هوش مصنوعی چقدر ما را به دنیای ماتریکس نزدیک کرده است؟
در سال ۱۹۹۹، واچوفسکیها اولین فیلم از سهگانه علمیتخیلی حماسی را منتشر کردند که دنیای ما، البته اگر واقعاً دنیای ما باشد، بعد از آن هرگز مثل قبل نشد: «ماتریکس». این فیلم در آن سال خیلی از بحثهایی را که امروزه پیرامون نقش هوش مصنوعی در جامعه، پیشرفت عظیم واقعیت مجازی و تهدید بالقوه روباتهای خودمختار در حال گسترش است، پیشبینی کرده بود.
حالا، با بازگشت نئو (و ترینیتی) در رستاخیزهای ماتریکس، بهترین زمان است تا دربارهی این سوال مهم صحبت کنیم: آیا تسلط ماشینهای فوقهوشمند بر جامعه بشری نزدیک است؟
شاید هنوز نه، اما دلایل متعددی برای نگرانی دربارهی سلطهی هوش مصنوعی وجود دارد. فیلیپ بری، استاد فلسفه و اخلاق فناوری و رئیس تیم هوش مصنوعی و روباتیک پروژه SIENNA، معتقد است که احتمالاً ما جای درستی دنبال خطر نمیگردیم.
بری میگوید: «نگرانی از این که سیستمهای هوش مصنوعی خود را برتر از انسان بدانند و از این مطلب بهعنوان بهانهای برای کنترل و سلطه بر نژاد بشر استفاده کنند، مخصوص سینما و ادبیات علمیتخیلی است. در واقعیت خطر تسلط ماشینها ارتباطی به میزان هوشمندی آنها ندارد.»
بله! ترسناک است… اما اوضاع آنقدرها هم بد نیست. پس بنشینید خود را به این دنیا شبیهسازیشده بسپارید تا سه سوال بزرگ علمی طرحشده در سهگانه اصلی ماتریکس را تحلیل کنیم:
۳. چه چیزی عملکرد مغز انسان را منحصربهفرد میکند و آیا ربات ها قادر به انجام آن هستند؟
در سهگانه ماتریکس، ماشینها از لحاظ ظاهری شبیه به انسانها هستند و مانند آنها صحبت و رفتار میکنند. تنها تفاوت آنها با انسانها، آهنگ رباتیکی صدا و واکنشهای فوقسریعشان است. اما این میزان شباهت بین ربات و انسان با فناوریهای دنیای واقعی فاصله دارد.
آلیسون موتری، پروفسور پزشکی سلولیمولکولی دانشگاه کالیفرنیا سندیگو، معتقد است با الگوریتمهای فعلی، هوش مصنوعی هرگز نخواهد توانست عملکرد منحصربهفرد مغز انسان را تقلید کند. موتری که مطالعاتش در حوزهی پیچیدگیهای مغز انسان است توضیح میدهد که هوش مصنوعی در شناسایی چیزها بر اساس آموزش قبلی «حتی بهتر از انسانها» است. اگر بتوانید الگوریتمی را به هوش مصنوعی آموزش دهید تا به خوبی چهرهها را تشخیص دهد، هوش مصنوعی در انجام این الگوریتم عملکرد بسیار خوبی خواهد داشت (اگرچه همین فناوری تشخیص چهره هوش مصنوعی نیز میتواند سوگیریهای خطرناکی داشته باشد.) اما چالش اصلی که مانع از نزدیکی عملکرد هوش مصنوعی به انسان میشود این است که آنها نمیتوانند به طور مداوم یاد بگیرند و خود را با موقعیتهایی که برایشان آموزش ندیدهاند تطبیق دهند.»
آلن تورینگ، ریاضیدان بریتانیایی، تست تورینگ را برای به چالش کشیدن رباتها اختراع کرد. در جریان تست، ربات باید طرف دیگر مکالمه (که بصورت نوشتاری انجام میشد) را متقاعد میکرد که انسان است. درحالی که برخی از رباتهای گفتگوی مدرن را میتوان شاهدی بر پیشرفت رباتهای این حوزه در نظر گرفت، اما اکثر دانشمندان علوم اعصاب هنوز در اینباره متقاعد نشدهاند.
موتری در این مورد میگوید: «هوش مصنوعی ممکن است بتواند شما را در مکالمهای ساده بر اساس مجموعهای داده یا فرمول فریب دهد، اما اگر مکالمه را کمی پیچیدهتر پیش ببرید، متوجه خواهید شد که طرف دیگر مکالمه انسان نیست.»
۲. آیا میتوان با استفاده از ماشینها دادهها را در مغز خود بارگیری کنیم؟
در یکی از جالبترین صحنههای ماتریکس، نئو به دستگاهی متصل میشود که کاملا شبیه به رابط مغز و ماشین در دنیای واقعی است، دستگاهی که ذهن انسان را با استفاده از ایمپلنتها و تکانههای الکتریکی به ماشین متصل میکند.
میگل نیکوللیس که از دانشمندان پیشگام در زمینهی رابطهای مغز و ماشین و استاد بازنشسته دانشگاه دوک است، اولین مقاله خود در مورد رابطهای مغز و ماشین را در سال ۱۹۹۹ به انتشار رساند. دقیقا همان سالی که اولین فیلم ماتریکس روی پرده رفت.
طبیعتاً فیلم تأثیر زیادی در این حوزه به جای گذاشت. نیکوللیس می گوید: «فکر میکنم واقعاً ماتریکس یکی از بهترین فیلمهای علمیتخیلی بود که دیدم. البته نه به این معنی که از نظر علمی واقعبینانه است. مغز انسان از طریق تداعی یاد میگیرد. در نتیجه، تا انجام و تمرین در کار نباشد، نمیتوان با بارگذای اطلاعات چیزی به ذهن آموخت. چیزی که قطعیست این است که شما نمیتوانید مستقیماً محتوا را از مغز دانلود یا در آن آپلود کنید.»
۱. آیا هوش مصنوعی در آینده بشریت را تحت سلطه خود در خواهد آورد؟
«ماتریکس رویاییست که توسط هوش مصنوعی ساخته شده تا ما را تحت کنترل خود نگه دارد.» این همان جملهی معروفیست که مورفیوس به نئو میگوید و ذهن نئو و مخاطبان را در سراسر جهان همزمان منفجر میکند.
ماتریکس درواقع انعکاس همان ترسیست که نویسندگان داستانهای علمیتخیلی از زمان آرتور سی. کلارک و از ابتدای شکلگیری هوش مصنوعی منادی آن بودهاند: تحت سلطه قرار گرفتن انسان توسط مخلوق خود.
انسانها مدتهاست این نگرانی را دارند که آیا رباتها واقعا میتوانند به همان آگاهی منحصربهفرد انسان از وجود خود دست یابند؟ این اولین گام برای سلطهی روباتها در فیلم ماتریکس بود و با توجه به پیچیدهتر شدن الگوریتمهای هوش مصنوعی در سالهای اخیر، این موضوع تبدیل به دغدغهای شده است که احتمال دارد هرلحظه به وقوع بپیوندد.
با وجود این که تعداد زیاد دیگری از نویسندگان و فیلمسازان علمیتخیلی هم مانند واچوفسکیها نگران تسلط روباتها هستند، متخصصان اخلاق هوش مصنوعی عقیدهی دیگری دارند و معتقدند میتوانیم آرام باشیم.
زیرا اگر هم رباتها بتوانند به این درجه برسند، تا آن زمان هنوز خیلی مانده است.
بری در اینباره میگوید: «برای آینده قابل پیشبینی، مثلاً ۲۰ تا ۵۰ سال آینده، اخلاقدانان هوش مصنوعی خیلی نگران این نیستند که ماشینها هوشیارتر یا باهوشتر از انسان شوند.»
اما برای اینکه نگران ماشینها باشید، نیازی به رباتهای فوقهوشمند ندارید. بری میگوید حتی امروز هم سه دلیل برای نگرانی در مورد کنترل هوش مصنوعی وجود دارد:
- ماشینهایی با هوش کم یا متوسط که میتوانند بر خلاف دستورات انسان عمل و آزادی آنها را محدود کنند. مثل خودروی خودرانی که از دستورات شما برای گردش به راست سرپیچی میکند.
- هوش مصنوعی فعلی که میتواند اهداف خود را به گونهای تدوین کند که انسانها بهدرستی قادر به درکش نباشد و کنترل را از انسانها سلب کرده.
- با استقلال هرچه بیشتر هوش مصنوعی، ما هرروز بیشتر در معرض خطر تصمیمگیری هوش مصنوعی در مقابل تصمیمگیری انسان هستیم، که نتیجهی آن جامعهایست که در آن بیشتر تصمیمها و اقدامات توسط ماشینها کنترل میشوند نه انسانها.
هوتن جبلی، استادیار مهندسی معماری در دانشگاه ایالتی پن که تحقیقاتش بر بهبود ارتباط بین رباتها و انسانها در کارگاههای ساختوساز متمرکز است، میگوید: «اکثر رباتها سناریوهای از پیش تعریفشدهای دارند که عملکرد آنها را محدود به وظایف خاصی میکند تا به انسان کمک کنند. اما اگر رباتها به نقطهای برسند که بتوانند برای خود سناریوی جدید تعریف کنند و اقدامی جدید بدون دخالت انسان انجام دهند، ممکن است خطرات احتمالی ایجاد کند.»
درست است که نیکوللیس احتمال حضور روباتهایی که از رابطهای مغز و ماشین برای کنترل انسانها استفاده میکنند، مشابه سیستم نیروگاههای انسانی The Matrix، بسیار کم میداند، اما خود او در ادامه فرضیهای حتی ترسناکتر را مطرح میکند: ماشینها قبلاً تسلط یافتهاند، ما هنوز متوجه آن نشدهایم.
جامعه مدرن امروزه به الگوریتمهایی وابسته است که بر همه جنبههای زندگی ما تسلط دارند: محصولاتی که میخریم، دوستانی که با آنها صحبت میکنیم، کسانی که با آنها قرار ملاقات میگذاریم. ماشینها حتی بر اقتصاد مبتنی بر بورس ما تسلط دارند.
نیکوللیس صراحتا معتقد است: «الگوریتمها همین حالا هم بهطور غیرمستقیم به ما آسیب میرسانند. آنها هستند که رفتار انسان را شکل میدهند.»
منبع: INVERS
رباتها رو جمع کنیم دیگه تا بدبخت نشدیم بسته🥲