۷ معما و سوال بیپاسخ سریال «شوالیه ماه»
فصل اول سریال «شوالیه ماه» به پایان رسید اما هنوز سوالات و ابهامات زیادی درباره این سریال وجود دارد. «شوالیه ماه» به طور کلی به خوبی یک شخصیت جدید را تعریف کرد که احتمالا و در صورت تمایل اسکار آیزاک برای بازگشت به کار، در فاز ۵ و آینده دنیای سینمایی مارول بیشتر استفاده خواهد شد.
آیزاک به زیبایی نقش چندین شخصیت را بازی میکند که شامل مارک اسپکتور، استیون گرانت و همانطور که در صحنه پس از تیتراژ و پایانی شوالیه ماه میبینیم، راننده لیموزین یعنی جیک لاکلی هستند. در قسمت پایانی «شوالیه ماه» و پس از این که قسمت قبلی کاملا بر روی مارک و استیون در زندگی پس از مرگ متمرکز شده بود باز هم شاهد کاراکترهای لیلا (می کالاماوی) و خدای مصری، خونشو (مورای آبراهام) هستیم.
- سریال «شوالیه ماه»؛ اضافه کردن چاشنی کابوس به داستانهای رایج ابرقهرمانی
- ۹ سریال مانند «شوالیه ماه» که قهرمانانی با شخصیت تاریک دارند
- سریال «شوالیه ماه»؛ راوی جنبههای ناشناختهی اختلال چند شخصیتی
هشدار: در این متن، داستان قسمت آخر سریال «شوالیه ماه» لو میرود
در این قسمت میبینیم که آرتور هارو (ایتان هاوک) بالاخره آمیت را از زندان آزاد میکند. این الهه که سری به شکل تمساح دارد پس از شکستن طلسم خود در هرم بزرگ جیزه، با تسخیر دستهجمعی مردم قاهره، تقریبا به اندازه خود هرم رشد میکند. قسمت نهایی با بازگرداندن مارک و استیون به زندگی و اتحاد مجدد آنها با خونشو، تمام عناصر ضروری سریال را گرد هم میآورد.
قسمت آخر «شوالیه ماه» در مدت زمان ۴۴ دقیقهای خود که کوتاهترین قسمت آن در کل فصل است غافلگیرکننده ظاهر میشود، چرا که این مجموعه عناصر جدید زیادی را برای دنیای سینمایی مارول ایجاد کرده است. شوالیه ماه در مقایسه با سایر آثار دنیای سینمایی مارول یک پروژه نسبتا مستقل است و از شخصیتهای جدید بیشتری استفاده میکند و مفاهیمی مانند انیاد در مصر، جادوی خدایان و زندگی پس از مرگ را مطرح میکند که به نوعی به درک بیشتر مفاهیم فیلم بعدی ثور: عشق و تندر کمک میکنند. با این وجود، سوالات زیادی درباره این مجموعه وجود دارد که حالا و پس از پایان داستان، باید مورد بررسی قرار بگیرند.
۱. آیا دیگر خدایان انیاد واقعا مردهاند؟
آرتور پس از ورود به هرم بزرگ جیزه، به خواست آمیت دیگر آواتارهای انیاد را تسخیر میکند. چهار آواتار از پنج آواتار حاضر بلافاصله پس از حمله شکست میخورند و آواتار اوزیریس، سلیم (خالد ابدالا) در ادامه این قسمت میمیرد. خدایان با استفاده از بدن خود صحبت و حرکت میکنند و آواتارهای خود را در طول جلسات کنترل مینمایند اما مشخص نیست که آیا خود خدایان مردهاند یا فقط آواتارهای آنها. پس از مرگ آواتارها، خود خدایان به هیچ وجه ظاهر نمیشوند و اجساد آواتارهای خود را رها میکنند (چشمان آواتارها در هنگام مرگ نقرهای رنگ میشود و برق میزند). پس احتمالا آنها مردهاند. در نتیجه، آواتارهای آنها نیز میمیرند. این اتفاق به خوبی میزان قدرت عدالت را نشان میدهد. میبینیم که حتی خدایان هم خواهند مرد و این سریال به نوعی به کاراکتر گور، خدای قصاب در ثور: عشق و تندر اشاره میکند و نشان میدهد که خدایان فقط جاودانگی مشروط دارند.
این اتفاق مفاهیم جالبی را مطرح میکند. یکی این که نقش پنج خدای برجسته مصری به سرنوشت آنها بستگی دارد. با حضور تاورت (آنتونیا سالیب) در دوات متوجه میشویم که نقش خدایان به محض غیبت آنها به خدایان دیگر واگذار میشود. آنها کار سختی خواهند داشت، زیرا این خدایان اکنون باید وظایف جدید خود را یاد بگیرند و آنها را بهتر از نقش فعلی خود مدیریت کنند. با این حال به نظر میرسد پانتئونهای متعددی در دنیای سینمایی مارول وجود دارد و این مشکل شاید چندان جدی نباشد. مفهوم دیگری که با توجه به خدایان مرده انیاد مطرح میشود، عدم تعادل اجتنابناپذیر خدایان مصری است. با این حال، باید با گذشت زمان ببینیم که این مسئله چقدر جدی است.
۲. آنوبیس کجاست؟ چه اتفاقی برای او میافتد؟
برخی اعتقاد دارند آرتور هارو در واقع خدای مصری آنوبیس در لباسی مبدل است. در اساطیر مصر، او در واقع وظیفه قضاوت را بر عهده دارد اما آمیت روح افراد نالایق را میبلعد. در شوالیه ماه، آمیت هم قاضی و هم یک جلاد به نظر میرسد. آمیت مقصر وضعیت خود را خادمی میداند که عادلانه قضاوت میکند. او به نوعی نشان میدهد که حتی اگر کسی عدالت را هم برقرار کند شاید دیگران از آن معیار قضاوت پیروی نکنند. نقشهایی که خدایان مصری دنیای سینمایی مارول ایفا میکنند، به نظر روان و متغیر است و خدایان آزاد وظایفی را بر عهده میگیرند که خدایان زندانی بر عهده داشتهاند. تاورت در غیاب آمیت و آنوبیس نقش آنان را ایفا میکرد و ارواح نامتعادل به جای بلعیده شدن، برای همیشه به شنهای دوات تبدیل میشدند.
در قسمت پایانی «شوالیه ماه» با حداقل دو راه برای مجازات یک خدا آشنا میشویم. آنها یا به یک طلسم گرفتار و ناپدید میشوند یا از طریق یک آواتار به حالت فانی درمیآیند. به نظر میرسد یکی از مجسمههای خدایان که به دام افتاده، شبیه آنوبیس در اتاق خدایان در قسمت ۴ است و این بدان معناست که شاید سرنوشت او مانند قبل باشد. یک خدا میتواند پس از نابودی طلسم خود آزاد شود و این امکان وجود دارد که آنوبیس در آثار آینده دنیای سینمایی مارول ظاهر شود.
۳. لیلا به کدام ابرقهرمان تبدیل میشود؟
لیلا در هرم بزرگ جیزه با پیشنهاد تاورت برای تبدیل شدن به آواتار او موافقت میکند. اگرچه او قاطعانه اصرار دارد که به عنوان آواتار موقت تاورت عمل کند، چرا که نحوه ارتباط خونشو و مارک و استیون را دیده است و همین موضوع ابهامات خاص خود را در پی دارد. به نظر میرسد که تاورت به اندازه خونشو سواستفادهگر نیست و این رابطه احتمالا برای مدتی طولانی ادامه خواهد داشت. او بالهای طلایی و مستحکمی دارد که به کمک آنها از خود محافظت میکند و به پرواز درمیآید.
در واقع او رسما از کمیکها و کاراکتر اسکارلت اسکاراب ریشه میگیرد. نامی از این شخصیت در طول سریال برده نمیشود اما با توجه به شرایط موجود به نظر میرسد که نام ابرقهرمانی لیلا همین باشد. پدر لیلا او را «اسکاراب کوچولو» صدا میزد و برای او یک روسری خاص با طرح اسکاراب درست کرده بود. وی در بیمارستان روانپزشکی نیز از یک باند با نماد اسکاراب استفاده میکرد. لیلا جزو شخصیتهای قوی و توسعهیافته شوالیه ماه است و حالا با معرفی او به عنوان یک ابرقهرمان رسمی در دنیای سینمایی مارول، شاید در آینده نیز شاهد حضور مجددش باشیم.
مبارزه آمیت و خونشو – آیا مردم میتوانند آنها را ببینند؟
هنگامی که آمیت و خونشو با هم مبارزه میکنند، به اماکن اطراف خود آسیب میزنند و حتی به هرم بزرگ جیزه هم صدمه وارد میکنند و افراد خونشو نیز وسایل نقلیه را در جاده نزدیک آنها به این ور و آن ور پرت مینمایند. این خدایان عهدی دارند که طبق آن نباید در رویدادهای انسانی مداخله کنند. ویرانی ناشی از نبرد خونشو و آمیت به وضوح در تضاد با عهد عدم مداخله است اما آنها در این لحظه در خطر مجازات شدن توسط خدایان انیاد که اکنون به ظاهر مردهاند، نیستند.
با این حال، این دو احتمالا به دلیل اتکای خدایان به آواتارها، برای مردم قابل مشاهده نیستند، مخصوصا که هیچ کس به این خدایان در حال مبارزه در قاهره واکنش نشان نمیدهد. البته شاید گروه داخل ون در واقع از ترس عواقب این نبرد (به جای مبارزه شوالیه ماه و آرتور) در حال فرار بودهاند.
۴. چرا جیک لاکلی اسپانیایی صحبت میکند؟
در صحنه پس از تیتراژ، سرانجام جیک لاکلی به عنوان سومین هویت مرموز، پس از مارک اسپکتور و استیون گرانت، خود را نشان میدهد. او در حضور کوتاه خود در حال زمزمه کردن یک سرود گواتمالایی است و فقط به زبان اسپانیایی صحبت میکند و آرتور هارو را از بیمارستان روانپزشکی که در آن نگهداری میشود خارج مینماید. جیک اکنون آواتار جدید خونشو به حساب میآید و همه چیز، از لباس جدید شوالیه ماه با هویت جیک لاکلی گرفته تا حضور او در آینده دنیای سینمایی مارول، اکنون نامشخص است.
در کمیکها، جیک یک راننده تاکسی نیویورکی و خشن بود. بنابراین مهارتهای جنگی و لیموزین او تعجبآور نیستند اما اسپانیایی صحبت کردن جیک قطعا عجیب به نظر میرسد. محمد دیاب، کارگردان «شوالیه ماه» در مصاحبهای بیان کرد که این تصمیم اسکار آیزاک بود که جیک به زبان اسپانیایی صحبت کند و از این طریق از باقی هویتها متمایز باشد. به همین دلیل بود که آیزاک تصمیم گرفت استیون گرانت را هم به عنوان یک بریتانیایی به تصویر بکشد. آیزاک که اصالتا گواتمالایی است، به زبان اسپانیایی تسلط دارد و هنگام خلق کاراکتر جیک تصمیم گرفت از روی غریزه عمل کند.
۵. آیا آمیت مرده است؟
آمیت از طریق یک طلسم در بدن آرتور نفوذ کرد تا کشتن او آسانتر شود. با این حال، حتی در حالت فانی نیز پویایی آمیت و آرتور آنها را به یک تیم قدرتمند تبدیل میکند. جیک لاکلی در صحنه پس از تیتراژ، به سمت صندلی عقب لیموزین برمیگردد و به آرتور شلیک میکند اما مرگ آرتور به تصویر کشیده نمیشود. این صحنه به ظاهر ساده در واقع بسیار گیجکننده است.
او به واسطه آن طلسم مذکور به عنوان آواتار آمیت معرفی شد اما شاید طلسم تاثیرگذار واقع نشود و هر دوی آنها سالم و زنده بمانند. آمیت به واسطه قدرتهای بسیار زیاد خود، خدایان انیاد را در هرم بزرگ جیزه کشت و معلوم شد که خدایان کاملا جاودانه نیستند. البته شاید یک شلیک گلوله برای کشتن یک آواتار کافی نباشد و شاید هم این طلسم قدرتهای آواتار را نادیده بگیرد و آمیت و آرتور رسما مرده باشند.
۶. چرا مارک از هویت جیک لاکلی آگاه نیست؟
به نظر میرسد که نه مارک و نه استیون از وجود جیک آگاه نیستند و این نشان میدهد که جیک به صورت پنهانی وارد زندگی آنها شده است. این مسئله در طول سریال مورد اشاره قرار میگیرد و حتی مارک هم نمیداند که چرا خونشو او را انتخاب کرده است. مشخص نیست که آیا خونشو از قبل جیک را در درون مارک احساس کرده بود یا این که جیک ناخودآگاه توسط خود مارک خلق شده است تا دستورات خشونتآمیز خونشو را اجرایی کند اما در هر صورت، خونشو از مارک و استیون کارهایی را میخواهد که بر خلاف اخلاقیات آنهاست.
این دو شخصیت (مارک و استیون) از یکدیگر محافظت میکنند و از خصوصیات خود آگاه هستند. البته استیون از کودکی سخت مارک اطلاعی نداشت. نه مارک و نه استیون چندان به بیهوشیهای مداوم خود توجه نمیکنند. با این حال، شاید خونشو از قبل از این هویت سوم آگاه بوده و به جیک دستور داده که خود را به مارک و استیون نشان ندهد، زیرا احساس کرده بود که آنها نقشههای او را خراب میکنند. او در ابتدا هم از مارک خواسته بود که خود را هرگز به استیون نشان ندهد.
۷. فصل دوم «شوالیه ماه»؟
معلوم نیست که فصل دوم «شوالیه ماه» ساخته شود یا خیر اما قسمت پایانی امکان چنین چیزی را فراهم میکند. قرارداد اسکار آیزاک با دنیای سینمایی مارول مشخصا فقط برای فصل اول «شوالیه ماه» اعتبار دارد و او موظف به بازی مجدد در این نقش نیست. با این حال، آیزاک علاقه خود را برای بازگشت و بازی در قالب این شخصیت ابراز کرده است. سریالهای دنیای سینمایی مارول در دیزنیپلاس به طور مداوم با موفقیت پخش میشوند و مجموعه «شوالیه ماه» تاکنون بیش از ۴۰۰ میلیون دقیقه استریم را ثبت کرده و سریالهایی مانند کتاب بوبا فت را پشت سر گذاشته است. با این حال، خبری مبنی بر ساخت فصل دوم این سریال منتشر نشده است.
فصل دوم میتواند رابطه مارک و استیون با خونشو را بررسی کند. همچنین جیک لاکلی میتواند زمان بیشتری در داستان حضور داشته باشد، اشاره به کاراکتر بوشمن در قسمت ۵ میتواند به یک نتیجه خاص منجر شود و در نهایت ارتباط لیلا با تاورت میتواند بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. «شوالیه ماه» در ابتدا به عنوان یک سریال کوتاه ساخته شد. با این حال سوالات باقیمانده سریال این داستان را آزاد و باز میگذارد. دنیای سینمایی مارول همیشه میتواند وضعیت سریال کوتاه «شوالیه ماه» را تغییر دهد و با توجه به تعداد عناصری که این مجموعه معرفی کرد، دلایل کافی برای انجام این کار وجود دارد.
منبع: screenrant
اگه دقت کنین ی تابوت دیگه تو اون تیمارستان قسمت های اخر هست و در حال تکون خوردنه…اون تابوت مال جیکه
چرا قسمت ۷ رو از دسترس خارج کردند ؟؟
من نمیدونم که جیک ، هرو رو کشت یا نه ؟
دادا اول الهه ها زند هستن و اواتاراشون مرده بعد هم هارو مرد اگر بعد تیتراژ را دیده باشی و اخر تیتراژ کله بازی ر اوز کرد
در دیدن این سریالها باید نکات پنهان هم حتما مد نظر قرار بگیره.
مثلا شباهت داستان هارو و استیون با داستان تاریخی حضرت موسی و خضر.
با دقت توی این نکات پنهان میفهمیم که هدف واقعی ساخت این سریالها فقط سرگرم کردن آدمها نیست و با تاثیر در ضمیر ناخودآگاه سعی در القای مفاهیم اتئیستی و ضد مذهبی دارند.
شاید برای بیننده ی ایرانی خیلی واضح نباشه اما برای مخاطبان خودشون مانند تزریق اطلاعات در حالت خواب مصنوعیه.
به هر حال موافق باشید یا مخالف دست کم نگیرید این سیستم رو و با دقت و مطالعه بیشتری نگاه کنید.
اگه اینجور بشه خیلی دارک میشه ولی خفن میشه ، تازه توی قسمت ۲ هم به شرلوک هلمز اشاره شد که این خیلی جالبه
بنظرتون به عنوان یه تئوری میشه به این فکر کرد که جیک لاکلیم یه شخصیت فیلم بوده باشه که قاتل بوده و مارک برای این خلقش کرده که مادرشو بکشه؟! چون ما از دلیل مرگ مادر مارک هم بی اطلاعیم!!! چرا میگم فیلم چون تو سریال شرلوک هلمز قدیمی شخصیت راننده ی تاکسی پرونده ی صورتی اسمش جیک بود…
مگه اون موقع اسکار ایزاک بازیگر نقش جیک بوده ؟