایع در شهر نیویورک اتفاق می‌افتند و صدای آژیرهای خطر در هر قسمت، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند که انگار، هشداری برای افشای راز‌های شخصیت‌های سریال در آینده است.

برنامه صبحگاهی

از نظر بازیگری هم انیستون همچنان متقاعدکننده و خوب بازی می‌کند و شخصیت الکس رفته‌رفته بهتر می‌شود و ویترسپون سطح معمولی از بازی خود را ارائه می‌دهد و نهایت تلاش خود را می‌کند که نقشش کاملا باورپذیر باشد؛ این مسأله کمتر تقصیر او و بیشتر مربوط به نویسندگی بردلی است که این شخصیت را کاملا ساخت و پرداخت نکرده است. در بین بازیگران نقش مکمل (سعی میغکنیم که داستان سریال‌ لو نرود)، کارن پیتمن (میا، تهیه‌کننده برنامه‌ی صبحگاهی) در این فصل، نقش گسترده‌ای دارد و یکی از برجسته‌ترین افراد است و جولیانا مارگیل هم نقشی کلیدی و جذاب را به‌عنوان مجری سابق برنامه‌ی صبحگاهی ایفا می‌کند که به طرز غیر‌منتظره‌ای دوباره به برنامه برمی‌گردد و گرتا لی هم مانند همیشه در نقشش، فوق‌العاده ظاهر می‌شود و بهترین خود را ارائه می‌دهد. او نقش یک فرد ناسپاس و رییس جدید بخش خبری را ایفا می‌نماید که تحت ریاست رییس جدید شبکه، کوری الیسون (بیلی کراداپ) خدمت می‌کند. کراداپ قطعا یکی از افراد برجسته‌ی فصل اول بود و در این فصل هم خوب بازی می‌کند اما نقش او در فصل جدید به‌عنوان یک فرد هشداردهنده درباره اعتقادات، بیش از حد، تبلیغاتی به نظر می‌رسد. انرژی خودجوش او در مواقعی، شبیه تقلیدی از بعضی از بازیگران قدیمی است.

تعداد زیادی بازیگر دیگر هم وجود دارند، چرا که این سریال واقعا گسترده شده است و اتفاقا همین موضوع، گاهی اوقات، مباحث مهم آن را کم‌رنگ جلوه می‌دهد. اگر قرار است فصل ۳ این مجموعه ساخته شود، امیدواریم داستان آن به گونه‌ای باشد که بتوانیم آن را در چند هسته مرکزی و اصلی بیان کنیم و خیلی شاخ و برگ نداشته باشد. چرا که احتمالا بسیاری از مخاطبان بعد از تماشای فصل ۲، نمی‌دانند که این سریال درباره چیست و در این مرحله، فقط می‌توان گفت که این مجموعه هیچ ارتباطی با برنامه‌ی صبحگاهی ندارد.

برنامه‌ی صبحگاهی جمعه ۱۷ سپتامبر از طریق اپل‌پلاس تی‌وی نمایش داده می‌شود. قسمت‌های جدید این مجموعه، جمعه‌ها پخش می‌شوند.

منبع: collider

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما