۱۰ انتقامجوی دنیای سینمایی مارول و بزرگترین نقاط ضعف آنها
دنیای سینمایی مارول گروه بزرگی متشکل از ابرقهرمانان دارد که تعداد آنها هر سال بیشتر میشود. این تیم از ابرقهرمانان قدرتمند بالاخره یک بار دیگر در فیلمهای «انتقامجویان: سلسله کانگ» و «انتقامجویان: جنگهای مخفی» گرد هم میآیند و حماسه چندجهانی را به پایان میرسانند.
انتقامجویان قدرتمندترین قهرمانان زمین هستند اما با این حال بینقص نیستند و بسیاری از این ابرقهرمانان با نقاط ضعف و نقایص شخصیتی خود دست و پنجه نرم میکنند.
- اگر فیلم «انتقامجویان: عصر اولتران» روند فاز ۳ دنیای مارول را تعیین میکرد چه میشد؟
- شباهت عجیب «ثور: عشق و آذرخش» با «زن شگفتانگیز ۱۹۸۴» که احتمالا نمیدانستید
- ۷ بازیگر مشهور که قرار بود نقش ثور و هالک را بازی کنند؛ از برد پیت تا متیو مککانهی
۱۰. تونی استارک – تکبر
تونی استارک یکی از بزرگترین انتقامجویان است اما او در طول مدت حضورش در دنیای سینمایی مارول مدام با غرور خود دست و پنجه نرم میکرد. این ویژگی گاهی به نفع وی تمام میشد اما غرور استارک اغلب اوقات مانع از تصمیمگیری و قضاوت بهتر او میشد و همین موضوع منجر به چندین اشتباه فاجعهبار شد.
تونی در طول این سالها برای تغییر ذهنیتش از دوستان صمیمی خود کمک میگرفت اما غرورش موجب بروز خطاهای جبرانناپذیری شد. مهمترین این اشتباهات جایی بود که تونی به طرز مسخرهای اولتران را در تلاش برای محافظت از جهان در برابر گونههای تهدیدآمیز خلق کرد اما اولتران به طور تصادفی به یک تهدید بسیار بزرگتر برای دنیا تبدیل شد. اگر او به توصیههای همکار و دوست خود، بروس بنر گوش میکرد شاید کار به اینجا نمیکشید.
۹. استیو راجرز – برتری اخلاقی
استیو راجرز، اولین کاپیتان آمریکا در دنیای سینمایی مارول به عنوان یکی از ثابتقدمترین و تحسین برانگیزترین شخصیتها در کل فرانچایز همیشه مورد تحسین طرفداران قرار میگیرد. استیو با لطف مردم و اطرافیانش به این جایگاه رسیده بود اما با یک نقص شخصیتی بسیار تفرقهانگیز دست و پنجه نرم میکرد و معتقد بود از نظر اخلاقی از اطرافیانش برتر است.
تصورات استیو از برتری اخلاقیاش نه از روی خود محوری، بلکه از اعتقادات وی ریشه میگرفت و این نقطه ضعف موجب تفرقه بین او و دیگر اعضای گروه میشد. امتناع او از در نظر گرفتن دیدگاههای مخالف منجر به جنگ داخلی ابرقهرمانان و متعاقبا شکست انتقامجویان شد. اگر او رویکرد بازتری نسبت به این مسئله داشت شاید این اتفاق نمیافتاد.
۸. ثور – عدم اعتماد به نفس
ثور یکی از قدرتمندترین ابرقهرمانان انتقامجویان است که سابقه افتخارات و اعمال قهرمانانهاش به قبل از تاریخ تولد هر یک از همتیمیهایش برمیگردد. ثور علیرغم موفقیتهای بزرگش، باز هم با عدم اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکند و هرگز خود را به خصوص در مقایسه با پدرش، به اندازه کافی خوب نمیداند.
ثور در آخرین آثار خود در دنیای سینمایی مارول، یک خط داستانی متفاوت دارد و به آرامی به خودش باور پیدا میکند اما این اعتماد به نفس کمی از حد خود فراتر میرود. نابودی و نسلکشی آسگارد و ماجرای تانوس سرانجام به ثور فهماند که اعتماد به نفس بیش از اندازه وی، شخصیتش را نابود میکند و وی پس از آن، به فردی افسرده تبدیل شد.
۷. ناتاشا رومانوف – گذشته تاریک
ناتاشا رومانوف، بیوه سیاه، تا زمان مرگش در ورمیر در سال ۲۰۲۳، یکی از اعضای اصلی انتقامجویان محسوب میشد. با این حال، او در طول دوران حضورش در این تیم ابرقهرمانی، همیشه تحتالشعاع گذشته تاریک خود به عنوان یک قاتل در پروژه اتاق سرخ روسیه بود.
ناتاشا تمام زندگی خود را صرف جبران اعمال وحشتناک خود در زمان خدمت به ژنرال دریکوف کرد. او اغلب کارهای خود را به بهترین شکل ممکن و بر مبنای جبران جنایاتش انجام میداد و در نهایت نیز خود را به جای کلینت بارتون در ورمیر قربانی کرد.
۶. کلینت بارتون – غم و اندوه
کلینت بارتون به عنوان هاوکآی یکی از تزلزلناپذیرترین و مهمترین اعضای انتقامجویان بود. با این حال، او در نهایت نقطه ضعف خود را پس از کشته شدن همسر و فرزندانش در جریان بشکن تانوس بروز داد. کلینت بعد از این اتفاق، کاملا نشان داد که غم و اندوهش به راحتی میتواند موجب فروپاشی و شکست روحی و روانی وی شود.
کلینت که در غم خود غرق شده بود، نام رونین را برای خود انتخاب کرد و جنگی تک نفره با دنیای جنایتکاران به راه انداخت. او افراد بیشماری را در طول این نبردها به قتل رساند و به راحتی به اعمال وحشیانه و خونین خود ادامه داد تا این که در سریال «هاوکآی» متوجه شد که اقداماتش به عنوان رونین بسیار مخرب بودهاند.
۵. بروس بنر – هالک
دیگر وجهه شخصیتی دکتر بروس بنر، هالک، از نظر بسیاری از افراد قویترین انتقامجوی تیم محسوب میشود و یکی از عوامل موفقیت ابرقهرمانان در نبردهای متعدد آنان بوده است. با این حال، خود هالک بزرگترین نقطه ضعف بروس است.
بروس تمام دوران ابرقهرمانی خود را صرف درمان شخصیت هالک کرده و این موجود در سالهای گذشته اهمیت بسیاری برای انتقامجویان پیدا کرده است. او در نهایت شخصیت اصلی خود و هالک را با هم ترکیب کرد اما به هر حال، هالک شاید در یک رویداد دیگر مانند «هالک در جنگ جهانی»، موانعی برای بروس ایجاد کند.
۴. دکتر استرنج – اعتماد به نفس
دکتر استرنج استاد هنرهای عرفانی و یکی از نیروهای اصلی انتقامجویان در جنگ چندجهانی آینده است. دکتر استرنج به عنوان یک جراح سابق مغز و البته به عنوان فردی با اعتماد به نفس بیش از حد شناخته میشود.
وقایع «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» باعث شد که این ابرقهرمان عنواندار متوجه شود که تمام زندگی خود را با سوءظن نسبت به دیگران گذرانده و هرگز به کسی غیر از خودش اعتماد نکرده است. این نگرش رابطه او با کریستین را خراب کرده بود و حتی به نوعی تونی استارک را به کشتن داد، زیرا استرنج آنقدر به خودش اطمینان داشت که نمیتوانست اعتراف کند که شاید راه دیگری برای شکست دادن تانوس وجود داشته باشد.
۳. واندا ماکسیموف – خشم
واندا ماکسیموف یکی از افراد اصلی فاز ۴ بوده و قدرتش در بین سایر انتقامجویان بینظیر است. واندا به عنوان اسکارلت ویچ گستردگی و عظمت قدرت خود را ثابت کرده اما خشم و عصبانیت شدیدش در برخی از مواقع اعمال قهرمانانه او را تحتالشعاع قرار میدهند.
واندا مدتی پس از به دست آوردن دارکهولد متوجه شد که توسط این کتاب شیطانی فاسد شده است. این کتاب موجب بروز بیش از حد خشم او شد و احساساتش را به هم ریخت و در نتیجه، واندا به یکی از قدرتمندترین شروران دنیای سینمایی مارول تبدیل شد. او با استفاده از این خشم ناسالم، دنیای چندجهانی را ویران کرد و زمانی به خودش آمد که دیگر خیلی دیر شده بود.
۲. سم ویلسون – میراث استیو
سم ویلسون پس از بازنشستگی استیو راجرز، نقش کاپیتان آمریکا را بر عهده گرفت. بسیاری مشتاق هستند که سم را به عنوان رهبر جدید تیم و در حال غلبه بر دشمنان در «کاپیتان آمریکا: نظم نوین جهانی» ببینند اما در واقع، بزرگترین تهدیدی که او باید بر آن غلبه کند میراث خود استیو راجرز است.
سم خودش شخصا این عنوان را از طرف استیو پذیرفت اما این مسئولیت را پس از مدت کوتاهی رها کرد و خود را لایق این جایگاه نمیدانست. به هر حال، اکنون که او به عنوان کاپیتان آمریکای جدید معرفی شده باید با میراثی که استیو راجرز از خود به جای گذاشته، کنار بیاید و میراث خود را در این روند بسازد.
۱. مرد عنکبوتی – زندگی دوگانه
پیتر پارکر خیلی زود تبدیل به یکی از با ارزشترین قهرمانان دنیای سینمایی مارول یعنی مرد عنکبوتی شد. مرد عنکبوتی هنگام دفاع از مردم عادی در برابر تهدیدات مختلف دنیای روزمره، نقاط قوت زیادی دارد اما بزرگترین نقطه ضعف او داشتن یک زندگی دوگانه است.
هویت مخفی بخش عمدهای از شخصیت مرد عنکبوتی از زمان خلقت او بوده اما این ویژگی ریشه بسیاری از دردهای او محسوب میشود. کشمکش برای زندگی همزمان در نقش مرد عنکبوتی و پیتر پارکر باعث شد که او در فیلم «راهی به خانه نیست» یک اقدام عجولانه در کنار دکتر استرنج انجام دهد که تقریبا موجب از بین رفتن دنیای او شد. اکنون که پیتر پارکر از حافظه کل بشریت پاک شده به نظر میرسد که مرد عنکبوتی میتواند بدون زندگی دوگانه و بدون این که تحت فشار باشد به اعمال قهرمانانه خود ادامه دهد.
منبع: screenrant
با مورد ۹ مخالفم چون آخر فیلم هم مشخص شد حق با کی بود تونی استارک میخواست ابرقهرمانا رو کاملا به سلطه دولت دربیاره
کاملا درست بود ،اما چیزی که اشتباه بود التران بود ،چون التران رو تونی استارک نساخت و ساخته دست تانوس بود ،و یکی از اصلی ترین مهره انتقام جویان تونی استارک بود که بعد از کشته شدنش حتی بدون تهدید جدی برای دنیای مارول، انتقام جویان از هم پاچیدن ،اگه در آینده برای دنیای مارول تهدیدی مثله تانوس صورت بگیره ،انتقام جویان فاز جدید به نظر نمیرسه که مثله تونی استارک براش هرگونه آمادگی داشته باشن .
جای لوکی خالیه.