نقش و جایگاه موسیقی در دنیای «ارباب حلقهها»
طی هفتاد سال گذشته، «ارباب حلقهها» (The Lord of the Rings) نوشتهی جی. آر. آر تالکین بارها و بارها ثابت کرده است که یک استاندارد طلایی برای ادبیات فانتزی به حساب میآید که هیچ نمونه و مانندی ندارد. جهان سرزمین میانه به قدری دقیق و با جزئیات خلق شده و تاریخ و گذشتهاش چنان عمیق و غنی است که همه را محو خودش میکند و در مواجههی با آن کاری جز تحسین از کسی بر نمیآید. اگر هفتاد سال حضور و محبوبیت برای اثبات این مدعا کافی نبود، پیتر جکسون با ساخت سهگانهی عظیمش کاری کرد که این اثر بیش از پیش مطرح شود، جایگاهی فراتر از همیشه پیدا کند و محبوبیتش تا دهههای بعد هم ادامه داشته باشد.
البته ساخت یک اقتباس سینمایی از یک رمان بزرگ همیشه کار دشواری است، اما پیتر جکسون به بهترین شکل ممکن موفق شد از پس این کار بر بیاید. با این حال، برخی جنبههای کتاب «ارباب حلقهها» ناگفته ماند و نقش و جایگاه موسیقی و شعر یکی از این جنبهها است.
گفتن این نکته که موسیقی نقش و جایگاهی حیاتی در دنیای «ارباب حلقهها» دارد، حق مطلب را ادا نمیکند. هر سه جلد کتاب در مجموع هفتاد و نُه شعر و آهنگ دارند و کسانی که کتابها را خوانده باشند میدانند که تقریبا هر چند صفحه یک بار، شخصیتی شروع به خواندن آهنگی محلی یا نغمهای کهن میکند.
با اینکه صفحات زیاد شعر در میان داستان ممکن است خواننده را از ماجرا دور کند، ولی بسیاری از این اشعار نشاندهندهی ظرفیت بالای دنیای «ارباب حلقهها» و سرزمین میانه است و اسطورههایی را که تالکین به موازات قصهاش خلق کرده بود، عمیقتر میکند. همانطور که میدانید، تاریخ سرزمین میانه بسیار غنیتر و عظیمتر از چیزهایی است که در «هابیت» (The Hobbit) و «ارباب حلقهها» میخوانیم و این اشعار بهانهای است برای درک و شناخت بیشتر این تاریخ پرجزئیات.
به همان اندازه که ابیات این شعرها به ما دربارهی ماجراهای گذشته میگوید، روشی که تالکین برای ارائهی تاریخ دنیایش لابهلای قصه به کار گرفته، اطلاعات زیادی دربارهی خود سرزمین میانه میدهد. تالکین برای خلق دنیایش از مؤلفههای متعدد و متنوع بسیاری در دنیای واقعی ما الهام گرفت، اما با بررسی دقیقتر متوجه میشویم که دنیای سرزمین میانه شبیه مقطعی بین عبور از زندگی قبیلهای و رسیدن به انقلاب صنعتی است. دنیایی که برای مخاطبهای غربی آشناست و میتوانند آن را با دوران قرون وسطی در اروپا مقایسه کنند.
در جهان «ارباب حلقهها» ادبیات و هنر وجود دارد، اما هنوز راه و روشی برای چاپ و انتشار گستردهی نوشتهها ابداع نشده است. جادههای بزرگ و گذرگاههای کوچک ساختهاند، اما سیستم حمل و نقل ندارند. مفهوم «سفر» معادل «ماجراجویی» است، اتفاقی که به ندرت رخ میدهد و هر کسی هم سراغش نمیرود و همیشه دستمایهی خلق افسانهها و حکایتها میشود. موسیقی در این دنیا چیزی فراتر از تفریح است، راه و روشی برای زنده نگه داشتن تاریخ و اتفاقها است تا سینه به سینه منتقل شود و به نسل بعد برسد.
برای همین منطقی است که تقریبا همه در این دنیا آواز میخوانند. تالکین در نوشتن این ابیات و اشعار سبکهای ادبی گوناگونی را تجربه کرد و برای هر نژاد و گونه، مدل مخصوصی به وجود آورد. شعرها و آهنگهایی که هابیتها میخوانند بیشتر در باب خوشگذرانی و میگساری است، در حالی که الفها اشعار تأثیرگذارتر و حماسیتری میخوانند. انسانها اهل اشعار حماسی هستند و سبکشان شبیه آثار قدیمی انگلستان است. همین ماجرا باعث شده است تا دنیای تالکین عمیقتر و باورپذیرتر به نظر برسد و ساختار مستحکمی پیدا کند. مخاطب با خواندن کتابها فقط داستان را دنبال نمیکند، بلکه فرهنگ و آداب و رسوم نژادهای گوناگون این دنیا را میشناسد و از تاریخ پرماجرای سرزمین میانه باخبر میشود.
البته که قرار دادن تمام این هفتاد نُه شعر و آهنگ در فیلمهای «ارباب حلقهها» غیر ممکن میبود (اینگونه مجبور میشدند هر ده دقیقه یک آهنگ در فیلم بگذارند). اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم، سهگانهی «هابیت» در این زمینه پیشرفتهایی نسبت به «ارباب حلقهها» داشت. به جای اینکه موسیقی و شعر را فقط در مهمانیها و میگساریها بشنویم، بخشی از داستان اصلی شده بود و حس و حال صحنه و موقعیت را برای مخاطب تعیین میکرد. در سهگانهی «هابیت»، موسیقی و شعر سرزمین میانه از پسزمینه به پیشزمینه آمده بود و ارتباط بیشتری با کتابها داشت.
نقش موسیقی در جهان مخلوق تالکین فراتر از اینها هم میرود. کسانی که «سیلماریلیون» را خواندهاند، میدانند که خالق سرزمین میانه یعنی ایلوواتار در ابتدا با سرودن یک نغمهی الهی، تصویری از جهان را در ذهن آینور (چیزی شبیه فرشتهها) ترسیم کرد، و بعد آنها به قدری مشتاق دیدن این دنیا و حضور در آن شدند که ایلوواتار دست به خلقش زد. سپس تعدادی از آنیور برای زینت بخشیدن به این دنیا اعزام شدند (که والار نام گرفتند) تا شرایط را برای حضور فرزندان ایلوواتار فراهم کنند. پس بیدلیل نیست که شخصیتهای سرزمین میانه اینچنین به خواندن آهنگ علاقه دارند. شعر و موسیقی و نغمه در تار و پود این دنیا نهادینه شده است.
منبع: GAMERANT