«عشاق» در روز دوم جشنواره ونیز؛ یک مثلث عشقی کلیشه‌ای

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه
فیلم عشاق

فیلم سینمایی «عشاق» (Lovers) جدیدترین اثر نیکول گارسیا از جمله فیلم‌های بخش مسابقه است که در دومین روز برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز ۲۰۲۰ به نمایش درآمد.

عشاق یک تریلر فرانسوی است با بازی استیسی مارتین (بازیگر فیلم «نیمفومانیاک»)، ‌ پیر نینی و بونوآ ماژیمل (بازیگر فیلم «معلم پیانو»). فیلم‌نامه این اثر سینمایی را هم نیکول گارسیا با همراهی ژاک فیشی به رشته تحریر درآورده است. فیشی یک فیلم‌نامه‌نویس فرانسوی است که از سال ۱۹۸۵ در این حوزه به فعالیت می‌پردازد.

داستان فیلم عشاق در پاریس آغاز می‌شود و روایتگر یک مثلث عشقی پیچیده است؛‌ فیلم فضای عاشقانه را با برخی انگیزه‌های جنایی نیز ترکیب می‌کند.

در حال حاضر تعداد نقدهای نوشته شده درباره فیلم محدود است اما برای نمونه از ۴ نقدی که درباره این اثر سینمایی نوشته شده ۱ نقد مثبت و ۳ نقد منفی بوده است. در حالی که منتقدان گاردین، اسکرین‌ اینترنشنال و ورایتی فیلم را نپسندیده‌اند، منتقد هالیوود ریپورتر از اثر ابراز رضایت کرده است.

در ادامه بخش‌هایی از نقدهای نوشته شده درباره این اثر سینمایی را می‌خوانیم.

گزیده‌ی نقدها و بررسی‌های فیلم عشاق

ورایتی / گای لاج

عشاق نشان می‌دهد گارسیا کارگردان فیلم قادر نیست موفقیت فیلم باشکوهی که سال ۲۰۱۶ ساخته بود یعنی «از سرزمین ماه» (From the Land of the Moon) را تکرار کند. در حالی که سه ستاره فیلم استیسی مارتین،‌‌ پیر نینی و بونوآ ماژیمل ممکن است برای سینماروهای فرانسوی کشش ایجاد کنند اما بعید به نظر می‌رسد بتوانند توزیع‌کنندگان بین‌المللی را تحت تاثیر قرار دهند.

فیلم‌نامه‌ای که گارسیا و همکار همیشگی‌اش ژاک فیشی نوشته‌اند یک فیلم‌نامه‌ی غیراقتباسی است و این موضوع عجیب به نظر می‌رسد چرا که دوراهی‌های عاطفی از مدافتاده و نه‌چندان پیچیده فیلم و وابستگی مکرر روایت بر تصادف باعث می‌شود اثر کاملا با جهان مدرن فاصله داشته باشد به شکلی که گمان می‌کنید فیلم از یک داستان قدیمی‌تر اقتباس شده است.

گاردین / زان بروکس

در واقع اگر فیلم واجد یک عنصر مرکزی یا قلب تپنده باشد، آن بخش از طریق بونوآ ماژیمل برای فیلم فراهم شده. بازی او تقریبا (اما نه کاملا) قادر است این اثر را در جایگاهی فراتر از‌ آنچه هست قرار دهد. او لئو را به شخصیتی پروپیمان و دارای ظرایف تبدیل می‌کند؛ مردی که هم‌زمان زمخت و بی‌رحم است و در عین حال هنوز پشت آن هیاهوی شدید مردانه در ذات خود انسان خوبی است.

اما مشکل اینجاست که فیلم نقطه قوت اصلی‌اش را تشخیص نمی‌دهد و به داستان عشاق بدخلق و بی‌مزه‌اش می‌چسبد؛ هر زمان هم که فرصت پیدا می‌کند سعی می‌کند نقش لئو را کمرنگ‌تر سازد.

عشاق فیلمی است که لحظه‌های تاثیرگذاری دارد اما در مجموع ظاهرفریب، کم عمق و فوق‌العاده از خودراضی است.

اسکرین اینترنشنال / جاناتان رامنی

عشاق یک اثر غم‌انگیز درباره یک بن‌بست عاطفی است که هرسه بازیگر اصلی آن بازی‌هایی به شدت کم‌احساس ارایه می‌دهند. بازی‌ها احتمالا با تصمیم کارگردان به این شکل درآمده تا تضاد میان شدت دراماتیک اثر با این وضعیت عاطفی بیشتر شود.

اما این اقدام حرکت موفقی نیست به این دلیل نه‌چندان کوچک که رابطه عاطفی زوج استیسی مارتین و ‌ پیر نینی چنان وزنی ندارد که ما را به همراهی با خود وادارد…در این میان بونوآ ماژیمل حضور نیرومندتری دارد؛ البته در نقش بسیار معمول یک مرد آلفای پولدار. بازیگری که اتفاقا در این فیلم به نوعی برجستگی فیزیکی نیز دست یافته که حضورش روی پرده را شبیه شمایل فیزیکی ژرار دوپاردیو یا ژان گابن می‌کند.

فیلم به زیبایی همراه با گرایشی به رنگ‌های پرنوسان کمتراشباع‌شده توسط کریستف بوکارن فیلم‌برداری شده است. طراحی صحنه‌ی به شدت پرتجمل اثر نیز برعهده تیری فلامون بوده است.

از آنجا که فیلم کاملا با نوعی زرق‌وبرق سطحی پر شده (زرق و برقی شامل زندگی مشترک پرتجمل و خلافکارانه ابتدایی فیلم) ممکن است فرض شود که اثر قصد دارد تفسیری درباره فریبندگی فاسدکننده ثروت و سرمایه‌داری غربی ارایه دهد. اما اپیزود جزیره موریس فیلم حس یک توریسم کامل سینمایی را منتقل می‌کند و در ادامه فیلم نیز شخصیت‌های غیرسفید پوست به حدی به حاشیه‌ رانده می‌شوند که به سختی می‌توان به وجودشان در اثر اشاره کرد.

به این ترتیب با یک فیلم پرزرق‌وبرق عبوس طرفیم که می‌تواند نشان دهد هنوز در بخش‌هایی از سینمای اروپا چطور امتیازات سفید پوست‌بودن بر سینما حکم‌فرمایی می‌کند.

هالیوود ریپورتر / جردن مینتزر

عشاق یک فیلم خوب با حال‌وهوای قدیمی درباره یک رابطه عاشقانه شوم است که پر شده از لوکیشن‌های چشم‌نواز و بازیگران پرطرفدار…جدیدترین تلاش نیکول گارسیا (بازیگر زن فرانسوی که به کارگردانی روی‌ آورده) عناصر اساسی ژانر را با نوعی بازگشت به فیلم نوار گردهم‌ آورده و آن را با مثلثی از نقش‌آفرینی‌های قدرتمند همراه کرده است.

فیلم از آن دست داستان‌های عاشقانه تاریک و جبری است که جریان وقایع را به همان سویی هدایت می‌کند که انتظارش را داریم اما از نظر جذب مخاطب انسجامش را حفظ می‌کند حتی اگر برخی از مکانیزم‌های طرح فیلم دور از ذهن به نظر برسد و گره‌گشایی‌های پرده سوم فیلم کمی بیش از حد باشد.

برای نیکول گارسیای ۷۴ ساله که تلاش‌های پشت دوربین اخیرش همچون «ترک‌کردن» (Going Away) در سال ۲۰۱۳ و از سرزمین ماه در سال ۲۰۱۶ چندان در جلب توجه مخاطب جهانی موفق عمل نکرده، حضور در رقابت‌های جشنواره ونیز می‌تواند باعث جلب مخاطب‌ گسترده‌تری در فرانسه و جهان شود.

داستان عشاق بسیار ساده است و احتمالا اغلب ما چیزی شبیه به آن را در گذشته دیده‌ایم. اما با این وجود به تدریج با جذبه بازیگران فیلم، تاثیرگذاری روایت در جهان فقرا و ثروتمندان و با حضور سیمون در یک طرف ماجرا، لئو در طرف دیگر و لیزا گرفتار میان این دو، فیلم موفق می‌شود ما را درون خود غرق کند.



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما