فیلم ۱۲ میمون ۲۵ سال قبل پاندمی یک ویروس خطرناک را پیشگویی کرده بود
فیلم «۱۲ میمون» ۲۵ سال قبل با ایدهای جذاب و جالب دربارهی پاندمی یک ویروس خطرناک روی پرده رفت. به حقیقت پیوستن بخشی از داستان این فیلم علمی تخیلی و نئو نوآر در آن زمان بسیار واهی و دور از انتظار بود، اما در سال ۲۰۲۰ ویروس کرونا نشان داد هیچ چیزی غیرممکن نیست!
داستان فیلم ۱۲ میمون در سال ۲۰۳۵ آغاز میشود، زمانی که به دنبال پاندمی یک ویروس بسیاری از انسانها مردهاند و زمین در آشفتگی غیرقابل تصوری گرفتار شده است. تنها یک درصد از انسانها زنده باقی ماندهاند و آنها هم برای حفظ بقای خود به زیر زمین پناه بردهاند. دانشمندان تصمیم میگیرند جهت دستیابی به واکسن یا کشف راهی برای مبارزه با این ویروس کشنده زندانیان حکومتی را در ازای آزادی به گذشته بفرستند تا از نوع غیر جهشیافتهی ویروسها اطلاعاتی پیدا کنند. یکی از آن زندانیان جیمز کول (با بازی بروس ویلیس) است که برای انجام مأموریت در سال ۱۹۹۶، یعنی زمان شیوع این دنیاگیری انتخاب میشود. او باید به جمعآوری اطلاعات دربارهی ویروس بپردازد؛ ویروسی که به عقیده دانشمندان توسط یک گروه تروریستی که به نام دوازده میمون شناخته میشوند، منتشر میشود. جیمز برای نخستین بار به اشتباه به سال ۱۹۹۰ و به یک آسایشگاه روانی فرستاده میشود و این اتفاق سر آغاز رخدادهای جذاب فیلم است.
تری گیلیام از آن کارگردانهایی است که دوستدارند فیلمهایشان را بر اساس داستانهایی که خودشان مینویسند، بسازند اما هنگامی که او با فیلمنامه و طرح ۱۲ میمون مواجه شد، تصمیم گرفت این فیلم را کارگردانی کند. گیلیام خیلی سریع جذب قصه سر راست، اما پرکشش ۱۲ میمون میشود و در گفتوگو با مسؤولان یونیورسال پیکچرز آن را «داستانی ناراحت کننده» درباره جهانی در حال نابودی خوانده و کارگردانی فیلم را پذیرفته است.
در زمان ساخت و اکران فیلم ۱۲ میمون کسی تصور نمیکرد که یک ویروس بتواند زندگی آدمی را به طور کامل تحت تأثیر قرار دهد و بسیاری را به کام مرگ بکشاند. با آغاز هزار جدید و پیشرفت تکنولوژی و پزشکی به ایدهی اولیه این فیلم بیشتر به شکل یک فرضیهی جذاب علمی و تخیلی نگاه میشد، اما کروناویروس نشان داد حتی در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ هم ممکن است یک عامل بیماریزای کوچک کره زمین را به وحشتی عمیق فرو ببرد.
فیلم پسا-رستاخیزی «دنیای آب» به کارگردانی کوین رینولد تقریبا کمی پیش از ۱۲ میمون با بودجهی چشمگیر ۱۷۵ میلیون دلاری ساخته و اکران شد، اما این فیلم نتوانست آنطور که باید و شاید در گیشه موفق عمل کند و هرچند با فروش ۲۶۴ میلیون دلاری موفق به بازگشت سرمایه شد، ولی عملکرد ضعیف دنیای آب کمی کمپانی یونیورسال پیکچرز را در سرمایهگذاری برای ساخت ۱۲ میمون دچار تردید کرد. این فیلم تنها با ۲۹٫۵ میلیون دلار ساخته شد که در آن سالها هم برای فیلم علمی تخیلی در این ابعاد بسیار کم بود. بروس ویلیس برای بازی در این فیلم دستمزد بسیار پایینی دریافت کرد و حتی بر اساس برخی گزارشات او بخشی از قرارداد خود را پس از اکران فیلم دریافت کرده است و برد پیت که در آن زمان هنوز به یک ستارهی سینما تبدیل نشده بود، با تنها ۵۰۰ هزار دلار دستمزد حاضر به نقشآفرینی در فیلم گیلیام شد. ۱۲ میمون در ۱۵ دی ۱۳۷۴ (۵ ژانویه ۱۹۹۶) به طور گسترده اکران شد و توانست نظر بسیاری از سینمادوستان را به خود جلب کند و به فروشی بالغ بر ۱۶۸ میلیون دلار دست یابد.
برد پیت به خاطر بازی درخشان در این فیلم نخستین نامزدی اسکارش را به دست آورد و جایزهی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را هم از آن خود کرد. بازی بروس ویلیس هم بسیار جلب توجه کرد و گیلیام در گفتوگویی در خصوص موفقیت بازیگران محوری فیلم ۱۲ میمون بیان کرده است: «من بروس و برد را در نقشهایی برخلاف بازیهای معمولشان به کار گرفتم. ویلیس یک آدم وراج بود و پیت هم بسیار سر به زیر و آرام.»
در ساخت ۱۲ میمون از یکی از فیلمهای کوتاه کریس مارکر با نام «اسکله» الهام گرفته شده است. گیلیام در ساخت هفتمین فیلم بلند خود تلاش چندانی برای روشن کردن کامل وقایع و پیروی از اصول داستانگویی کلاسیک هالیوود انجام نداده و به جای آن تلاش کرده است با پیچشهای مداوم داستانی بیننده را سرگرم و با خود همراه کند.
همهگیری کرونا باعث شده است فیلم ۱۲ میمون در بیستوپنجمین سالگرد اکرانش بار دیگر در مرکز توجه قرار بگیرد. بهراحتی میتوان اکثر اتفاقات و ساختار دنیای فیلم را با جهان امروز مطابقت داد. حالا همانند شخصیتهای فیلم میتوانیم از خودمان سؤالاتی درباره مفهوم دیوانگی، سلامت و اجتماع بپرسیم.
طی ماههای اخیر سینمادوستان بسیاری به دنبال تهیه این فیلم بودهاند و به همین خاطر یاهو گفتوگویی با دیوید پیپلز، یکی از نویسندگان فیلمنامه ۱۲ میمون درباره میزان صحت علمی اتفاقات داستان و میل تیم نویسندگی به پیشبینی آینده انجام داده است. پیپلز در این مصاحبه خیلی صریح بیان میکند آنها به دنبال تصویرگری علمی و دقیق چگونگی دنیاگیری یک بیماری خطرناک نبودهاند و ادامه داده است: «ما هم به اندازهی سایر مردم دربارهی دنیاگیری یک ویروس اطلاع داشتیم. همانند فیلمنامهنویسانی که داستانی درباره هلوکاست مینویسند، اما اطلاعاتی از چگونگی عملکرد بمب اتم ندارند. ما قطعا تصور نمیکردیم در دنیایی زندگی میکنیم که بمب اتم نیمی از ایالات متحده آمریکا را نابود کرده است یا یک بیماری همهگیر دنیا را تحت تأثیر قرار دهد. اما از پتانسیلهای بالقوه داستان آگاه بودیم.»
در فیلم لحظات بسیاری وجود دارد که در سلامت عقلی شخصیت جیمز کول شک میکنیم و دقیقا نمیدانیم که او دیوانه یا سالم است. اگر این دوگانگی ذهنی را همانند درگیریهای روزانهی خود پیرامون ابتلا به کرونا بخوانیم، چندان اشتباه نکردهایم. بسیاری از مردم هر روز با این ترس از خواب بیدار میشوند که آیا به کرونا دچار شدهاند یا خیر و به دنبال علائم آن در وجودشان میگردند.
به هر حال زندگی با تمام پستی و بلندیهایش ادامه دارد و پیشبینی میشود تا چندی دیگر با تزریق گستردهی واکسن کرونا انسانها از این مشکل جهانی هم همانند بسیاری از درگیریها، بیماریها و جنگهای ویرانگر در طول تاریخ گذر کنند. اما کرونا باری دیگر ارزش خانواده، عشق و محبت و باهم بودن را به ما یادآوری کرد. تری گیلیام این فیلم و فیلم کالت «برزیل» را داستانهایی دربارهی آخرالزمان و عشق میخواند و شاید بد نباشد به بهانهی دنیاگیری کرونا و ۲۵امین سالگرد اکران ۱۲ میمون دوباره نگاهی به آثار گیلیام بیندازیم و اهمیت اخلاقیات در زندگی حتی در بدترین شرایط را باری دیگر بازیابی کنیم.
منبع: Ultimate Classic Rock
من به شخصه منبع اقتباس این فیلم یعنی فیلم کوتاه فرانسوی La Jetée 1962 را بیشتر از دوازده میمون دوست دارم
این کسی فکر نمی کرد ویروس زندگی انسان تحت تاثیر قرار بدهد به نظر من کلا اشتباه است و همین دلیل باعث شد که طرفداران نظریه پردازند تئوری توتطئه و توهم گران توتطئه پرداز بسیار خشنود کند. اولا که فراگیری که بیماری مرگ مثل هر بلایی طبیعی مثل زلزله یا سیل در تاریخ زندگی بشر بوده . از ابل های کشنده گرفت تا آنفلوآنزا اسپانیایی و در دوران اخیر آنفلوآنزا خوکی. حتی برنامه TED از بلیگتز به یادگر هست از سال ۲۰۱۵ که تجربه ی خودش از ابولا در میان می گذارد و در مورد نیاز به تقویت سازمانی بهداشت جهانی هشدار می دهد. پس خیلی دور از انتظار نیست و فقط به ندرت بودنش . بشر فراموش می کند و بعد نظریه پردازن متوهم روی به نظره توتظئه میارند که باعث یک تصمیم بزرگ مثل نخریدن واکسن خارجی و … پدید میارد.