کارگردان فیلم جدید «جنگیر» مشخص شد
مایک فلنگن، فیلمساز محبوب این روزهای ژانر ترسناک که فیلمهایی همچون «ویجا: خاستگاه شیطان» (۲۰۱۶) و «آکیولوس» (۲۰۱۳) و سریالهایی مانند «فروپاشی خانمان آشر» و «تسخیرشدگی خانه هیل» را ساخته است، وظیفهی کارگردانی فیلم جدید «جنگیر» را برعهده خواهد داشت.
فیلم «جنگیر: مومن» که سال گذشته روی پرده رفت، بازگشت این مجموعه پس از پانزده سال را رقم زد و منتقدان و طرفداران امیدوار بودند که از فیلمهای پیشین وضعیت بهتری داشته باشد اما چنین نشد. دیوید گوردون گرین که پنج سال قبل، مجموعهی «هالووین» را احیا کرده بود، اینجا در مقام کارگردان کار سختتری در پیش داشت. او نهتنها باید فیلمی میساخت که وقایع چهار یا پنج فیلم اخیر را به رسمیت میشناسد بلکه باید اثری خلق میکرد که متفاوت است و خود را از دهها فیلم تقلیدی پنج دههی اخیر متمایز میکند. گرین در وهلهی اول، همان روش «هالووین» را پیادهسازی کرد، یعنی نادیده گرفتن همهی دنبالهها و ساخت یک دنبالهی مستقیم برای قسمت اصلی. بنابراین او شانس ساخت یک اثر راضیکننده را داشت اما متاسفانه «جنگیر: مومن» علیرغم فروش نسبتا خوب، اثر ضعیف و سوالبرانگیزی بود که همه را ناامید کرد.
با این حال، فروش ۱۳۷ میلیون دلاری «جنگیر: مومن» کافی بود تا استودیوی یونیورسال بخواهد این مجموعه را ادامه دهد اما آنها به یک فیلمساز کاربلد و باهوش نیاز داشتند که بتواند «جنگیر» را به درستی احیا کند. مایک فلنگن شاید بهترین گزینهی ممکن باشد، خصوصا اینکه یونیورسال تصمیم گرفته برنامههای پیشین خود را کنار بگذارد و فیلم جدید ادامهدهندهی مسیر «جنگیر: مومن» نخواهد بود بلکه همهچیز را از ابتدا آغاز میکند. مایک فلنگن مشابه دیوید گوردون گرین این فرصت را دارد تا برداشت خود را از این فرنچایز ترسناک ارائه دهد و با توجه به سابقهاش، گزینهی ایدهآلی به نظر میرسد.
فیلم «جنگیر» تنها پروژهی جدید مایک فلنگن نیست
مایک فلنگن همواره مهارتهای خود در ترساندن مخاطبان را -چه با اقتباسهای جدید از داستانهای کلاسیک و چه با روایتهای اورجینال- به اثبات رسانده است و با فیلم جدید «جنگیر» هم همین کار را انجام خواهد داد، یعنی به کارگیری عناصر آشنای مجموعه برای روایت قصهای تازه. علاوه بر این، فلنگن بهزودی اقتباس جدیدی از استیون کینگ را جلوی دوربین میبرد، با این تفاوت که به سراغ یکی از قصههای غیرترسناک این نویسنده رفته است. فلنگن میخواهد فیلم «زندگی چاک» را بر اساس رمان کوتاه «اگر پای خون در میان باشد» (If It Bleeds) بسازد که در حقیقت اثری درام و علمی-تخیلی است.
تام هیدلستون که نقش اصلی این فیلم را برعهده خواهد داشت، گفته که «زندگی چاک» بیشتر به اقتباسهای دراماتیک استیون کینگ مانند «رستگاری در شاوشنک» (۱۹۹۴) شباهت دارد. باید دید فلنگن در مواجهه با یک داستان احساسی، چه عملکردی خواهد داشت و چگونه تجربیات خود در ژانر ترسناک را برای روایت یک داستان متفاوت به کار میگیرد. فلنگن که اخیرا استودیوی فیلمسازی «رِد روم پیکچرز» را تأسیس کرده است، با این دو پروژه، میتواند آغاز شکوهمندی را تجربه کرد، خصوصا اگر «جنگیر» موفقی بسازد.
«جنگیر» (۱۹۷۳) یکی از مهمترین فیلمهای ترسناک تاریخ است که استانداردهای تازهای به این ژانر اضافه و آن را متحول کرد. اثر ساختارشکن ویلیام فریدکین نهتنها بر فرهنگ عامه تاثیری مادامالعمر گذاشت بلکه از نظر مضمونی هم جلوتر از زمانهاش بود؛ فیلمی که برداشت متفاوتی از تقابل خیر و شر ارائه میدهد، به شک و ایمان و کشمکشهای روانی آدمها میپردازد و برای رستگاری و فداکاری آدمی مرثیه میخواند. با موفقیت تجاری باورنکردنی فیلم، بدیهی بود که جنگیر به یک مجموعهی سینمایی تبدیل شود اما متاسفانه فیلمهای «جنگیر» بعدی فاصلهی معناداری با نسخهی اصلی داشتند، آیا مایک فلنگن میتواند این مشکل را حل کند؟ باید منتظر ماند و دید.
منبع: screenrant