سریال «شوالیه ماه»؛ اضافه کردن چاشنی کابوس به داستانهای رایج ابرقهرمانی
«شوالیه ماه» (Moon Knight) بار دیگر ثابت کرد سریالی که یک دهه پس از خلق دنیای سینمایی مارول ساخته میشود هم میتواند ایدهها و مفاهیم کلاسیک را تغییر دهد و باز تعریف کند. قسمت پنجم فصل اول با نام «تیمارستان» به تازگی منتشر شده که مخاطب را با جنبههای متفاوتی از شخصیت مارک اسپکتور آشنا و داستان اصلی را به مسیر کاملا تازهای هدایت میکند. لحن و اجرای قسمت پنجم میان داستانهای نمادین مارول جا دارد. در حالی که داستانهای ابرقهرمانی رایج معمولا مملو از تراژدی هستند و با تولد دوبارهی یک قهرمان به پایان میرسند، در شوالیه ماه تولد دوبارهی مارک اسپکتور (اسکار آیزاک) یک تراژدی تمام عیار است.
* هشدار: در ادامهی این مطلب بخشی از داستان قسمت پنجم سریال شوالیه ماه لو میرود.
قسمت پنجم بیشتر به بررسی منشا مارک اسپکتور و استیون گرانت و چرایی به وجود آمدن شخصیت دوم برای محافظت از مارک، میپردازد. در عین حال به نقش مادر آزارگر مارک در شکلگیری آینده و طرز فکر او اشاره مستقیمی دارد که در نهایت او را به سمت خونس و تبدیل شدن به مشت انتقام سوق میدهد. ابرقهرمانی مثل مرد آهنی زمانی خلق شد که یک حادثهی غمانگیز و وحشتناک، تونی استارک را به درون نگری و تغییر در رفتارش واداشت. از سوی دیگر ابرقهرمانی مثل کاپیتان آمریکا برای یک آزمایش جهشزای خطرناک داوطلب شد و امیدوار بود نتیجهی آن باعث نجات میلیونها انسان شود. در مورد مارک اسپکتور اما همه چیز متفاوت است؛ قطب نمای اخلاقی استارک او را به سمت موقعیتهای خطرناک سوق میدهد و میل استیو راجرز گونهاش به مبارزه و زندگی، مقابلش قرار میگیرد.
- سریال «شوالیه ماه»؛ راوی جنبههای ناشناختهی اختلال چند شخصیتی
- ۹ سریال مانند «شوالیه ماه» که قهرمانانی با شخصیت تاریک دارند
در یکی از صحنههای کلیدی قسمت چهارم مارک اسپکتورِ مزدور که در اثر خیانت دوستش، به سختی زخمی و در شنزارهای مصر رها شده خودش را به معبد خونس میکشاند تا خودکشی کند و به زندگی سراسر رنجش پایان دهد. این تصمیم با توجه به پیشزمینهی مارک و احساس گناه برای مرگ برادرش، اصلا عجیب نیست؛ در حقیقت او بیشتر عمرش را صرف جبران اشتباهاتش کرده، خودش را در معرض خطر قرار داده و برایش هیچ اهمیتی نداشته که از خطر جان سالم به در ببرد یا بمیرد. زمانی که خونس به او فرصت قهرمان شدن میدهد، همچنان مردد است اما سرانجام تصمیم میگیرد به عنوان شوالیه ماه و دست خونس روی زمین کارهای خوبی انجام دهد و اشتباهات گذشته را جبران کند.
چیزی که مخاطبان و صد البته استیون به عنوان ناظر خارجی دیدند، این بود که خونس از همان ابتدا مارک را فریب داد؛ در اصل او فقط به دنبال یک آواتار جدید بود، مارک برایش هیچ اهمیتی نداشت و برای این که پیشنهادش را بپذیرد، هر کاری کرد. خونس به میل مارک برای تغییر متوسل شد و از روان آسیبدیدهی او برای عملی کردن تصمیماتش روی زمین استفاده کرد. او حتی به مارک اطمینان داد که کاندیدای شایستهای است اما در قسمت نخست دیدم که او را بارها با لیلا تهدید کرد و گفت قطعا آواتار بهتری نسبت به مارک است. استیون فریب آشکار خدای ماه را در گذشتهی شخصیت دیگرش دید اما خود مارک اعتراف کرد که شاید قدرت بیشتری میخواسته چون احساس میکرد تنها کاری که میتواند به خوبی انجام دهد آدم کشی است.
اما آنچه لحظهی تولد شوالیه ماه از کالبد مارک اسپکتور را غمانگیزتر میکند، این است که به تولد ابرقهرمانهایی مثل هالک، مرد عنکبوتی، ثور و… شباهت زیادی دارد؛ یک فرد شکستخورده که به نسخهی بهتر و قویتری از خودش تبدیل میشود، به همراه موسیقی باشکوهی که در پسزمینه نواخته و در نهایت زره تشریفاتی خونس که دور مارک پیچیده میشود اما نکتهی غمانگیز این است که لباس مبدل شوالیه ماه از طریق فریب و اجبار به وجود آمده و به جای آزادی، او را در زندان دیگری حبس کرد.
شوالیه ماه یکی از ابرقهرمانهای منحصربهفرد مارول است که اصلا انسان کاملی نیست، در عوض در دورههای خاصی از زندگی به شدت آسیبپذیر است. مارک و استیون که در حقیقت قاتلهای قراردادی هستند، سعی کردند گذشته را جبران کنند و آیندهی مبهمشان را تغییر دهند. آنها بدون خونس شانس دوبارهای پیدا کردند تا چیزی بیش از یک قاتل باشند. امیدواریم بار دیگر که مارک مجبور میشود لباس شوالیه ماه را بپوشد، این کار را نه به عنوان یک قاتل شکستخورده بلکه به عنوان مردی که میخواهد با متجاوزان روبهرو شود و از انسانها محافظت کند، انجام دهد.
منبع: cbr