بحران میانسالی مردان چیست، چه علائمی دارد و چگونه باید از آن خارج شوید؟
بحران میانسالی در مردان، دورهای در زندگی مردان است که در آن نگاه سختی به زندگی حال حاضر خود میاندازند. آنها فکر میکنند که باید خوشحالتر باشند و در صورتی که نیاز به تغییری بزرگ را احساس کنند، حس میکنند که باید هر چه سریعتر آن را انجام دهند. این فکرها میتوانند تحریککنندهی بحران میانسالی باشند. اما پس از تشخیص اینکه در این مرحله قرار گرفتهاید، با انتخابهای عاقلانه میتوانید خود را از بحران میانسالی نجات داده و زندگی شادتری داشته باشید.
بحران میانسالی در مردان چگونه است؟
بحران میانسالی در مردان، با ترس از مرگ در ارتباط است که ریشه در اضطراب جدایی و ترس از مردن دارد. دکتر فران والفیش (Fran Walfish)، روان درمانگر رابطه و خانواده در بورلی هیلز کالیفرنیا، میگوید: «بسیاری از مردان همچنان با الگوها و باورهای قدیمی و از رده خارج شده دربارهی هویت شخصی، زندگی میکنند.»
بروس فریدنبرگ (Bruce Fredenburg)، درمانگر و نویسنده این نکته را به اشتراک گذاشت که برخلاف چیزی که رایج است، بحران میانسالی مخصوص جنسیت خاصی نبوده و یک پدیدهی عمومی نیست. فریدنبرگ همچنین میگوید: «بسیاری از متخصصان، اکنون بر این باور هستند که بحران میانسالی ساختهی فرهنگ است و در همهی فرهنگها وجود ندارد؛ بنابراین نمیتوانیم آن را بهعنوان یک پدیدهی زیستشناختی اجتناب ناپذیر در نظر بگیریم.»
یک مطالعه در کرهی جنوبی نشان داده است که بحرانهای میانسالی اغلب با عوامل استرسای زندگی که با بحران خانوادگی یا موانعی برای برنامههای زمان پس از بازنشستگی ایجاد میشوند، تحریک میشوند. از جمله محرک بحران میانسالی میتوان به وقایع زیر اشاره کرد.
- تقاضای شغل
- بارهای مالی خانواده
- مرگ یکی از والدین
- رفتن فرزندان از منزل در بزرگسالی
چه زمانی مردان دچار بحران میانسالی میشوند؟
بحران میانسالی میتواند با عواملی مانند سن، حادثه یا تغییر در معیارهایی که فرد خود را با آنها میسنجد، اتفاق بیفتد. جوزف بوردلون مشاور حرفهای در مرکز مشاورهی مسیحیان در Austin در تگزاس، میگوید: «این بحران میتواند در اوایل نیمهی دههی ۳۰ سالگی یا در دهههای ۵۰ یا ۶۰ سالگی اتفاق بیفتد.»
زمانی که امید به زندگی حدود ۷۰ سال بود و بسیاری از افراد، در دههی بیست سالگی خود خانواده تشکیل میدادند، بحران میانسالی اغلب در دههی ۴۰ سالگی افراد یا زمانی که فرزندان نبودند، دیده میشد. اکنون که افراد دیرتر بچهدار میشوند، بعضی از مشاوران مشاهده کردهاند که این بحران ارتباط کمتری با محدودهی سنی پیدا کرده و بیشتر با احساس خاص مفید نبودن، همراه است.
چگونه بحران میانسالی را تشخیص دهیم؟
دکتر کالوین کولاروسو (Calvin Colarusso)، استاد روانپزشکی بالینی در دانشگاه California San Diego میگوید: «بحران میانسالی واقعی، اغلب شامل تغییر کل زندگی به صورت عجلهای و سریع است.» بهعنوان مثال یکی از مراجعهای او در یادداشتی برای همسر خود نوشت که داراییاش را از بانک خارج کرده و بدون اطلاع به شهر دیگری نقل مکان کرده است.
کولاروسو میگوید: «این مدل از بحران میانسالی بسیار نادر است. اغلب اوقات، افراد با بحران میانسالی دست و پنجه نرم میکنند که در آن تغییرات کوچکی را در طول زمان تجربه میکنند.»
ممکن است به همسر خود بگویید «باید از این کار خارج شوم.» و این کار را انجام دهید، یا بگویید «این ازدواج به درد من نمیخورد.» کولاروسو میگوید: «در بحران میانسالی، شما همه چیز را تغییر نمیدهید و تغییرها را هم بهسرعت انجام نمیدهید. اغلب افراد، پس از ارزیابی این شرایط و تغییرات، تصمیم میگیرند با همان چیزهایی که داشتند، ادامه دهند.»
نشانههای اینکه شما در بحران میانسالی قرار دارید یا بهزودی با آن مواجه میشوید، در ادامه آورده شدهاند.
- شما به ۴۰ سالگی رسیدهاید؛ کولاروسو که علاقهی خاصی به مسائلی که بزرگسالان را با گذشت سنشان تحت تأثیر قرار میدهد دارد، اغلب مردانی را میبیند که در دههی ۴۰ سالگی و اوایل ۵۰ سالگی خود با بحران میانسالی دست و پنجه نرم میکنند.
- دربارهی عناصر اصلی زندگی خود ناراحت هستید؛ کولاروسو میگوید این موضوع میتواند شامل نارضایتی از کار، ازدواج، سلامتی و احساس اضطرار در اقدام برای بهبود آنها شود.
- فکر میکنید که زمان برای آغاز یک مسیر جدید، بسیار کوتاه است؛ به گفتهی کولاروسو، بسیاری از مردان در زمانهای زیر احساس نیاز شدید به انجام تغییرات میکنند.
- زمانی که توجه میکنند که ظاهرشان در حال تغییر است یا استقامتشان به اندازهی گذشته نیست.
- زمانی که پدربزرگ میشوند.
- یک دوست یا پدرو مادرشان را از دست میدهند.
اگرچه، با وجود این اتفاقها، عبور از بحران میانسالی اجتناب ناپذیر نیست.
- تصمیمهای غیرمعمول میگیرید؛ دکتر لین مارگولایز، روانشناس در Boston میگوید: «ممکن است مردها در این نقطه از زندگیشان، وارد یک شورش نوجوانانه شوند. یک نشانهی قطعی دربارهی اینکه به احتمال زیاد در بحران میانسالی قرار دارید، این است که احساس میکنید گیر افتادهاید و بسیار وسوسه میشوید که کاری کنید که زندگیتان تغییر اساسی داشته باشد.». این تغییرات شامل کارهای زیر هستند.
- رابطهی جدید داشتن
- ترک کردن خانواده
- داشتن این احساس که زندگیتان دیگر مناسب شما نیست.
- بیشتر نگران ظاهر بودن
- علاقه مندی بیشتر به هیجان
بحران میانسالی از بیرون چگونه به نظر میرسد؟
سوزوکی (Suzuki) میگوید: «بحران میانسالی مردان، لحظهی حسابرسی است. در این بحران، مردها احساس میکنند بهترین روزهای سلامت جسمی و روزهای اوج پتانسیل درونیشان، به پایان رسیده است.»
این بحران میتواند به صورت ترکیبی از احساس ناتوانی و ناراحتی باشد، به ویژه زمانی که نمیتوانید عینک خود را برای خواندن دستورالعملهای روی جعبهی قرص یا کرم، پیدا کنید.
در بحران میانسالی، اغلب، مردها احساس بازگشت به دوران کودکی را خواهند داشت که موقت است. سوزوکی میگوید: «گذشته، حال و آینده در یک واقعیت بیپایان جمع میشوند. بهعنوان مثال، اگر ناراحت هستید، میترسید که همیشه ناراحت بمانید و اگر از همهی تواناییهای خود بهره نبردهاید، این ترس وجود دارد که هیچ وقت این موضوع اتفاق نیفتد.»
رفتارهای رایج بحران میانسالی
- درگیر شدن با فعالیتهایی که نتیجههای زیادی دارند مانند ورود به رابطهی جدید و استفاده از مواد مخدر
- ایجاد تغییرات قابل توجه در زندگی مانند تغییر در شغل، روابط و داراییهای مادی
- تحریکپذیری، بیقراری، طغیان، خودانگیختگی و انزوا
- تمرکز بر سلامتی و ظاهر
- رقابت بیشتر با دیگران
- تغییر عادتهای غذا خوردن و خوابیدن
امروزه، افراد میانسال از هر دو سمت تحت فشار هستند؛ زیرا همزمان با بزرگ کردن فرزندان باید از والدین پیر و ناتوان خود هم مراقبت کنند.
مسیریابی مشکلات میانسالی
مارگولایس (Margolies) میگوید: «بحران میانسالی میتواند منجر به رشد یا تخریب مرد شود.» شما میتوانید به دنبال دلایلی که احساس ناراحتی در شما ایجاد کرده، بگردید، سپس تصمیمهای منطقی برای رفع آنها بگیرید. این روند، رشد و پیشرفت است. از سوی دیگر، تصمیمهای لحظهای و هیجانی گرفتن، مانند معامله در زندگی خود برای داشتن یک شریک جوانتر که بهسرعت به پایان میرسد یا خریدن خودرویی که توانایی خریدش را ندارید، منجر به نابودی میشود.
- به خاطر داشته باشید که احساسات شما دستوری نیستند؛ مارگولایس میگوید فقط به این دلیل که احساس میکنید که باید از خانه، کار یا ازدواج فرار کنید، نباید در دنیای واقعی آن را انجام دهید. این احساسات در واقع میتوانند ریشه در مشکلاتی داشته باشند که نیاز به حل شدن دارند، اما همچنین در طول زمان ممکن است از بین رفته یا تغییر پیدا کنند.
- برای چیزهای خوب، شکرگزار باشید؛ مارگولایس میگوید: «زمانی را به قدردانی و شکرگزاری از قسمتهایی از زندگی که شما را خوشحال میسازند، اختصاص دهید.» از خودتان بپرسید در صورتی که کاری انجام دهید که آنها را از دست دهید، چه احساسی خواهید داشت؟
- در مورد تصمیمهای خود با فرد دیگری صحبت و بحث کنید؛ کولاروسو میگوید:«قبل از اینکه تصمیمهای اساسی بگیرید، در مورد آنها با فردی که به نصیحتش اعتماد دارید، صحبت کنید.» یک دوست یا فرد متخصص سلامت روان میتواند نظر دیگری دربارهی اینکه آیا انتخابهای عاقلانهای انجام میدهید، به شما ارائه دهد.
- از خودتان بپرسید که آیا خواستهها و آرزوهایتان واقع بینانه هستند؟ مردها تغییرهای بسیار موفقی مانند برگشتن به دانشگاه، سفر به دور دنیا یا آغاز کسب و کار خودشان را در دههی چهل سالگی خود انجام میدهند. فقط مطمئن شوید که هدفهای جدیدتان کاربردی و قابل انجام هستند.
- از ضربهی روحی زدن به عزیزان خود، اجتناب کنید؛ مارگولایس میگوید: «بدانید که برای شاد بودن، نیازی به تغییر بزرگ و انفجار زندگی نیست؛ اما در صورتی که نیاز به جدا شدن وجود دارد، انجام خردمندانهی این کار میتواند آثار مخرب کمتری برای اطرافیان داشته باشد.»
نشانههای بحران میانسالی در مردان
با وجود اینکه بحران میانسالی یک تشخیص رسمی پزشکی نیست، اما یک مرحلهی رایج در میان افراد میانسال (اغلب بالای ۴۵ سال) است که می تواند باعث ناراحتی عاطفی با وجود افزایش سن در زندگی آنها میشود.
بسیاری از مردها، ارزش خودشان را در قالب موفقیت حرفهای خود ارزیابی میکنند. بنابراین بحران میانسالی در مردان، میتواند حول محور دستاوردهایشان یا پشیمانی دربارهی اقدام نکردن برای بهبود شغلشان زمانی که جوانتر بودهاند، متمرکز باشد.
نشانههای بحران میانسالی در مردان شامل حالات زیر است.
- احساس نارضایتی دربارهی کار، ازدواج یا سلامتی
- احساس نیاز به فشار برای ایجاد تغییرات اساسی به دلیل کوتاه بودن زمان
- از دست دادن استقامت
- بیتابی دربارهی تغییرات طاهری
- ایجاد تغییرهای غیر معمول مانند آغاز یک رابطهی جدید یا یک لذت ناگهانی برای تجربههای هیجان یا وحشت
اغلب این احساسات بین ۴۰ تا ۵۰ سالگی به وجود میآیند و با اتفاقهای اساسی زندگی مانند پدربزرگ شدن برای نخستینبار یا سوگواری مرگ یک دوست یا یک عزیز، تحریک میشوند.
نشانههای فیزیولوژیکی بحران میانسالی در مردان
- بیمعنایی، پوچی، تنهایی و ناامیدی
- ناامیدی، خجالت زدگی و پشیمانی
- خستگی، بیتابی یا حسی
- اضطراب
- کمبود انرژی، بی خوابی یا خواب بیش از حد
- اشتغال فکری به بیماری و مرگ
میشود.
آیا بحران میانسالی در مردان میتواند به افسردگی تبدیل شود؟
بحران میانسالی میتواند به افسردگی جدی تبدیل شود که با نشانههایی که در ادامه بیان شدهاند، تشخیص داده میشود.
- تغییرات در عادتهای غذا خوردن
- تغییرات در عادتهای خوابیدن
- از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که پیش از این لذت بخش بودند.
- خستگی توصیف ناپذیر
- اضطراب
- احساس ناامیدی
- بیتابی
- به آسانی خشمگین شدن
- احساس تنهایی
- داشتن احساس گناه غیرمنطقی
- فکر کردن به خودکشی
چگونه میتوان با بحران میانسالی کنار آمد؟
بحران میانسالی میتواند مردها را به سمت رفتارهای خوب و بد سوق دهد؛ بهعنوان مثال مردی که فکر میکند که باید قبل از اینکه دیر شود، چیزهای جدیدی یاد بگیرد، این کار میتواند احساس انرژی بالایی به او بدهد و باعث شود درک و ارزیابی جدیدی از زندگی داشته باشد. از سوی دیگر، ممکن است مردی تصمیمهای نسنجیده و شتابزدهای بگیرد یا همهی پساندازش را صرف خرید یک خودروی اسپرتگران قیمت کند.
اگر به صورت ناگهانی متوجه شدید که در میانسالی، احساس ضعف میکنید، برای مقابله با این احساس منفی، میتوانید کارهای زیر را انجام دهید.
- اجازه ندهید احساسات تخریب کننده بر شما مسلط شوند؛ تلاش کنید که احساساتتان را کنترل کنید و تسلیم آنها نشوید. قبل از اینکه بر اساس احساسات اقدام کنید، چند لحظه به پایان آنها فکر کنید و مواظب نتایجشان باشید.
- یک نگرش قدردانانه داشته باشید؛ به نکتههای خوب در زندگی فکر کنید و به خاطر داشتن آنها، شکرگزار باشید.
- یک ارتباط جدید ایجاد کنید؛ اگر به برداشتن یک قدم اساسی در زندگی فکر میکنید، دربارهی آن با فردی که به او اعتماد دارید، مانند یک دوست یا یک درمانگر، صحبت کرده و یک راهکار دوم و جایگزین از او دریافت کنید. ممکن است شما در حال دست و پنجه نرم کردن با یک مشکل سلامت روان پنهان باشید که بهعنوان بحران میانسالی ظاهر شده و یک متخصص سلامت روان میتواند شما را در مواجهه با آن کمک کند.
تأثیر بحران میانسالی بر خانواده
بحران میانسالی مردان، به صورت موازی آسیبهایی را به خانواده و دوستان هم وارد میکند. نزدیکترین افراد به فرد، اغلب قربانیان این موضوع هستند. والفیش میگوید: «بحران میانسالی میتواند از ۶ ماه تا ۱۰ سال طول بکشد و طول مدت این زمان، بستگی به صحبت فرد با یک متخصص بالینی یا یک فرد حامی که بدون قضاوت کردن به فرد کمک کند احساسات قدرتمندش را بدون انجام کاری، کنترل کند، دارد.»
در طول این ماهها یا سالها، بحران میانسالی فرد میتواند بر افراد بسیاری تأثیر بگذارد. والفیش معتقد است که اگر کاری را شتابزده و از روی هیجان انجام دهید، با خطر تخریب ازدواج و رابطهی خود با فرزندان و اعضای دیگر خانواده مواجه میشوید.
افزون بر این، یک جنبهی کمتر شناخته شده از بحران میانسالی هم به نام سوء استفادهی اقتصادی وجود دارد. سوزوکی میگوید: «مردان در دورهی بحران میانسالی، در معرض آسیب رفتارهای پرخطر مالی قرار دارند. خرج کردن پول بدون توجه و به صورت هیجانی و شتابزده، ممکن است لذت آنی را فراهم کند، اما منجر به ضربهی مالی شود.»
سوء استفادهی مالی شامل کارهای زیر است.
- ممانعت از کار کردن، حتی با وجود توانایی
- نادیده گرفتن مسؤولیتهای مالی پیشین در توافقها
- استفاده از همهی پسانداز حساب مالی مشترک در یک خرید بزرگ
- تلاش برای متقاعد کردن یک شریک برای سرمایهگذاری در کسب و کار پر خطر جدید خود
فردی که در بحران میانسالی قرار دارد ممکن است از تکنیک ظریف دیگری هم به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه استفاده کند. جعل کردن آینده، زمانی اتفاق میافتد که فرد دروغ میگوید یا دربارهی چیزی در آینده قول میدهد تا به چیزی که در زمان حال میخواهد، دست پیدا کند.
مدیریت بحران میانسالی در مردان
مطالعهای که در سال ۲۰۰۹ انجام شد، توصیه میکند افرادی که بحران میانسالی را تجربه میکنند، روی این چند حوزهی کلیدی، طوفان فکری انجام دهند.
- بخش بعدی زندگی خود را به صورت پایان باز تغییر دهند.
- زمان حال را ارزیابی کنند.
- هدفهای جدیدی برای زندگی تعیین کنند.
دکتر ارین مایرز (Erin Miers)، مشاور و روانشناس در Mom Loves Best، توصیه میکند که مردان، با توجه به افکار و احساساتشان راه را آغاز کنند. از خودشان بپرسند که آیا از مسیر زندگیشان ناراضی هستند؟ آیا میخواهند زمان از دست رفته را جبران کنند؟ سپس در گام دوم، آنچه برایشان مهم است را در نظر بگیرند و گامهای کوچک به سمت زندگی دلخواهشان بردارند.
نکتههایی برای مدیریت بحران میانسالی
- با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید.
- برای پی بردن به این مساله که آیا امکان این وجود دارد که نشانههای این بحران ریشهی جسمی داشته باشند، با پزشک خود صحبت کنید.
- از آموزش ذهن آگاهی برای اثرگذاری بر فشارهای روزمره و بهبود سلامت جسمی بهره بگیرید.
- روتین ورزش را برای خود شخصیسازی کنید تا اعتماد به نفس و رفاه بیشتری داشته باشید.
- این نکته را همواره به خاطر داشته باشید که رفتارها و تصمیمهای هیجانی میتوانند نتایج و عواقب طولانی مدت و پایداری را برای شما و عزیزانتان به همراه داشته باشند.
در پایان
در این مطلب با بحران میانسالی در مردان، نشانهها و نحوهی مدیریت آن آشنا شدیم. آیا شما تجربهای از بحران میانسالی در مورد خودتان یا افراد دیگر دارید؟ به نظر شما این بحران چه نشانههای دیگری میتواند داشته باشد؟
منابع: WebMD، Psych Central، MedicineNet
واقعا مطلب مفیدی بود. سپاس فراوان
بنده دقیقا تو گذر از همین بحران هستم تقریبا اکثر علائم درست بود.ولی خدارو شکر میدونستم قضیه از کجا آب میخوره و درست باهاش برخورد کردم.البته چند شب واقعا عجیب و سخت داشتم(شبیه به حمله عصبی. مُشتی از افکار پوچ و دردناک) که خدارو شکر گذشت.
داشتن یک همراه خوب تو کل زندگی نعمت خصوصا تو این بحران. با سپاس