ابرقهرمانان زن چگونه در دنیای سینمایی مارول متحول شدند؟
رویکرد دنیای سینمایی مارول نسبت به ابرقهرمانان زن در دهه اخیر به طور قابل توجهی بهبود یافته است. این یک حقیقت غمانگیز است که ابرقهرمانان زن و شخصیتهای شرور، بهندرت توسط هالیوود، خوب ساخته و پرداخته میشوند.
بخشی از آن به این دلیل است که کمیکهایی که الهامبخش فیلمهای ابرقهرمانی هستند، در درجه اول، یک رسانه تصویریاند که از نظر تاریخی متنوع نیستند و در نتیجه شخصیتهای زن اغلب در اولویت دوم نسبت به مردان قرار میگیرند و جنسیتزده هستند.
- آیا بیوهی سیاه فلورنس پیو را به اسکار میرساند؟
- از رکوردشکنی بیوهی سیاه تا انیمیشنهای متفاوت؛ بهترینهای هنر و سینما
- چه اتفاقی برای بیوهی سیاه و هاوکآی در بوداپست افتاد؟
هنگامی که استودیو مارول، دنیای سینمایی خودش را در سال ۲۰۰۸ راه اندازی کرد، طولی نکشید که مشخص شد این فیلمها بسیاری از نگرشهای مسألهدار کمیکها را به ارث بردهاند. این موضوع به اوج رسید و در درگیری پشت صحنه ساخت فیلم مرد آهنی ۳ هم اثبات شد. ربکا هال برای بازی در نقش مایا هانسن انتخاب شد اما نقش او از شخصیت اصلی به یک شخصیت کوچک کاهش یافت. هال در یک مصاحبه توضیح داد: «من برای بازی در نقشی که اصلی بود، قرارداد امضا کردم. کاراکتر من کاملا شرور نبود و چندین مرحله داشت اما به هر حال من برای انجام کاری بسیار متفاوت از آنچه در نهایت انجام دادم قراداد امضا کردم. به طور باورنکردنی، شین بلک، کارگردان، اعلام کرد که برنامهها تغییر کرده است، زیرا عوامل مارول احساس کردند اسباببازیهای یک شخصیت زن به فروش نمیرسد. این استدلال به یقین توسط مدیر عامل وقت مارول اینترتینمنت، ایک پرلموتر مطرح شده بود که از صنعت اسباببازی استقبال میکرد و بعدا در ایمیلهای سونی فاش شد که گفته بود فیلمهای با ابرقهرمانان زن، فاجعه هستند.»
همه اینها تأثیر بسزایی در رفتار استودیوی مارول با ابرقهرمانان داشت و میتوان با گذشت سالها شاهد تکامل زنان از یک شخصیت دم دستی به شخصیتهای تکاملیافته بود. اغراق نیست اگر بگوییم استودیوی حال حاضر مارول، یک شرکت کاملا متفاوت و سالمتر نسبت به شرکتی است که دنیای سینمایی مارول را راه انداخت.
بیوهی سیاه، اولین ابرقهرمان دنیای سینمایی مارول
اسکارلت جوهانسون اولین حضور خود را در دنیای سینمایی مارول در سال ۲۰۱۰ در فیلم مرد آهنی ۲ بهعنوان بیوهی سیاه، اولین ابرقهرمان زن این مجموعه، تجربه کرد. بیوهی سیاه یکی از شخصیتهای جنسیتزده در کمیکها بود و به خاطر پوشیدن لباسهای تنگ گربهای با زیپ از پایین، جلب توجه میکرد. مارول، ناتاشا رومانوف را بهعنوان مأمور شیلد معرفی کرد که برای نظارت بر مرد آهنی به صنایع استارک نفوذ کرده بود.
استارک به محض دیدن او، از سوی منشی و معشوقهاش، پپر پاتس، هشدار دریافت کرد و پپر به او گفت که این شخص (بیوهی سیاه) یک فرد پر ادعا و جذاب است. بیوهی سیاه به طور قطع بهعنوان یک نیروی شیلد به تصویر کشیده میشد اما مارول هم از جذابیت خیرهکننده و تحریککننده او راضی بود، از جمله در صحنهای که در پشت یک ماشین تغییر لباس داد و هپی هوگان هم از آینه بغل ماشین، در حال دید زدن او بود. تهیهکننده مرد آهنی ۲، ویکتوریا آلونسو و معاون اجرایی حال حاضر تولید در مارول، اعتراف کرده است که جنسیتزده شدن بیوهی سیاه هرگز اثر جالبی نبود اما در آن مقطع زمانی او نمیتوانست کاری برای تغییر آن وضعیت انجام دهد.
شرایط دربارهی ابرقهرمانان زن نگهبانان کهکشان هم تغییر نکرد
دو ابرقهرمان اول زن دنیای سینمایی مارول هر دو از نظر جنسی مورد توجه قرار گرفتند، با وجود اینکه بیوهی سیاه اولین ابر جاسوس انتقامجویان و گامورا با بازی زویی سالدانا هم کشندهترین قاتل کهکشان بود. جیمز گان، کارگردان فیلم نگهبانان کهکشان، نقش مهمی در تثبیت گامورا بهعنوان یک شخصیت مهم داشت. با این حال، فیلم همچنان بر روی استار لرد (کریس پرت) متمرکز بود، به این معنی که گامورا در درجه اول بهعنوان یک بازیگر مکمل با اولویتهای دیگر مورد توجه قرار میگرفت. گان تصمیم گرفت تصویر ارائهشده از زنان را برای دنباله فیلم بهتر کند و بدون شک اقدامش موفقیتآمیز بود.
کارن گیلان، بازیگر نقش نبیولا، در مصاحبهای با ایندی وایر گفت: «تعداد زیادی از زنان در فیلم دوم و همچنین انواع مختلفی از آنان با مهارتهای مختلف وجود دارند. زنان در فیلمهای اکشن و علمیتخیلی بزرگ حضور دارند اما ما به نوعی در معرض خطر کلیشهای شدن آنها قرار داریم، به این معنا که آنها بد اخلاق یا فوقالعاده قوی و جذاب هستند. در پشت صحنه، به نظر میرسید که مارول شروع به برطرف کردن مشکلات ابرقهرمانان زن کرده است، به گونهای که در برنامههای تلویزیونی مانند مأموران شیلد، شروع به بهبود ویژگیهای کارکترهای زن کرد تا با کیفیت بهتری در نتفلیکس ارائه شوند».
مارول یکی از جنسیتزدهترین شخصیتهای خودش را بازآفرینی کرد
فیلم انتقام جویان: عصر اولتران در سال ۲۰۱۵ یکی دیگر از شخصیتهای جنسیتزده مارول در کمیکها، اسکارلت ویچ را معرفی میکند. جاس ودون، کارگردان فیلم مجبور بود به الیزابت اولسن درباره لباس اسکارلت ویچ توضیح دهد و بگوید که مجبور نیست هر لباسی را که اسکارلت ویچ در کمیکها میپوشد به تن کند. اسکارلت ویچ نوعی ابرقهرمان متفاوت بود، از این جهت که برخلاف بیوهی سیاه و گامورا، قدرت او جادویی بود و اولین باری بود که یک شخصیت زن مارول به دلیل چیزی غیر از خصوصیات فیزیکی، احساس قدرت میکرد.
متأسفانه با وجود دور بودن شخصیت او نسبت به ویژگیهایش در کمیکبوک، باز هم کاراکتر او در فیلم، کمی جنسیتزده بود. اولسن از لباس و ظاهر اسکارلت ویچ شکایت داشت. وی خاطرنشان کرد که به نظر میرسد ظاهر قهرمانان دیگر با گذشت زمان در حال پیشرفت است، برای مثال، زیپ لباس بیوهی سیاه در هر فیلم کمی بالاتر قرار میگیرد، در حالی که لباسهای اسکارلت ویچ، برشهای کمی دارند. او بیان کرد: مسأله من لباسها و چیزهایی هست که باید بپوشیم، این فیلمها نمادین و ظاهری هستند و لباسها هم چنین چیزی را به تصویر میکشند… من فکر میکنم هدف اصلی، خود لباسها است اما آنها به هیچ وجه یک زن معمولی را نشان نمیدهند.
فیلم مرد مورچهای، شخصیت زنبورک را برابر با مرد مورچهای نشان میدهد (حتی بهتر از او)
اوانجلینا لیلی در نقش هوپ ون داین در فیلم مرد مورچهای به دنیای سینمایی مارول پیوست، شخصیتی که در نهایت تبدیل به زنبورک شد. شخصیت او در آن فیلم با شخصیتهای زن قبلی به طور ظریفی متفاوت بود، زیرا در حالی که او هنوز یک نماد عاشقانه بود اما به طرز شایستهتری از قهرمان اصلی به تصویر کشیده شد. هوپ بهعنوان یک رزمی کار ماهر که مربی پل راد با بازی اسکات لنگ بود، وجهههای رزمی خود را به خوبی نشان داد.
این امر باعث شده بود که انتخاب مرد مورچهای به جای هوپ برای مأموریت، کمی ناخوشایند بنظر برسد. فقط در پایان فیلم بود که از لباس خاص هوپ رونمایی شد و این نشان از تغییرات گسترده دنیای زنان در مارول بود. خوشبختانه به نظر میرسد که مارول به وعده خود مبنی بر بهبود شرایط کاراکترهای زن عمل کرده است.
چرا وضعیت بهتر شد؟
استودیوی مارول به با ارزشترین دارایی هالیوود تبدیل شده بود اما در پشت صحنه، احتمال نابودی همه چیز را به همراه داشت. بسیاری از تصمیمات سوال برانگیز دنیای سینمایی مارول به دخالت مدیر عامل وقت، پرلموتر و کمیته خلاق مارول وابسته بود که گروهی از مشاوران بودند که با کمیکها بیشتر از فیلم آشنا بودند. باب ایگر در زندگینامه خود با عنوان بر مرکب زندگی، اشاره میکند که تمام این دخالتها برای تخریب کوین فایگی، مغز متفکر مارول، انجام میشد که به نظر میرسد پرلموتر با او خصومت شخصی داشت. ایگر چارهای جز مداخله نداشت و در سال ۲۰۱۵، دیزنی مجبور شد اصلاحاتی در مارول انجام دهد که به این مسائل پایان داد. استودیوی مارول از گروه سرگرمی مارول جدا شد و فایگی بهعنوان رییس آن منصوب شد. نفوذ پرلموتر به پایان رسید و کمیته خلاقیت مارول منحل شد.
فایگی یکی از چهرههای مارول بود که برای بهبود اوضاع و ایجاد تنوع تلاش میکرد و حالا دیگر پرلموتر را نداشت که مانع او شود. این تغییر به سرعت بروز پیدا کرد و وی در فیلم مرد مورچهای، به زنبورک نقش اصلی داد و نشان داد که مشتاق است تا با رویه بهتری بر روی ابرقهرمانان زن تمرکز کند. رئیس جدید استودیو مارول تغییر و تحولاتی را هم در عوامل پشت صحنه فیلمها به وجود آورد که طبیعتا بر تصویر ارائهشده از زنان تاثیر داشت.
پلنگ سیاه و کاپیتان مارول ورق را برگرداندند
پلنگ سیاه و کاپیتان مارول مهرههایی کلیدی برای مارول بودند که هر دو بر توسعه شخصیتهای زن به طرز شگفتانگیزی تمرکز داشتند. مارول وقت تلف نکرد و ابرقهرمانان جدید خود را به منصه ظهور رساند و تاکید کرد که شوری با بازی لتیتیا رایت حتی از تونی استارک هم باهوشتر است و کاپیتان مارول با بازی بری لارسون قدرتمندترین فرد در دنیای سینمایی مارول است. روی هم رفته، این دو فیلم، چشمانداز آینده مارول بودند، فیلمهایی که تواناییهای ابرقهرمانان زن و ایدههایی مانند افروفوتوریسم و فمینیسم را دربر میگیرند و مردسالاری را تا حد زیادی کاهش میدهند.
گرچه واکاندا پادشاهی مرد داشت اما تیچالا کاملا وابسته به شخصیتهای زن بود که در اطراف او بودند، خواه برای راهنمایی یا پشتیبانی فنی یا برای کمک در جنگ. بینش افروفوتوریستی واکاندا مردان و زنان را برابر قرار میداد و تاریخ واقعی آفریقای قبل از استعمار را به نمایش میگذاشت. همانطور که هنریک کلارک در مقالهای دربارهی شرایط زنان سیاه پوست در دوران باستان توضیح داد، قبل از استعمار، آفریقاییها روشی را برای زندگی ایجاد کرده بودند که در آن، مردان از امنیت کافی برخوردار بودند و اجازه میدادند زنان تا جایی که استعداد دارند پیشرفت کنند. این موضوع در جنگجویان دورا میلاجه هم مشهود بود که از آمازونهای داهومی و آفریقای غربی (جمهوری بنین کنونی) الهام گرفته شده بودند.
علاوه بر آن، کاپیتان مارول با کمال میل فمنیست بود. این یک تصمیم مناسب بود، زیرا شخصیت اصلی کمیکبوکی او هم برجستهترین ابرقهرمان فمینیست مارول است. مارول عمدا ترجیح داد از لباسهای مدرنتر (و کمتر مشکلدار) الهام بگیرد و از تکرار لباسهای کمیکی قدیمی که چیزی بیش از یک لباس شنای با کیفیت بالا نیست و فقط برای ساحل مناسب است، اجتناب کند. در عوض، مارول مستقیما به سراغ لباس مدرنی رفت که سبک نظامی دارد، دقیقا همان نوع لباس خلبانان سابق نیروی هوایی آمریکا. این طرح با صحنهای اکشن همراه بود که روی آن، آهنگی به نام فقط یک دختر تنظیم شده بود و کاملا پیام خود را میرساند. پلنگ سیاه و کاپیتان مارول هر دو، بیش از ۱ میلیارد دلار در گیشه جهانی فروش داشتند و این اتفاق ثابت کرد که فایگی حق داشت که چنین تغییراتی را در دنیای سینمایی مارول به وجود آورد و زمینه را برای درخشش مناسب زنان فراهم کند.
بلوغ مارول
سال گذشته، مارول فاز ۴ را راهاندازی کرد و کاملا واضح است که هدف آنها رفتار بهتر با ابرقهرمانان زنان است. نکته جالب اینجاست که اولین سریال تلویزیونی دیزنیپلاس با بازی اولسن در نقش واندا ماکسیموف کلید خورد و اولین فیلم فاز ۴، بیوهی سیاه بود. سریال وانداویژن رسما شخصیت اولسن را به اسکارلت ویچ واقعی تبدیل کرد و به او لباسی داد که گرچه از کمیکها الهام گرفته شده بود اما بسیار راحتتر بود. اولسن هم در طراحی شخصیت اسکارلت ویچ نقش مهمی داشت و دربارهی نوع لباس نظر داد تا کاربردیتر باشد. در همین حال، بیوهی سیاه هم، سرانجام لباس معقولی به تن کرد و این امر بیشتر به این دلیل بود که جوهانسون در انتخاب لباسی که میپوشید نقش داشت. در اوایل مراحل تولید فیلم، جانی تمیم، طراح لباس به جوهانسون فرصت داد تا خودش لباس بیوهی سیاه را انتخاب کند. تمیم در مصاحبهای گفت: «جوهانسون سراغ پوششی رفت که ساده و خوشساخت باشد و در آن، احساس راحتی کند، نه اینکه بهعنوان یک مدل، عرض اندام نماید، بلکه خودش شخصا از پوشیدن آن لباس، حس خوبی بگیرد». خوشبختانه مارول این رویه را ادامه میدهد و خود بازیگران زن را در طراحی لباسهایی که قرار است بپوشند، دخیل میکند.
برخورد بهتر با ابرقهرمانان زن فقط مربوط به طراحی لباس نیست، بلکه به فیلمنامه و فیلمبرداری هم ارتباط دارد. وانداویژن در اصل، داستانی درباره زنی است که با آسیب و اندوه روبرو است و موضوع اصلی بیوهی سیاه هم نبرد زنان برای مقابله با مردی است که زنان را از زندگی عادی محروم میکند. نگاه مردسالارانه مارول هم به میزان خوبی کاهش یافته است که دلیل عمده آن، حضور مدیران زن و همینطور تعداد بیشتر زنان در بین اعضای تیم تولید است.
انتشار بیوهی سیاه فرصتی مناسب برای نگاهی به گذشته و شناخت میزان پیشرفت این استودیو برای ویکتوریا آلونسو بود. از نظر او یک دلیل وجود دارد که بیوهی سیاه اکنون انتشار یافت و نه یک دهه پیش که هواداران درخواست ساخت یک فیلم مختص به این شخصیت را داشتند و میگوید: «در آن زمان شرایط متفاوت بود، من نمیتوانستم با کارگردان دربارهی مسائل جنسیتزده صحبت کنم و همان مسائل در فیلم مطرح شود و شاهد آنها باشم. آلونسو معتقد است که استودیوی مدرن مارول تلاش آگاهانهای برای جلوگیری از استفاده ابزاری از زنان دارد و در این مسیر از همیشه مصممتر است».
منبع: Screenrant
از نظرمن فمنیست یعنی اینکه زنان هم میتونن مثل مرد ها در جامعه قوی تر باشن . من نه فمنیستم نه مسکیولانیست و من طرفدار عدالت جنسی هم …. ولی اگه بخوام بگم حرف این پسر ها هم درسته هم غلطه ، چون که مثلا کارکتر های کاپیتان مارول ، بیوه سیاه اسکارلت ویج و… اصلا جایگذین نشدن ولی جایگزین کردن کارکتر She_ Hulk به جای Hulk فوق مسخره بود … گمون کنم کمپانی دیسی تو این روند عدالت جنسی بهتر عمل کرده چون هم شخصیت های حبئب زن مثل کت وومن ، واندر وومن ، سوپر گرل ، بت گرل ، و هارلی کووین رو داره هم کارکتر های مرد محبوبی مثل نایت وینگ ، بتمن ، سوپرمن ، گرین لنترن … خلاصه اگه دقت کرده باشین کارکتر های زن هم دوشادوش کارکتر های مرد حتی از نظر هوش هم عدالانه حرکت میکنن
خواهران گلم، سه سال از زمان نوشت این مقاله و تغییرات مارول گذشته
دیدید میراثی که ارقهرمانی های مرد ساخته بودنش
چه طوری با افراط گرایی فمنیست ها نابود شد
خیلی مهم نیست که ابر قهرمان زن باشه مثلا کاپیتان مارول. ولی خوب مارول دیگه داره خراب میکنه بهترین ابرقهرمانای مرد رو جاشونو با زن عوض کرده. دیگه واقعا مارول شدیدا خراب میکنه.
من با وجود زنا مشکل ندارم و ب نظرم وجود ابر قهرمان زن میتونه به بهبود فیلم و قشنگ تر شدن فیلم کمک کنه…
مشکل اصلی من یچیز دیگس اینه که مارول داره بجای اینکه مثلا یه ابر قهرمان زن متناسب با مردا بسازه داره کلا داره ابر قهرمانای زن رو جایگزین معروف ترین ابر قهرمانای مرد میکنه تازه چند سال دیگه هم میخواد اسپایدر وومن بیاد یعنی زن عنکبوتی….دیگه خودتون فکر کنید
خب مارول میتونه در کنار مردان فیلم هایی در مورد ابر قهرمانان زن بسازه ن اینکه بیاد اصلی ترین شخصیت هارو حذف کنه و به جاشون شخصیت های زن قرار بده
چ جالب از کی تا حالا نظم طبیعت این شده که زنا کلفت و عروسک آقایونن؟
از این حرفت معلومه کی از لحاظ ذهنی قوی تره …
از ادمین سایت تقاضا میکنم نظرات احمقانه توهین آمیز و جنسیت زده ای رو تایید نکنه
البته اگه با ایشون هم نظر نیستید 🙂
چی میگی کامنت پایینی میدونستی پسرا ابتدا زن بودن. ؟شما پسرا لیاقت ندارید بعضیاتون.
واقعا خجالت بکشید ابر قهرمانای زن میتونن از مردا خیلی بهتر باشن حرف مفت نزن
مرد و واندا
مقاله ای خیلی خوبی بود بنظرم ماورل داره کارش رو خوب انجام میده
زنا از مردا از نظر قدرت بدنی قوی تر نیستن حتی ذهنی فیلم های بدرد نخور هالیوود دارن این افکار ترویج میدن که زنا میتونن قوی تر باشن و نظم طبیعت بهم بریزن
خوب شما نگاه نکن
ربطی به نظم طبیعت نداره، اتفاقن زنا میتونن بهتر از مردا باشن مسابقات بدلکاریشونو ببین، زنا به خاطر نداشتن محدودیت خیلی راحت میتونن اون کاری که ما میکنیمو تو نصف زمانش انجام بدن
اگه قانون طبیعت اینه ک همون بهتر ک هالیوود داره عوضش میکنه 😂