از اسپایدرمن تا انتقامجویان؛ رتبهبندی ۵ سهگانهی مارول
از سالها قبل ایدهای مبنی بر این وجود داشت که گروهی از قهرمانان برجسته را که متعلق به مجموعه فیلمهایی جداگانه بودند گرد هم بیاورند تا ببینند آیا اثری بهتر خلق میشود یا خیر. این همان چیزی است که در دنیای سینمایی مارول اتفاق افتاد که تا حد زیادی بزرگترین پدیده سینمایی دهه گذشته و فراتر از آن است. استودیو مارول با پیوند دادن داستانهای قدرتمندترین ابرقهرمانان زمین، با شروع فیلم «مرد آهنی» در سال ۲۰۰۸، ۱۴ سال گذشته را صرف تعریف مجدد شکل و شمایل مجموعههای پرهزینه و پرفروش مدرن کرده است.
موفقیت دنیای سینمایی مارول باعث شده تا جهانی چندرسانهای ایجاد شود و مفهوم فرانچایز سینمایی به چیزی فراتر از دنبالههای مستقیم و شبیه به کتابهای کمیک واقعی تبدیل گردد. تونی استارک با بازی رابرت داونی جونیور فقط در سه فیلم با نام خود حضور داشته اما در مجموع در ۱۰ فیلم در سراسر دنیای سینمایی مارول (از حضور کوتاه تا نقشهای مکمل در رویدادهای تیمی) ظاهر شده است. اگر میخواهید داستان یک شخصیت محبوب در دنیای مارول را بدانید، باید فیلمهای دیگری را هم به غیر از فیلمهای انفرادی آنها دنبال کنید.
- ضعیفترین و قویترین انتقامجویان حاضر در دنیای سینمایی مارول
- ۱۰ شخصیت جدید مارول که احتمالا به انتقامجویان میپیوندند
- قدرتهای جاودانگان؛ آیا تیم جدید مارول از انتقامجویان قویتر است؟
دنیای سینمایی مارول از سال ۲۰۱۲ نوع کارکرد دنبالهها و فیلمهای انفرادی را تغییر داده است. امروزه یک فیلم ابرقهرمانی انفرادی جدید که به یک ستاره وابسته است باید تلاش کند تا خود را در یک جهان که از قبل موجود است جا بیاندازد و با فرهنگ تثبیتشده و جایگاه آن مطابقت داشته باشد. برای مثال فیلمی مانند «شانگچی و افسانه ده حلقه» در حالی که قهرمان جدیدی را معرفی میکند، باید جایگاه خود را در دنیای پس از «بازی پایانی» توجیه نماید و با روشهای مختلف بر قوانینی گستردهتر تأثیر بگذارد و در عین حال داستان خود را هم بیان کند.
سهگانههای موجود در دنیای سینمایی مارول، به ویژه در مقایسه با دیگر فرنچایزها، مانند گذشته، از پیش تعیینشده و خستهکننده نیستند. آنها برای موفقیت باید داستان خود را تعریف کنند و در عین حال چیزی به جهان اطراف خود اضافه نمایند. به بهانه رکوردشکنی سهگانه جدید مارول در گیشه در سراسر جهان، در اینجا به رتبهبندی سهگانههای دنیای سینمایی مارول میپردازیم.
۵. ثور (Thor)
فیلمهای «ثور» به طور کلی از عدم بحران هویت رنج میبرند. آنها همواره هدفشان حفظ تعادل بین عظمت و فانتزی داستان و کمدی رفتاری شخصیتها بوده است اما در عمل، حداقل تا فیلم سوم در ارائه طنز و کمدی یا دراماتیک بودن بلاتکلیف بودهاند. ثور (۲۰۱۱) بهشدت تحت تأثیر شوک فرهنگی است. این اثر یک کمدی نامناسب و عجیب است که درام خانوادگی اودینسون را تحتالشعاع قرار میدهد و «ثور: دنیای تاریک»، کریس همسورث را بهعنوان یک قهرمان در مقابل لوکی (تام هیدلستون) که همه توجهات را به خود جلب میکند در میان یک جنگ میانستارهای قرار میدهد. پس از مدتها در «ثور: رگناروک» به کارگردانی تایکا وایتیتی بود که شخصیت ثور کاملا بامزه و در عین حال، دلسوز و بدخلق به نظر میرسید.
«رگناروک» به طور کلی نشان داد که دو فیلم قبلی با شخصیت این قهرمان مطابقت نداشتند و تقریبا بهعنوان یک بازراهاندازی از شخصیت ثور و بازیگران مکمل عمل کرد. این فیلمها بهعنوان یک روایت سهپردهای، مراحل رسیدن ثور به تاج و تخت آسگارد را بهخوبی نشان میدهند و فیلم سوم، رگناروک نقش مهمی در این بین ایفا میکند. فیلم «ثور: عشق و تندر» در سال ۲۰۲۲ اکران میشود و جین فاستر با بازی ناتالی پورتمن را بهعنوان صاحب میولنیر دوباره معرفی میکند و امیدواریم وایتیتی تعادل تونالیستی فیلم را حفظ کند و میراث رگناروک را بهخوبی ادامه دهد.
۴. مرد آهنی (Iron Man)
فیلمهای «مرد آهنی» بهعنوان اولین سهگانه در دنیای سینمایی مارول، کمترین میزان ساخت و پرداخت فضا و داستان را در دنیای سینمایی مارول دارند. دو فیلم اول جان فاورو به صورت روایی، لحنی و مضمونی در یکدیگر جریان یافتند و تونی استارک را قدم به قدم در طول سفر نسبتا زمینی و ژئوپلیتیک او تبدیل به انتقامجویی شکستناپذیر کردند. تونی استارک در «مرد آهنی» و «مرد آهنی ۲»، خود و جهان اطرافش را که به واسطه نبوغ او تهدید میشود، رشد میدهد. با این حال، «مرد آهنی ۳» تونی را در کانون توجه جهانی و دنیای تازه تغییریافتهای قرار میدهد که مستقیما تحت تأثیر حضور او در فیلم «انتقامجویان» در سال ۲۰۱۲ است و بدین ترتیب به اولین دنباله دنیای سینمایی مارول تبدیل میشود که نیاز به تماشای آثار بیشتری در خارج از سری اصلی دارد.
مرد آهنی ۳ همچنین به دلیل تغییر کارگردان (شین بلک به جای فاورو) از فیلمهای قبل از خود، جدا و متفاوت به نظر میرسد و بیشتر حالتی کمدی دارد و بهعنوان یک پایانبندی مناسب برای فیلم پرهیجان «انتقامجویان» با بازی تونی استارک به نظر میرسد و در عین حال، یک نتیجهگیری و پایان مناسب برای داستان فاورو است. در «مرد آهنی ۳»، تونی همچنان مانند فیلمهای قبلی با خطاهای خودش دست و پنجه نرم میکند و مشکلات شخصیتی او بیشتر از فیلمهای قبلی مرد آهنی، ریشه در رویدادهای «انتقامجویان» دارد. این سهگانه بهعنوان داستان شخصیت تونی استارک با یک نتیجه قطعی برای مرد آهنی و بیشتر بهعنوان آغاز زندگی جدید او در قالب یک انتقامجو به پایان میرسد.
۳. انتقامجویان (The Avengers)
فیلمهای «انتقامجویان» بهعنوان پایه و بنیاد دنیای سینمایی مارول، دنبالههایی با مضامینی بسیار آزاد هستند (البته این سری چهار فیلم دارد و از نظر فنی سهگانه محسوب نمیشود اما این بار استثنا قائل میشویم). این فیلمها تقریبا دنباله یا حتی فیلمهایی مستقل هم نیستند و بیشتر بهعنوان قسمتهای پایانی هر فاز از خط داستانی دنیای سینمایی مارول عمل میکنند و گسترش جهان و تعداد قهرمانان این دنیای سینمایی را نشان میدهند. آنها به خودی خود رویدادهای پرفروشی هستند و بهعنوان فیلم، استاندارد جدیدی برای دامنه، عظمت و مقیاس فرانچایزها تعیین میکنند. «انتقامجویان» (۲۰۱۲) ثابت کرد که آزمایش دنیای سینمایی مارول نتایج پرباری به همراه داشته است، «انتقامجویان: عصر اولتران» (۲۰۱۵) در حین فراهم کردن مقدمات برای قسمتهای آینده، چیزهای بیشتری نسبت به نسخه قبلی خود ارائه داد و «جنگ ابدیت» (۲۰۱۸) و «بازی پایانی» (۲۰۱۹) تمام پتانسیلهای مارول را به اوج رساندند و جهان را متحول کردند. فیلمهای «انتقامجویان» بهعنوان چهارگانه نقش مهمی در پایانبندی داستانهای اصلی هیجانانگیز دنیای سینمایی مارول ایفا کردند.
۲. کاپیتان آمریکا (Captain America)
فیلمهای «کاپیتان آمریکا» سهگانه مجاور انتقامجویان و یکی از بهترین سریهای دنیای سینمایی مارول هستند. هر فیلم بهخوبی وقایع فیلمهای انتقامجویان را از نگاه کریس ایوانز و به شکلی مدرن، ادامه میدهد و در عین حال مقدمات فیلم بعدی را فراهم میکند. «نخستین انتقامجو» ایدئالهایی را به تصویر میکشد که آغازگر اقدامات استیو راجرز در کل دنیای سینمایی مارول است و همچنین تسرکت را بهعنوان یک مکگافین در دنیای انتقامجویان معرفی میکند. «سرباز زمستان» ایدئالهایی متضاد با فیلم قبلی را نشان میدهد و در آن، کاپیتان آمریکا دارای شخصیتی ضعیفتر است و قصد دارد تا به دوست خود کمک کند. «جنگ داخلی» در بین انتقامجویان شکافی ایجاد میکند که آن آزادی را که راجرز برای محافظت از آن مبارزه میکند، تحتالشعاع قرار میدهد.
بزرگترین نقطه قوت و در عین حال بزرگترین نقطه ضعف کاپیتان آمریکا بهعنوان رهبر قدرتمندترین قهرمانان زمین فقط میل او به آزادی نیست، بلکه علاقه او به توافق و مصالحه است. راجرز همیشه همان کاری را انجام میدهد که کشورش و حتی جهان از او انتظار دارند. او در هر یک از فیلمهایش به تدریج به خاطر حس اخلاقمداری خود دچار تضاد عاطفی میشود. در واقع فیلمهای انتقامجویان زندگی یک انتقامجو را به تصویر میکشند، در حالی که فیلمهای کاپیتان آمریکا به واسطه راجرز تمام لوازم و عناصر مورد نیاز یک فیلم عالی را به نمایش میگذارند.
۱. مرد عنکبوتی (Spider-Man)
مرد عنکبوتی در کنار ولورین، یکی از گستردهترین تاریخچههای سینمایی را در میان شخصیتهای مارول و حتی قبل از این که دنیای سینمایی مارول اوج بگیرد داشته است. این شخصیت قبل از این که تام هالند اولین حضور خود را بهعنوان مرد عنکبوتی در فیلم «جنگ داخلی» تجربه کند، در سهگانه سم ریمی و فیلمهای مارک وب، امتحان خودش را در سینما پس داده بود. دنیای سینمایی مارول برای مخاطبی که از چگونگی شکلگیری سهگانه «مرد عنکبوتی» آگاه بود، باید چیزی جدید و منحصر به فرد در راستای زندگی پیتر پارکر ارائه میداد. نتیجه کار، باثباتترین سهگانه دنیای سینمایی مارول بود که تا حدی به لطف کارگردانی جان واتس حاصل شد که هر سه قسمت را کارگردانی کرد (اولین بار در دنیای سینمایی مارول). هر سه قسمت این سری ابرقهرمانی کاملا پرفروش و حماسهای احساسی درباره رشد و بلوغ بودند و قهرمانی خودمانی را در عصر جدید بازآفرینی نمودند. فیلمهای واتس مانند خود شخصیت مرد عنکبوتی، کمدی، اکشن و درام را به نحوی دلانگیز و متعادل به تصویر میکشند.
سهگانهی مرد عنکبوتی دنیای سینمایی مارول بیش از هر فیلم لایو اکشن دیگر مرد عنکبوتی، نشان داد که دوستداشتنی بودن این شخصیت به این دلیل است که پیتر پارکر هنوز فقط یک نوجوان قدرتمند با مسئولیتی بزرگ محسوب میشود. هالند هر بار اجرای بینظیری ارائه میدهد و جنبههای متفاوتی از یک مرد عنکبوتی تازهکار و خودمانی را در دنیایی نه چندان دوستانه به نمایش می گذارد. این سهگانه پس از راهی به خانه نیست به پایان میرسد اما داستان پیتر پارکر با وجود اتمام دوران حضور او بهعنوان انتقامجو و شاگرد مرد آهنی، تازه شروع شده است و همین مسأله، خود دستاوردی بزرگ برای قسمت سوم و شاهکار این سهگانه قابل توجه به حساب میآید.
منبع: collider
ثور در راه است
مرد عنکبوتی:راهی به خانه نیست داره همه رو قورت می ده
انتقام جویان ۳ و ۴ همه اینارو قورت میده.
ثور و مرد اهنی رو اگه بیشتر می ساختن بهتر بود
اونجرز باید اول میبود
مارول عشق است