برنامه‌های آینده‌ی دنیای مارول بر چه مبنایی جلو می‌رود؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه

طرح بزرگ دنیای مارول افسانه‌ای بیش نیست. در سال ۲۰۰۸، مارول، برنامه‌ی اصلی خود را بر مبنای مدل جدیدی از جهان مشترک برنامه‌ریزی نمود. هیچ‌کس نمی‌دانست که اوضاع چگونه پیش خواهد رفت، زیرا طرح و برنامه‌های این استودیو از هر برنامه‌ای که پیش‌تر در هالیوود دیده شده بود جاه طلبانه‌تر بودند. اما موفقیت دنیای سینمایی مارول در سال ۲۰۱۲، با فیلم «انتقام‌جویان» که بیش از ۱.۵ میلیارد دلار در باکس آفیس جهانی فروش کرد، آغاز گردید و از آن زمان تاکنون، مارول هر روز بیشتر و بیشتر به هدف خود نزدیک می‌شود.

در دنیای امروز، اینکه از گوشه و کنار بشنویم که طرفداران مارول در مورد برنامه‌ی بزرگ این کمپانی با هم‌صحبت می‌کنند باعث تعجبمان نمی‌شود. در حقیقت چنین به نظر می‌رسد که دنیای مارول تمامی سال‌های آتی خود را برنامه‌ریزی کرده و همه چیز از فیلم‌های بعدی گرفته تا شخصیت‌های اصلی این فیلم‌ها سال‌ها قبل تعیین شده‌اند. تمام صحنه‌های پایانی فیلم‌های مارول یا سریال‌های تلویزیونی دیزنی پلاس به امید یافتن ارجاعاتی که می‌توانند نشان دهنده‌ی داستان فیلم‌های بعدی باشند، مورد موشکافی قرار می‌گیرند. در حقیقت این کار به یکی از عادات مردم عادی و دست‌اندرکاران عرصه‌ی سینما تبدیل شده است. به عنوان مثال در «مرد آهنی ۲» در سال ۲۰۱۰ نقشه‌ای نشان داده شد که به واکاندا اشاره می‌کرد و در نهایت پنج سال بعد در «انتقام‌جویان: عصر آلترون» ما شاهد این منطقه بودیم.

اگرچه چنین دیدگاهی در مورد دنیای سینمایی مارول کاملا قابل درک است، اما می‌تواند کاملا اشتباه نیز باشد زیرا مانند هر فرنچایز دیگری، دنیای مارول نیز در چارچوب فرهنگ عامه در حال تکامل است و تهیه‌ کنندگان، کارگردانان، نویسندگان و تیم‌های تولید کننده، قطعا با توجه به محیط اطرافشان، تغییراتی را در فیلم‌های خود به وجود خواهند آورد. در حقیقت آنچه در واقعیت در دنیای مارول اتفاق خواهد افتاد می‌تواند بسیار متفاوت‌تر از چیزی باشد که مردم از آن انتظار دارند.

چرا مردم بر این باورند که استودیوی مارول طرح جامعی برای آینده‌ی خود دارد؟

مارول

درک اینکه چرا بسیاری از بینندگان تصور می‌کنند استودیوی مارول، برنامه بلند مدت دقیقی دارد، سخت نیست. زیرا این‌طور به نظر می‌رسد که کل دنیای مارول پس از صحنه‌ی پایانی فیلم «مرد آهنی» که در آن ساموئل ال. جکسون به عنوان نیک فیوری معرفی شد شکل گرفته و در حقیقت همین سکانس سبب خلق دنیای بزرگی شد که با استقبال بی‌حد و حصر مخاطبان مواجه گردید. به علاوه این خط داستانی توانست در سال ۲۰۱۲ در «انتقام‌جویان» به اوج خود برسد. اما همین فیلم هم با صحنه‌ی پس از تیتراژی به پایان رسید که داستان‌های زیادی را در دل خود جای داده بود و می‌توانست نقطه‌ی آغازی برای فیلم‌های دیگر باشد. مخاطبانی که با کمیک‌ها آشنایی نداشتند نمی‌دانستند مرد بنفشی که روی صندلی نشسته کیست، اما خوانندگان کتاب‌های مصور، به وضوح او را می‌شناختند.

این برنامه در سال ۲۰۱۴ یعنی زمانی که استودیوی مارول، فاز ۳ خود را راه‌اندازی کرد تا سال ۲۰۱۹ کاملا به اجرا درآمد. البته این اولین باری نبود که یک استودیو برنامه‌ی ۵ ساله جسورانه‌ای را طرح‌ریزی می‌نمود، اما این اولین باری بود که یک استودیو برنامه‌ی ۵ سال آتی خود را اعلام می‌کرد. بنابراین اگرچه «انتقام‌جویان» نقطه‌ی عطف فاز یک مارول به حساب می‌آید اما فاز سوم با رویدادهای بسیار مهیج‌تری به پایان رسید. در حقیقت ساخت دنباله‌ی «انتقام‌جویان: نبرد ابدیت» سبب شد که بینندگان، هر کدام از فیلم‌های فاز ۳ را به عنوان تکه‌ای از پازلی ببینند که آن‌ها را به سمت نبرد نهایی علیه تانوس هدایت می‌کند. بنابراین زمانی که فیلم «انتقام‌جویان: پایان بازی» در سال ۲۰۱۹ اکران شد، تمامی تماشاگرانی که تا به این لحظه منتظر مانده بودند به آنچه می‌خواستند دست یافتند، در حقیقت آن‌ها با خط داستانی و کاراکترهایی آشنا شدند که یک دهه برای رشد و تکامل شخصیتشان منتظر مانده بودند.

شواهدی که نشان می‌دهند طرح جامع دنیای مارول یک افسانه است

مارول

با این حال، بررسی‌های دقیق‌تر نشان می‌دهند این عقیده که دنیای مارول دقیقا با جزئیات فراوانش، از قبل برنامه‌ریزی شده افسانه‌ای بیش نیست و در واقع، دست‌اندرکاران استودیوی مارول از آنچه که عموم مردم تصور می‌کنند انعطاف‌پذیرتر هستند. چراکه اگر به دقت به جزئیات توجه کنیم خواهیم دید که تنها یکی از صحنه‌های پس از تیتراژ پایانی فاز ۱ به اجرا درآمد. در «مرد آهنی» این‌طور به نظر می‌رسید که نیک فیوری قبلا با تیمی از ابرقهرمانان کار کرده اما بعد مشخص شد که تونی استارک اولین نفری بوده که با او همکاری کرده و چندین مورد ضد و نقیض نیز در رابطه با هالک و لوکی مشهود است. به عنوان مثال گویا لوکی هنوز مجبور بود از قدرت خود برای کنترل دکتر سلویگ در فیلم «انتقام‌جویان» استفاده کند، با اینکه در صحنه‌ی پایانی «ثور» توانسته بود او را تسخیر نماید.

یکی دیگر از موضوعاتی که نشان دهنده‌ی این موضوع است به شخصیت پردازی تانوس بازمی‌گردد. در «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت»، او به عنوان مخلوقی دیوانه به مخاطبان معرفی شد که معتقد بود نیمی از موجودات زنده‌ی جهان باید کشته شوند تا بتوان مطمئن شد که جمعیت جهانی از منابع موجود در مقیاس کهکشانی بیشتر نمی‌شود و همین امر سبب انقراض کهکشانی نخواهد شد. او شاید دیوانه بود، اما خود را خدمتگزاری می‌دانست که باید مسئولیت بزرگی را به انجام برساند. در مقابل در «نگهبانان کهکشان» ما شاهد کاراکتر تانوسی بودیم که کاملا برگرفته از کتاب‌های کمیک و عاشق آواتار مرگ بود. در واقع در این فیلم او به‌ عنوان هیولایی نشان داده شد که کل نژاد گامورا و تاریخ گامورا را سلاخی کرد.

اعلام راه‌اندازی فاز ۳ دنیای مارول در سال ۲۰۱۴ نیز حاکی از انعطاف پذیری این استودیو است. قرارداد بی‌سابقه‌ی مارول با سونی به این معنی بود که مرد عنکبوتی به برنامه‌های این کمپانی اضافه خواهد شد، دنباله‌های مرد مورچه‌ای ساخته می‌شوند و تولید «غیر انسان‌ها» که در نهایت به یکی از سریال‌های تلویزیونی شکست خورده‌ی مارول تبدیل گردید متوقف خواهد گردید. حتی ایده‌ی اصلی فیلم «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت» نیز مطرح گردید. اعلام فاز ۳ به مخاطبان نشان داد که مارول برنامه‌های خود را بر طبق خواسته‌های تماشاگران و دنیای اطراف تغییر می‌دهد و به‌علاوه تا حدی توضیح داد که چرا مارول اعلامیه‌های مشابهی را برای فاز ۴ منتشر نکرد و در عوض ترجیح داد که بینندگان، خودشان در این خصوص حدس‌هایی بزنند و تئوری‌هایی را مطرح کنند. اگرچه ممکن است یکی از دلایل این کمپانی برای عدم افشای برنامه‌هایش نیز همه‌گیری ویروس کرونا باشد.

استودیوی مارول چگونه دنیای مارول را برنامه‌ریزی می‌کند

مارول

همه‌ی چیزهایی که در بالا به آن‌ها اشاره نمودیم یک سوال واضح را در ذهن ما به وجود می‌آورند و آن این است که اگر داشتن یک طرح اصلی تنها یک افسانه است، این استودیو چگونه برنامه‌های آتی خود را برنامه‌ریزی می‌کند؟ کوین فایگی، رئیس استودیوی مارول، همواره پیشنهاد نموده که این کمپانی باید برنامه‌ای پنج ساله داشته باشد که جزئیات آن کاملا مشخص باشند. اما دست عوامل مارول از لحاظ انعطاف‌پذیری همیشه تا حد زیادی باز بوده و همین امر به آن‌ها اجازه داده است تا برنامه‌های خود را بر اساس واکنش مخاطبان تغییر دهند. قطعا در فاز ۱ نیز همین‌طور بوده چرا که درو پیرس، یکی از نویسندگان استودیوی مارول اعتراف کرد که یکی از فیلم‌ها به دلیل راه‌اندازی فرنچایز انتقام‌جویان متوقف گردید. به گفته جو روسو، کارگردان هر دو فیلم «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت» و «انتقام‌جویان: پایان بازی» همواره برنامه‌های دنیای مارول انعطاف‌پذیر بوده‌اند.

او در ادامه‌ی سخنانش افزوده که این روش همیشه برای مارول موثر بوده و از این به بعد هم جواب خواهد داد، البته گاهی اوقات، بعضی‌ها با قطعیت در مورد جزئیات صحبت می‌کنند، اما در حقیقت اصلا برنامه‌ای وجود ندارد. معمولا تنها یک ایده وجود دارد که به ساخت یک فیلم می‌انجامد و همه چیز به این امر بازمی‌گردد که فیلم تا چه حد موفق باشد. اگر فیلم موفق بود آنگاه شور و اشتیاق لازم برای ساخت دنباله‌های آن در عوامل فیلم به وجود می‌آید؟ در زمان شکوفایی استودیوی مارول نیز این استودیو ناگهان با ایده‌های بسیار منحصربه‌فردی مواجه شد که در نهایت به «جنگ ابدیت» و «پایان بازی» ختم شدند.

آنچه که پیرس می‌گوید نسبت به داشتن یک طرح از قبل برنامه‌ریزی شده معقول‌تر به نظر می‌رسد. با توجه به این استدلال، به احتمال زیاد این امر تصادفی نیست که خبر تولید «کاپیتان آمریکا ۴» تا زمانی که مارول واکنش‌های مخاطبین را نسبت به «فالکون و سرباز زمستان» مشاهده نکرده بود، منتشر نشد و همین کار به آن‌ها اجازه داد تا سم ویلسون را به عنوان کاپیتان آمریکا انتخاب کنند. علاوه‌براین با توجه به اینکه برنامه‌ی مارول به تدریج تکامل پیدا می‌کنند و پس از واکنش‌های ضد و نقیض نسبت به «جاودانگان» و عملکرد ناامید کننده‌ی آن در باکس آفیس، احتمالا آینده‌ی شخصیت‌هایی مانند سرسی و دروگ هنوز معلوم نیست. چنین رویکردی در واقع آزادی عمل سازندگان، نویسندگان، کارگردانان و تیم‌های تولید استودیوی مارول را نشان می‌دهند.

به‌ علاوه حال که دریافتیم بسیاری از برنامه‌های مارول با توجه به واکنش مخاطبان تغییر می‌یابند می‌توانیم بگوییم که بسیاری از ارجاعات نیز اتفاقی هستند. به عنوان مثال پیرس به این موضوع اشاره می‌کند که سرباز زمستان، والدین تونی استارک را کشت و در «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» به این موضوع اشاره شد. پس از اکران فیلم، استودیوی مارول متوجه شد که این دلیل کاملا شخصی می‌تواند دلیل خوبی برای درگیری تونی استارک و استیو راجرز در «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» باشد. به احتمال زیاد بسیاری از ارجاعات و منابع نیز طوری طراحی شده‌اند که دست عوامل سازنده‌ی فیلم‌ها تا حد زیادی باز باشد. در واقع این استودیو در فاز ۱ طرح‌هایش را با جزئیات بسیار زیادی برنامه‌ریزی می‌کرد که اشتباه بزرگی بود و بعید به نظر می‌رسد دوباره همین اشتباه را تکرار کند.

عدم وجود یک طرح اصلی برای فازهای ۴ و ۵ دنیای مارول به چه معناست

مارول

قطعا این امر پیامدهای مهمی را برای برنامه‌های فازهای ۴ و ۵ مارول به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال فاز ۴ با توجه به استانداردهای مارول، دستخوش انحراف‌های زیادی شد، زیرا در ابتدا قرار بود که این فاز با دنباله‌ی «نگهبانان کهکشان بخش ۳» آغاز گردد و تعدادی اسپین آف کیهانی نیز در این خصوص ساخته شود. اما زمانی که جیمز گان به خاطر شوخی‌های بی‌مزه‌ی خود در شبکه‌های اجتماعی، از دیزنی اخراج شد، این فیلم به تعویق افتاد، اگرچه او دوباره به استخدام این کمپانی درآمد. در حقیقت دنیای چندگانه‌ی مارول مملو از آشفتگی است و مارول فقط در نظر دارد تا فیلم‌هایی مانند «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» و «دکتر استرنج در چند جهانی دیوانگی»، «لوکی» و «چه می‌شود اگر؟» قوانین اصلی را رعایت کنند.

با نگاهی به بازه‌ی زمانی‌ای فراتر از چند جهانی و پنج سال آینده، فایگی بیان نموده که این استودیو باید ایده‌هایی برای بیش از یک دهه‌ی آتی داشته باشد. اما این ایده‌ها نباید ایده‌هایی خشک و غیرقابل دست‌کاری باشند. در واقع، مارول همواره به دنبال این است تا ببیند آثارش چگونه بر بینندگان می‌گذارد و لذا کارهای بعدی خود را با توجه به واکنش بینندگان و فرهنگ عامه تغییر دهد. هم اکنون فیلم «نگهبانان کهکشان بخش سوم» فرصت‌های کیهانی جدیدی را برای این استودیو به وجود آورده است. به‌علاوه اخیرا مارول کار بر روی اولین سریال تلویزیونی کیهانی دیزنی پلاس را نیز آغاز کرده و زمان مناسبی را نیز برای این کار انتخاب نموده، بنابراین می‌توان به وضوح دریافت تنها کاری که این استودیو انجام داده این است که برنامه‌های خود را با تغییرات جهانی همسو کرده است.

البته یکی از تغییراتی که در چند سال گذشته در استودیوی مارول اتفاق افتاده راه‌اندازی دیزنی پلاس بوده به این معنی که مارول یک ابتکار عمل واقعی به خرج داده و داستان‌های خود را در بیش از یک رسانه منتشر می‌کند. راه‌اندازی دیزنی پلاس سبب شد که مارول بتواند به راحتی برخی فیلم‌هایش را به سریال تبدیل کند و یا برعکس و لذا در کارهای خود انعطاف پذیری بیشتری به خرج دهد. بنابراین قطعا بسیاری از مخاطبین دنیای مارول می‌خواهند ببینند که آیا برخی از فرنچایزهای دنیای مارول در آینده شکل متفاوتی نسبت به آنچه انتظار دارند به خود می‌گیرند یا خیر.

منبع: screenrant



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X