جایگاه جدید لوکی در دنیای سینمایی مارول چه تفاوتی با واچر دارد؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
لوکی و واچر

پس از وقایعی که در پایان فصل دوم سریال «لوکی» (Loki) به نمایش درآمد، صحبت‌های زیادی در میان هواداران مارول درباره اینکه آیا خدای داستان‌ها (لوکی) واچر جدید چندجهانی دنیای سینمایی مارول است یا خیر، انجام شده. اوتوی ناظر یا همان واچر که در سریال انیمیشنی «چه می‌شد اگر…؟» (What If…?) وارد دنیای سینمایی مارول شد، موجودی پنج‌بُعدی است که تمام دنیاهای موازی و ساکنان آن‌ها را مشاهده می‌کند.

شخصیت لوکی نیز به طور مشابه، اکنون به موجودی دانای کل تبدیل شده که در سیتادل، واقع در انتهای زمان، نشسته و جدول‌های زمانی‌ای که از چندجهانی منشعب می‌شوند را در دستان خود دارد؛ به این معنا که همه آن‌ها را همزمان می‌بیند و از آن‌ها محافظت می‌کند. هواداران مارول به این نکته اشاره کرده‌اند که هر دو موجود کیهانی نقش‌های مشابهی دارند و حالا این سؤال برای آن‌ها پیش آمده که آیا تفاوت واقعی و بنیادینی بین وظایف لوکی و واچر وجود دارد یا خیر. اگرچه شباهت‌های زیادی بین این دو شخصیت دانای کل وجود دارد، اما درنهایت آن‌ها هم در مقام ناظران چندجهانی و هم به عنوان شخصیت‌های تأثیرگذار در آینده دنیای سینمایی مارول، بسیار متفاوت هستند.

لوکی نمی‌تواند هیچ اقدامی برای کمک کردن به دوستان خود در هیچ کدام از جدول‌های زمانی انجام دهد، چرا که او خود را برای ایجاد یک درخت جهانی جدید (مشابه آنچه در ازگارد وجود داشت) فدا کرده است. نقش جدید لوکی او را به انزوا واداشته و در غیر این صورت، او نمی‌تواند به درختی که زندگی را به جدول‌های زمانی نامحدود آورده است، انرژی ببخشد و آن را منسجم و زنده نگه دارد.

با این وجود لوکی این توانایی را دارد که در تمام این مدت، دوستان خود را از بُعدی خارج از زمان و مکان تماشا کند. به طور مشابه، واچر نیز عهد بسته است که هرگز به طور مستقیم در هیچ موضوعی مربوط به چندجهانی مداخله نکند و به هیچ وجه به ساکنان هیچ کدام از جهان‌ها کمک نرساند. درعوض او تنها مشاهده می‌کند که در جهان‌های مختلف داستان‌ها دربرابر او پیش می‌روند و به سرانجام می‌رسند، تنها کاری که واچر انجام می‌دهد، این است که در امنیت محل پیوند تمام واقعیت‌های ممکن، این داستان‌ها را برای خود روایت می‌کند. بُعدی که واچر در آن قرار دارد، بُعدی شکسته است که در میان تمام واقعیت‌ها نهفته شده، بُعدی خارج از زمان و مکان.

در نگاه اول، نقش‌های لوکی و واچر شبیه به هم به نظر می‌رسند، اما درنهایت به دلیل فردیت هر کدام از این دو شخصیت و وظایف حقیقی آن‌ها، نقش آن‌ها متمایز است.

لوکی ناجی چندجهانی در دنیای سینمایی مارول است

لوکی و واچر

توسعه و رشد شخصیت لوکی یکی از بهترین تحول‌های داستانی در دنیای سینمایی مارول به شمار می‌آید. این رشد شخصیتی در سریال اختصاصی او، سریال «لوکی»، که از شبکه دیزنی+ پخش شد، به عنوان یکی از زندانیان سازمان TVA شروع شد و در ادامه لوکی به یک مأمور فداکار تبدیل شد که هدفش محافظت از چندجهانی و البته دوستان جدید خود بود. در آخرین قسمت از فصل دوم سریال «لوکی»، این خدای ازگاردی نقش ناجی چندجهانی را برعهده گرفت؛ تنها راهی که برای نجات دادن تمام جدول‌های زمانی وجود داشت. با ناپایدار شدن تمپورال لوم به دلیل تعداد نامحدود جدول‌های زمانی، که از جدول زمانی مقدس منشعب شده بودند، لوکی تمام تلاش خود را می‌کند تا راهی برای نجات همه از عذاب قریب‌الوقوع انفجار لوم پیدا کند. اما هر بار به بن‌بست می‌خورد. تا اینکه ناگهان متوجه می‌شود تنها راه نجات جدول‌های زمانی، این است که خودش را فدا کند و در انتهای زمان، تک و تنها بنشیند و از آن‌ها محافظت کند.

لوکی موفق شد راهی برای کنترل مشکل زمان‌لغزی خود پیدا کند و در طول زمان سفر کرد تا دانش و تجربه خود را در این زمینه افزایش دهد و راه‌حلی برای انفجار لوم پیدا کند. با این وجود، طولی نکشید که لوکی متوجه شد با وجود صدها سال تلاش بی‌وقفه، او نمی‌تواند بدون قربانی کردن خود، جان دوستانش را نجات بدهد. بنابراین لوکی تصمیم گرفت داستان را از نو بنویسد و تنها راه‌حل موجود را برای نجات جدول‌های زمانی و دوستان خود انتخاب کند.

او با اعتراف به این حقیقت که تنها او قدرت زنده ماندن در برابر تشعشعات موقت را دارد، جادوی خود را با زمان‌لغزی ترکیب کرد تا تمپورال لوم را نابود کند و تمام رشته‌های جدول‌های زمانی را در دستان خود نگه داشت. لوکی در ادامه یک دریچه (پورتال) به سیتادل در انتهای زمان گشود و آنجا با رشته‌های جدول‌های زمانی، یک درخت جهان یا ایگدراسیل جدید را به وجود آورد.

لوکی با مراقبت از درخت جهان، با تضمین اینکه همه اراده آزاد دارند و می‌توانند در واقعیت‌های چندگانه زندگی کنند (یعنی در جدول‌های زمانی مختلف، نسخه‌های متفاوتی از آن‌ها وجود دارد که تصمیم‌های متفاوتی می‌گیرند و…) به محافظ چندجهانی تبدیل شد. فداکاری لوکی ممکن است جدول زمانی مقدس و تمپورال لوم را از بین برده باشد، اما او اجازه داد تعداد بی‌شماری از جدول‌های زمانی ایجاد شود و اجازه نداد آن‌ها به همراه تمام زندگی‌هایی که در بطن‌شان جریان داشت از صفحه روزگار محو شوند.

درخت جهان

کتاب loki where mischief lies اثر Mackenzi Lee نشر Marvel Press

کاری که لوکی کرد یک شاهکار و یکی از بهترین شیوه‌های نمایش قدرت بود که تا به حال در دنیای سینمایی مارول دیده‌ایم. همچنین داستان فیلم‌های آینده «انتقام‌جویان» را غنی‌تر و هیجان‌انگیزتر می‌کند. داستان این فیلم‌ها درباره جنگی به وسعت چندجهانی است که بین قهرمانان دنیای سینمایی مارول و نسخه‌های بی‌شمار اویی که باقی می‌ماند یا همان کانگ فاتح در می‌گیرد.

لوکی اجازه داد جدول‌های زمانی به طور همزمان وجود داشته باشند و این به معنای شکوفا شدن چندجهانی در دنیای سینمایی مارول است. اطلاعات زیادی درباره آینده خود شخصیت لوکی یا موقعیت جدید او در دست نیست. به عنوان مثال، هنوز مشخص نیست که آیا انزوای او در انتهای زمان دائمی است یا خیر؛ هرچند که به احتمال زیاد دیگر لوکی را حداقل به طور مستقیم در پروژه‌های دنیای سینمایی مارول نخواهیم دید و این انزوا دائمی خواهد بود. همچنین مشخص نیست که آیا لوکی این قدرت را دارد که رویدادهای یک جدول زمانی را تغییر دهد یا نه. از آنجایی که لوکی مانند واچر به قوانین به خصوصی پایبند نیست، شاید بتواند در برخی لحظات حساس مداخله کند.

واچر اصلی‌ترین راوی دنیای سینمایی مارول است

اصلی‌ترین راوی دنیای سینمایی مارول

اطلاعات کمی درباره تاریخچه شخصیت اوتو ملقب به واچر در دنیای سینمایی مارول موجود است. طبق اطلاعات موجود، می‌دانیم که اوتو یکی از موجودات دانای کل است که نژادشان واچر خطاب می‌شود. او یک موجود پنج‌بُعدی است که مجسمه‌اش را می‌توان در دروازه‌های ابدیت مشاهده کرد. اوتو وظیفه دارد واقعیت‌های مختلف چندجهانی را مشاهده کند و همان‌طور که از نام او برمی‌آید، روی روند این واقعیت‌ها و اتفاقاتی که در آن‌ها می‌افتد، نظارت داشته باشد.

اوتو نیز مانند بقیه افراد نژاد خود، واچرها، سوگند یاد کرده است که در هیچ کدام از رویدادهایی که به آن‌ها نظارت می‌کند، مداخله نکند. او که در محل پیوند تمام واقعیت‌های ممکن زندگی می‌کند، اغلب هر رویدادی را که مشاهده می‌کند با صدای بلند روایت می‌کند. او نشان داده است که قدردانی و عشق عمیقی به مردم چندجهانی دارد و داستان‌های آن‌ها برای او الهام‌بخش است. اوتو گفته است که هر داستانی در چندجهانی حکم خانه او را دارد و او به هر قیمتی که شده از این داستان‌ها محافظت خواهد کرد.

او که اغلب نقش یک راوی را ایفا می‌کند، تنها در حال مشاهده وقایع چندجهانی است و هرگز در آن‌ها دخالت نمی‌کند. اما در سریال «چه می‌شد اگر…؟» یکی از نسخه‌های اولتران که به وسیله سنگ‌های بی‌نهایت به قدرت باورنکردنی‌ای دست یافته بود، از وجود و حضور اوتو آگاه شد و تلاش کرد با از بین بردن او به نوعی جای او را بگیرد و تمام چندجهانی را در چنگ خود بگیرد. آنجا بود که اوتو تصمیم گرفت وارد عمل شود و از چندجهانی در مقابل این تهدید بزرگ محافظت کند.

اوتو با به نمایش گذاشتن قدرت‌های کیهانی خود با اولتران مبارزه کرد، مبارزه‌ای که از جهانی به جهان دیگر انتقال می‌یافت و حتی لابه‌لای جهان‌ها، در خارج از زمان و مکان نیز ادامه یافت. علی‌رغم قدرتمند بودن اوتوی واچر، او نمی‌توانست با نسخه بی‌نهایت اولتران برابری کند. بنابراین اوتو مجبور شد برای اینکه جلوی نسل‌کشی این ربات را در چندجهانی بگیرد، قهرمانان را از جهان‌های مختلف گرد هم بیاورد و گروهی چندجهانی متشکل از کاپیتان کارتر، ثور، گامورا و تی‌چالا (پلنگ سیاه) به وجود بیاورد. او تأکید کرد که با وجود اینکه این گروه، تحت عنوان محافظان چندجهانی را گرد هم آورده، او نمی‌تواند به طور مستقیم در این درگیری دخالت کند. در پایان نگهبانان چندجهانی موفق به شکست اولتران شدند و واچر بار دیگر موقعیت خود را پس گرفت.

واچر و قهرمانان

درست است که واچر سوگند خورده است که هرگز در هیچ رویدادی در چندجهانی مداخله نکند، اما در سریال «چه می‌شد اگر…؟» دیدیم که او گاهی این عهد را زیر پا می‌گذارد. شاید این مداخله‌های نامحسوس به خاطر عشق اوتو به شخصیت‌هایی باشد که در چندجهانی داستان زندگی آن‌ها را دنبال کرده است؛ بنابراین زمانی که چندجهانی به طور مرگباری تهدید می‌شود، واچر نمی‌تواند دست روی دست بگذارد و هیچ کاری برای نجات چندجهانی نکند.

هنگامی که یکی از نسخه‌های بیوه سیاه که نقش مهمی در شکست دادن اولتران بی‌نهایت داشت احساسات او را درباره شخصیت‌های مختلف در واقعیت‌های مختلف زیر سؤال برد، اوتو به او اطمینان داد که همه آن‌ها را به یک اندازه دوست دارد. واچر نمی‌توانست دنیای این نسخه از بیوه سیاه را که به دست اولتران نابود شده بود برگرداند، اما درعوض اوتو بیوه سیاه را در واقعیتی قرار داد که در آن تمام اعضای انتقام‌جویان کشته شده بودند؛ این دنیا به طرز شدیدی به کسی مانند بیوه سیاه احتیاج داشت تا با تهدیدهای موجود روبه‌رو شود.

نقش‌های لوکی و اوتو واچر در دنیای سینمایی مارول به شدت متفاوت است

لوکی و واچر

تابلو مدل سریال لوکی مارول marvel loki W336

لوکی و واچر هر دو موجودات قدرتمندی هستند که خارج از چندجهانی قرار گرفته‌اند و داستان‌های افراد مختلف را در طول واقعیت‌های مختلف نظاره می‌کنند. آن‌ها که حق مداخله ندارند، دوستان، متحدان و دشمنان خود را مشاهده می‌کنند که در مسیرهای متفاوتی قدم برمی‌دارند. لوکی آزادی خود را فدا کرد تا در سیتادل، واقع در انتهای زمان، باقی بماند و تمام چندجهانی را در کنار هم حفظ کند. شاید بتوان با اطمینان گفت که به دلیل قدرت بخشیدن به جدول‌های زمانی، او هرگز نمی‌تواند از سرنوشت خود فرار کند؛ چرا که بدون لوکی جدول‌های زمانی پژمرده خواهند شد و از بین خواهند رفت. بنابراین احتمال مداخله مستقیم لوکی در رویدادهایی که شاهد آن‌هاست، تقریباً صفر است.

از طرف دیگر اوتو سوگند مقدسی یاد کرده. همان‌طور که در بین هم‌نوعان او مرسوم است، اوتو مصمم است که هیچ اقدامی در رابطه با رویدادهای چندجهانی که از مکان پیوند تمام واقعیت‌ها شاهد آن‌هاست، انجام ندهد. شباهت‌های غیرقابل انکاری بین لوکی و اوتو وجود دارد و نقش آن‌ها به عنوان محافظان کیهانی سرنوشت آن‌ها را غم‌انگیز می‌کند، چرا که سرنوشت آن‌ها تنها بودن و تماشای زندگی دیگران است. با این حال، شباهت‌های آن‌ها به همین جا ختم می‌شود.

از یک طرف، اوتو واقعاً موجود قدرتمندی به شمار می‌آید، اما او مانند لوکی قدرت این را ندارد که به واقعیت‌های مختلف زندگی بدهد. از سوی دیگر، لوکی قادر به ترک سیتادل نیست و برای همیشه مجبور است در مرکز درخت جهان بنشیند. نقش او نه تنها شامل تماشای زندگی دوستانش است، بلکه اوست که تضمین می‌کند جدول‌های زمانی مختلف به حیات خود ادامه بدهند. بدون لوم، هیچ راهی برای مدیریت بسیاری از واقعیت‌های مختلف وجود ندارد؛ در نتیجه کسی می‌بایست از آن‌ها محافظت کند.

اوتو نیز فقط یک واچر پنج‌بُعدی است که به چندجهانی اشراف دارد، اما درنهایت نمی‌تواند تأثیر به خصوصی روی آن بگذارد. به این معنا که او ممکن است قدرت تأثیرگذاری بر واقعیت‌های مختلف را داشته باشد، همان‌طور که به لطف نقشه او محافظان چندجهانی موفق شدند جلوی اولتران بی‌نهایت را بگیرند. اما با این وجود چه به دلیل سوگندی که یاد کرده و چه به دلیل محدودیت‌هایی که قدرت‌هایش دارند، او نمی‌تواند بر کل چندجهانی تأثیر بگذارد و چیزی را تغییر بدهد. بنابراین وجود واچر برای حیات چندجهانی الزامی نیست، در حالی که بدون لوکی، چندجهانی دوباره در هرج و مرج فرو خواهد رفت و تعداد بی‌شماری از جدول‌های زمانی از بین خواهند رفت.

با وجود شباهت‌ها و تفاوت‌هایی که لوکی و واچر با هم دارند، سرنوشت آن‌ها به هم گره خورده است. علی‌رغم قدرت بی‌اندازه‌ای که دارند، آن‌ها به وسیله سوگندها و فداکاری‌های دلخراش خود محدود شده‌اند. با این وجود هنوز مشخص نیست که آیا هر یک از آن‌ها به نقش‌های تعیین‌شده خود محدود شده‌اند یا خیر. لوکی همچنان می‌تواند در مبارزه با کانگ فاتح در فیلم‌های آینده «انتقام‌جویان» نقش ایفا کند، چرا که می‌تواند راهی برای متحد کردن قهرمانان در سراسر چندجهانی برای مبارزه با ارباب زمان پیدا کند.

فقط زمان نشان خواهد داد که آیا خدای داستان‌ها و اوتوی واچر نقش فعال‌تری در آینده دنیای سینمایی مارول ایفا خواهند کرد یا خیر.

منبع: CBR

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما