شرورترین شخصیتهای مجموعه «ارباب حلقهها»
مجموعه داستان «ارباب حلقهها» (The Lord of the Rings) نوشتهی آر آر تالکین در تنوع شخصیتهای شرور هیچ چیز کم ندارد. اما در فیلمهای «هابیت» (Hobbit) و «ارباب حلقهها» به کارگردانی پیتر جکسون تنها به بخش کوچکی از این اشرار پرداخته میشود. این رمان در سه بخش، چگونگی به قدرت رسیدن شرور اصلی خود یعنی سائورون و تبدیل شدنش به ارباب حلقهها را توصیف میکند.
بزرگترین شخصیت پلید در ادبیات و تا حد زیادی شناختهشدهترین کاراکتر در «ارباب حلقهها» سائورون است که در واقع راه موجودی شرورتر از خودش را دنبال میکند. رشته افسانههای تالکین شامل شخصیتهای پیچیدهتری است که باعث میشود از خود بپرسیم در واقع شرورترین شخصیتهای «ارباب حلقهها» چه کسانی هستند.
مورگوت شرور اصلی «ارباب حلقهها» بود که جای خود را به مجموعهای از موجودات شیطانی داد. مورگوت که توسط خدای سرزمین میانه، ایلوواتار، به همراه سایر گونههایش (آینور) خلق شد، به دنبال قدرتی خداگونه برای ایجاد حیات بود و به سرعت وارد یک شورش تمام عیار شد. او برای رسیدن به اهدافش بسیاری از آینورها را با خود برد.
برخی از آینورهای تباه تبدیل به بالروگ شدند، در حالی که مورگوت به ایجاد نژادهای خشن دیگر، از جمله اژدهایان و اورکها پرداخت. اما همانطور که در سیلماریلیون (مجموعه دستنوشتههای تالکین) فاش شده است، تمام شرارتها در سرزمین میانه با تعصب و حسادت در هر قلبی ممکن است از مورگوت نشات نگرفته باشند. در ادامه با شخصیتهای شرور «ارباب حلقهها» و ویژگیهایشان آشنا شوید.
۱۰. پادشاه جادوگر آنگمار
پادشاه جادوگر آنگمار رهبر نُه حلقه سائورون بود و در دوران سوم یکی از بزرگترین تهدیدات برای سرزمین میانه محسوب میشد. امکان پرواز به او امتیاز مرگباری داد و لمس چاقوی مورگول او میتوانست موجودات را از دنیا پاک کند. نازگولها نتیجه حلقههای قدرت بودند که توسط سائورون در ارگیون با سلبریمبور و آهنگرانش خلق شدند. نازگولها پس از استفاده از حلقههای خود برای مدت طولانی به طور کامل تحت کنترل سائورون قرار گرفتند، زیرا او حلقه یگانه را در دست داشت.
اگرچه پادشاه جادوگر آنگمار در فیلم «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» (The Return of the King) و کتاب توسط ائووین و مری کشته شد، اما در زمان خود دردسرهای زیادی ایجاد کرد. او نه تنها نیروهای سائورون را در طول جنگ حلقه رهبری کرد، بلکه در شکستن خط ایسیلدور نقش اساسی داشت. خانواده سلطنتی گوندوری تهدید بزرگی برای سائورون بود، بنابراین پادشاه جادوگر وارث ایسیلدور، ایرنور را به طور استراتژیک به دوئلی کشاند که هرگز از آن زنده برنمیگشت. ایرنور هیچ وارثی نداشت و پیشکاران گاندور را به عهده گرفتند و همین موضوع باعث ضعف قلمرو شد.
۹. میگلین
میگلین، پسر جن تاریک بیرحم سیلماریلیون که روحی پرآشوب داشت ثمرهی یک ازدواج بدون عشق بود. این هرگز در ارباب حلقهها نشانهی خوبی نیست. میگلین مجذوب داستانهای مادرش درباره گوندولین شد وبه همراه او پدرش را رها کرد تا به دنبال سرپناهی برود. این تصمیم او را در مسیری شرورانه قرار داد و به سمت خیانتی افسانهای سوق داد.
یکی از سختترین دژهای «ارباب حلقهها» گوندولین یک شهر برای الویها بر روی تپهای بود که توسط کوهها احاطه شده بود و توسط هفت دروازه محافظت میشد. این کاملا محرمانه بود و میگلین و مادرش فقط از آنجایی که او اهل آنجا بود توانستند وارد شوند. اما میگلین با این حال به دنبال پدش بود. میگلین عاشق ادریل و تسلیم وسوسه تباهکننده مورگوت شد. مورگوت در ازای اطلاع از مکان شهر با میگلین گوندولین و ادریل عهد بست و در نتیجه شهر مورد حمله مورگوت قرار گرفت.
۸. ایول
ایول نمونه نادری از الفهای «ارباب حلقهها» است که میتواند یکی از شخصیتهای شرور سرزمین میانه باشد. ایول آردل را دید که در جنگلهای نزدیک او سرگردان بود و طلسمی تدارک دید تا برای همیشه گم شود و او را مجبور به ازدواج کرد. آردل هم چندان ناراضی نبود، اگرچه پیشنویسهای قبلی تالکین بیرحمانهتر بودند. ایول یک شوهر و پدر ظالم و کنترلکننده بود و به نظر میرسید کارهای بدتری هم از او سر میزند.
بدرفتاری ایول پس از فرار آردل به همراه ماگلین به اوج خود رسید. ایول که اجازه ورود به گوندولین را گرفت، همسر و پسرش را خواست و به دلیل مخفی بودن شهر، این انتخاب به او داده شد که بمیرد یا همانجا بماند و کنارشان باشد. ایول متعصب و از نولدورها متنفر بود، بنابراین مرگ همراه پسرش را انتخاب کرد. اما نیزه مسموم ایول به آردل برخورد کرد و او را کشت. در مواجهه با اعدام، ایول از آخرین کلمات خود برای نفرین قدرتمند و موثر علیه پسرش استفاده کرد.
۷. شلوب
شلوب، هیولای عنکبوتی با وجود اینکه حتی یک کلمه هم بر زبان نمیآورد یکی از ترسناکترین شخصیتهای شرور «ارباب حلقهها» بود. شلوب بلای جان فرودو و سم در راه رسیدن به موردور بود و در فیلم «بازگشت پادشاه» به خوبی به تصویر کشیده شد. در دوران سوم این جانور غولپیکر از یک گذرگاه به موردور محافظت میکرد و هر کسی را که خیلی نزدیک میشد گرفتار میکرد و میبلعید.
شلوب یکی از تاثیرگذارترین هیولاهای کتاب «ارباب حلقهها» است که الهامبخش نویسندگان داستانهای فانتزی مانند جی کی رولینگ برای خلق شخصیتهایی مانند آراگوگ شد. شلوب بهعنوان یک عنکبوت باهوش بود و به طور پیشگیرانه با گالوم و سائورون معامله میکرد تا برایش قربانی بفرستند. او با غذای خود بازی میکرد و اورکهایی را که سائورون برایش فرستاده بود، شکنجه میکرد. او دوست داشت از اورکهایی که موفق به بازگشت شدند، در مورد کارهای وحشتناکش بشنود.
۶. اونگولیانت
اونگولیانت مادر شلوب بود و مرتکب جنایات بدتر از او شد. اونگولیانت کنار هیولاهای عنکبوتی دیگر قرار گرفت تا شلوب را بوجود آورد، بنابراین دقیقا مشخص نیست که گونه یا قدرت شلوب چیست، اما سیلماریلیون به طور ضمنی اشاره کرد که اونگولیانت میتواند تغییر شکل دهد، بنابراین او احتمالا یک مایای شیطانی است. این همچنین توضیح میدهد که چگونه او میتوانست بر مورگوت نفرتانگیز، که در اصل یکی از ۱۵ والار که قدرتمندترین آینور «ارباب حلقهها» بود، غلبه کند.
همانطور که در بازی «سرزمین میانه: سایه جنگ» (Middle-earth: Shadow of War) میبینیم شلوب در کنار سائورون قرار میگیرد و شراکت شرورانه اونگولیانت با مورگوت به نصف آن هم نمیرسد. مورگوت اونگولیانت را به خدمت گرفت تا به او کمک کند دو درخت زیبا و مقدس را نابود کند که به طرز ویرانگری موثر بودند. اونگولیانت جادو را از درختان مکید و نور را از جهان ربود. آن دو به سرزمین میانه گریختند، جایی که حتی مورگوت از قدرت و بیرحمی اونگولیانت میترسید. انگولیانت حریص که از پیشنهادهای مورگوت برای جبران کمکش راضی نبود، به خاطر سیلماریلهایش به او حمله کرد و تنها به این دلیل شکست خورد که بالروگ به کمک او آمد.
۵. اسماگ
اسماگ در داستان «هابیت» یک شرور افسانهای است و حتی در چارچوب کل افسانه هم یکی از بدترین شخصیتهای «ارباب حلقهها» است. اسماگ یکی از تنها چهار اژدهایی است که در «ارباب حلقهها» برایش اسمی در نظر گرفته شده است. او ثرور اول را از اِرِبور راند و کشت و غارت کرد تا گنجینه دورفها را تصاحب کند. او به طور تهاجمی از گنجش در برابر بیلبو، تورین و همراهان تورین محافظت کرد و در پاسخ به نفوذ آنها، لیک تاون را ویران کرد. بندیکت کامبربچ که در فیلم «هابیت» نقش اسماگ را به صورت ضبط حرکت ایفا کرد به خوبی توانست شخصیت متحجر و بدخواه او را تجسم ببخشد.
هوش شیطانی، خودخواهی، طمع و تکبر اسماگ در تک تک کلمات او مشهود بود که به طرز استادانهای توسط جی آر آر نوشته شده بود. تالکین بخل در خالصترین شکل آن را در اسماگ به تصویر کشید. اسماگ که تنها به خاطر طلا زندگی میکرد، تجسم بدترین انگیزههای دورفها بود. فرو رفتن بیش از حد در طمع خود باعث شد که دورفها یک بالروگ را در موریا کشف کنند، اما دورفها در بهترین حالت خود سرسختترین دشمنان سائورون بودند و تا آخرین لحظه در برابر او مقاومت کردند. از سوی دیگر، اسماگ آنقدر حریص و خودخواه بود که حتی یک سکه را هم به کسی نمیداد.
۴. سارومان
در طول داستان «ارباب حلقهها»، سارومان پس از خود ارباب حلقهها، شرورترین شخصیت داستان به شمار میرود. سارومان توسط والار برای مقابله با سائورون به سرزمین میانه فرستاده شده بود، اما در عوض به او پیوست. سارومان یکی از قدرتمندترین پالانتیری ارباب حلقهها را در اورتانک کشف کرد، اما متاسفانه برای او، سائورون دیگری را در اختیار داشت و از آن برای فریب او استفاده میکرد. با وجود اینکه سارومان تحت تاثیر سائورون قرار گرفت، بدترین ویژگیهای او واقعا متعلق به خودش بود و هیچ ربطی به سائورون نداشت.
سائورون به روش مستبدانه خود میخواست به سرزمین میانه خدمت کند. در مقابل، سارومان هیچ هدف والایی نداشت؛ او فقط یک پیرمرد تلخ، حسود و بدبین و به دنبال انتقامهای کوچک بود. او طبیعت ایزنگارد را با نیروی گسترده ویران کرد، یک نژاد کامل از ماشینهای کشتار (اوروکها) را پرورش داد، به شورای سفید برای سائورون خیانت کرد، به سائورون خیانت کرد و حتی وقتی توسط فرودو بخشیده شد نتوانست نفرتش را پنهان کند و حتی یک لبخند کوچک به صورتش بنشاند.
۳. گلائرونگ
گلائرونگ توسط نارگوترون بوجود آمد و توسط تورین نابود شد. موجودی کاملا شیطانی که دو تن از شجاعترین، بزرگترین و نجیبترین خانوادههای سرزمین میانه را نابود کرد. برادر گالادریل، فینرود، فرمانروای نارگوتروند، دژ اولیهای دوران اول تقریبا به اندازه گوندولین قدرتمند بود. تهاجم گلائرونگ باعث شد که ارگ ویران و بایر شود و دیگر مورد استفاده الفها قرار نگیرد.
گلائرونگ با برآورده کردن نفرین مورگوت به هورین و فرزندانش، دختر هورین، نینور را جادو کرد، به طوری که نام و هویت خود را فراموش کرد. او با برادرش تورین که در بزرگسالی هرگز نمیشناخت، ملاقات کرد و هر دو به طرز غمانگیزی عاشق و صاحب یک فرزند شدند. به طور طبیعی، گلائرونگ تصمیم گرفت که هویت نینور را برای او فاش کند، که منجر به خودکشی او و برادرش شد. گلائورونگ سرد، حسابگر و بیرحم است و از رنج کشیدن دیگریان لذت میبرد.
۲. سائورون
سائورون که در آغاز آردا توسط مورگوت فاسد شد، بزرگترین و مورد اعتمادترین خدمتکار او در طول قبل از دوران اصلی، سالهای درختان و دوران اول شد. او در تمام بدترین جنایات مورگوت از جمله نبرد قدرتها، نبردهای بلریاند و خلق اورکها نقش داشت. سائورون تنها بدتر از اربابش بود که مدت طولانی به دیگری خدمت میکرد و نه به خود، اما مورگوت در پایان دوران اول شکست خورد و سائورون را رها کرد تا سلطنت کند.
بعد از شکست مورگوت در دوران اول، سائورون واقعا به خود آمد. سائورون در دوران دوم همانطور که در فیلم «حلقههای قدرت» نشان داده شده است به قدرت رسید. نتیجهی خلق حلقههای قدرت برای حکومت بر جهان منجر به شکل گرفتن حلقههای دیگر، حلقه واحد، جنگ سائورون علیه الفها، جنگ آخرین اتحاد و جنگ حلقه شد. سائورون که به نوعی یکی از قدرتمندترین شخصیتهای «ارباب حلقهها» محسوب میشود نه تنها بدون مورگوت دردسر بیشتری ایجاد کرد، بلکه خود را بازگشت مورگوت اعلام کرد و از هیچکس فرمان نبرد.
۱. مورگوت
مورگوت چندین بار در «ارباب حلقهها» شکست خورد، اما هیچکدام از این شکستها او را از ایجاد ویرانی در سرزمین میانه باز نداشت. در اولین اندیشه سرکش مورگوت، او قول داد که مشکلات را به سرزمین میانه بیاورد. مورگوت در جستجوی آتش مخفی که تنها متعلق به ارو بود، تمایل غرورآمیز خود را برای رسیدن به سطح قدرت ارو مطرح کرد. مورگوت ایدههای ناسازگار خود را در یک آهنگ معرفی کرد که پریشانی جهان و آینده در آن تجسم میکرد. او سپس خود جهان را در حین ایجاد آن فاسد کرد و جوهر خود را در آنجا ریخت و آردا مارد را بوجود آورد.
این عمل فاجعهبار تضمین کرد که بخشهای عظیمی از کل جهان تا پایان آن تاثیر نابودگر مورگوت را در خود نگه میدارند. موادی مانند طلا به ویژه تحت تاثیر قرار گرفتند، در حالی که آب خالصتر باقی ماند. به یک معنا، طلایی که سائورون برای حلقه واحد استفاده کرد، مورگوت را در خود داشت. مورگوت پس از ازدواج با آردا، نولدورها را علیه یکدیگر و والارها برانگیخت و سیلماریلهای فانور را دزدید و بدین ترتیب نبرد گوهرها را آغاز کرد. این در جنگ خشم به اوج خود رسید، که کل قلمرو بلریاند را غرق کرد و موقعیت مورگوت را بهعنوان شرورترین موجود «ارباب حلقهها» تثبیت کرد.
منبع: screenrant