ماتریکس؛ همهی اتفاقاتی که قبل از فیلم اول رخ داد
ماتریکس، یکی از خارقالعادهترین و ماندگارترین آثار تاریخ سینما که در ابتدای قرن بیستویک همه را دلباختهی فضای عجیب و آخرالزمانی خودش کرد و بحثهای فراوانی پیرامون داستان و اتفاقاتش شکل گرفت. فرانچایز بینظیر واچوفسکیها، سال ۱۹۹۹ شروع میشود و در یک سهگانهی کامل امتداد مییابد، اما داستان واقعی این فیلم ماندگار خیلی زودتر و سالها قبل اط اکران مجموعهی اصلی شروع میشود. در این مطلب قصد داریم تمام ماجراهایی که قبل از فیلم اول اتفاق افتاده است را برایتان بازگو کنیم.
قبل از آنکه جامعه به آن کابوس دیستوپیایی که در سهگانهی ماتریکس دیدیم دچار شود اتفاقات زیادی افتاده بود. از جنگ ماشین ماتریکس تا خلق اولین ماتریکس مسیر زیادی پیموده شد تا به داستان اصلی برسیم. ماتریکس در سال ۱۹۹۹ به وجود آورندهی یک هیجان و احساس فرهنگی آنی بود که مفاهیم عمیق و افسانهی آن از مرزهای سینما عبور و بهطور کلی به آگاهی جریان اصلی نفوذ کرد.
نئو، با بازی کیانو ریوز متوجه میشود که دنیای اطراف او (چیزی که بهطور مبهم شبیه به واقعیت قبل از هزارهی ماست) ساختگی است. همانطور که مورفیوس توضیح میدهد، نژادی از ماشینهای دارای ادراک مدتها پیش بر زمین و زمینیان غلبه کردند، بشریت را تحت سلطهی خود گرفته و بقیه را داخل یک موجود شبیهسازی شده حبس کردند و انرژی درون بدن آنها را مانند باتری به کار گرفتند. مورفیوس و مردمش برای رهایی و نجات بشریت از بردگی تلاش کردند و در جنگ علیه ماشینها پیروز شدند.
از آنجایی که داستان ماتریکس مدتها پس از سقوط انسان آغاز میشود، ماتریکس واچوفسکیها صرفاً نوک یک کوه یخ بزرگتر پسا آخرالزمانی را نشان میدهد.
آمدن نئو، نبرد او علیه اسمیت و صلح در زیون، آخرین فصل یک حماسهی علمی – تخیلی قهرمانانه است که اتفاقات قبلی آن در جای دیگری گفته شده است. در مجموعه فیلمهای ماتریکس، شرحها و نمایشهای فراوانی وجود دارد اما با تمام اینها مورفئوس و معمار موفق نمیشوند تمام تاریخ را پوشش دهند. بسیاری از افسانهها و اتفاقاتی که قبل از فیلم اول اتفاق میافتد در اسپینآف «آنیماتریکس» با جزئیات و به تفصیل آمده است. حالا که فیلم «رستاخیزهای ماتریکس» اکران شده و در دسترس همگان است زمان بهتری برای نگاه کردن به آنچه قبل از فیلم موفق سال ۱۹۹۹ رخ داده است، وجود ندارد. از رنسانس دوم و جنگ ماشین ماتریکس گرفته تا عملیات طوفان تاریک و ماشینهایی که بشریت را در ماتریکس دفن میکنند. با این مقاله همراه باشید تا با تاریخ جهان قبل از فیلم اول آشنا شوید.
رنسانس دوم
آغاز جدول زمانی ماتریکس مسلماً زمانی است که بشر برای اولین بار ماشینهایی را طراحی کرده که دارای هوش مصنوعی هستند، در نتیجه خود را در لغزندهترین شیب داستانهای علمی تخیلی قرار میدهند. اگرچه «ماتریکس» نحوهی ایجاد برنامهها را فاش نمیکند، اما «انیماتریکس» نشان میدهد که روباتها در سراسر زمین به عنوان منبع اصلی نیروی کار تا اواسط قرن بیستویکم رایج بودند.
معرفی این رباتهای دارای هوش مصنوعی منجر به پدید آمدن دورهای شد که (از قضا، با توجه به آنچه در پیش بود) به عنوان رنسانس دوم شناخته شد. انسانها حسابی از مزایای داشتن خدمتکار و نیروی کاری که نیازی به دستمزد برای گذران زندگی نداشت و از مرخصی و استراحت قهوه نیز بینیاز بود لذت میبردند و ماشینها نیز با کمال میل تمام وظایف برنامهریزی شدهشان را بیکموکاست انجام میدادند. اوضاع نمیتوانست بهتر از این پیش برود، تا اینکه یک ربات برای گرفتن حق خودش از دستورات سرپیچی نمود و شروع به ساخت «جنگ ماشین ماتریکس» کرد.
B1-66ER
مسلما یکی از اصلیترین رویدادهایی که در سهگانهی ماتریکس به آن اشارهای نشده بود، مورد عجیب B1-66ER است. صاحب ثروتمند این ربات با نام «کنجکاو» میخواست او را از خدمت خارج کند و با این کار عملا به زندگی او پایان دهد. ربات که مانند یک انسان عادی احساس خطر کرده بود در آزمایش صلاحیت درک عاطفی در دفاع از خود عمل کرد و به طرز وحشیانهای ارباب خود، یک کارمند و چندین سگ را – همانطور که در «انیماتریکس» نشان داده میشود – کشت. در واقع او آنها را کشت تا زندگی خودش را نجات دهد.
اگرچه بسیاری بر این باور بودند که این دستگاه سرکش باید به دلیل اعمالی که مرتکب شده از بین برود اما عدهای دیگر به دلیل اینکه ربات دارای احساس و قدرت درک است از او دفاع کردند. نهایتا اما «کنجکاو» دستگیر و مانند یک انسان برای محاکمه به دادگاه برده شد. اگرچه B1-66ER سعی کرد رفتارش را در قالب «دفاع از خود» توجیه کند اما قاضی نپذیرفت و او را گناهکار اعلام کرد. طی این اتفاقات نه تنها B1-66ER محکوم به از کار افتادن شد، بلکه کل نژاد ربات برای حیات بسیار خطرناک تلقی گشت و قاضی دستور داد خط تولید این نوع ربات به صورت کامل تعطیل شود.
مرگ B1-66ER، ناگزیر جرقهی جنبشی بود که در میان رباتها به وجود آمد. این اتفاق باعث بلند شدن صدای اعتراض همهی رباتها شد؛ رباتهایی که در ادامه به استفاده از سلاحهای گرم روی آورده و به تدریج از بردگی انسانها خارج شدند.
البته یکی از اصلیترین دلایلی که باعث روی آوردن رباتها به استفاده از سلاح گرم شد این بود که نیروهای پلیس زمین و ارتش موظف شدند تا حد امکان واحدهای رباتی را از بین ببرند. آن هم در شرایطی که ماشینها فقط به حق زندگی خود اعتراض میکردند و چیزی بیشتر از وضعیتی که سازندگان گوشتیشان از آن برخوردار بودند نمیخواستند.
۰۱ ساخته میشود
با افزایش تعداد رباتهایی که خواهان احترام به حقوق خود بودند، دولتهای تمامی کشورها مجبور شدند روند نابودسازی رباتها را آغاز کنند. سرکوب ماشینها توسط انسان باعث شد تعداد رباتها کاهش یابد اما از آنجایی که روش بازسازی آنها بسیار کارآمدتر از روش ماست، پاکسازی کامل آنها غیرممکن بود و جنگ ماشین ماتریکس را سختتر کرد.
با رخ دادن این اتفاق، رباتها تصمیم گرفتند از مناطقی که انسانها زندگی میکنند فاصله گرفته و نقطهای جدید را به عنوان محل زندگی خود انتخاب کنند. آنها به منطقهی بینالنهرین در خاورمیانه عقبنشینی کردند و شهری کاملا جدید به نام ۰۱ که به «شهر ماشین» نیز شناخته میشد را تاسیس کردند. این شهر به عنوان مرکز عملیات رباتها تا دوران سهگانهی ماتریکس عمل میکرد. با رخ دادن این اتفاق و جدایی انسانها و رباتها از یکدیگر، صلح برقرار شد.
ماشینها با هوش بالایی که داشتند، پس از بهبودی خودشان را ارتقا دادند و با سرعت سرسامآوری مشغول توسعهی فناوریهای جدید شدند. آنها با تلاش مثال زدنی توانستند به سرعت خود را به یک اقتصاد قدرتمند تبدیل کرده و به شریکی برای انسانها تبدیل شوند. محصولاتشان را با قیمتی ارزان به انسانها میفروختند و به واسطهی این دادوستد یک پل تعاونی میانشان ایجاد شد. رباتها همزمان با پیشرفت اقتصادی، از سازمان ملل متحد درخواست کردند به عنوان یک کشور مستقل شناخته شده و مانند انسانها از حقوق برابر و مشخصی برخوردار شوند.
با تبدیل شدن ۰۱ به یک نیروگاه اقتصادی، قدرتهای سازمان ملل متضرر شدند و روابط بار دیگر به سردی گرایید. انسانها که نمیتوانستند همزیستی با رباتها را بپذیرند، حملهای هستهای را به ۰۱ ترتیب دادند تا شهر را با خاک یکسان کنند و یکبار برای همیشه از شر رباتهای هوشمند خلاص شوند. واقعهای که به همهی احتمالات صلح پایان داد و جنگ ماشین ماتریکس را آغاز کزد.
خشم علیه ماشینها و عملیات طوفان تاریک
اگرچه بمبهای هستهای خرابیهای زیادی را به بار آورده و صدمات زیادی را به رباتها تحمیل کردند اما همهی باز هم همهی آنها نابود نشدند. بدین ترتیب، جنگ میان انسانها و رباتها آغاز شد. انسانها در ابتدا نسبت به دشمن فلزی خود برتری داشتند اما به مرور زمان ورق برگشت و جنگ کاملا یکطرفه شد. نه تنها نیروهای ماشینی بینهایت کارآمدتر بودند، بلکه اقتصاد بشری عمیقا به فناوریهای وارداتی از ۰۱ وابسته و متکی شده بود که انسانها را در یک موضع ضعف شدید قرار میداد. رباتها توانستند بیشتر اروپا، آسیا و آفریقا را تصرف کنند.
انسانها که در آستانهی شکست و انقراض قرار داشتند، به سراغ آخرین گزینهی روی میز رفتند، «عملیات طوفان تاریک». عملیاتی که با پوشاندن جو سیاره با لایهای نفوذناپذیر باعث تاریکی دائم زمین میشد و دسترسی ماشینها به انرژی خورشیدی که منبع تغذیهشان بود را قطع میکرد.
طوفان تاریک ایدهای نوآورانه بود که از ناامیدی به وجود آمد و عملیاتی شد. اما خب، دیگر کشتن این ماشینهای در حال توسعه بسیار سختتر از چیزی بود که به نظر میآمد.
همانطور که گفتیم اگرچه رباتها بسیار پیشرفته بودند اما برای زنده ماندن به نور خورشید نیاز داشتند. انسانها هم سعی کردند با استفاده از ابرهای مصنوعی جلوی نور خورشید را گرفته و نابودی دشمنشان را رقم بزنند. این اتفاق گیاهان و حیوانات را منقرض کرد اما نتوانست باعث محو شدن رباتها از روی زمین شود. اگرچه قطع کردن دست ماشینها از منبع برق اصلیشان یعنی خورشید راهحلی قطعی به نظر میآمد اما اینطور نبود و اینکار موجب شد رباتها مجبور به جستوجو برای منابع انرژی جدید و جایگزین شوند که بشریت را به سرنوشتی جهنمی محکوم کرد. تاریک شدن سطح زمین تنها رباتها را مجبور کرد تولید مدلهای قدیمی که به انسانها شباهت داشتند را متوقف کرده و مدلهای جدیدی را روی خط تولید ببرند که به ماهی مرکب شبیه هستند. همان نمونههایی که در سری فیلمهای ماتریکس میبینیم.
پیروزی و شکستهای اولیهی ماتریکس
اگرچه عملیات طوفان تاریک تلاشهای نظامی ماشینها را بهطور موقت موقت تضعیف کرد اما رباتها با آزاد کردن واحدهای حشرهنما که در سراسر سهگانهی ماتریکس شاهد آنها هستیم به سرعت جریان جنگ ماشینها را تغییر دادند. طی این برتری رهبران کشورها در سال ۲۱۹۹ میلادی تصمیم گرفتند نمایندهی رباتها را به ملاقات پذیرفته و سعی کنند با او به توافق برسند. نمایندهی رباتها اعلام کرد تنها راه زنده ماندن انسانها، تسلیم شدن و اهدای بدنشان به ارباب رباتی است. او سپس بمبی هستهای را منفجر کرد. پیروزی ماشینها با این حمله به مقر سازمان ملل متحد تثبیت شد و آنها رهبری انسانها بر زمین را درهم شکستند و آن را رسما با روح سرد و فلزیشان که خود بشر متکبر به وجود آورده بود جایگزین کردند. این انفجار باعث شد رهبران کشورها، بخشهای زیادی از شهر نیویورک و همچنین نمایندهی رباتها از بین بروند.
پس از اینکه ابرها خورشید را پوشاندند، رباتها تصمیم گرفتند توسعهی منبع انرژی جدیدی را آغاز کنند. با تسلیم شدن انسانها، فرصت طلایی فرا رسید. آنها موفق شدند از الکتریسیتهی موجود در بدن انسانها یا همان بیوالکتریسیته به عنوان منبع انرژی استفاده کنند. به همین منظور، آسمانخراشهایی را بنا کردند تا انسانها را در آنها قرار دهند. آنها همچنین متوجه شدند از قابلیتهای ذهنی نسل بشر میتوانند برای افزایش قدرت پردازشی شبکههای خود بهره ببرند.
اما رباتها در این فاز که بتا نام داشت با یک مشکل جدی روبرو شدند: فعال نگه داشتن تمامی بخشهای ذهن انسان وقتی که در حالت بیهوشی به سر میبرد امکانپذیر نبود. آنها برای رفع این مشکل، نرم افزاری را تحت عنوان معمار (The Architect) طراحی کردند که هدفش، ساخت نوعی زندگی مجازی بود تا ذهن انسانها را فعال نگه دارد. او نسخهی یک ماتریکس را ساخت که بهشتی واقعی به شمار میرفت. جهانی بینقص که در آن غم، درد و ناراحتی معنایی ندارد. معمار همچنین ناظرانی را به اسم مامور اسمیت ساخت تا روی عملکرد برنامه نظارت داشته باشند. ذهن انسان که بسیار دقیق بود، نسخهی یک ماتریکس را قبول نکرد و اصطلاحا آن را پس زد.
مامور اسمیت فکر میکرد ذهن انسانها بدون مفهوم غم و زجر قادر به ادامهی حیات خود نیست. معمار با در نظر گرفتن توصیههای اسمیت، یک جهنم واقعی را شبیهسازی کرد که شیاطین و هیولاها در همه جای آن حضور داشتند. ذهن انسانها این بار هم نتوانست ارتباط برقرار کند.
اوراکل
معمار نمیتوانست راه حلی پیدا کند. از همین رو، نرم افزار جدیدی به نام اوراکل ساخته شد تا بتواند نحوهی عملکرد روان (ذهن، خودآگاه و ناخودآگاه) انسانها را یاد گرفته و شناسایی کند. او پس از مدتها بررسی گفت که دلیل نپذیرفتن نسخههای اول و دوم ماتریکس توسط ذهن انسانها به خاطر بینقصی یا عذابآور بودنشان نبود، بلکه عدم داشتن ویژگی اختیار بود که مانع پذیرش ماتریکس از طرف انسانها میشد . به بیان دیگر، ذهن انسانها در دنیای مجازیشان حق انتخاب نداشت.
معمار با کمک اوراکل نسخهی جدید ماتریکس را ساخت که اوج تمدن بشریت در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم را شبیهسازی میکرد. برنامهای که ذهن انسان را فریب میداد تا فکر کند در حال تجربهی زندگی واقعی بوده و از قدرت تصمیمگیری و آزادی اراده برخوردار است. در همین بین، مروونژی که بازماندهای از نسخههای قدیمی ماتریکس بود تصمیم گرفت خانهی امنی برای نرمافزارهای قدیمی باشد که نمیخواستند از بین بروند. طبق گمانهزنیها، دوقلوهایی که در قسمت دوم حضور دارند و دیگر افرادی که برای مروونژی کار میکنند در واقع هیولاها و شیاطینی هستند که از نسخهی دوم باقی ماندهاند. سراف هم یکی از بازماندگان نسخهی اول ماتریکس است. جالب است نه؟!
اضافه شدن منجی
با وجود آپدیتهایی که معمار به کمک اوراکل روی ماتریکس اعمال کرد، این برنامه همچنان ضعفهایی داشت. باگهای کوچک گاه و بیگاه ظاهر میشدند و به مرور زمان مشکلات بزرگتری را به وجود میآوردند. به عبارت دیگر، ذهن برخی انسانها متوجه حقیقت شد و دریافتند که در یک توهم زندگی میکنند. اوراکل و معمار میدانستند در صورتی که تعداد این افراد زیاد شود، اتفاقات ناگواری رخ خواهد داد. از همین رو، مفهومی تحت عنوان «منجی» به ماتریکس شناسانده شد. سیستم به صورت تصادفی قدرتهای فراطبیعی را به یکی از انسانها داد تا از دیدگاه افرادی که ذهنشان حقیقت را فهمیده به منجی شباهت داشته باشد. با رخ دادن این اتفاق، آنها به دنبالهروهای او تبدیل میشدند. منجی طی رشته اتفاقاتی نهایتا به ملاقات با معمار میرود. به لطف این اتفاق، تمامی ناهنجاریها (انسانهای فراری) شناسایی و کل ماتریکس برای آغاز چرخهی جدید دوباره تنظیم میشد.
اتفاقاتی که واچوفسکیها در فیلمها نمایش میدهند، به ششمین چرخهی ماتریکس مربوط میشود.
انیمیشن انیماتریکس
همانطور که در مقدمهی مطلب اشاره کردیم تمام این اتفاقات را میتوانید در انیمیشنی به نام «انیماتریکس» با جزئیات ببینید. یک انیمیشن چند قسمتی آمریکایی – ژاپنی محصول سال ۲۰۰۳ که مستقیما برای شبکهی نمایش خانگی منتشر شد. این انیمیشن بر پایهی سهگانهی ماتریکس و به تهیهکنندگی برادران واچوفسکی ساخته شده است. «انیماتریکس» متشکل از ۹ بخش است که به صورت داستانهایی در قالب قسمتهای ۴ الی ۸ دقیقه پاسخهایی تکمیلی برای فیلم ماتریکس ارائه میدهند و مکملی برای این مجموعه است. برای مثال شما در قسمت ۲ و ۳ (رنسانس اول و دوم) به موضوع چگونگی شکلگیری ماتریکس و پیداش رباتها پی میبرید و در قسمتهای دیگر پاسخ موضوعاتی همچون ساخت شهر ۰۱ را دریافت میکنید.
منبع:screenrant