تشریح پایانبندی فیلم «شهر گمشده» با جزئیات
بالاخره پایان «شهر گمشده» با جزئیات توضیح داده شد. در این فیلم ساندرا بولاک، چانینگ تیتوم و دنیل رادکلیف در قالب کاراکترهایی به ایفای نقش میپردازند که در جستجوی یک اثر باستانی هستند. این فیلم که به کارگردانی آرون و آدام بی و بر اساس فیلمنامهای که توسط آنها و اورن اوزیل و دانا فاکس به رشته تحریر درآمده ساخته شده است، همان خط سیری را طی میکند که بینندگان انتظار دارند.
هشدار: در این مطلب خطر لو رفتن داستان فیلم «شهر گمشده» وجود دارد
«شهر گمشده» داستان لورتا سیج را دنبال میکند که یک رماننویس مشهور در عرصهی داستانهای عاشقانه است. او که به یک تور کتاب رفته توسط ابیگیل فیرفکس میلیاردر و جنایتکار ربوده میشود، یعنی همان کسی که در جستجوی مقبره کالامن و گنج درون آن است که تاج آتش نام دارد.
- نقد فیلم دختر گمشده؛ حرکت روی لبهی تیغ مادرانگی و زنانگی
- ۷ فیلم شبیه دختر گمشده که داستانی مهیج و پیچیده دارند
- فیلم دختر گمشده؛ دستاورد بزرگ و نادر مگی جیلنهال در صنعت سینما
فیرفکس معتقد است، لورتا تنها کسی است که میتواند به او در پیدا کردن گنج کمک کند، زیرا آخرین رمان او درباره همین شهر گمشده دی مرموز به رشته تحریر درآمده است. اما در همین حین، مدل جلد سری کتابهای عاشقانه لورتا، برای نجات این نویسنده از دست فیرفکس به دنبال او میرود.
شهر گمشده در حالی برای لورتا و آلن به پایان میرسد که آنها پس از پایان ماجراجوییهایشان با هم در تعطیلات به سر میبرند و ما شاهد یک یادداشت هستیم که در آن قید شده کتاب جدید لورتا منتشر شده و او و آلن در کنار هم خوب و خوش زندگی خواهند کرد. اما ما میخواهیم در اینجا به تجزیه و تحلیل پایان این فیلم بپردازیم.
چرا آلن میخواست لورتا را نجات دهد؟
ممکن است آلن برخی از دلایل خود را برای نجات جان لورتا بیان کرده باشد، اما داستان پیچیدهتر از آن است که فکرش را میکنید. او خیلی روی لورتا حساب کرده بود، نه فقط به این دلیل که مدل جلد کتاب او باشد. در حقیقت آلن از لورتا خوشش میآمد و میخواست شاهد پیشرفت او در زندگی باشد و ببیند که او به جایگاهی بالاتر از جایگاه فعلیاش دست یافته است. در واقع آلن میخواست از نظر لورتا چیزی بیش از یک مدل جلد کتاب دیده شود و میخواست لورتا هم پیله تنهایی را که به دور خود تنیده بود در هم بشکند و آلن را همانطور که هست به عنوان یک انسان ببیند.
بنابراین با اینکه میدانست چقدر از اینکه مدل یک سری کتابهای عاشقانه باشد خجالت میکشد، سرانجام این کار را پذیرفت. همین امر در مورد لورتا نیز صدق میکند، زیرا قبل از اینکه نویسنده شود، باستانشناس و زبانشناسی خوانده بود. آلن از لورتا میخواهد که با خودش کنار بیاید و به این درک برسد که کتابهایش مردم را خوشحال میکنند و زندگی را از زاویه دیگری نگاه کند. قطعا قلب آلن پیش لورتا گیر کرده بود و لذا او با الهام از قهرمان کتاب لورتا، تمام تلاش خود را برای نجات جان او انجام داد.
چاه اشکهای بیپایان چیست؟
چاه اشکهای بیپایان سرنخی از هیروگلیفی است که لورتا توانسته آن را ترجمه کند. او در ابتدا معتقد بود که این مکان یک مکان خیالی است اما بعدا معلوم شد که واقعا وجود دارد. چاه اشکهای بیپایان مکانی است که کالامن و همسرش طاها در آنجا در کنار هم دفن شدهاند. این مکان یک مقبره سنتی یا منطقهای نیست که به راحتی پیدا شود یا افراد عادی بتوانند از آن بازدید کنند
. در واقع، چاه اشکهای بیپایان بیشتر یک مکان مرموز و پنهانی است. پس از مرگ کالامن، طاها هرگز از عزاداری برای معشوقش دست برنداشت و لذا مقبره او نه تنها با آب، بلکه با چندین آبشار که مانند اشک از چشمان طاها به سمت پایین سرازیر میشوند احاطه شده است. این داستان میتواند روایتگر غم و اندوه لورتا و عزاداریاش برای شوهر مرحومش نیز باشد.
آیا مقبره و تاج آتش کالامن واقعی هستند؟
تا آنجا که ما میدانیم، مقبره کالامن و تاج آتش بر اساس هیچکدام از افسانهها یا داستانهای واقعی روایت نشدهاند. «شهر گمشده» فیلمی شبیه به «عشقبازی با سنگ» یا «ایندیانا جونز» است که مقداری از چاشنی «تامب رایدر» نیز به آن اضافه شده است. اما درست همانند ایندیانا جونز، آثار باستانی و افسانههای «شهر گمشده» فقط برای همین فیلم ساخته و پرداخته شدهاند.
قطعا چیزی مانند جام مقدس، مبتنی بر افسانههای زندگی واقعی است، اما به نظر میرسد «شهر گمشده دی» از وجود افسانههایی کاملا تخیلی بهره میبرد. همانطور که گفته شد، «شهر گمشده دی» ممکن است از «شهر گمشده آتلانتیس» الهام گرفته شده باشد، جزیرهای خیالی که طبق افسانهها در وسط اقیانوس اطلس قرار دارد. اما در «شهر گمشده دی»، این شهر هرگز پیدا نشد زیرا در زیر گدازههایی که پیشتر شهر را در خود بلعیده بودند پنهان شده است.
آینده لورتا و آلن چگونه خواهد بود؟
درست است که مدتی طول کشید، اما لورتا و آلن سرانجام در پایان شهر گمشده به هم رسیدند. بعد از اینکه لورتا کتاب دیگری را به اتمام میرساند، سکانس آخر فیلم آنها را نشان میدهد که در تعطیلات به سر میبرند و با توجه به اینکه این زوج برای رسیدن به یکدیگر سختیهای فراوانی را تحمل نمودند انتظار میرود که برای مدتها در کنار هم بمانند. در این مرحله، لورتا با این واقعیت کنار آمده که آلن مدل جلد او است و این اصلا بد نیست چراکه به واسطه حضور آلن میتواند داستانهای جالبتری را به مخاطبان ارائه کند.
حال که آلن و لورتا دریافتهاند که خصوصیات مشترک زیادی دارند باید یکدیگر را بیشتر بشناسند و شاید با هم به یک ماجراجویی باستانشناسی دیگر بروند. آنچه واضح است این است که هر دوی آنها قبلا شکست خوردهاند و لذا قدر این عشق را میدانند. بنابراین اگرچه نمیتوان گفت که تا کی با هم باشند اما قطعا روزها و ماههای عاشقانه زیادی را سپری خواهند کرد.
چرا رافی با وجود داستانی که درباره میراث میدانست باز هم به فیرفکس کمک کرد؟
در «شهر گمشده» ما رافی را میبینیم، یکی از خدمتکاران اصلی ابیگیل فیرفکس که به او کمک میکند مقبره کالامن و تاج آتش را پیدا کند. حالا مشخص شده که رافی اهل همین جزیره بوده و مادربزرگش برای او داستانهایی را در این رابطه تعریف کرده بود که اگر کسی مزاحم آرامگاه شود چه اتفاقی برایش میافتد. اما او علیرغم هشدارهای مادربزرگش با فیرفکس همکاری میکند هر چند انگیزهاش اصلا مشخص نیست. او سرانجام از فیرفکس فاصله میگیرد، اما این احتمال وجود دارد که رافی در ابتدا به خاطر پول به سمت فیرفکس رفته باشد. به احتمال زیاد او نمیدانست که فیرفکس تا چه حد میتواند شرور باشد و یا اینکه به این موضوع فکر نکرده بود که احساساتش مانع از این میشوند که به این میلیارد بزرگ کمک کند. زمانی که متوجه این موضوع شد، نظرش تغییر کرد، هرچند که فیلم چندان به این موضوع نمیپردازد.
معنای حقیقی داستان شهر گمشده توضیح داده شد
موضوع فیلم «شهر گمشده» درباره چیزی است که غیرممکن به نظر میرسد. از نظر آلن، لورتا باید به او به چشم چیزی بیش از یک مدل کاور کتاب نگاه کند و لورتا، نیز تصمیم دارد که داستان خودش را بنویسد و پس از از دست دادن همسرش و همچنین یافتن مقبره کالامن به زندگیاش ادامه دهد. آلن نیز از این وحشت دارد که لورتا او را پس بزند، اما به هر حال کارش را انجام میدهد. در همین حال، لورتا تصمیمش را برای یافتن مقبره کالامن میگیرد زیرا فکر میکند که حل کردن این معما به زندگیاش گره خورده است. در ابتدا اینطور به نظر میرسد که این دو نفر هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند اما به تدریج وقتی که داستان جلوتر میرود مشخص میشود که نقاط مشترک زیادی بین آنها وجود دارد. این امر به ویژه در مورد لورتا صدق میکند که به مدت پنج سال خود را از مردم و دنیا دور کرده و حال میخواهد دوباره با دیگران ارتباط برقرار کند. در پایان فیلم «شهر گمشده» شرایط او تغییر کرده و زندگی جدیدی را آغاز نموده است.
منبع: screenrant