هوش کلامی چیست؛ معنای متفاوتی از نبوغ و هوشمندی
آیا تا به حال از دیدن کودکی که درست مثل بزرگسالان صحبت میکند شگفت زده شدهاید؟ کودکانی که موفق میشوند با آنچه که میپرسند و میگویند بزرگسالان اطراف خود را تحت تاثیر قرار دهند، پتانسیل هوش کلامی بالایی دارند!
خالق هریپاتر، نویسندهی ارباب حلقهها و حتی هیتلر نیز افراد مشهوری هستند که هوش کلامی بالایی دارند. به عبارت دیگر، آنها درک عمیقی از قواعد و کارکردهای زبان دارند. در حقیقت افراد با هوش کلامی بالا نویسندگان و سخنوران ماهری هستند که به واسطهی حساسیت بالایشان به زبان گفتاری و نوشتاری، توانایی یادگیری زبان و ظرفیت استفاده از زبان برای دستیابی به اهداف معین را دارند.
اصطلاح هوش معمولاً با تستهای IQ یا پتانسیل فکری یک فرد مرتبط است. اما در سال ۱۹۸۳، هاوارد گاردنر، استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد، نظریه هوشهای چندگانه را ارائه کرد. اگرچه هیچ تحقیق تجربیای برای اثبات آن وجود نداشت و با وجود اینکه دیدگاههای متضادی در مورد این نظریه وجود دارد، نظریهای که او ارائه کرد به شرح زیر است:
او پیشنهاد کرد که هوش انسان فقط یک ظرفیت فکری واحد نیست که در قالب تستهای IQ اندازهگیری میشود، بلکه طیفی از هوشهای مختلف است. او ۸ هوش مختلف را برای نشان دادن دامنه تواناییهای فکری انسان پیشنهاد کرد که یکی از آنها هوش زبانی است.
گاردنر پیشنهاد کرد که هیچ هوش واحد و یکپارچهای وجود ندارد، بلکه مجموعهای از هوشهای چندگانه نسبتاً متمایز، مستقل و مدولار وجود دارد. نظریه هوشهای چندگانه او در ابتدا هفت هوش مختلف را پیشنهاد کرد: هوش کلامی، آنچه که در خواندن یک کتاب یا نوشتن یک شعر استفاده میشود. هوش منطقی-ریاضی، آنچه که در استخراج یک برهان منطقی یا حل یک مسئله ریاضی استفاده میشود. هوش فضایی، آنچه که در جایگذاری درست چمدانها در صندوق عقب خودرو یا طراحی یک ماشین مورد استفاده قرار میگیرد. هوش موسیقایی، آنچه که در خواندن یک آهنگ یا آهنگسازی یک سمفونی استفاده میشود. هوش بدنی- حرکتی، آنچه که در رقص یا بازی فوتبال استفاده میشود. هوش بین فردی، آنچه که در درک و تعامل با افراد دیگر استفاده میشود و هوش درون فردی، یعنی آنچه که در درک خود از آن استفاده میشود.
بعد از مدتی، گاردنر یک الگوی هوش اضافی را به عنوان بخشی دیگر از نظریهی خود پیشنهاد کرد، یعنی هوش طبیعت گرایانه، که به قدرت به تشخیص الگوهای موجود در طبیعت اشاره دارد. چارلز داروین نمونه قابل توجهی از این نوع هوش خواهد بود. گاردنر همچنین پیشنهاد کرده است که ممکن است دو الگوی هوش دیگر نیز وجود داشته باشد که شامل هوش معنوی و هوش وجودی است.
هوش معنوی شامل توجه به مسائل روحانی و شناخت امر معنوی به عنوان راهی برای درک هستی است. هوش وجودی نیز شامل توجه و نگرانی در مورد مسائل غایی و اساسی هستی است. هر چند گاردنر معتقد است که شواهد مربوط به این دو نوع هوش آخر کمتر از شواهد مربوط به هشت نوع هوش دیگر است. با این حال، واقعیت این است که نظریه هوشهای چندگانه از محبوبیت قابل توجهی در بین منتورها و مشاوران شغلی برخوردار است.
هوش کلامی چیست؟
هوش کلامی-زبانی توسط خود هوارد گاردنر به عنوان حساسیت به معنا و ترتیب کلمات، اصوات زبان، واج شناسی، صرف و نحو و کارکردهای مختلف زبان تعریف شده است.
هوش کلامی در حقیقت توانایی فرد برای درک و استدلال با استفاده از مفاهیمی است که در قالب کلمات بیان شده است. این نوع هوش همچنین به عنوان توانایی فرد برای استفاده مؤثر از کلمات و ترکیب آنها در هنگام تجزیه و تحلیل اطلاعات، ارتباطات و حل مسئله تعریف میشود. به عبارتی گستردهتر، هوش زبانی با حل مسأله، استدلال انتزاعی و حافظهی فعال مرتبط است.
همهی مردم از هوش کلامی زبانی بهره میبرند. از نوشتن یک نامهی ساده برای ارتباط با یکدیگر تا نوشتن یک رمان، همهی ما از هوش کلامی خود در بسیاری از فعالیتهای مرتبط با زبان استفاده میکنیم. اگرچه همهی افراد دارای هوش کلامی هستند، برخی از آنها پتانسیل هوش زبانی بالاتری دارند.
نامهای فراموش نشدنی ادبیات جهان مانند حافظ، سعدی و مولانا همه نمونههای بسیار خوبی از افرادی هستند که هوش کلامی بالایی دارند.
افراد با هوش زبانی بالا استعداد یادگیری و استفاده از زبان را دارند. آنها از طریق گوش دادن به کلمات گفتاری، خواندن، نوشتن و مباحثه یاد میگیرند. آنها در بحث و توضیح دادن مسایل به زبان نوشتاری یا گفتاری مهارت زیادی دارند. آنها آوا، ریتم و صداهای کلمات را به خوبی درک کرده و به آنها پاسخ میدهند و میتوانند زبانهای مختلف را تقلید کنند. آنها تسلطی طبیعی به زبان دارند، از جمله ظرافت در انتخاب کلمهها، تلفظ صحیح و تسلط معنایی به مقولهی زبان و زبانهای دیگر را به راحتی یاد میگیرند.
آنها اغلب به سمت نوشتن شعر جذب میشوند و از خواندن هر چیزی از جمله داستان، فرهنگ لغت، تابلوهای راهنما و حتی کتابچه راهنمای آموزشی لذت میبرند. آنها ممکن است به راحتی کلماتی را بنویسند که دیگران حتی قادر به تلفظ آنها نیستند و دوستان آنها توانایی آنها را در استفاده از نقل قول ها، ضربالمثلها یا عبارات هوشمندانه هنگام برقراری ارتباط دوست دارند.
افراد دارای هوش زبانی بالا به دلیل ویژگیها و تواناییهای خاص خود شناخته میشوند که عبارتاند از:
- دایرهی واژگان غنی در زبانهایی که میدانند
- لذت بردن از خواندن
- عشق به کلمات
- عشق به نوشتن
- توانایی یادگیری سریع زبان
- توانایی درک پیچیدگیها در ساختار جملات
- توانایی درک آوایی و معنایی کلمات
- امکان رمزگشایی از ساختار کلمات
نویسندگان، شاعران، حقوقدانان و سخنرانان از جمله کسانی هستند که گاردنر معتقد است از هوش زبانی بالایی برخوردار هستند.
یک فرد دارای هوش کلامی بالا چه ویژگیهایی دارد؟
فردی که هوش کلامی بالایی دارد دوست دارد در مورد آنچه میخواند صحبت کند. او به زبانهای خارجی علاقه دارد و از یادگیری و صحبت کردن به زبانهای خارجی لذت میبرد. افراد دارای هوش زبانی بالا به عنوان کتابخوانهای مشتاق در نظر گرفته میشوند و به نظر میرسد در به خاطر سپردن نقل قولها بسیار خوب هستند. استفاده آنها از زبان به طور معمول شامل کاربرد جناس و قافیه و همچنین کلمات جذابتر است. آنها بهویژه به بازیهای کلمهای علاقهمند هستند و هرگز از استفاده از کلمات فانتزی وقتی به زبان جدید صحبت میکنند غافل نمیشوند. آنها به همان اندازه به نوشتن هم علاقهمند هستند.
مزایای هوش کلامی چیست؟
مزایای زیادی در ارتباط با هوش زبانی وجود دارد. اولین و مهمترین چیز توانایی شما در برقراری ارتباط است. ارتباطات به شما کمک میکند تا با افراد اطراف خود ارتباط برقرار کنید! هوش زبانی یادگیری زبانی را به عنوان یک ابزار مفید تقویت میکند زیرا:
- به شما کمک میکند چیزهای جدیدی یاد بگیرید؛ وقتی یک زبان جدید یاد میگیرید، تمایل دارید آواشناسی (نحوه شکل گیری کلمات زبان) را یاد بگیرید، سپس نحو (تشکیل جمله) را یاد بگیرید و سپس معناشناسی را یاد بگیرید (درک مفهوم). این بدان معنی است که شما هر روز چیز جدیدی برای یادگیری خواهید داشت و این نوع هوش یکی از ابزارهای فعال و سالم نگه داشتن مغز شما است.
- بهبود مهارتهای یادگیری زبان باعث بهبود مهارتهای ارتباطی میشود که در توسعه مهارتهای بین فردی و مهارتهای سخنرانی در جمع مفید است.
- بهبود مهارتهای انتقادی و تحلیلی؛ زمانی که زبانهای مختلف را یاد میگیرید، میتوانید شباهتها و تفاوتها را در کاربرد دستوری کلمات و ادات جمله مشاهده کنید، این به معنای تقویت مهارتهای تحلیلی شما است که در حرفههایی مانند تدریس، ویراستاری، سردبیری نشریات، بخش پزشکی قانونی، وکالت و فرهنگنویسی مفید خواهد بود.
راههایی برای تقویت هوش کلامی
معلمان از طریق زیر میتوانند به دانش آموزان خود کمک کنند تا هوش زبانی خود را تقویت کنند:
- نوشتن در مجله کلاسی
- نوشتن یک داستان گروهی
- هر هفته چند کلمه جدید تدریس کند
- ایجاد یک مجله یا وبسایت اختصاص داده شده به چیزی که دانشآموزان به آن علاقه دارند
- تشویق دانشآموزان به نوشتن نامه به خانواده یا دوستان
- انجام بازیهای کلمهای مانند جدول کلمات متقاطع
- تشویق دانشآموزان به خواندن کتاب، مجله، روزنامه و حتی مطالب طنز
گاردنر در زمینه افزایش هوش کلامی توصیههایی میکند. او در کتاب «قابهای ذهن» درباره ژان پل سارتر، فیلسوف و رماننویس مشهور فرانسوی صحبت میکند که در کودکی «بسیار بالغانه» رفتار میکرد. در واقع او «در تقلید از بزرگسالان، از جمله تقلید سبک بیانی و محتوای صحبتهایشان چنان ماهر بود که در پنج سالگی میتوانست مخاطبان را با تسلط زبانی خود مسحور کند.» در سن ۹ سالگی، سارتر با نوشتن و بیان خود بود، هوش زبانی خود را توسعه میداد. به همین ترتیب، به عنوان یک معلم، میتوانید هوش زبانی دانشآموزان خود را با دادن فرصتهایی به آنها برای بیان خلاقانه هم به صورت شفاهی و هم از طریق کلام نوشتاری تقویت کنید. آموزش هوش کلامی مثل همه انواع دیگر هوش با تمرین امکانپذیر است.
نمونههایی از مشاغل مناسب برای افراد دارای هوش زبانی بالا
۱. مربی ورزشی
مربی بودن بسیار سختتر از آن چیزی است که به نظر میرسد و به مهارتهای فکری بسیار دقیقتری از آن چیزی که بیشتر افراد به این شغل نسبت میدهند نیاز دارد.
به عنوان مثال، یک مربی باید مهارتهای ارتباطی و مهارتهای بین فردی بالایی داشته باشد. آنها باید به بازیکنان مختلف توضیح دهند که برای بهتر شدن در موقعیت خود چه کاری باید انجام دهند. یک مربی خوب دقیقاً میداند که چگونه توضیحات خود را مطابق با شخصیت هر بازیکن خاص تنظیم کند.
علاوه بر این، مربیان باید بتوانند الهام بخش بوده و ایجاد انگیزه کنند. آنها باید بدانند که چه کلماتی را انتخاب کنند، چگونه آن کلمات را بیان کنند و از چه نوع لحن احساسیای استفاده کنند که قلب تیم آنها را تحت تأثیر قرار دهد و آتشی در روح آنها ایجاد کند.
چند بار در مورد تیمی شنیدهاید که در نیمه اول با امتیازات زیادی شکست خورده است، اما در نیمه بعد بازی را کاملاً تغییر داده، زیرا مربی آنها سخنرانی شگفتانگیزی داشته است؟ این اتفاق زیاد میافتد. مربی بزرگ بودن یعنی داشتن هوش زبانی بالا.
۲. رماننویس
شاید بدیهیترین شغل برای فردی با هوش زبانی باورنکردنی رماننویسی باشد.
تصور یک داستان عالی یک چیز است، اما اینکه بتوانید کلمات را طوری روی کاغذ بیاورید که داستان را زنده کند چیز دیگری است. افراد بسیار کمی میتوانند این کار را انجام دهند.
پیچیدگی جملات باید متفاوت باشد، انتخاب کلمات برای ایجاد تأثیر باید دقیق باشد و جریان خواندن باید روان و آسان باشد.
نمونههایی از رمان نویسان بزرگ عبارتاند از چارلز دیکنز و شکسپیر. هر یک از این نویسندگان بزرگ به قدری از لحاظ کلامی استعداد داشتند که یک قطعه داستانی خلق کردند که در سراسر جهان مورد توجه مردم قرار گرفت.
۳. ویراستار
وظیفهی یک ویراستار صیقل دادن و اصلاح داستان یا مقالهای است که توسط شخص دیگری نوشته شده است.
در سطح پایه، آنها میتوانند عملکردهای زیادی مانند بررسی حقایق، املا، دستور زبان و نقطهگذاری را انجام دهند. این مسئولیتها نسبتاً ساده هستند و نیازی به استعداد خاصی ندارند.
با این حال، نقشهای دیگری نیز وجود دارد که یک ویراستار بازی میکند که بسیار مهمتر هستند. برای مثال، برخی از ویراستاران با محتوای قطعه درگیر میشوند، پیشنهادهایی در مورد خط داستانی یک رمان، توسعه شخصیتها، یا برش محتوایی که مناسب نیست ارائه میکنند. آنها همچنین ممکن است برای کمک به افزایش تأثیر یا بهبود انسجام، قطعه را ویرایش کنند.
این مسئولیتها پیشرفتهتر هستند و به فردی نیاز دارند که از هوش زبانی بسیار بالایی برخوردار باشد.
۴. وکیل
خوب بودن در مباحثه یکی از مهارتهای اولیه یک وکیل است. یک وکیل باید بتواند یک سند حقوقی را بخواند، محاسن استدلالها را تجزیه و تحلیل کند، ایرادات را بیابد و سپس استدلالهای متقابل بنویسد که متقن و متقاعد کننده باشد.
فقط یک فرد با هوش زبانی فوق العاده میتواند این وظایف را با موفقیت انجام دهد.
اگرچه اکثر وکلا ۹۰ درصد از وقت خود را در دفتر خود و در جلسات میگذرانند، اما گهگاه میتوانند پروندهای را در مقابل هیئت منصفه رسیدگی کنند. در آن شرایط، آنها باید از جنبههای دیگر تواناییهای زبانی خود استفاده کنند که شامل صحبت کردن به شیوهای مطمئن و روان است. آنها باید بتوانند توجه هیئت منصفه را جلب کنند، از شاهدان سؤال کنند و شواهدی را به گونهای ارائه دهند که متقاعد کننده باشد. تمام اینها ویژگیهای هوش زبانی بالا است.
۵. مترجم
در نگاه اول، ممکن است فکر کنید که کار مترجم بسیار ساده است. آنها به صحبتهای شخصی به یک زبان گوش میدهند و سپس آن را به زبان دیگری تکرار میکنند. این کار خیلی آسان به نظر میرسد. با این حال، در واقعیت، کار مترجم میتواند به طرز باورنکردنیای پیچیده شود.
به عنوان مثال، وقتی صحبت از ترجمه اسناد به میان میآید، آنها اغلب مجبورند از فرهنگ لغت ها، اصطلاحنامهها و کتابهای مرجع مختلف استفاده کنند تا از درستی درک خود از محتوای اصلی اطمینان حاصل کنند.
بسته به هر پروژه خاص، آنها ممکن است نیاز به تحقیق در اسناد قانونی یا بررسی عبارات فنی و علمی برای یافتن ترجمه صحیح داشته باشند. پس از آن، ممکن است جلساتی با مشتریان برای بحث در مورد ترجمه و رفع ابهامات برگزار شود.
اگرچه افرادی که سطح هوش کلامی بالایی دارند به طور طبیعی در یادگیری زبانها خوب هستند، اما شغل مترجم میتواند فوق العاده دشوار و استرسزا باشد. صحت اثر ترجمه شده ممکن است نقش کلیدی در یک معامله تجاری بین المللی یا مذاکرات سیاسی داشته باشد.
۶. معلم مدرسه
معلم بودن شاید یکی از مهمترین شغلهای دنیا باشد. قدرت اقتصادی یک کشور به داشتن یک سیستم آموزشی قوی با معلمان خوب بستگی دارد.
اگر جمعیت ناآگاه باشند، ممکن است رهبران اشتباهی را انتخاب کنند یا نوآوری مورد نیاز در حوزهی فناوری را که اقتصادهای مدرن برای شکوفایی به آن نیاز دارند، ارائه ندهند.
در حالی که تدریس هر درسی متفاوت است، اکثر معلمان مجموعهای از مهارتهای لازم را به اشتراک میگذارند. برای مثال، آنها باید در توضیح مسائل برای طیف وسیعی از دانش آموزان خوب باشند. برخی از دانشآموزان به طور طبیعی در یک حوزهی موضوعی خاص استعداد دارند، در حالی که برخی دیگر ممکن است با مطالب مشابه مشکل داشته باشند. به همین دلیل، معلم باید در هر دقیقه تغییرات مختلفی را در نحوهی تدریس خود در یک کلاس اعمال کند.
هر چه یک معلم هوش زبانی بیشتری داشته باشد، برای دانش آموزان، اقتصاد و ملت بهتر است.
جوانب مثبت هوش کلامی
۱. داشتن مهارتهای ارتباطی عالی
بزرگترین مزیت هوش کلامی داشتن مهارتهای ارتباطی عالی است. افراد دارای هوش زبانی بالا در صحبت کردن با دیگران به شیوهای متقاعد کننده و اغنایی عمل میکنند. آنها هنگام تلاش برای بیان یک نکته یا توضیح یک مفهوم نسبتاً دشوار کلمات مناسب را به راحتی مییابند.
علاوه بر این، آنها میتوانند ویژگیهای افرادی را که با آنها صحبت میکنند را در نظر بگیرند و سطح پیچیدگی کلامی خود را با مخاطب تنظیم کنند.
اگر آنها با کودکان صحبت کنند، به طور غریزی از واژگان سادهتر و ساختار جملهای که مستقیمتر و سرراستتر است استفاده میکنند. اگر با افراد دیگری که تحصیلات بیشتری دارند صحبت کنند، سطحی از واژگان و ساختار جملات پیچیده را انتخاب میکنند که مناسب بافت گفتوگو باشد.
۲. مهارت در یادگیری زبانهای خارجی
کسانی که سطح بالایی از هوش کلامی دارند میتوانند به راحتی زبانهای خارجی را فرا بگیرند. آنها یک توانایی طبیعی برای شنیدن و تشخیص ظرایف آوایی مختلف زبانهای مختلف را دارند و تشخیص و کاربرد ساختارهای نحوی و دستوری زبانهای بیگانه برای آنها بسیار راحت است.
جوانب منفی هوش کلامی
۱. افرادی که هوش برجستهی آنها هوش کلامی است ممکن است در تفسیر نمودارها و عبارتهای ریاضی خوب نباشید
هوش زبانی تماماً در مورد کلمات و استفاده از زبان است، اما اعداد میتوانند برای افرادی که سطح بالایی از مهارتهای کلامی دارند چالش برانگیز باشد. به همین دلیل، هنگام نگاه کردن به نمودار یا عبارات ریاضی، ممکن است کمی بیشتر طول بکشد تا اطلاعات کلیدی نمایش داده شده را شناسایی و تفسیر کنند.
نگاه کردن به نمودار و درک معنای آن یک مهارت بصری-فضایی است و گاهی افراد دارای هوش زبانی بالا در این حوزه از هوش با مشکل مواجه خواهند شد.
حال، اگر کسی یک پاراگراف مکتوب که همان اطلاعات را میرساند، به آنها بدهد، در درک محتوا اصلاً مشکلی نخواهد داشت. در حالی که شخصی با مهارتهای بصری-فضایی عالی ممکن است مجبور شود همان پاراگراف را چندین بار قبل از درک واقعی آن بخواند.
۲. مهارتهای تحلیل آماری ضعیف
یادگیری نحوهی انجام تجزیه و تحلیلهای آماری شامل تفسیر معادلات پیچیدهی ریاضی است. تعداد زیادی از اعداد و نمادهای مختلف وجود دارد که عملکردهای عددی مختلف را نشان میدهند. این حوزه دارای یک زبان تخصصی و خاص برای خودش است، اما یک زبان مبتنی بر متن نیست. متأسفانه، این روشی نیست که افراد دارای هوش زبانی بالا مطالب را یاد میگیرند. در واقع زمانی که عملیات ریاضی در قالبی کاملاً محاسباتی ارائه میشود، این افراد با مشکل مواجه میشوند. به همین دلیل، نقطه ضعف افراد دارای هوش زبانی بالا مطالعه و تفسیر مسایل آماری است.
کتاب هوش کلامی
کتاب «هوش کلامی: تکنیکهای متقاعد سازی و مهارتهای گفتوگو» نوشتهی زهرا فتاحی و فرزاد میراحمدی، با ارائهی تکنیکهایی کاربردی به شما این فرصت را میدهد تا قدرت بیان خود را تقویت کنید و با بهبود مهارت ارتباطیتان در محیطهای شغلی و اجتماعی، از پلههای موفقیت یکی پس از دیگری رد شوید. همچنین کتاب «قدرت هوش کلامی» حاوی شگردهای انقلابی «تونی بوزان» برای بهبود حافظه و فهم شما است و نشان میدهد که چه طور دامنهی دانش لغوی، خلاقیت و حافظهی خود را تقویت کنید و با استفاده از نمودارهای ذهنی، قدرت کلام خود را پرورش دهید.
تست هوش کلامی
شما با جستوجوی عبارت «تست هوش کلامی» یا «تتست هوش زبانی» در اینترنت به راحتی میتوانید نمونههایی از آزمونهای مرتبط با این نوع از هوشهای چندگانهی گاردنر را پیدا کنید و انجام دهید.
مثالهای هوش کلامی چیست؟
فردی که عاشق بحث و گفتوگو است یا فردی که عاشق خلق داستان و قصه است، نمونههایی از افراد با هوش زبانی بالا هستند. این نوع افراد رابطهی خوبی با کلمات دارند، تصویرسازی برایشان راحت است و میتوانند زبانهای مختلف را به راحتی یاد بگیرند.
الگوی یادگیری افراد باهوش کلامی بالا چگونه است؟
افراد با هوش کلامی قوی استعداد یادگیری و استفاده از زبان را دارند. آنها از طریق گوش دادن به کلمات گفتاری، خواندن، نوشتن و مباحثه یاد میگیرند. آنها در بحث و توضیح دادن مسایل به زبان نوشتاری یا گفتاری مهارت دارند.
هوش کلامی/زبانی شامل چه مهارتهایی است؟
میتوان نتیجه گرفت که هوش کلامی/زبانی شامل توانایی صحبت کردن، بیان و ابراز و انتقال افکار و احساسات خود به دنیای خارج به یک یا چند زبان مختلف است. یک نویسندهی خوب باید توانایی خوبی در استفاده از کلمات داشته باشد. این توانایی را میتوان از طریق خواندن توسعه داد.
آیا هوش زبانی مهمترین نوع هوش است؟
هوش زبانی-کلامی یادگیری زبانی را به عنوان یک ابزار ارزشمند تسهیل میکند و این مسأله به شما کمک میکند چیزهای جدیدی یاد بگیرید. در واقع هنگام یادگیری زبان جدید، باید ابعاد آوایی زبان، نحو و معناشناسی را یاد بگیرید. از آنجایی که همیشه چیز جدیدی برای یادگیری وجود دارد، یادگیری زبان مغز شما را مشغول و سالم نگه میدارد.
یادگیری در افراد دارای هوش کلامی بالا به چه شکل است؟
افرادی که سبک یادگیری کلامی-زبانی دارند، زمانی که با استفاده از مطالب گفتاری یا نوشتاری آموزش داده میشوند، بهتر یاد میگیرند. آنها فعالیتهایی را ترجیح میدهند که مبتنی بر استدلال زبانی باشد تا اطلاعات تصویری انتزاعی. مسائل زبانی ریاضی برای زبان آموزان کلامی-زبانی جذابتر از حل معادلات است.
انواع هوش چیست؟
طبق تحقیقات هوارد گاردنر هشت نوع هوش وجود دارد:
• هوش منطقی-ریاضی
• هوش زبانی
• هوش فضایی
• هوش موسیقایی
• هوش جسمانی-حرکتی
• هوش درون فردی
• هوش بین فردی
• هوش طبیعت گرایانه
چگونه ضریب هوشی را افزایش دهیم؟
روشهای رایج عبارتاند از:
• نواختن یک ساز را یاد بگیرید. یک مطالعه نشان داد که نوازندگان در مقایسه با افراد عادی حافظه و هوش بهتری دارند
• فعالیتهای مربوط حافظه مثل جدول حل کردن را تمرین کنید
• مهارتهای دیداری و فضایی خود را تمرین کنید
• یک زبان جدید یاد بگیرید
• بیشتر کتاب بخوانید
• فعالیتهای کنترل اجرایی را تمرین کنید
• مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشید
• مطالعه کنید
چه افرادی هوش کلامی/زبانی بالایی دارند؟
افرادی که دارای هوش زبانی قوی هستند (مانند نویسندگان، شاعران، سخنرانان و حقوقدانان) میتوانند خود را در ارتباط نوشتاری و کلامی به خوبی بیان کنند. با این حال، فقط به این دلیل که فردی دارای هوش زبانی-کلامی است، به این معنی نیست که باید منحصراً به آن مهارت تکیه کند.
تواناییهای زبانی/کلامی چیست؟
هوش کلامی، یکی از هشت هوش چندگانهی هاوارد گاردنر، شامل توانایی درک و استفاده از زبان گفتاری و نوشتاری است. این نوع هوش میتواند شامل بیان موثر خود از طریق گفتار یا کلام نوشتاری و همچنین استعداد برای یادگیری زبانهای خارجی باشد.
چگونه میتوانیم مهارتهای زبانی خود را بهبود ببخشم؟
در زیر ۱۰ راه برای بهبود مهارتهای زبانی آمده است:
• زبان پیش فرض رایانه خود را تغییر دهید.
• تماشای برنامههای نتفلیکس و سریالهای دیگر.
• معاشرت با افراد خارجی.
• کتابی را بخوانید که از قبل به خوبی میشناسید.
• دفترچه خاطرات بنویسید.
• همیشه یک فرهنگ لغت همراه خود داشته باشید.
• شبکهسازی کاری به زبان خارجی.
• با دوستان خود بازیهای پیشرفته انجام دهید.
آیا فرد دارای IQ بالاتر، سریعتر یاد میگیرد؟
مطالعات نشان میدهد که فردی با ضریب هوشی ۱۲۶ یا بالاتر اغلب میتواند در عرض یک ساعت آنچه را که فردی با ضریب هوشی در محدوده استاندارد ۴ تا ۵ ساعت برایش طول میکشد، یاد بگیرد. این بدان معنی است که افراد با استعداد واقعاً میتوانند سریعتر از یک فرد معمولی بخوانند و بفهمند.
هوش کلامی بالا نشاندهندهی چیست؟
هوش کلامی بالا نشان میدهد که فرد دارای مهارتهای زبانی قوی است و ممکن است در خواندن، نوشتن و ارتباط کلامی توانایی بالایی داشته باشد. در حالی که ضریب هوشی کلامی یک جنبه ضروری از هوش است، اما فقط یک جزء است و لزوماً موفقیت در سایر زمینهها مانند ریاضی، علوم یا مهارتهای اجتماعی را پیشبینی نمیکند.
آیا ضریب هوشی با افزایش سن، افزایش مییابد؟
بله. با این حال، اطلاعات زیادی در مورد اینکه دقیقا چگونه IQ و هوش با افزایش سن تغییر میکند وجود دارد. مطالعات نشان دادهاند که هوش سیال افراد از اواخر دهه ۲۰ زندگی کاهش مییابد، در حالی که هوش متبلور آنها با افزایش سن افزایش مییابد.
چرا هوش زبانی مهم است؟
دانش آموزی با هوش زبانی قوی ممکن است لغات جدید را خیلی راحت به خاطر بیاورد و به سرعت از آنها استفاده کند. حمایت و توسعه هوش زبانی شامل تشویق فراگیران به لذت بردن از برقراری ارتباط واقعی از طریق خواندن و نوشتن و صحبت کردن و گوش دادن است.
چگونه میتوان هوش زبانی را بهبود بخشید؟
• بخوانید تا یاد بگیرید. زبان آموزان باید تا حد امکان مطالعه کنند.
• یک دفتر خاطرات بنویسید.
• زبانهای خارجی را یاد بگیرید.
• مهارتهای گفتاری را تمرین کنید.
• جدول کلمات متقاطع بازی کنید.
• تماشای فیلم یا برنامههای تلویزیونی به زبان خارجه.
• در کلاسهای آموزش زبان شرکت کنید.
• با سایر زبان آموزان ارتباط برقرار کنید.
چه چیزی انسانها را باهوش میکند؟
استدلال، حل مسئله و یادگیری جنبههای حیاتی هوش انسانی هستند. انسانها میتوانند تقریباً در مورد هر موضوعی استدلال کنند و بسیاری از مشکلات ممکن است حل شوند. مجموعههای رفتاری ساده و بسیار پیچیده را میتوان در طول عمر آموخت.
پنج مهارت زبانی چیست؟
این پنج دسته عبارتاند از مهارت خواندن، مهارت شنیداری، مهارت گفتاری، مهارت نوشتاری و دستور زبان.
آیا یادگیری زبان ضریب هوشی را افزایش میدهد؟
یادگیری زبان دیگر یکی از موثرترین و کاربردیترین راهها برای افزایش هوش، هوشیار نگه داشتن ذهن و محافظت از مغز در برابر پیری است.
آیا هوش کلامی ژنتیکی است؟
در حالی که عوامل محیطی و بافت آموزشی عوامل بزرگی در تعیین میزان هوش زبانی هستند، ژنهای متعددی وجود دارند که با توانایی زبانی فردی مرتبط هستند.
آیا هوش کلامی یک پدیدهی نادر است؟
توانایی تفکر در قالب کلمات و استفاده از زبان برای بیان و درک معانی پیچیده را هوش زبانی مینامند. این نوع هوش در بین انسانها رایجترین نوع هوش است.
آیا دایرهی واژگان با ضریب هوشی مرتبط است؟
واژگان معمولاً معیار خوبی برای تشخیص هوش کلامی در نظر گرفته میشود، اما ممکن است معیار دقیقی برای افراد غیر بومی یا افرادی با تربیت آموزشی غیرعادی نباشد.
ویژگیهای هوش زبانی چیست؟
افرادی که دارای هوش زبانی-کلامی بالایی هستند، میتوانند از کلمات به خوبی استفاده کنند، چه هنگام نوشتن و چه در هنگام صحبت کردن. این افراد معمولاً در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن بسیار خوب هستند.
تعریف هوش چیست؟
هوش را میتوان به عنوان توانایی حل مشکلات پیچیده یا تصمیم گیری با نتایجی که به نفع فرد باشد تعریف کرد که برای انطباق با محیطهای مختلف برای بقا و بازتولید آنها تکامل یافته است.
هوش ژنتیکی است یا در طول زندگی ایجاد میشود؟
مانند بسیاری از جنبههای رفتاری و شناختی انسان، هوش یک ویژگی پیچیده است که تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی قرار میگیرد.
آیا هوش در زندگی مهم است؟
فقط باهوش بودن به این معنی نیست که فرد موفق خواهد بود و فقط به این دلیل که فردی کمتر باهوش است به این معنی نیست که فرد در زندگی شکست خواهد خورد. کار سختی که انجام میدهید، هوش هیجانی که به دست میآورید، و ارزشها و دیدگاه شما نسبت به زندگی است که به شما کمک میکند موفق شوید.
چگونه باهوش شویم؟
۱۰ روش برای باهوش شدن شامل موارد زیر است:
• ورزش کنید.
• خوب بخوابید.
• مدیتیشن کنید.
• قهوه بنوشید.
• چای سبز بنوشید.
• مواد مغذی مناسب را دریافت کنید.
• ساز بزنید.
• مطالعه کنید.
آیا کسی میتواند باهوشتر شود؟
به طور خلاصه، توانایی شما برای موفقیت اغلب با میزان باهوشی شما تعیین میشود. با تمرین، هر کسی میتواند پایگاه دانش خود را افزایش دهد، عقلانیت خود را تقویت کند و مهارتهای جدیدی بیاموزد. راههای مختلفی برای تقویت توانایی شناختی و افزایش ظرفیت ذهنی شما وجود دارد.
آیا ضریب هوشی شما تغییر میکند؟
ضریب هوشی یک فرد مطمئناً میتواند با افزایش سن تغییر کند. مطالعات روی نوجوانان نشان میدهد که ضریب هوشی معمولاً با افزایش سن نوجوانان افزایش مییابد، که با توجه به اینکه تجربیات عمومی زندگی و تجربیات آموزشی (مانند مدرسه) هم مغز و هم هوش را تغییر میدهند، قابل قبول به نظر میرسد.
چگونه بفهمیم کسی باهوش است؟
نشانههای معمول افراد باهوش شامل موارد زیر است:
• آنها حکمت را از منابع متعدد میگیرند.
• مخاطبان خود را میشناسند.
• آنها نسبت به شغل خود حس عمیقی ایجاد میکنند.
• کنجکاوی.
• آنها در انتقال ایدهها عالی هستند.
• پرسشهای سنجیده.
• ایدههای سخت را ساده میکنند.
• میدانند که چه چیزهایی را نمیدانند.
افراد خیلی باهوش چه ویژگیهایی دارند؟
افراد واقعاً باهوش به طور طبیعی کنجکاو هستند. آنها از یادگیری سیر نمیشوند، مدام به دنبال دانش هستند و واقعاً از یادگیری مهارتهای جدید لذت میبرند. آنها اغلب چیزهای جدید و مهارتهای جدید را فقط از روی کنجکاوی یاد میگیرند، حتی زمانی که میدانند برای حرفه خود یا برای هیچ هدف دیگری به این مهارتها نیاز ندارند.
افراد باهوش چگونه صحبت میکنند؟
آنها مکالمات خود را با لحن و انرژی مناسب شروع میکنند. افراد باهوش تماس چشمی برقرار میکنند، به زبان بدن خود توجه میکنند، سوالات هوشمندانه میپرسند و با لحنی توصیفی مسایل را تعریف میکنند. آنها همچنین شما را میخندانند، آنها واقعاً به شما گوش میدهند و داستانگوی برجستهای هستند.
آیا افراد منطقی و عاقل، باهوش هم هستند؟
خرد و هوش هر دو ویژگی بسیار مثبت و مهم هستند، اما مطمئناً رابطهی آنها متقابل نیست. هوش، وجود منطق و خرد را تضمین نمیکند و بالعکس. در واقع، در حالی که ممکن است آنها مانند ویژگیهای مشابهی به نظر برسند، اما در واقع کاملاً متفاوت هستند، اگرچه ممکن است فردی هر دو را داشته باشد.
آیا افراد دارای ضریب هوشی بالا افرادی خوشحال هستند؟
در حالی که این افراد ممکن است استانداردهای بالایی داشته باشند و نگرانیهای کلانی داشته باشند، تحقیقات نشان میدهد که افراد با ضریب هوشی بالا در واقع بیشتر خوشحال هستند. دادههای این تحقیقات نشان میدهد که افرادی با بالاترین ضریب هوشی بالا بسیار شادتر از افرادی با پایینترین ضریب هوشی هستند.
مهمترین ویژگی افراد باهوش چیست؟
انطباقپذیری و کنجکاوی. افراد با بهره هوشی بالا انعطافپذیر هستند و مایلند چیزهای جدید را امتحان کنند و راههای متفاوتی را برای برخورد با یک مشکل کشف کنند. افراد بسیار باهوش همچنین در مورد دنیا کنجکاو هستند و میخواهند در مورد نحوه عملکرد آن اطلاعات بیشتری کسب کنند.
آیا درونگراها باهوش ترند؟
به طور متوسط افراد درونگرا و برونگرا از نظر هوش یکسان هستند. اما آمار نشان میدهد که حدود ۷۰ درصد افراد با استعداد درونگرا هستند. افراد زمانی «با هوش» در نظر گرفته میشوند که هوش بالاتر از حد متوسط یا استعداد برتر برای چیزی مانند موسیقی، هنر یا ریاضیات را از خود نشان دهند.
آیا ضریب هوشی با مطالعه تغییر میکند؟
اگرچه علم در مورد اینکه آیا در حالت کلی میتوانید ضریب هوشی خود را افزایش دهید یا خیر، نظریات محدودی دارد، به نظر میرسد تحقیقات نشان میدهد که میتوان هوش خود را از طریق برخی فعالیتهای آموزشی برای مغز افزایش داد. در واقع فعالیتهای مرتبط با آموزش حافظه، کنترل اجرایی و استدلال بصری فضایی میتواند به افزایش سطح هوش شما کمک کند.
باهوشترین انسان چه کسی است؟
پاسخ مشخصی برای اینکه چه کسی بالاترین آی کیو را دارد وجود ندارد، اما در حال جواب آلبرت انیشتین نیست. کسانی که ضریب هوشی بالاتری در مقایسه با انیشتین دارند عبارتند از ویلیام جیمز سیدیس، لئوناردو داوینچی و مرلین ووس ساوانت. گفته میشود سیدیس یک کودک اعجوبه بود که ضریب هوشی او بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ تخمین زده میشود.
افراد باهوش چگونه مطالعه میکنند؟
دانش آموزان باهوش جلسات مطالعه خود را طوری برنامه ریزی میکنند که بین جلسات استراحت منظم داشته باشند. استراحت در طول تحصیل، بهره وری و تمرکز کلی شما را افزایش میدهد. اگر هر بار ۵ ساعت پشت میز مطالعه خود بنشینید، ممکن است به نظر برسد که کارهای زیادی انجام میدهید، اما تحقیقات خلاف این را ثابت میکند.
آیا ضریب هوشی من میتواند ۲۰۰ باشد؟
بالاترین ضریب هوشی ممکن در جهان از نظر تئوری ۲۰۰ است، اگرچه برخی از افراد به داشتن ضریب هوشی بالای ۲۰۰ شناخته شده اند. هر کس با نمره آی کیوی بالاتر از ۱۱۰ به اندازه کافی خوش شانس است که هوشی بالاتر از سطح متوسط داشته باشد.
منابع: Mind Movies, MentalUP, Smart Brain