فراتر از یک سرگرمی ساده؛ کندوکاو ذهن اسپیدرانرها
اسپیدرانینگ (Speedrunning) عمل به پایان رساندن یک بازی ویدئویی در کمترین زمان ممکن است. بازیکنان میتوانند از حرکات دقیق، ترفندها، گلیچها و داشتن دانش کلی مکانیکهای بازی برای انجام این کار استفاده کنند. به این ترتیب اسپیدرانینگ جان تازهای به بازیهای ویدئویی میبخشد. بازیهای تکنفره مانند Ocarina of Time یا سوپر ماریو ۶۴ اکنون به مسابقاتی تبدیل شدهاند و دیدگاهی کاملاً جدید به یک بازی ویدئویی افزودهاند. اسپیدرانرها سالهاست که این بازیها را انجام داده و سعی میکنند که روز به روز در تکمیل این بازیها سریعتر شوند یا ترفندها و مسیرهای جدیدی برای تکمیل آنها پیدا کنند. طبق گفتهی اسپیدرانری به نام MajinPhil که روی بازی Majora’s Mask متمرکز است، این فرآیند به بازی ارزش تکرار بینهایتی میدهد.
در نگاه اول، حرکات سریع و انجام ترفندهایی در زمان دقیق در اسپیدرانینگ، عناصر اصلی تبدیل شدن به یک اسپیدرانر خوب به نظر میرسند. این برداشت تا حدی درست است. MajinPhil خاطرنشان می کند که او مدتی را صرف یادگیری نحوهی تکمیل Majora’s Mask به صورت جزئی کرده است. او ابتدا معابد اصلی بازی را بررسی کرده و سپس مسیرهای بازی را در کنار هم قرار داده است. این اسپیدران خاص شامل ترفندهای سختی مانند استفاده از بمبها برای معلق کردن لینک در هوا و رسیدن به مناطق خاص است. مثال دیگری در سوپر ماریو ۶۴ که با عنوان پرش به عقب شناخته میشود، شامل استفادهی مکرر از پرشهای بلند برای افزایش سرعت و رد شدن از دیوارها برای رسیدن مناطق مختلف نقشه است.
ترفندهایی از این دست شامل دقت و تمرین است و یادگیری بسیاری از این حرکات اغلب برای به پایان رساندن سریع بازی ضروری هستند. بدیهی است که یادگیری مسیر مورد نیاز برای تکمیل سریع بازی، زمان میبرد.
درک بازی ذهنی
با این حال، زمانی که بازیکنان این ترفندها و حرکات دقیق یک بازی را یاد بگیرند، بلافاصله به بالای جدول برترین اسپیدرانرها نمیرسند. این در واقع به این دلیل است که یک مانع دیگر و ظریفتر وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز تسلط بر بازی ذهنی اسپیدرانینگ. ممکن است انتظار داشته باشید که اسپیدران فقط به داشتن دقت فیزیکی و فنی مربوط میشود اما در واقع به شدت به بازی ذهنی بستگی دارد. درک قوی یک اسپیدرانر از خودش یعنی افکار و احساساتش و از بازی بسیار مهم است.
برای درک بهتر بازی ذهنی اسپیدرانینگ، باید بفهمیم که بازیکنان در حین این کار با چه چیزی یا چه کسی رقابت میکنند. اسپیدرانینگ از جنبههای مختلف رقابت تشکیل شده است که شامل رقابت با بازیکنان دیگر، با خود و با بازی است. اگرچه رقابت با دیگر بازیکنان در اسپیدرانینگ چندان رایج نیست، رقابت با خود مستلزم آن است که اسپیدرانرها با خستگی، از دست رفتن تمرکز و مشکلات اعصاب در حین انجام بسیاری از حرکات و ترفندهای یک اسپیدران مبارزه کنند. در این میان رقابت با بازی مستلزم آن است که بازیکنان در مقابل نیروهای خارج از کنترل بازیکن، نگرش درستی داشته باشند. در مجموع، بازیکنان برای موفقیت باید این جنبههای ذهنی اسپیدرانینگ را درک کرده و بر آن غلبه کنند.
انواع رقابت
قبل از اینکه در مورد اسپیدرانینگ بیشتر بحث کنیم، باید در مورد تعریف رقابت نیز فکر کنیم. بازیکن در حین اجرای بازی با چه چیزی یا چه کسی رقابت میکند؟ بیشتر تعاریف رقابت شامل رقابت بین دو نیروی مستقل است که اغلب برای دستیابی یا رسیدن به چیزی با یکدیگر میجنگند. با این حال، رقابت صرفا نباید بین دو نفر یا تیمهایی باشد که در حال مبارزه هستند چرا که این «نیروهای مستقل» میتوانند فردی باشند که با خودشان رقابت میکنند یا میتوانند کاملاً چیز دیگری باشند. علاوهبر این، این رقابت نیازی به خشونت مستقیم ندارد و در عوض میتواند شامل نیروهای غیرمستقیم باشد، مانند مقایسهی خود با دیگران. با این تعریف، اسپیدرانرها تابع سه نیروی رقابتی اصلی هستند.
- اسپیدرانرها میتوانند زمان خود را با سایرین در جدول امتیازات مقایسه کنند و در نتیجه با بازیکنان دیگر رقابت کنند.
- اسپیدارنرها همچنین عملکرد خود را با عملکرد گذشتهی خود مقایسه میکنند و اغلب در حین تکمیل سریع یک بازی، زمانهای قبلی آنها قابل مشاهده است. بدیت ترتیب، اسپیدرانرها با خود هم رقابت میکنند.
- در نهایت، اسپیدرارنرها باید بر مکانیکهای بازی خواه آنها تصادفی باشند یا قابل پیشبینی غلبه کنند. بنابراین اسپیدرانرها با خود بازی نیز رقابت میکنند.
رقابت بین بازیکنان
بر خلاف بسیاری از ورزشهای الکترونیک، اکثر اسپیدرانها تکنفره هستند. به همین دلیل، یک بازیکن نمیتواند مستقیماً بر عملکرد بازیکن دیگر تاثیر بگذارد و بنابراین هر نوع رقابت بازیکن در مقابل بازیکن که در این عرصه اتفاق میافتد، باید به نوعی غیرمستقیم باشد. به عنوان مثال، یک بازیکن ممکن است به دنبال کسب زمان کمتری نسبت به زمان بازیکن دیگر باشد یا به طور کلی بخواهد به بالای جدول امتیازات صعود کند و بنابراین رقابت ممکن است به شکل مقایسهی خود با دیگران ایجاد شود. اگرچه ممکن است نظرات مختلفی در جامعهی اسپیدرانرها وجود داشته باشد.
MajinPhil خاطرنشان میکند که رقابت به این شکل چندان آشکار نمیشود. بازیکنان استراتژیها یا گلیچهای جدیدی را در یک بازی به اشتراک میگذارند تا زمین بازی یکسانی وجود داشته باشد. در واقع به همه ابزارهایی داده میشود تا به بهترین پتانسیل خود دست یابند. به عبارت دیگر، اسپیدرانرها ترجیح میدهند به جای تخریب یکدیگر، با هم همکاری کنند. بنابراین ما باید به نوع دیگری از رقابت نگاه کنیم تا به طور کامل بازی ذهنی اسپیدرانینگ را درک کنیم.
رقابت با خود
برای فکر کردن به ذهنیت یک اسپیدرانر در حین اسپیدران، بیایید یک موقعیت فرضی را در نظر بگیریم. در این فرض یک اسپیدرانر Majora’s Mask پس از ماهها تمرین به بهترین تلاش ممکن دست پیدا کرده و به لحظات پایانی بازی نزدیک میشود. این اسپیدرانر در این لحظه فشار زیادی را تحمل میکند. یکی از ویژگیهای اصلی اسپیدرانینگ این است که بازیکنان زمان خود را مشخص کرده و بنابراین دائما عملکرد فعلی خود را با عملکردهای گذشته و بهترین عملکرد خود مقایسه میکنند. اسپیدرانرها تلاش میکنند تا زمانهای قبلی خود را بهبود دهند، بنابراین آنها با خودشان رقابت میکنند.
در رقابت با خود، عوامل زیادی در ذهن اسپیدرانرها وجود دارد که سعی میکنند در عین سروکله زدن به آنها سرعت خود را حفظ کنند. اولین عامل استقامت به خصوص از نوع ذهنی آن است. MajinPhil به اهمیت استقامت در طول یک اسپیدران کامل ۵ ساعته از Majora’s Mask اشاره کرده و بیان میکند که در ساعت سوم یا چهارم به شدت تحت فشار است. شما در واقع باید این استقامت را افزایش دهید، زیرا داشتن استقامت مانند پیمودن نصف مسیر است. اغلب اوقات وقتی افراد در اواخر بازی اشتباه میکنند، به این دلیل است که استقامتشان تا پایان باقی نمیماند. در اینجا MajinPhil به یک نکتهی مهم اشاره میکند. در حالی که اسپیدرانرها میتوانند در ترفندها یا حرکات مهم در طول اسپیدران خوب عمل کنند، خطر دیگری در طول دویدن ظاهر میشود که خستگی است. خستگی میتواند ناشی از یک اسپیدران طولانی باشد. به همین دلیل، مهم است که تمرکز ذهنی خود را حفظ کنید تا از تسلیم شدن خود جلوگیری کنید.
فراتر از نیاز به پرورش استقامت، اسپیدرانرها باید ترفندهایی را انجام دهند، از گلیچها سوءاستفاده کنند و حرکات مناسب انجام دهند که اغلب به زمانبندی بسیار دقیقی نیاز دارند. اگرچه بازیکنان زمان زیادی را صرف تمرین این حرکات میکنند، با این حال در طول اسپیدران ممکن است به دلیل عدم تمرکز یا فقط موضوع خستگی، نتیجهی مناسب حاص نشود. MajinPhil ترجیح میدهد در حین انجام ترفندها به آنها فکر نکند و یکی از راههایی که او این کار را انجام میدهد این است که در حین استریم به چت توییچ خود نگاه کند. او در این باره بیان کرده که هر بار بیش از حد در مورد یک ترفند فکر میکند، به دلیل استرس دچار اشتباه میشود. این در واقع به این دلیل است که او به حافظهی ماهیچهای خود اجازه نمیدهد که کار را انجام دهد.
در حالی که سایر اسپیدرانرها ممکن است طیف گستردهای از استراتژیها را داشته باشند، نکتهی MajinPhil بر این ایده تاکید میکند که اسپیدرانرها درگیر یک نبرد ذهنی با خود هستند تا ثبات خود را در اجرای یک اسپیدران حفظ کنند. این استراتژیها راهحلهایی را نشان میدهند که بسیاری از اسپیدرانرها برای معمای ذهنی رقابت با خود، تردیدهای خود و محدودیتهایشان در طول اسپیدران پیدا کردهاند.
آخرین مسئله در نبرد یک اسپیدران با خودش، مبارزه با اعصاب است. اگر به مثال فرضی خود برگردیم، یک اسپیدران اغلب ممکن است در هنگام نزدیک شدن به پایان کار، احساس اضطراب خاصی داشته باشد. MajinPhil خاطرنشان میکند که این یکی دیگر از چالشهای اصلی است که اسپیدرانرها باید بر آن غلبه کنند و آن هم چیزی نیست جز مقابله با از دست دادن بهترین رکورد شخصی ممکن یا حتی رکورد جهانی. در واقع از دست دادن چیزی که برایش سخت تلاش کردهای، حفظ ذهنیت مثبت را دشوار میکند.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد اسپیدرانینگ، نگهداشتن دقیق زمان است. بازیکنان در رابطه با بهترین رکوردهای شخصی خود برای بخشهای مختلف بازی، نشانگرهای زمانی دارند که به آنها اجازه میدهد تا متوجه شوند که چه زمانی عملکردی کمتر از حد مطلوب داشته و زمان را از دست دادهاند. چنین موردی میتواند هم یک موهبت و هم یک نفرین باشد. اسپیدرانرها دائما خود را با بهترین زمانهایشان مقایسه میکنند و این میتواند بر استرسی که بازیکن در طول اسپیدران احساس میکند بیفزاید. به عنوان مثال، وقتی بازیکنان زمانهای خود را در طول اسپیدران مشاهده میکنند و متوجه میشوند که در مقایسه با بهترینهایشان چقدر ممکن است عقبتر باشند، ممکن است اسپیدران را متوقف کرده و دوباره شروع کنند.
همانطور که گفته شد، این ویژگی مفید است اما میتواند بازیکنان را به جستوجوی مداوم برای کمال سوق دهد که در نهایت به خستگی و استرس میافزاید. به طور کلی، در نبرد با خود، اسپیدرانرها باید تمرکز خود را در اجرای متعدد بازی حفظ کنند، نگرش مثبت و ثابتی داشته باشند و مراقب باشند که مبادا ذهنیت منفی آنها باعث از بین رفتن روحیهشان شود.
رقابت با بازی
اسپیدرانینگ شکل کاملا متفاوتی از رقابت را نیز به نمایش میگذارد که رقابت با خود بازی محسوب میشود. ماهیت این نوع رقابت میتواند بر اساس بازی یا حتی بازیکن که آن را تجربه میکند، متفاوت باشد. به عنوان مثال، در بسیاری از بازیها تأثیر قابل توجهی از رویدادهای مبتنی بر شانس یا تصادفی وجود دارد. در چنین بازیهایی، اسپیدرانرها میتوانند احساس کنند که بیعیب و نقص بازی میکنند اما در نهایت آنها به زمانی که عملکردشان سزاوار آن بود، نمیرسند؛ زیرا یک رویداد تصادفی و مضر در بازی رخ داده است که نمیتوانستند آن را کنترل کنند.
نمونههایی از این رویدادهای مبتنی بر شانس شامل حملات تصادفی انتخاب شده توسط دشمن در یک بازی پوکمون تا چیزی به ظاهر کوچک مانند جهتی که در آن سکهها از بین دشمنان کشته شده در سوپر ماریو ۶۴ به پرواز در میآید، شامل میشود که گاهی اوقات میتوان اسپیدران شما را مختل کند. این نشان میدهد که اسپیدران بازیها در بالاترین سطح چقدر دشوار و به طور بالقوه ناامیدکننده است. به عنوان مثال، هر چه یک اسپیدرانر برای بدست آوردن زمان دقیقتر سختتر کار کند، ممکن است به دلیل نیروهایی تصادفی که خارج از کنترل آنها هستند، زمان خود را از دست بدهند.
بنابراین، قطعه دیگری از پازل ذهنی اسپیدرانینگ این است که بازیکنان باید تشخیص دهند که چه کاری را میتوانند انجام دهند و چه چیزی را کنترل نمیکنند. در مثال فرضی ما، ممکن است یک اتفاق تصادفی در لحظات پایانی بازی باعث شود که بازیکن عقب بماند و رکوردشکنی جهانی خود را از دست بدهد. این بازیکن باید با این واقعیت کنار بیاید که هیچ کاری نمیتوانسته در آن لحظه انجام دهد و با نگرش مثبت به جلو حرکت کند. بازیکنان همچنین باید راههایی را بیاموزند که میتوانند خودشان را بهبود بخشند و موقعیتهایی را که در آنها ممکن است تلاش به دلیل شانس یا نیروهای دیگر درون بازی که خارج از کنترل آنها هستند، کافی نباشد، درک کنند.
با این حال با بالا رفتن سطح بازیکن، پیشرفت سختتر میشود. هرچه عملکرد یک بازیکن بیشتر بهینه شود، کنترل کمتری بر روی آنها خواهد داشت. برای مثال، از آنجایی که یک اسپیدرانر یک بازی را بیشتر میفهمد و زمان خود را بهبود میبخشد، هر گونه پیشرفت بعدی در عملکرد آنها جزئیتر دیده میشود. خود بازی ممکن است حداقل با توجه به مسیر فعلی بازیکن برای بازی، مانع از بهبود بیشتر زمان اسپیدرانر شود. اسپیدرانرها زمان زیادی را صرف رقابت با خود و گاهی اوقات با دیگران برای کسب بهترین زمان ممکن میکنند، با این حال، مانع نهایی اغلب خود بازی است.
جمعبندی
اگرچه یادگیری حرکات و ترفندهای یک بازی ممکن است یک مشکل اولیه برای اسپیدرانرها ایجاد کند، اما مانع مهمتری در این زمینه وجود دارد که به ذهن بازیکنان مربوط است. بازی ذهنی اسپیدرانینگ دارای نکات ظریفی است و مبارزات ذهنی بازیکنان را هم با خود و هم با بازی نشان میدهد. همانطور که از زمانهای فوقالعادهای که برای اسپیدران بسیاری از بازیها ثبت میشود، اجرای یک بازی با حداکثر پتانسیل خود و رسیدن به بهترین زمانی که یک انسان میتواند به آن دست پیدا کند، یک هنر است. بازیکنان هم با خودشان و هم با بازی رقابت خواهند کرد تا زمانی که دیگر نتوانند رقابت کنند و این انگیزه است که به دمیدن روح تازهای به بازیهای ویدئویی کمک میکند.
منبع: With A Terrible Fate