آخرین نقاشیهای «مارک روتکو» یک خرابکاری عمدی ضد سرمایهداری بود
نقاشیهای مارک روتکو تلفیقی چشمگیر از بهشت، جهنم و کمدی انسانی است. روتکو آثار فرمالیستی خود را با وحدتی مسخکننده از اشکال و رنگهای تخت به مقام اجرا درمیآورد و تقریبا در تمام کارهای او خشونت پنهان و دلهرهآوری نهفته است. زیبایی نقاشیهای روتکو مفهوم مبهمی دارد که به بیانی دیگر، او برای خلق آثارش تعریفی تجویزی و دلخواهانه از یک موضوع و مبحث را در نظر داشته است.
در تاریخ ۶ اسفند ١٣۴٨ (۲۵ فوریه ۱۹۷۰) از آخرین آثار روتکو، ٩ نقاشی که با نام «سیگرام» (Seagram) مشهور بودند به گالری تیت لندن منتقل شد. زمانی که مسئولین تابلوهای قرمز رنگ را برسی میکردند، بلافاصه خبر به گالری رسید که خالق آنها جان باخته است. بدین منظور این نقاشیها آخرین میراث روتکو محسوب میشوند و همچنین هدف و حسی که در آنها نهفته، نمایشی از وضعیت روحی و فکری واپسین لحظات زندگیاش هستند.
جریان سیگرام یک پیشنهاد ۳۵۰۰۰ دلاری به روتکو برای خلق چند تابلوی دیواری بزرگ، واقع در رستوران مجلل و اشرافی طبقه اول ساختمان سیگرام نیویورک بود. این ساختمان یکی از پیشگامترین آسمان خراشهای آن زمان شهر نیویورک برشمرده میشد و درواقع رستوران چهارفصلی که در آن وجود داشت، نماد تمامعیاری از سرمایهداری را به رخ میکشید و این دقیقا همان چیزی بود که روتکو با آن مخالفت شدید داشت.
در هر صورت او این پیشنهاد را پذیرفت اما تنها هدفش از قبول این سفارش، نقد و آزار بورژوها و البته کور کردن اشتهایشان بود. روتکو قبل از اینکه آنها را خلق کند در مجله هارپر بیان کرد: «من این کار را به عنوان یک چالش با نیت کاملاً بدخواهانهای پذیرفتم. امیدوارم چیزی را نقاشی کنم که اشتهای هر آدمی که در آن اتاق غذا میخورد از بین برود».
در قرارداد کمیسیون آمده بود، هر زمان که مارک روتکو حقالزحمه خود را برگرداند، دوباره میتواند صاحب نقاشیهایش شود. بعدها که او در همان رستوران محل تابلوهایش حضور پیدا کرد گفت: «هر فردی که این نوع غذاهای گران قیمت را میخورد، ابدا به نقاشیهای من نگاه نخواهد کرد». بدین منظور آثارش را پس گرفت و سپس به گالری تیت در لندن فرستاد، جایی که متعقد بود از آنها قدردانی بیشتری خواهد شد.
علاوه بر اینها در سال ۱۹۵۰ کنگره آزادی فرهنگی، نمایشگاههای روتکو را به عنوان بخشی از آرمانهای خود تبلیغ کرد. این گروه از شاخههای تأمین مالی سیا بود، بنابراین احتمال میرود که سیا کاملا برنامهریزی شده و هدفمند، هنر او را برای کاهش رئالیسم سوسیالیستی ارتقا داد.
برای روتکو و برخی هنرمندان، تجربه زیباییشناختی تامل و مشاهده جهان درونشان محسوب میشود و خلاقیت محصول دغدغههای ذهنی آنها است که به تعبیری دیگر این دست از هنرمندان در نوآورانهترین شکل ممکن، آزادی روح انسان را بر بوم ستایش میکردند. شاید نگاه و برخورد روتکو در نبرد سرمایهداری با کمونیسم تاحدی عجیب و حتی طنزآمیز باشد؛ زیرا او در موقعیتی قرار گرفت که میلیونها دلار به رستورانی در این کشور بازگرداند. اما طی سالها هرگونه نگاه طنزآمیز و غیرمنطقی به این اتفاق، بیگمان بسیار تلخ بوده است و افسوس که خود روتکو برای اینکه تا ابد سوءتفاهمهایی درمور آن وجود خواهد داشت، کاملا ابراز تاسف کرد.
منبع: Faroutmagazine