۱۳ تصور رایج اما غلط که در مورد سلامت روان وجود دارد
آیا شما هم معتقدید که سبک فرزندپروری نامناسب باعث ایجاد مشکلات روانی در نوجوانان میشود؟ یا اینکه در مورد بیماریهای حوزهی سلامت روان پیشگیری کارساز نیست؟ شاید هم بر این باورید که هنگامی که یکی از دوستان یا اعضای خانواده دچار مشکلات روانی شود، هرگز بهبود نمییابد؟
در این مقاله از دیجیکالا مگ، ۱۳ مورد از بارهای نادرست رایج در مورد سلامت روان را با نگاهی انتقادی مورد بررسی قرار دادهایم تا صحت آنها را بسنجیم. با ما همراه باشید.
۱. مشکلات مربوط به سلامت روان روی من تأثیری نمیگذارد
واقعیت: مشکلات سلامت روان در واقع بسیار رایج هستند. در سال ۲۰۲۱:
- از هر پنج بزرگسال، یک نفر مشکل سلامت روانی را تجربه کرده است.
- از هر ۶ جوان یک نفر یک دوره افسردگی اساسی را تجربه کرد.
- از هر ۲۰ نفر بزرگسال یک نفر با یک بیماری روانی جدی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا افسردگی شدید زندگی کرده است.
خودکشی عامل اصلی مرگ و میر در ایالات متحده است. در واقع، این دومین عامل مرگ و میر برای افراد ۱۰ تا ۲۴ ساله محسوب میشود. در سال ۲۰۲۰ بیش از ۴۵۹۷۹ آمریکایی جان خود را به خاطر خودکشی از دست دادند که تقریباً دو برابر تعداد جان باختگان به دلیل قتل بود.
۲. کودکان مشکلات مربوط به سلامت روان را تجربه نمیکنند
واقعیت: حتی کودکان بسیار کوچک نیز ممکن است علائم هشداردهنده اولیه مربوط به سلامت روان را از خود نشان دهند. این مشکلات روانی اغلب از نظر بالینی قابل تشخیص هستند و میتوانند محصول تعامل عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی باشند.
نیمی از اختلالات سلامت روان اولین علائم خود را قبل از رسیدن به ۱۴ سالگی نشان میدهند و سه چهارم اختلالات سلامت روان قبل از ۲۴ سالگی شروع میشود.
متأسفانه تنها نیمی از کودکان و نوجوانان مبتلا به مشکلات روانی، درمان مورد نیاز خود را دریافت میکنند. دریافت به موقع خدمات درمانی مربوط به سلامت روان میتواند به کودک کمک کند تا مشکلاتش با سایر نیازهای رشدی او تداخل پیدا نکند.
۳. افرادی که مشکلات مربوط به سلامت روان دارند خشن و غیرقابل پیشبینی هستند
واقعیت: اکثریت قریب به اتفاق افرادی که مشکلات مربوط به سلامت روان دارند، بیش از دیگران خشن نیستند. در واقع اکثر افراد مبتلا به بیماریهای روانی خشن نیستند و تنها ۳ تا ۵ درصد اعمال خشونتآمیز را میتوان به افرادی نسبت داد که با یک بیماری روانی جدی زندگی میکنند. احتمالاً شما فرد خشنی را میشناسید که مشکل سلامت روانی دارد ولی از وجود آن مطلع نیست، زیرا بسیاری از افراد مبتلا به مشکلات سلامت روان که از بیماری خود مطلع هستند اعضای بسیار فعال و سازنده جوامع ما هستند.
۴. افراد مبتلا به اختلالات مربوط به سلامت روان، حتی آن دسته از بیمارانی که بیماری روانی خود را مدیریت میکنند، نمیتوانند استرس شغلی خود را تحمل کنند و شغل خود را حفظ کنند
واقعیت: افرادی که مشکلات مربوط به سلامت روان دارند به اندازه سایر کارمندان سازنده هستند. کارفرمایانی که افراد مبتلا به مشکلات سلامت روان را استخدام میکنند، وقتشناسی و همچنین انگیزهی کاری خوب آنها را همانند سایر کارمندان گزارش میدهند.
هنگامی که کارکنان دارای مشکلات سلامت روان درمان موثری دریافت میکنند، میتواند منجر به موارد زیر شود:
- مجموع هزینههای پزشکی کمتر
- بهرهوری بیشتر
- غیبت کمتر
- کاهش هزینههای ناشی از ناتوانی
۵. ضعف شخصیتی یا نقص شخصیت باعث بروز مشکلات سلامت روان میشود. افرادی که مشکلات سلامت روانی دارند، اگر به اندازه کافی تلاش کنند، میتوانند از شر آن خلاص شوند
واقعیت: مشکلات سلامت روان ربطی به تنبلی یا ضعیف بودن ندارند و بسیاری از افراد برای بهبودی نیاز به کمک دارند. عوامل زیادی در بروز مشکلات روانی نقش دارند، از جمله:
- عوامل بیولوژیکی، مانند ژن، بیماری جسمی، آسیب، یا سطح ترشح مواد شیمیایی مغز
- تجربیات زندگی، مانند تروما یا سابقهی سوء استفاده
- سابقهی خانوادگی مشکلات روانی
افراد مبتلا به مشکلات سلامت روان میتوانند بهتر شوند و بسیاری از آنها به طور کامل بهبود مییابند.
۶. برای افرادی که مشکلات روانی دارند امید بهبودی نیست. هنگامی که یکی از دوستان یا اعضای خانواده دچار مشکلات روانی شود، هرگز بهبود نمییابد
واقعیت: مطالعات نشان میدهد که افراد مبتلا به مشکلات سلامت روان بهتر میشوند و بسیاری از آنها به طور کامل بهبود مییابند. بهبودی به فرآیندی اشاره دارد که در آن افراد قادر به زندگی، کار، یادگیری و مشارکت کامل در جوامع خود هستند.
۷. روان درمانی و خودیاری اتلاف وقت است. وقتی میتوانید فقط یک قرص بخورید، چرا وقتتان را هدر میدهید؟
واقعیت: درمان مشکلات سلامت روان بسته به فرد متفاوت است و میتواند شامل دارو، روان درمانی یا هر دو مورد باشد. بسیاری از افراد در طول فرآیند بهبودی از یک سیستم پشتیبانی نیز استفاده میکنند.
۸. من نمیتوانم برای فردی که مشکل روانی دارد کاری انجام دهم
واقعیت: دوستان و عزیزان میتوانند برای این افراد تفاوت بزرگی ایجاد کنند. دوستان و خانواده میتوانند تأثیرات مهمی برای کمک به فرد برای دریافت درمان و خدمات ایجاد کنند. از طریق:
- تماس بگیرید و به آنها اطلاع دهید که برای کمک در دسترس هستید.
- کمک به آنها برای دسترسی به خدمات بهداشت روان.
- یادگیری و به اشتراک گذاشتن حقایق در مورد سلامت روان، به خصوص اگر چیزی میشنوید که درست نیست.
- با آنها با احترام رفتار کنید، درست مانند دیگران.
- امتناع از تعریف آنها با بیماری آنها یا استفاده از برچسبهایی مانند «دیوانه»، در عوض استفاده از زبان اول شخص.
۹. در مورد بیماریهای روانی پیشگیری کارساز نیست. پیشگیری از بیماریهای روانی غیرممکن است
واقعیت: پیشگیری از اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری بر پرداختن به عوامل خطرساز شناخته شده مانند قرار گرفتن در معرض تروما تمرکز دارد که میتواند بر شانس ابتلای کودکان، جوانان و بزرگسالان به مشکلات سلامت روان تأثیر بگذارد. واقعیت این است که عوامل زیادی میتوانند افراد را از ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت روان محافظت کنند، از جمله تقویت مهارتهای اجتماعی و عاطفی، جستجوی کمک و حمایت اولیه، ایجاد روابط حمایتی و محبت آمیز، روابط خانوادگی صمیمی و داشتن محیط مدرسه مثبت و الگوهای خواب سالم. ارتقای رفاه اجتماعی-عاطفی کودکان و نوجوانان منجر به موارد زیر میشود:
- بهرهوری کلی بالاتر
- نتایج آموزشی بهتر
- نرخ کمتر جرم و جنایت
- اقتصادهای قویتر
- کاهش هزینههای مراقبتهای بهداشتی
- بهبود کیفیت زندگی
- افزایش طول عمر
- بهبود زندگی خانوادگی
۱۰. اگر فردی دارای مشکل مربوط به سلامت روان است، به این معنی است که آن فرد دارای هوش پایینی است
واقعیت: بیماری روانی، مانند بیماری جسمی، میتواند هر فردی را بدون توجه به هوش، طبقه اجتماعی یا سطح درآمد تحت تأثیر قرار دهد.
۱۱. شما فقط در صورتی باید از سلامت روان خود مراقبت کنید که مشکل سلامت روان داشته باشید
واقعیت: همه میتوانند از برداشتن گامهای فعال برای ارتقای رفاه و بهبود سلامت روان خود بهره مند شوند. به همین ترتیب، همه میتوانند گامهای فعالی بردارند و در عادات سالم برای بهینه سازی سلامت جسمانی خود شرکت کنند.
۱۲. سلامت روانی ضعیف برای نوجوانان مسئله مهمی نیست. آنها فقط نوسانات خلقی ناشی از نوسانات هورمونی را تجربه میکنند و برای جلب توجه رفتار میکنند
واقعیت: نوجوانان اغلب نوسانات خلقی دارند، اما این بدان معنا نیست که نوجوانان نیز ممکن است با سلامت روان خود دست و پنجه نرم نکنند. چهارده درصد از نوجوانان جهان مشکلات سلامت روانی را تجربه میکنند. در سطح جهانی، در بین افراد ۱۰ تا ۱۵ ساله، خودکشی پنجمین علت شایع مرگ و میر است و برای نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله چهارمین علت شایع است. نیمی از تمام بیماریهای روانی از سن ۱۴ سالگی شروع میشود.
۱۳. سبک فرزندپروری نامناسب باعث ایجاد مشکلات روانی در نوجوانان میشود
واقعیت: بسیاری از عوامل از جمله فقر، بیکاری، و قرار گرفتن در معرض خشونت، مهاجرت، و سایر شرایط و رویدادهای نامطلوب ممکن است بر رفاه و سلامت روان نوجوانان، مراقبان آنها و رابطه بین آنها تأثیر بگذارد. نوجوانان در بستر روابط خانوادگی دوست داشتنی و حمایت کننده نیز میتوانند مشکلات مربوط به سلامت روان را تجربه کنند، همانطور که این اتفاق ممکن است در خانوادههای بدسرپرست برای فرزندان رخ بدهد. با حمایت، مراقبان میتوانند نقش اساسی در کمک به نوجوانان برای غلبه بر مشکلاتی که تجربه میکنند ایفا کنند.
منابع: U.S. Department of Health & Human Services, UNICEF Parenting
مسعود خانن اتفاقا خیلی از کسایی که مشکلات سلامت روان رو تو دوره ای از زندگیشون تجربه میکنن و یا درحال دست و پنجه نرم کردت باهاش هستن بسیار باهوشن و اراده ای که مبارزه با این مشکلات لازم داره رو هر کسی نداره پس اگ دارن باهاش کنار میان ینی ادمای خیلی قدرتمند با اراده و باهوشین و هیچ تعجبی نداره که قشر سازنده ای از اجتماع باشن. خیلی از نوابغ هم تو زندگی دچار این مشکلات شدن. خیلیا ب زبون نمیارن ک آی ما داریم میجنگیم و فلان چون امثال تو فردا بهش برچسب میزنن فقط اونایی که شرایطش نشده که دوباره حالشون خوب بشه و از دست رفتن رو نبین اکثر کسایی ک خوب میشن خیلی راجبش صحبت نمیکنن
“زیرا بسیاری از افراد مبتلا به مشکلات سلامت روان که از بیماری خود مطلع هستند اعضای بسیار فعال و سازنده جوامع ما هستند”
بعید میدونم بیشتر افراد مبتلا به مشکلات روحی فعال و سازنده باشن
حداقل اون چیزی که من از نزدیک دیدم اینجوری نبوده
مورد ۱۳ رو باید اصلاح کنید به نظرم
سبک فرزند پروری نامناسب همواره و به تنهایی کافی است که باعث مشکلات روانی در نوجوانان شود
این تیترش باشه بهتره به نظرم که دیگه با قاطعیت این مورد رو بشه یه تصور رایج ولی غلط دونست.
مورد آخر به نظرم کلی هست و باید باز بشه
بله عوامل متعدد زیادی باهم میتونن بیماری روانی رو ایجاد کنن سبک فرزندپروری نامناسب به تنهایی و همیشه عامل اصلی نیست. و شاید هم اصلا ایجاد نکنه چون عوامل دیگه هم لازمه همونطور که گفتید.
ولی حتی اگر هم بیماری ایجاد نکنه به احساسات شخص قطعا ضربه میزنه و نمی تونیم بگیم هیچ نقشی نداره یکی از زمینه ها میتونه باشه. بدون اون هم باز هم ممکنه چون عوامل دیگر و متعدد زیادی هم هستن همون بیکاری فقر مهاجرت که فرزند در خانواده خوب هم در آینده سر عوامل دیگه میتونه بیماری روانی بگیره. ولی فرزندپروری نامناسب قطعا یکی از همین عوامل زمینه ساز هرچند به تنهایی کافی نباشد ولی قطعا آسیب زننده هست