شخصیتهای قدرنادیدهی «ارباب حلقهها» از بدترین تا بهترین
وقایع مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» در دنیای دقیق و موشکافانهای که جی. آر. آر تالکین خلق کرده و نام آن را زمین میانه گذاشته است رخ میدهند. اقتباس سینمایی پتر جکسون از کتابهای سهگانهی «ارباب حلقهها» به چندین شخصیت مختلف دنیای تالکین جان بخشی کرد. مجموعه فیلمهای پتر جکسون توانستند بلافاصله بعد از اکران به فیلمهایی پرطرفدار تبدیل شوند و مخاطبان و منتقدان را تحت تاثیر قرار دهند. این مجموعه فیلمها شخصیتهایی جذاب، رقابتهای فانتزی به یاد ماندنی، صحنههای نبرد حماسی و دورههای تاریخی اسطورهای را به تصویر کشاندند. شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» چگونه به وجود آمدهاند؟
با وجود بازیگران بزرگ، تسخیر کردن قلب مخاطبان برای شخصیتهایی مانند آراگورن، گندالف و سم آسان بوده است. این شخصیتها توانستند خیلی زود تبدیل به یکی از بحثهای اصلی طرفداران این مجموعه فیلمها شوند. این شخصیتها بدون هیچ مشکلی توانستند در خاطرات مردم جا باز کنند. با این وجود، شخصیتهای زیاد دیگری هم هستند که میتوان آنها را شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» دانست؛ شخصیتهایی که تاثیرات فراوانی بر خط روایی و دیگر شخصیتها داشتهاند، اما آن گونه که لایق آن بودند مورد توجه طرفداران قرار نگرفتند.
در قلب سهگانهی «ارباب حلقهها» یک پیام واضح وجود دارد؛ کسانی که مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند، میتوانند در مسیر موفقیت پیشرفت کنند و تبدیل به افرادی بزرگ شوند. این مضمون به خوبی از طریق نقش حیاتیای که هابیتها در دوران سقوط سائورون ایفا میکنند قابل لمس است. اشتباه مرگبار ارباب تاریکی از غرور خودش زاده میشود؛ او هابیتهای محلهی شایر را دست کم میگیرد. به همان شکلی که هابیتهای شایر در نهایت توانستند تبدیل به قهرمانهایی شناخته شده در زمین میانه شوند، طرفداران این مجموعه ممکن است دوست داشته باشند نگاهی بیاندازند به شخصیتهایی که دست کم گرفته شدهاند؛ شخصیتهای قدرنادیدهی «ارباب حلقهها».
۱۰. ائومیر با بازی کارل اربن
«همراهان من کسانی هستند که به روهان وفادارند و به خاطر همین ما تبعید شدهایم.» در سهگانهی پتر جکسون، نقش ائومر را کارل اوربن ایفا میکند. ائومر برادرزادهی به شدت وفادار شاه تئودون، پادشاه روهان است. ائومر یک جنگجوی فراموش نشدنی و یک رهبر ذاتی است. نقش ائومر در دفاع روهان مقابل نیروهای سارومان و سائورون حیاتی است. در تاریکترین لحظهی روهان، وقتی که تئودون به دام بازیهای ذهنی سارومان میافتد، ائومر به تاج و تخت و مردمش وفادار می ماند؛ حتی با وجود خطر تبعید شدن.
بازگشت شکوهمندانهی او به نبرد هلم دیپ و جسور بودنش در حماسهی پلنور فیلدز نشاندهندهی اخلاقیات ستودنی این شخصیت و قلب پاکش هستند. ائومر یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی «ارباب حلقهها» است و شاید بتوان این نکته را به گردن حضور کوتاه او در تصویر با توجه به مدت زمان طولانی این سهگانهی سینمایی دانست. اگرچه اوربن نقشی حیاتی در وقایع داستان و پیش بردن انها داشت، اما حضور او در مقابل دوربین پتر جکسون خیلی زیاد نبود. جکسون در سهگانهی «ارباب حلقهها» ترجیح داد به شخصیتهای دیگر و قصههای دیگر بیش از ائومر بپردازد.
اگرچه پرترهای که در این سهگانه از ائومر ترسیم شده است میتواند به خوبی شخصیت قدرتمند این فرد را به تصویر بکشاند، اما طرفداران و منتقدان این مجموعه معمولا او را نادیده گرفتهاند. علاوه بر تمام چیزهای درخشانی که دربارهی شخصیت ائومر وجود دارد، زره چرمی جذاب و کلاه خود براقش هم بر درخشندگی این شخصیت میافزایند. طراحی لباس خارقالعادهی این شخصیت که میتواند چیزهای زیادی دربارهی او به ما بگوید را نجیلا دیکسون و ریچارد تیلور انجام دادهاند و کاری که آنها در رابطه با شخصیت ائومر انجام دادهاند را میتوان یکی از بهترین آثار آنها در مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» دانست.
شخصیت ائومر به خوبی روحیهی شکستناپذیری روهان را در آغوش کشیده است و وفاداری بی چون و چرای او نسبت به مردم و پادشاه نوعی حس وظیفه و افتخار به محتوای کلی فیلم اضافه میکند؛ حسهایی که برای منتقل کردن مضامین حیاتیای مانند وفاداری، اخلاقیات فردی و جسارت برای ایستادن و جنگیدن در جهت به دست آوردن حق که از مضامین اصلی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» هستند ضروری میباشند. مجموعهی «ارباب حلقهها» میخواهد به مخاطبان خود نشان دهد که حتی اگر احتمالات ضد شما باشند، باز هم فرصت این فراهم است که بتوانید در جهت دستیابی به حق پیروز شوید؛ ائومر یکی از شخصیتهایی است که به خوبی میتواند این مفهوم را بازتاب دهد. شخصیت ائومر توسط اوربن با کاریزمایی قابل تحسین و برونریزیهای احساسی قدرتمند انجام شد و لایق آن است که مورد توجه بیشتری قرار بگیرد. این شخصیت مسئول منتقل کردن بسیاری از مضامین مهمی است که مجموعه فیلمهای ارباب حلقهها» سعی دارند آن را به مخاطبان خود منتقل کنند.
۹. پادشاه جادوگر آنگمار با بازی لورنس مکور
«بین نازگول و دعاهایش قرار نگیرید.» پادشاه جادوگر آنگمار با توجه به لحظات حیاتیای که طی آنها در مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» حضور پیدا کرده است، میتواند به عنوان شخصیتی مهم شناخته شود. او در واترتاپ فرودو را زخمی میکند و بعدتر در قسمتهای دیگر داستان باز میگردد تا با از سارون حمایت کند. پادشاه جادوگر آنگمار رهبر نازگولها است. این شخصیت که یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است، چهرهای مسخکننده و وحشتآور در سهگانهی پتر جکسون است که باعث تاثیرگذاری چندبرابری داستان میشود.
حضور او به تنهایی میتواند موجب ایجاد ترس و نگرانی در دل مخاطبان شود. در یک سهگانهی سینمایی که ضد قهرمان اصلی آن در تمام طول سه قسمت از دیدها پنهان است، «ارباب حلقهها» تمام ترس و دلهرهی مورد نیاز خود را از طریق دومین ضد قهرمان اصلی خودش در دل مخاطبان ایجاد میکند. این شخصیت موفق میشود مخاطبان را به لرزه بیاندازد و ترس را در دل آنها جای دهد. پادشاه جادوگر آنگمار یک افتخار بزرگ دارد؛ او نخستین زخم اساسی را به فرودو وارد کرد، زخمی که تا چند دهه بعد از به پایان رسیدن جنگ حلقهها هم همراه فرودو ماند.
مقابلهی ارباب نازگولها با ائوین و مری در قسمت «بازگشت پادشاه» (The Return of the King) یکی از به یادماندنی ترین لحظههای این سه گانه است. شخصیتی که در این جا طراحی شده، واقعا تکرارنشدنی است. سایهها، چشمهای خالی و کلاه خود شاخدار همراه شده با قامت عظیم و جثهی بزرگ، این شخصیت را تبدیل به چیزی ترسناک کردهاند که میتواند تمام مخاطبان را نگران کند. شخصیت جادوگر آنگمار توسط ۴ بازیگر مختلف ایفا شد و لورنس مکور که یک بدلکار است توانست در نقش این پادشاه دیوانه درخششی خیرهکننده داشته باشد؛ مکور پیش از این هم در «یاران حلقه» (The Fellowship of the Ring) توانسته بود به خوبی از عهدهی ایفای نقش جنگجوی ئوروکهای بر بیاید.
صدا پیشگی این شخصیت بر عهدهی اندی سرکیس بوده است. سرکیس که صداپیشگی گالوم را هم بر عهده داشت، توانست با خلق کردن یک صدای زمزمهگونه و به شکل غیرمعمولی بلند به این شخصیت اصالت ببخشد. حضور پادشاه جادوگر آنگمار در سهگانهی «ارباب حلقهها» پیچشهای داستانی را بیشتر کرد و تاثیرگذاری او بر پایانبندی داستان او را تبدیل به شخصیتی مهم و حیاتی برای «ارباب حلقهها» میکند. پادشاه جادوگر آنگمار یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی «ارباب حلقهها» است؛ یکی از آن شخصیتهایی که با نبودش احتمالا سهگانهی «ارباب حلقهها» نمیتوانست تا این اندازه جذاب باشد. یک داستان حماسی بدون حضور ضد قهرمان چگونه خواهد بود؟ تنها با وجود داشتن یک شخصیت منفی قدرتمند و تاثیرگذار است که شخصیتهای خوب میتوانند مخاطبان را با خودشان همراه کنند.
۸. آرون با بازی لیو تایلر
«ترجیح میدهم یکبار زندگی فانی داشته باشم و آن را با تو شریک شوم تا این که ابدیت را بدون تو بگذرانم.» نقش این نیمالف شریف را در سهگانهی «ارباب حلقهها» لیو تایلور ایفا میکند. آرون در مجموعه فیلمهای جکسون نقشی بسیار حیاتیتر از کتابهای تالکین دارد. به عنوان دختر ارباب الراند و عشق ممنوعهی آراگورن، آرون شخصیتی است در حال مبارزه با جنبههای مختلف زندگی. مبارزات آرون به سادگی میتوانند مضامین مورد نظر در مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» را بازتاب دهند؛ مضامینی مانند امید داشتن به دنیایی بهتر، ذات از خود گذشتگی شخصی و اهمیت داشتن عشق در دورهای که شیطان قدرت را در دست دارد.
صحنههای آرون در این مجموعه فیلمها، به خصوص صحنهی دراماتیک رویارویی او با نازگول در «یاران حلقه» و تصمیم احساسی او در جهت رها کردن حق ذاتیش در جهت جاودانگی و ماندن در زمین میانه برای گذراندن یک عمر ناجاودان با کسی که دوستش دارد، به شخصیت او عمق و قدرت اضافه میکند. تصمیمات آرون به خوبی نشان میدهند که جنگیدن با سائورون هزینههای شخصی زیادی دارد. آرون شخصیتی است که از پرداختن این هزینهها نمیترسد و با توجه به تمام فداکاری هایی که میکند باید او را یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» دانست.
نقشآفرینی تایلر به شخصیت آرون وقار، قدرت و قطعیت میبخشد. لباسهایی که دیکسون و تایلور برای این شخصیت و سایر الفها طراحی کردهاند چشمنواز هستند و در جهت معرفی کردن بهتر این شخصیت قدم بر میدارند. شاید بتوان آرون را نماد آیندهی آراگورن دانست، اما در سهگانهی جکسون او شخصیتی بسیار مستقل است که درگیریهای درونی خودش را دارد؛ به خصوص درگیریهای درونیاش با خودش بین انتخاب کردن وظایف خانوادگی یا عشقاش به اراگورن. ارون شخصیتی است که با وجود افزایش خطر موردور همواره امیدوارانه به وقایع مینگرد و به آیندهای بهتر امیدوار است.
فداکاری آرون نه تنها رابطهی عاشقانهاش با آراگورن را زیر سوال نمیبرد، بلکه نشان میدهد که آن چه اهمیت دارد پیداکردن چیزی است برای دوست داشتن؛ بدون توجه به این که سرنوشت قرار است چه وقایعی را پیش بیاورد. آرون در مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» شخصیتی است دوستداشتنی و حیاتی برای داستان که با وجود این آن طور که باید، مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار نگرفته است. آرون یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است که تصمیماتش بر روند داستان تاثیر زیادی داشتند و بسیاری از مضامین مورد توجه این مجموعه فیلمها از طریق شخصیت او به مخاطب منتقل میشود.
۷. شلوب
«تمام چیزهای زنده غذای او بودند و استفراغ او تاریکی بود.» شلوب، عنکبوت بزرگی که در مسیر رسیدن به کوه آتشفشانی بر سر راه فرودو و سم قرار میگیرد، یکی از وحشتآورترین هیولاهای این مجموعه است. مخفیگاه او بر فراز کوهها در محیط تاریک و مرگبار موردور قرار دارد و پر است از شبکههای تار و اجساد قربانیهای او. محل زندگی شلوب یکی از ترسناکترین صحنههایی است که طراحان صحنه در «ارباب حلقهها» توانستهاند به خوبی آن را طراحی و اجرا نمایند. این صحنه به خوبی میتواند نشاندهندهی ماهیت شخصیتی باشد که در آن زندگی میکند.
یکی از ترسناکترین صحنههای مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» در این محیط رخ میدهد. در حملهی شلوب به فرودو، شجاعت سم به چالش کشیده میشود. این حمله ماموریت حیاتی از بین بردن تنها حلقه را به خطری بزرگ میاندازد. حملهی شلوب قهرمانها را بر سر دو راهیای بزرگ رها میکند؛ آنها باید یکدیگر را نجات دهند یا ماموریت را به سر انجام برسانند؟ سم موفق میشود شجاعانه دومی را انتخاب کند و به پیش رفتن ماموریت کمک شایانی نماید. بدون حضور شلوب هرگز نمیتوانستیم میزان شجاعت و جسور بودن بهترین دوست فرودو را دریابیم. آیا بدون حضور مانع میتوان تواناییهای یک قهرمان برای گذر کردن از آنها سنجید؟
شلوب، با وجود ذات حقیقیاش به عنوان یک حیوان گرسنه، یک شخصیت است که جکسون و سایر همکارانش توانستهاند به خوبی به آن حیات ببخشند. طراحیهای انجام شده بر روی این موجود تماما دیجیتالی، شاهکار هستند. شرکت وتا ورکشاپ مسئول خلق کردن این موجود عجیب و غریبی است که مسیرهای عبور مرور در زمین میانه را ناامن کرده. این هیولا به همان اندازه که ترسناک است، باورپذیر هم هست. این ویژگی دوم برای تمام موجوداتی که توسط کامپیوترها خلق میشوند بسیار حیاتی هستند. برای این که مخاطبان بتواند از چیزی بترسد اول باید باور کند که آن چیز واقعی است و میتواند وجود داشته باشد.
صحنههایی که شلوب در آنها وجود دارد گواهی میدهند بر توانایی خارق العادهی سهگانهی «ارباب حلقهها» در زمینهی ترکیب کردن جلوههای ویژهی میدانی با جلوههای ویژهی رایانهای. این توانایی ترکیب کردن حالا تبدیل به چیزی دم دستی شده است اما وقتی که پتر جکسون این کار را با این دقت و ظرافت در سهگانهی خودش انجام داد بسیاری از مخاطبان از باورپذیری این صحنهها شوکه شده بودند. جلوههای ویژهی رایانهای سهگانهی «ارباب حلقهها» از نقاط قوت آن است. جلوههای ویژهای که با گذشت این همه سال به هیچ وجه قدیمی نشدهاند. اگرچه ممکن است تمام افتخارات نصیب شخصیت گولم شود، شلوب همچنان یکی ترسناکترین شخصیتهای دنیای دیجیتال باقی میماند؛ شخصیتی که میتواند شبها سری به خوابتان بزند و شما را در غارهای تاریک و تو در توی خودش شکار کند.
۶. فارامیر با بازی دیوید ونهام
«جنگ همهی ما را تبدیل به جنازه میکند.» این گاندوریایی قهرمان، فارامیر (دیوید ونهام) برادر کوچکتر برومیر و پسر دنتور، مباشر گاندور است. این شخصیت در «دو برج» (The Two Towers) برای نخستینبار به مخاطبان معرفی میشود. این شخصیت به عنوان کسی معرفی شد که شاید مانند برادرش توسط وسوسههای تاریکی به دام بیافتند و تنها حلقهی باقی مانده را برای خودش بردارد. اگرچه در نهایت او قدرت و دانش خود را به واسطهی مقاومت کردن در برابر وسوسهی حلقه و کمک کردن به فرودو و سم در مسیر نابود کردن آن به نمایش میگذارد.
یکی از دلایل قدرنادیده گرفتن فارامیر احتمالا تغییر وضعیتی است که شخصیت او طی فیلمهای مختلف میدهد. شخصیت فارامیر در مجموعه فیلمها نسبت به شخصیت او در رمانها متفاوت است. در نوشتههای تالکین، فارامیر از همان ابتدا مردی راسخ و فسادناپذیر است و هرگز حتی یکبار به دام وسوسههای حلقه نمیافتند. در سهگانهی جکسون اما این شخصیت با یکی از سختترین چالش ها روبهرو میشود و یکی از سختترین سفرهای قهرمانانه از نظر شخصیتپردازی را پشت سر میگذارد.
فارامیر در سهگانهی جکسون مردی است که از زیر سایهی برادر خود بودن خسته شده و تصمیمش در جهت کمک کردن به سم و فرودو انتخابی است حیاتی. نقشآفرینی ونهام به عنوان فارامیر دیدنی است. ونهام به این شخصیت وقار و عمق میبخشد و موفق میشود به خوبی کشمکشهای درونی او در راستای رقابت کردن با برادرش و تمایل شدید او برای به دست آوردن تایید پدرش را به تصویر بکشاند. فارامیر شخصیتی دوستداشتنی است که مخاطبان توانستند با ان ارتباط مناسبی برقرار کنند، اما از آن جایی که این شخصیت یکی از شخصیتهای اصلی این مجموعه فیلمها نیست، تبدیل به یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی «ارباب حلقهها» شده است.
فارامیر وقتی که پنج سال داشت مادر خود را از دست داد. پدر فارامیر بعد از مرگ مادرش تبدیل به فردی بیاحساس میشود و بعد از مدتی به طور واضح برادر بزرگتر او را به او ترجیح میدهد. فارامیر اما مردی قدرتمند است و هرگز چه در کودکی و چه در بزرگسالی به برادر خود حسادت نمیکند. او بسیار شبیه به برادر خودش است اما در نهایت ثابت میکند که نسبت به او مردی قدرتمندتر است و میتواند از پس موانع ذهنی بر بیاید. فارامیر یکی از شخصیتهایی است که میتوان ان را یکی از نمایندگان مناسب انسانها در مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» دانست؛ کسی که حیثیت از دست رفتهی انسانها را یکبار دیگر به انها بر میگرداند.
۵. مریادوک برندیباک با بازی دامینیک مانهن
«تمام چیزهایی که یک زمانی در این دنیا خوب و باارزش بودند از بین خواهند رفت. شایری وجود نخواهد داشت پاپین.» پرترهی مری را دامینیک مانهن ترسیم کرده است. مری یکی از چهار هابیتی است که وارد سفر قهرمانانهی نابود کردن تنها حلقهی باقی مانده شده است. با وجود این که مری یکی از یارهای کلیدی حلقه است، معمولا زیر سایهی هابیتهای دیگر به خصوص فرودو و سم قرار میگیرد و تبدیل به یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی «ارباب حلقهها» میشود. با وجود اینها سیر شخصیتی مری و تبدیل شدن او از هابیتی سرخوش و بیدغدغه به جنگجویی ایدهآلگرا و شجاع یکی از قانعکنندهترین سفرهای قهرمانانهی شخصیتها در مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است.
اگرچه مری و دوست و همراهش پاپین در بخش زیادی از فیلمهای جکسون بیش از هرچیز بار کمیک فیلمها را به دوش میکشند، اما در نهایت مری موفق میشود تبدیل به شخصیتی شود که چیزی بیش از کمدی را به مخاطبان منتقل میکند. مری هنگام معرفیاش هابیتی سادهلوح و نادان است و سفر او در طول زمین میانه او را با چالشهایی روبه رو میکند که نگاه این شخصیت به دنیا را دستخوش تغییر میکند. مری با گذر زمان تبدیل به شخصیتی میشود که میخواهد در جهت منافع تمام موجودات زمین میانه بجنگد و نیروهای اهریمنی را شکست دهد.
نقشافرینی مانهن به عنوان یکی از چهار هابیت اصلی این مجموعه فیلمها درخشان و به یادماندنی است. مانهن موفق میشود به شخصیت مری عمق ببخشد. مانهن به خوبی تصویر مری به عنوان پسری جوان و خودپسند که هیچچیز را فدا نمیکند به تصویر کشاند و بعدتر هم توانست به خوبی تغییرات شخصیتی او را مقابل دوربین جکسون بیاورد و او را تبدیل به شخصیتی کند که میخواهد بداند انتخاب کردن مسیر درست و جنگیدن برای آن چه حسی دارد. مری در نهایت تبدیل به هابیتی شد که با وجود احتمال اندک پیروزی دلش را به دریا میزند و با نمایندگان نیروی اهریمنی روبهرو میشود.
دوستی او با پاپین و پیمانش با تئودون، پادشاه روهان توانایی او در جهت برقرار کردن روابط معنا دار را برجسته میکند. او شخصیتی است که میتواند به نیروهای ماورائی ایمان داشته باشد. نقش مری در نبرد پلنور فیلدز که او در آن به کشتن جادوگر پادشاه انگمار کمک میکند شاهدی است بر شجاعت و وفاداری او به یاران حلقه. مری یکی از شخصیتهایی است که میتواند یک نکتهی مهم را به خوبی به تمام مخاطبان اثبات کند؛ هر کسی میتواند شجاعتر شود و هر کسی بدون توجه به آن چه دنیا برایش تعیین میکند میتواند اعمالی بزرگ و مهم انجام دهد.
۴. پرگرین توک با بازی بیلی بوید
«ما هیچ آهنگی برای سالنهای بزرگ و زمانهای شیطانی نداریم.» نقش پرگرین یا پاپین توک را بیلی بوید ایفا میکند. پاپین یکی دیگر از هابیتهایی است که برای انجام سفر قهرمانانه و نابود کردن آخرین حلقه انتخاب میشود. معمولا اهمیت پاپین در مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» نادیده گرفته میشود. پاپین یکی از شخصیتهایی است که طی دو فیلم اول بیش از هر چیز بار کمیک فیلم را به دوش میکشد. پاپین در ابتدا به عنوان هابیتی به تصویر کشیده میشود که از سایر هابیتها بیخیالتر و سرخوشتر است. به تدریج اما در حالی که داستان پیشتر می رود، پاپین به نقش مهم خودش در این سفر آگاه میشود و در مییابد که قرار است نقش مهمی در این مسیر داشته باشد.
تکامل پیدا کردن دوستی او با گندالف و وفاداری تمامنشدنی او نسبت به دوستانش پاپین را تبدیل به یکی از شجاعترین شخصیتهای مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» میکند. نقشافرینی بیلی بوید به عنوان پاپین به خوبی تکامل این شخصیت را به تصویر میکشاند. بوید هم در اوایل فیلم به خوبی تواناییهای کمیکش را در اختیار این شخصیت قرار میدهد و هم با پیش رفتن داستان با مهارت کافی موفق میشود جنبههای قهرمانانهی این شخصیت را ایفا نماید. پاپین شخصیتی است که گاهی میترسد و از ادامهی مسیر مطمئن نیست، اما در نهایت همیشه تصمیم درست را میگیرد. او از طریق روبهرو شدن با ترسهایش تبدیل به هابیتی میشود با شجاعت مثالزدنی.
رشد شخصیتی پاپین در دو صحنهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» به خوبی قابل مشاهده است؛ یکی از این صحنهها وقتی است که در «بازگشت پادشاه» (Return of the King) او با شهامت شروع به خواندن آهنگی ماتمزده در مقابل مباشر دنتور که دیوانهوار در حال غذا خوردن است میکند و دیگری وقتی است که در نبرد میناس تیریث به نظر میرسد تمام امیدها ناامید شدهاند. در این صحنهی دوم است که پاپین ناگهان در هم میشکند و در حالی که اشک میریزد با گندالف دربارهی ماهیت فانی بودن صحبت میکند. در همین صحبتها است که پاپین به افتخار مردن در نبردهایی که ارزش جنگیدن دارند اشاره میکند و در همین صحنهها است که مشخص میشود او از هیچچیز نمیترسد.
پاپین یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است. او به اندازهی سایر شخصیتهای دلیر فداکاری میکند و مانند خیلی از آنها در مسیر رساندن حلقه به نابودی چیزهای زیادی را از دست میدهد. پاپین شخصیتی است که با وجود محدودیتهای فیزیکیاش، دست به انجام کارهایی میزند که افراد دیگر از عهدهی انجام دادنشان بر نمیآیند. شخصیت پاپین را باید یکی از شخصیتهای نمادین مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» دانست که بدون او این فیلم هرگز کامل نمیشد؛ شخصیتی که لایق محبت بیشتری است.
۳. سائورون
«برای من ارتشی بساز که ارزش موردور را داشته باشد.» سائورون ارباب خبیث موردور، ضد قهرمان اصلی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است. به عنوان یک شخصیت، نمیتوان چیزهای زیادی دربارهی سائورون گفت، اگرچه سریال پیشدرآمد «حلقههای قدرت» (Rings of Power) تلاش میکند تا او را تبدیل به شخصیتی قابل قبول کند. با وجود این که سائورون شخصیتی کامل نیست، اما ماهیت او که باعث میشود همیشه و در همه جا حضور داشته باشد آن را قدرتمند می کند. طراحی جذاب و بی نظیر زره او هم قابل توجه است و کمک شایانی به ماندگارتر شدن این شخصیت شیطانی میکند.
سائورون شخصیتی شیطانی و مسئول روزهای تلخ و سخت زمین میانه است و با وجود غیبتش در زمان اکشنهای فیزیکی و نبردها، حضور همیشگیاش بر خط داستانی هر سه قسمت این مجموعه فیلمها سایه افکنده است. حضور سائورون است که باعث می شود یاران حلقه به یکدیگر بپیوندند و ماموریت خود در جهت نابود کردن آخرین حلقه را آغاز نمایند. سائورون است که باعث میشود نیروهای زمین میانه با یکدیگر متحد شوند. اگر تلاشهای سائورون برای نابود کردن و سپس حکمرانی کردن بر کل دنیا نبود، مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» هرگز ساخته نمیشد و هرگز داستانی به وجود نمیآمد؛ سائورون همهچیز را آغاز میکند.
سائورون به دنبال ماهیت وجودی خود که باعث میشود تقریبا همیشه غایب باشد، تبدیل به یکی از متفاوتترین و خاصترین ضد قهرمانهای تاریخ سینما شده است. سائورون هیچ گونه شخصیتپردازی واضحی ندارد چرا که او حضور کوتاهی بر پردهی نقرهای دارد و علاوه بر آن هیچگونه تعاملات بین فردی با کس دیگری ندارد تا بتوان از طریق آنها برای او ویژگیهای شخصیتی تعیین نمود. این رویهی عجیب که سازندگان دنیای «ارباب حلقهها» نسبت به این شخصیت شیطانی پیش گرفتند باعث میشود این شخصیت بیش از سایر شخصیتهای شیطانی تاریخ ادبیات و سینما مرموز و ناشناخته باقی بماند و هر چیزی که ناشناخته باشد معمولا بیشتر باعث ترسیدن مخاطبان میشود.
طراحی خارقالعادهی چشمهای آتشین سائورون و نمادگراییهای مرتبط با آن، ابعاد خاص زیادی به این شخصیت اضافه کرد. سائورون یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است. یکی از شخصیتهایی که باید به آن بیشتر پرداخته میشد. جلوههای ویژهی رایانهای در خلق سائورون یکبار دیگر به کمک جکسون و یارانش آمدند و آنها توانستند یکبار دیگر مثل همیشه موفق شوند شخصیتی ماندگار خلق کنند که بتوان تمام نیروهای شیطانی سه قسمت «ارباب حلقهها» را به آن نسبت داد. یک اشتباه کافی بود تا سائورون تاثیر خود بر مخاطبان را از دست بدهد و آنها دیگر او را جدی نگیرند.
۲. گیملی با بازی جان ریس-دیویس
«بگذار آنها بیایند. هنوز یک کوتوله در موریا باقی مانده است که نفس میکشد.» گیملی، جنگجوی کوتولهی با اعتماد به نفس استوار و پرمو یکی از متحدین قدرتمند در مسیر ماموریت نابود کردن حلقه است. او در هر سه قسمت مجوعه فیلمهای «ارباب حلقهها» حضور دارد و با اینحال اغلب زیر سایهی شخصیتهای دیگری قرار میگیرد که از نظر سنتی شخصیتهای قهرمانانهی پذیرفتنیتری دارند؛ شخصیتهایی مانند آراگورن و لگولاس که مردانگی آنها و شخصیتهای تودارشان به گونهای به آنها عمق میبخشد و آنها را تبدیل به شخصیتهایی پیچیده میکند.
شخصیت گیملی بیش از هرچیز به واسطهی وفاداریاش، شجاعتش و طنازی بیپردهاش شناخته شده است. او یکی از شخصیتهای دوستداشتنی و قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است که قلبش را به واسطهی زبانش در معرض عموم قرار میدهد و هیچچیز را از هیچ کس پنهان نمیکند. نقشآفرینی جان ریس-دیویس به عنوان گیملی بسیار هوشمندانه است؛ این بازیگر موفق میشود بخشی از بار کمدی فیلم را به دوش بکشد و در همان حال گیملی را تبدیل به یکی از خشنترین و نترسترین شخصیتهای این مجموعه کند.
گیملی شخصیتی است طبیعی که پاهایش گاهی میلغزند، اما در بیشتر مواقع او فردی است که میتوانید رویش حساب باز کنید. دوستی گیملی با لگولاس و قطعیت سستنشدنیاش در میدان نبرد، به خصوص طی دفاع از هلم دیپ و نبرد پلنور فیلدز، به او به عنوان یکی از یاران غیرهابیت حلقه جایگاهی همیشگی بخشیده است. پیشزمینهی داستانی گیملی به او عمق و جسارتی قابل افتخار میبخشد که در تمام طول سه قسمت مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» قابل لمس است؛ گیملی بخش زیادی از بستگان خود را در تخریب شدن فاجعهبار معادن موریا از دست داده است.
گیملی یکی از آن شخصیتهایی است که به دنبال شجاعت و قلب پاکش مخاطبان او را دوست دارند، اما به دنبال حرف هایی که میزند و رککویی آزاردهندهاش گاهی ممکن است سر مخاطبان را درد بیاورد. همین نکات متضاد و جذاب هستند که گیملی را تبدیل به شخصیتی قابل لمس و باورپذیر میکنند. گیملی کوتولهای است که به یاران حلق کمک شایانی میکند و با وجود این که یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است، طرفداران پروپا قرص خودش را دارد.
۱. فرودو بگینز با بازی الایجا وود
«من میبرمش. من حلقه را به موردور میبرم. اگرچه راه را بلد نیستم.» فرودو بگینز که الایجا وود نقش آن را ایفا کرده، شخصیت اصلی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است. سفر قهرمانانهی شخصیت او یکی از قدرتمندترین تغییرات شخصیتی است؛ در ابتدا، فرودو یک هابیت جوان است که قانع شده برای همیشه در شایر به دور از هر گونه مشکلی که در نواحی شرقی زمین میانه رخ میدهد زندگی کند. در انتهای سهگانه اما او تبدیل به سربازی شجاع و جسور شده است که در قلب جنگی نابرابر برای زنده ماندن میجنگد.
فرودو به خوبی بیعدالتیای که از طریق خشونت وارد زندگی افراد بیگناه میشود را درک میکند. او حالا دیگر هرگز نمیتواند به زندگی آرامی که یک روز داشت باز گردد. مهمترین مضمونی که مجموعه کتابهای تالکین میخواهند به مخاطبان منتقل کنند احتمالا تاثیرات مخربی است که جنگ بر زندگی افراد بیگناه میگذارد. با وجود این که فرودو قهرمان اصلی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» است، در بسیاری مواقع تواناییهای او توسط طرفداران این مجموعه فیلمها دست کم گرفته میشوند. یکی از دلایل این بیتوجهی به شخصیت فرودو، اعمال قهرمانانهای است که سموایز مرتکب آنها میشود.
اگرچه نباید شجاعت شخصیت سموایز را فراموش کنیم، اما توانایی فرودو در مقابله با کشمکشهای درونی و تعهد و از خودگذشتگی او در جهت به انجام رساندن این ماموریت خطرناک قابل تحسین است. اگرچه شخصیتهای دیگر مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» در نبردهای خونباری شرکت میکنند و با تیر و کمان به سراغ نیروهای اهریمنی میروند، اما فرودو در درون خود همواره در جنگی تن به تن با شیطان است. قدرتهای حلقه همیشه در حال وسوسه کردن او هستند و او همواره در تلاش است تا گول حلقه را نخورد؛ نبرد فرودو همان نبردی است که هیچکدام از یاران دیگر حلقه نمیتوانستند از آن سر بلند بیرون بیایند.
نقشافرینی وود به عنوان فرودو به خوبی وحشت درونی این شخصیت و ضربههای روانشناختیای که به او وارد شدهاند را به تصویر میکشاند. لحظاتی که فرودو در آنها با وجود درگیریهای درونی با مهربانی با سم برخورد میکند خیرهکننده هستند. لحظاتی که در آنها فرودو فاصلهای با شکست ندارد و لحظاتی که طی آنها او باید فداکاریهای فراموشنشدنی انجام دهد، از لحظات حیاتی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» هستند و بدون آنها این فیلم هرگز ساخته نمیشد. فرودو بگینز اگرچه مهمترین و حیاتیترین شخصیت «ارباب حلقهها» است، اما یکی از شخصیتهای قدرنادیدهی مجموعه فیلمهای «ارباب حلقهها» هم میباشد.
منبع: collider