تلویزیون سامسونگ یا LG؛ کدام برند در سال ۲۰۲۰ موفقتر بود؟
طی سالهای اخیر، بازار تلویزیونهای هوشمند تحت سلطهی دو غول بزرگ فناوری یعنی سامسونگ و LG بود که اتفاقا هر دوی این شرکتها هم از کشور کره هستند. در سال ۲۰۲۰، LG و سامسونگ تلویزیونهای زیادی راهی بازار کردند و در کشورهای مختلف، تلویزیونهای ساخت این دو شرکت فراوان دیده میشوند. اما سؤال اینجاست که کدام یک از این دو عملکرد بهتری از خود نشان داده؟ پاسخ این پرسش را در این مطلب، با بررسی قابلیتهای مختلف تلویزیونهای دو شرکت خواهیم یافت.
هر سال شرکتهای بزرگ فعال در حوزهی فناوری، تلویزیونهای جدیدی را راهی بازار میکنند و با هر محصول جدید، کاربران به دنبال کیفیت تصاویر بهتر، پنلهای باکیفیتتر، قدرت سختافزاری بیشتر، سیستمعامل پیشرفتهتر و چیزهایی از این دست هستند. LG و سامسونگ هم شرکتهایی هستند که در این بخش، حضور فعالی در بازار دارند و محصولات بسیار باکیفیتی را روانهی بازار کردند. اما سؤال مهمی که پیش میآید، عملکرد آنهاست. اینکه کدام شرکت توانست و میتواند بهتر پاسخگوی نیاز کاربران باشد؟
البته باید به این نکته هم اشاره کنیم که هر دو شرکت در ساخت تلویزیونهای هوشمند فوقالعاده هستند و نمونههای بد و خوب در بین محصولات هر دو شرکت دیده میشود. بنابراین اگر تلویزیونهای خوب آنها را خریداری کنید، هیچگاه از خرید خود پشیمان نخواهید شد. با این حال این مطلب میتواند تا حدودی شما را با شرکتی که عملکرد بهتری داشته آشنا کند به این امید که انتخاب مطمئنتری داشته باشید.
سامسونگ و LG، دو سازندهی بزرگ تلویزیون هوشمند در جهان
همانطور که اشاره شد، سامسونگ و LG دو شرکت کرهای هستند که تلویزیونهای خود را در سراسر جهان در محدودهی عملکرد و قیمتی گوناگون به فروش میرسانند. محبوبیت تلویزیونهای هوشمند این دو بهخصوص در بازارهای آمریکا و انگلستان بسیار بالاست که البته یکی از دلایل مهم آن، نبود رقبای قدرتمندی چون فیلیپس و پاناسونیک در مناطقی نظیر آمریکای شمالی است که موفق به دریافت مجوز برای فروش تلویزیون در این بازار نشدهاند. اگرچه این موضوع چیزی از محبوبیت تلویزیونهای کرهای کم نمیکند.
مقایسهی تلویزیونهای دو شرکت از لحاظ قیمت بسیار سخت است. چرا که هر دوی آنها در هر محدودهی قیمتی، محصولات متعددی دارند که کاربر میتواند از بین آنها یکی را انتخاب کند. از تلویزیونهای ۳۲ اینچ با پنل FHD گرفته تا محصولاتی با نمایشگرهای ۴K و ۸K که هم قیمت بسیار بالایی دارند و هم کیفیت آنها خیره کننده است. در هر صورت، هر انتخابی که بخواهید داشته باشید، سعی میکنیم با این مقایسه، شما عزیزان را به بهترین نحو راهنمایی کنیم.
سامسونگ یا LG؟ بررسی تفاوتها
پنل نمایشگر – OLED در مقابل QLED
با اینکه دو شرکت در بسیاری از زمینهها رویهی مشابهی را طی میکنند، باز هم تفاوتهای گستردهای با یکدیگر دارند که ممکن است در انتخاب بین آنها تأثیرگذار باشد. برای مثال، LG از نمایشگرهایی با پنل OLED در ساخت تلویزیونهای خود استفاده میکند. این در حالی است که سامسونگ غالبا از QLED بهره میبرد. اما قبل از پرداختن به مقایسهی این دو در تلویزیونها، بهتر است یک تعریف خلاصهای از آنها داشته باشیم.
OLED مخفف عبارت Organic Light Emitting Diode به معنای «دیود ارگانیک ساطع نور» است. از مزیتهای این پنل میتوان به توانایی تأمین نور توسط هر پیکسل اشاره کرد. در واقع در این نوع پنلها، هر پیکسل در هنگام رسیدن جریان الکتریکی، نور تولید کرده و میدرخشد. همین قابلیت باعث شده به قطعات نوری زیاد در تلویزیون نیازی نباشد و در نتیجه تلویزیونهایی که با چنین پنلهایی تولید میشوند بسیار باریک باشند که برای محصولی با این ابعاد، یک امتیاز مثبت به حساب میآید.
از قابلیتهای خوب دیگر پنلهای OLED، کنترل آنها روی هر پیکسل است. بدین ترتیب هر پیکسل بسته به میزان جریان الکتریکی، نور ایجاد میکند تا در نتیجه رنگهای باکیفیت و بسیار درخشانی تولید شوند. علاوه بر اینها، کنترل روی هر پیکسل باعث میشود زمانی که رنگ مشکی به نمایش در میآید، هیچ نوری از پیکسل ساطع نشود. این یعنی رنگ مشکی در عمیقترین حالت ممکن به نمایش در میآید و در مصرف انرژی هم صرفهجویی میشود. این قابلیت به عملکرد خوب تلویزیون در سطح روشنایی کم هم کمک میکند.
مزیت خوب دیگر پنلهای OLED، قابلیت آنها در تابش مستقیم نور رنگی است که احتیاج به قطعات نوری اضافی را از بین میبرد و در نتیجه شرکتهای سازنده میتوانند تلویزیونهای خود را با کمترین ضخامت و وزن هم تولید کنند. همین موضوع هم باعث شده تلویزیونهای بالاردهی دو شرکت از لحاظ وزنی تفاوت بسیار فاحشی با هم داشته باشند (محصولات LG غالبا سبکتر هستند).
لازم به ذکر است در حال حاضر تمام پنلهای OLED توسط LG تولید میشوند. بنابراین برای مثال حتی اگر تلویزیون سونی با پنل OLED خریداری کنید، باید بدانید پنل آن توسط LG تولید شده است.
در این طرف اما پنل QLED قرار دارد. از لحاظ اسمی بین این پنل و OLED شباهت زیادی وجود دارد و اینطور به نظر میرسد که QLED هم یک نوع پنل از همین جنس است اما در حقیقت تلویزیونهای مجهز به پنل QLED، همان LCD هستند. منتها سامسونگ با اضافه کردن فناوری نقاط کوانتومی سعی کرده آن را از سایر LCDها متمایز کند. نقاط کوانتومی به ذراتی کوچک گفته میشود که پس از دریافت نور، رنگهایی با طول موج خاص و بسیار دقیق تولید میکنند تا بدین ترتیب کنتراست تصویر و دقت رنگها بیشتر شود.
البته شاید QLED نتواند آنطور که باید با OLED رقابت کند، اما در سال ۲۰۲۰، سامسونگ محصولاتی با این پنل راهی بازار کرد که میتوانند نمایندههای LG را در نمایش تصاویر به چالش بکشند. یکی از دلایل آن هم عملکرد بهتر QLEDهای گران قیمتتر به نسبت مدلهای ارزان قیمت است. از آنجایی که بیشتر کاربران به مدلهای اقتصادی روی میآورند، کمتر کسی به مزیتهای QLED توجه میکند اما به صورت کلی، سامسونگ در مدلهای گران قیمت خود با این پنل، قابلیتهای زیادی را از جمله تاریکی موضعی (Local Dimming)، زاویهی دید بهتر، نمایش بهتر نقاط روشن و چیزهایی از این دست استفاده کرد که در پایینردهها این قابلیتها با کیفیت کمتری دیده میشوند.
اما به صورت خلاصه، باید بگوییم تلویزیونهای مجهز به پنل QLED، روشنتر هستند، طول عمر بیشتری دارند (از لحاظ تئوری)، در نمایش رنگ سفید عملکرد بینظیری دارند، در اندازههای بزرگتری در دسترس قرار دارند، در روشنایی، عملکرد بهتری در نمایش رنگها داشته و قیمت کمتری هم دارند. از طرفی ضخامت زیادی دارند، بیش از حد روشن هستند و این موضوع باعث میشود تلویزیون در نمایش نقاط روشن و تیره به صورت همزمان با مشکل مواجه شود و دقیق عمل نکند، رنگ مشکی عمق کمتری در این نوع پنلها دارد و در نهایت اینکه سرعت پاسخگویی هم در آنها عموما کندتر است.
اما در طرف مقابل OLEDها سبکتر و باریکتر هستند، زاویه دید در آنها بسیار عالی است، هر پیکسل قابلیت تابش نور دارد که همین موضوع مصرف انرژی را بهبود میبخشد، رنگ مشکی با عمق بسیار بالایی تولید میشود، سرعت پاسخگویی تصویر بیشتر است و در نهایت اینکه خبری از تاری تصویر نیست. اما از طرفی از لحاظ اندازه، این تلویزیونها در نهایت به ۸۸ اینچ ختم میشوند که به نظر میرسد به اندازهی کافی بزرگ باشد که نیاز کاربران را پوشش دهد، میزان روشنایی در آن به ۱۰۰۰ نیت محدود میشود و اینکه این پنلها بسیار گران هستند.
با این حال سامسونگ و LG با تلاش فراوان موفق به افزایش وضوح تصویر نمایشگر تلویزیونهای خود به ۴K و حتی ۸K شدند، در نتیجه با نگاهی با تلویزیونهای بالاردهی هر دو شرکت، تصاویری روشن، درخشان و بسیار باکیفیت را مشاهده خواهید کرد.
سیستمعامل – LG webOS در مقابل سامسونگ تایزن
در بخش سیستمعاملها هم رویهی دو شرکت کاملا متفات است. البته که هر دو سیستمعامل در حد و اندازههای یک تلویزیون، نیاز کاربران را به بهترین شکل ممکن برطرف میکنند اما با این حال هر کدام از آنها از محیط کاربری و قابلیتهای خاصی بهره میبرند که میتواند در انتخاب کاربران تأثیر بگذارد.
سیستمعامل LG از سال ۲۰۱۴ تاکنون یکی از بهترینها بوده و قابلیتهای خوبی هم دارد. با باز کردن صفحهی منوها، کاربر یک پنل افقی را مشاهده میکند که شامل برنامههای پر استفاده، سرویسهای استریمینگ و وروردیها میشود. همچنین کاربر میتواند محل قرارگیری اپلیکیشنها را هم مطابق سلیقهی خود تغییر دهد. تایزن هم در واقع با تأثیر از webOS تا حد زیادی از همین زبان طراحی بهره میبرد منتها از پلتفرم پیشرفتهای نظیر ThniQ Al الجی بیبهره است. پلتفرمی که نه تنها میتواند با کمک الکسا (دستیار صوتی آمازون) و گوگل اسیستنت، به سؤالات شما پاسخ دهد بلکه در کنترل دیگر لوازم هوشمند خانه هم یاریتان میکند.
در طرف مقابل سامسونگ برای تلویزیونهای میانرده و گرانقیمت خود، دستیار صوتی بیکسبی را در نظر گرفته که از لحاظ کیفیت، قابل مقایسه با گوگل اسیستنت نیست. یعنی در واقع ضعیفتر است. از طرفی اپلیکیشنهای زیادی هم در این سیستمعامل در دسترس قرار ندارند اما برای کاربران عادی، این موضوع آنقدرها مشکلساز نیست. به صورت کلی نقاط ضعف و قوت دو سیستمعامل به شرح زیر است؛
نقاط قوت LG webOS
- بهرهمندی از دستیار صوتی الکسا و گوگل اسیستنت
- سرعت بالای گشت و گذار در منوها
- پشتیبانی از برنامههای بیشتر
- برنامههای استریمینگ در این سیستمعامل در صورت سوییچ به یک برنامهی دیگر در حال اجرا باقی میمانند تا کاربر چیزی را از دست ندهد
نقاط ضعف LG webOS
- نقطه ضعف خاصی دیده نمیشود
نقاط قوت سامسونگ تایزن
- سرعت بالای گشت و گذار در منوها
- دسترسی رایگان به شبکههای مختلف با سرویس TV Plus
نقاط ضعف سامسونگ تایزن
- تعداد کم برنامهها
- عملکرد نهچندان خوب جستوجو
به صورت کلی، به نظر میرسد سیستمعامل LG بالغتر و غنیتر بوده و کار کردن با آن هم لذتبخشتر است.
قابلیتها – دالبی ویژن در مقابل +HDR10
در بین دو مورد بالا که تلویزیونهای سامسونگ و LG را از یکدیگر متمایز میکرد، این موضوع شاید بسیار مهمتر باشد و نقش پررنگتری در انتخاب بین محصولات دو شرکت ایفا کند. چرا که اگر در محدودیت بودجه قرار نداشته باشید، قطعا دالبی ویژن انتخاب اول شما خواهد بود. در تلویزیونهایی با این قابلیت، کیفیت تصاویر فوقالعاده بالاست و شاید بتوان گفت در هیچ تلویزیون دیگری چنین کیفیتی را دریافت نخواهید کرد. اما هزینهی آن هم بسیار بالاست.
از طرفی +HDR10 هم بهبود بسیار زیادی به نسبت SDR داشته و برای بسیاری از کاربران، کافی به نظر میرسد. بهخصوص برای آن دسته از کاربرانی که در محدودیت بودجه قرار دارند، اما در مقایسه با دالبی ویژن، حرفی برای گفتن ندارد. اما دو غول بزرگ فناوری در ساخت تلویزیونهای خود، به یکی از این دو اعتقاد دارند؛ LG به دالبی ویژن و سامسونگ به +HDR10. البته هر دو شرکت این قابلیتها را بیشتر برای تلویزیونهای بالاردهی خود استفاده میکنند. با این حال به نظر میرسد در این بخش هم LG برندهی رقابت باشد. البته اگر خرید تلویزیونهای بالارده مد نظرتان باشد.
نتیجه
از آنجایی که سامسونگ در بخش اقتصادی، عملکرد بهتری داشته، مدتهاست که تلویزیونهای ساخت این شرکت در بین کاربران محبوبیت بیشتری داشتهاند. سال ۲۰۱۹، تقریبا چهاردهمین سالی بود که سامسونگ توانست بیشترین سهم را از فروش تلویزیون داشته باشد و در نیمهی اول سال جاری هم این روند رو به رشد ادامه پیدا کرد. بعد از سامسونگ هم LG در ردهی دوم قرار دارد.
البته با خواندن این مطلب شاید اینطور به نظر برسد که LG برندهی بی چون و چرای مقایسه با سامسونگ در طراحی تلویزیون است. اما همانطور که در طول متن هم به آن اشاره شد، فاکتور قیمت باید حتما در نظر گرفته شود. در حالی که LG در بخش بالارده عملکرد بینظیری دارد، سامسونگ توانسته قابلیتهای خوبی را به مدلهای اقتصادی خود اضافه کند که آنها را برای کاربران معمولی، یعنی اکثریت مردم، به انتخاب بسیار خوبی تبدیل کرده است. این دقیقا همان چیزی است که بسیاری از مردم به دنبال آن هستند، چیزی که بتواند کار راه انداز و در عین حال خوب باشد. اما اگر قصد پرداخت مبالغ بیشتر و خرید تلویزیونهای پیشرفتهتر را دارید، اینجاست که LG میتواند انتخاب بسیار مناسبتری باشد.
با این حال عملکرد هر دو شرکت عالی است و در واقع اگر تلویزیون با دقت بیشتری از هر یک از این برندها انتخاب شود، قطعا آنچه را که مد نظر کاربر است ارائه خواهد داد. اما عموما، در بخش تلویزیونهای اقتصادی سامسونگ و تلویزیونهای بالارده هم LG برنده است. به صورت کلی هم تا به اینجای کار سامسونگ توانست عملکرد بهتری در فروش از خود به جای بگذارد.
منبع: Gadget Flow ،Tech Radar
من زیاد تحقیق کردم تقریبا میشه گفت هر دو برند عالی هستن اما از نظر ما ایرانی ها که اینترنت درستی نداریم کار با اینترنت و نصب برنامه توی تلویزیون های ال جی راحت تر هست و کیفیت تصویر از لحاظ زاویه دید یه کوچولو نسبت به سامسونگ بهتر هست. ولی تو سایت دیجی کالا یه اشتباه نوشته که قیمت سامسونگ پایین تر زده درحالی سامسونگ یه خورده قیمتاش نسبت به ال جی بیشتره.
اما چیزی که توی هر دو برند تلویزیون شما نمیتونید راحت پیدا کنید اینه که حافظه داخلی خیلی از جاها نوشته نشده که چند هست
سطحی ترین بررسی و مقایسه سال ۲۰۲۰ حتی نقاط قوت ضعف فقط مربوط به سیستم عامل و هیچی از جزعیات نمایشگر مقایسه نشد ممنون بابت تلف کردن وقت مردم
سلام دوست عزیز. تو این مقاله بیشتر سعی بر این بوده ببینیم تو سالی که گذشت، کدوم شرکت موفق شد بیشتر از دیگری، رضایت کاربران رو جلب کنه. بنابراین توضیحات حالت مختصرتری پیدا میکنند و طبیعیه که خیلی وارد جزئیات نشیم. در رابطه با نقاط ضعف و قوت هم باید خدمتتون عرض کنم که هم برای پنل و هم برای سیستمعامل، نقاط قوت و ضعف رو ذکر کردیم. تا جایی که هم تونسته باشیم اطلاعاتی در اختیارتون بزاریم و هم اینکه به موارد مهم پرداخته باشیم. برای فهم بیشتر تفاوت بین پنلها، باید مطلب «راهنمای خرید تلویزیون؛ هر آنچه پیش از انتخاب تلویزیون باید بدانید» رو مطالعه کنید که اتفاقا تو انتهای مطلب بهش لینک داده شده. چون هدف از نوشتن این مقاله، غالبا آگاهی کاربر از عملکرد دو شرکت تو فروش تلویزیون هست.
سلام خسته . وقتی سامسونگ و ال جی از ایران رفتن چطور میشه اعتماد کرد ک این محصول اصل کره است در صورتی ک یک شرکت متفرقه چینی با داره مونتاژ میکنه و یک علت دیگه غیر قابل فهم اینه ک همین محصول رو شما با نصف قیمت تو گناوه می تونید بخرید