چرا رستاخیزها بیش از انقلابها به ماتریکس لطمه میزند؟
«رستاخیزهای ماتریکس» ممکن است به عنوان بازگشتی احساسی به فیلم اصلی «ماتریکس» در نظر گرفته شود، اما میتوان گفت که بسیار بیشتر از «انقلابهای ماتریکس» به این فرنچایز آسیب رسانده است. در «رستاخیزهای ماتریکس» که اولین بار در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱ اکران شد، ما شاهد بازگشت کارگردان، لانا واچوفسکی بودیم.
در واقع این کارگردان، حدود ۱۸ سال پس از فیلم «انقلابهای ماتریکس» که قرار بود آخرین فیلم از سری فیلمهای «ماتریکس» باشد دوباره به فرنچایز استثنایی خود بازگشت. با توجه به این که تقریبا چیزی در حدود دو دهه در بین این فیلمها فاصله افتاده، میتوان گفت که «رستاخیزهای ماتریکس» دنباله مستقیمی برای فیلم «انقلابها» بود و لذا ما مجددا شاهد حضور نئو (کیانو ریوز) و ترینیتی (کری-آن ماس) در این نسخه به روز شده از فیلم علمی-تخیلی و کلاسیک «ماتریکس» بودیم. با این حال، در حالی که «انقلابها» یک فاجعه تمام عیار بود، میتوان گفت که «رستاخیزهای ماتریکس» تاثیر بسیار بدتری بر این فرنچایز داشته است.
- نقدها و امتیازهای فیلم رستاخیزهای ماتریکس؛ بازگشت اجباری به جهان صفر و یک
- هوش مصنوعی چقدر ما را به دنیای ماتریکس نزدیک کرده است؟
- رستاخیزهای ماتریکس؛ ۸ شخصیت اصلی که در فیلم جدید نیستند (و دلیل غیبت آنها)
در حالی که کمپانی برادران وارنر در طول این سالها، مدام برساخت چهارمین دنباله از فیلم «ماتریکس» تاکید داشت، خواهران واچوفسکی همواره این درخواست استودیوی تولید فیلم را رد میکردند زیرا ازنظر آنها داستان ماتریکس در سال ۲۰۰۳ تکمیل شده بود. البته واچوفسکیها در سال ۲۰۱۹، اندکی تصمیمشان را عوض کردند و لانا واچوفسکی صراحتا بیان داشت که میخواهد با شخصیتهای اصلی ماتریکس به خصوص نئو و ترینیتی که به بخشی جداییناپذیری از زندگی او تبدیل شده بودند، ارتباط برقرار کند. در نتیجه، در ۲۰ آگوست ۲۰۱۹ آغاز ساخت این فیلم به طور رسمی توسط برادران وارنر تایید شد و لیلی واچوفسکی بیان داشت که کار کارگردانی این فیلم را به خواهرش واگذار خواهد کرد و از این کار کناره گرفت.
در حالی که داستان فیلم «رستاخیزهای ماتریکس» به نحو غیرقابل انکاری قابل درک است، اما میتوان گفت، ضربهای که این دنباله به فرنچایز ماتریکس زده بسیار سهمگینتر از دنباله قبلی بوده است. این فیلم نه تنها در گیشه افتضاح عمل کرد، بلکه از وجود فیلمنامهای گیجکننده و مبهم نیز بهره میبرد و منتقدان نیز چندان از آن استقبال نکردند. بنابراین اگر بخواهیم میزان فروش این دو فیلم، فیلمنامه و اجراها را با هم مقایسه کنیم میتوانیم بگوییم که «رستاخیزها» بسیار بدتر از «انقلابها» عمل کرده است.
چرا انقلابهای ماتریکس در سال ۲۰۰۳ با استقبال ضعیفی مواجه شد؟
فیلم «ماتریکس» که اولین بار در سال ۱۹۹۹ به کارگردانی واچوفسکیها تولید شد توانست یکتنه، پارامترهای سینمای علمی تخیلی هالیوود را جابهجا کند. پسازآن دنباله این فیلم در قالب «بارگذاری مجدد ماتریکس» ساخته شد که دنبالهای قابلقبول بود و توانست مخاطبین زیادی را به سمت خود جذب نماید. با این حال، علیرغم اینکه این کمپانی کمپین تبلیغاتی بزرگی را پیش از اکران «انقلابها» به راه انداخته بود و این فیلم در ۵ نوامبر ۲۰۰۳ در بیش از ۱۰۸ منطقه اکران شد، باز هم نتوانست به محبوبیت قابلتوجهی دست پیدا کند و میتوان گفت که یک شکست فضاحتبار را برای این کمپانی رقم زد.
دنباله «انقلابهای ماتریکس»، انتقادات فراوانی را در برداشت. بسیاری از منتقدان بیان نمودند که در این دنباله نباید همه کارها به جلوههای ویژه محول میشد، چراکه این امر سبب شد جنبههای تلخ و اجتماعی پیچیدهای که توسط ماتریکس اول ساخته و پرداخته شده بود از دست برود. برخی دیگر از منتقدین احساس میکردند که علیرغم پایان یافتن داستان شخصیتهای اصلی، «انقلابهای ماتریکس» همچنان بیپایان مانده و با پایان مبهم خود نتوانسته بینندگان را آن طور که باید قانع نماید. با این حال، انتقادات منتقدان از «انقلابهای ماتریکس» نتوانست موفقیت فیلم در گیشه را کاهش دهد و این دنباله توانست به فروش حیرتانگیز ۴۲۷.۳ میلیون دلار در سرتاسر جهان دست یابد. این فروش غیرمنتظره و خیرهکننده سبب شد تا کمپانی برادران وارنر مدام اصرار داشته باشد تا دنباله دیگری از این فرنچایز ساخته شود. هرچند آنها نتوانستند تا سال ۲۰۲۱ حرف خود را به کرسی بنشانند اما متاسفانه در نهایت اصرارهایشان نتیجه عکس داد.
و اما واکنش مخاطبین نسبت به رستاخیزهای ماتریکس چگونه بوده است؟
تا به امروز، «رستاخیزهای ماتریکس»، واکنشهای ضدونقیضی را از جانب منتقدان و مخاطبان دریافت کرده است. بسیاری از آنها از رعایت اصول «ماتریکس» در «رستاخیزها» تقدیر نمودهاند و چهارمین فیلم ماتریکس واچوفسکی را نقطه عطفی در فرنچایزی که او و خواهرش ساخته بودند میدانند. به علاوه این دنباله به خاطر دیدگاه تندوتیز خود در مورد فناوری و فرهنگ معاصر مورد ستایش قرارگرفته است. با این حال، عده زیادی نیز از دنباله «رستاخیز ماتریکس» ناراضی بودند و تمامی جوانب آن بالاخص داستان آن را که به نحو مبهمی به روایت دنیای ماتریکس میپردازد زیر سوال بردهاند.
آخرین «ماتریکس» واچوفسکی نتوانست مخاطبان را قانع کند که چرا تعریف فیلم از «فرد برگزیده» تغییر کرده است و چرا «رستاخیزها» در تلاش است تا مجموعهای از ایدههای خود را در قالب یک روایت منسجم ۱۴۸ دقیقهای به بیننده بقبولاند. به بیان ساده، میتوان «رستاخیزها» را مجموعهای از ایدههای هوشمندانه مبتنی بر ماتریکس دانست که نتوانست نقطه اختتام مناسبی برای رمز و رازهای دنیای ماتریکس باشد. به علاوه قرار بود دنباله «رستاخیزهای ماتریکس» به بمب باکس آفیس مشهور شود و با فروش بینظیرش گیشه را از آن خود کند. اما فیلم واچوفسکی حتی نتوانست بودجه ارائه شده توسط شرکت را به آن بازگرداند. تا امروز، این فیلم چیزی در حدود ۱۵۲ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشته و حتی نتوانسته بودجه ۱۹۰ میلیون دلاری صرف شده برای تولیدش را تامین کند که همین امر عدم علاقه مخاطبین به این فیلم را نشان میدهد. نکته مهم دیگر این است که دستاندرکاران «رستاخیزها» چندان برای جلب توجه و علاقه مردم به تماشای این فیلم در سینماها تلاش نکردند.
چرا رستاخیزها بیشتر از انقلابها به فرنچایز ماتریکس ضربه زد؟
در حالی که «انقلابهای ماتریکس» را میتوان بنا به دلایل مختلفی پس از اکران، به عنوان یک دنباله ناامیدکننده در نظر گرفت، اما «رستاخیزهای ماتریکس» کاملا به عنوان آخرین میخ تابوت ماتریکس قلمداد میشود. در واقع نتیجهگیری و پایان هر فیلم، نقش مهمی را در قابلقبول بودن آن ایفا میکند و لااقل، فیلم «انقلابها» پایانی منسجم برای سهگانه ماتریکس بود، چراکه فداکاری نئو سبب ایجاد دوره جدیدی از صلح در بین انسانها و ماشینها شده بود. در مقابل، در «رستاخیزها» شاهد بودیم که کاراکترهای کلیدی ماتریکس به روشهای مختلفی احیا شدند و دوباره به فیلم بازگشتند، بدون اینکه علت بازگشتشان به فیلم توجیه شود. در حقیقت، پایان «رستاخیزها» همانند نقطه شروعی برای دنبالههای بعدی است به جای اینکه پایانی برای فیلم «انقلابها» باشد.
در نهایت، «رستاخیزها» ثابت کرد که تصمیم شرکت برادران وارنر و واچوفسکی برای احیای مجدد این فرنچایز کاملا اشتباه بوده و بهتر بود که «انقلابها» به عنوان پایانی برای این فرنچایز در نظر گرفته میشد. البته بازیگران فیلم درست همانند دنبالههای قبلی، در نقش خود بهترین عملکرد را داشتند، اما اینکه آیا اشتهای مردم برای مشاهده صحنههای ماتریکس کور شده یا نه موضوع قابل بحثی است که باید به آن بیشتر پرداخته شود. اما در کل شکست «رستاخیزها» در گیشه به برادران وارنر نشان داد که «ماتریکس» دیگر از آن محبوبیت سالهای دور در بین مخاطبین برخوردار نیست و بهتر است که آن را به حال خود رها کنند.
منبع: screenrant
مفت سگ نمی ارزید این قسمتش.
واقعا این قسمت خیلی ضعیف بود، مخصوصا آخرش که شبیه فیلم های مارول شد!