۷ نویسندهی ارمنی برجسته که دوستداران ادبیات ارمنستان باید بشناسند
پیشینهی ادبیات نوین ارمنستان، که بدواً ابزاری برای پیشبرد اهداف ملیگرایانهی این کشور بوده، به قرن هجدهم بازمیگردد. این دوره که به عنوان دورهی احیای ادبی این کشور نیز شهرت دارد، عصر ظهور صنعت چاپ و گسترش شبکههای تجاری داد و ستد کتاب و آثار ادبی در کشور ارمنستان است. باید تاکید کرد که این تحولات تنها به منطقهی ارمنستان کنونی محدود نبود و گسترهی جغرافیایی آن بخش قابل توجهی از آناتولی شرقی را شامل میشد.
احیای فکری و ادبی ارمنستان تا حد زیادی نیز مدیون نویسندگان و متفکران ارمنستانی است که در خارج از مرزهای این کشور ساکن بودند. در مناطقی مانند مَدرَس و کلکته در کشور هندوستان و پایگاههای مختلف فکری و ادبی این افراد در کشورهای اروپایی، به خصوص در ونیز، وین، آمستردام، و همچنین لویو (اوکراین) و مسکو.
در این دوره اگرچه ادبیات ارمنستان از دید جهانیان ادبیاتی یکپارچه و متحدالشکل بود، اما در واقع آثار ادبی این کشور در امتداد یک شکاف منطقهای دو پارچه میشدند.
در اواسط قرن نوزدهم، به وضوح میتوان از وجود دو نوع ادبیات متمایز در این کشور صحبت کرد: ادبیات مربوط به ارمنستان غربی، که تحت سلطهی امپراتوری عثمانی و مراکز فکری وابسته به آن در سراسر قاره اروپا بود و ادبیات مربوط ارمنستان شرقی، که توسط ارمنیان در شرقیترین نواحی مرزهای عثمانی اداره میشد.
ضمناً نواحی شرقی ارمنستان در ابتدا توسط پارسیان و پس از آن توسط اتحاد جماهیر شوروی اداره میشد. علاوه بر وجود تفاوت بین محتوای فکری و ادبی آثار این دو ناحیه در کشور ارمنستان، زبان مورد استفاده برای خلق آثار ادبی نیز در آنها با یکدیگر متفاوت بود.
در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ، ابتدا تاریخچهی ادبیات کشور ارمنستان را از منظر سبکی و تأثیرپذیری از رویدادهای تاریخی اجتماعی به طور مختصر مرور میکنیم، سپس به معرفی ۷ نفر از برجستهترین نویسندگان و شاعران این کشور میپردازیم. با ما همراه باشید.
تاریخچهی ادبیات کشور ارمنستان
پیدایش آثار ادبی نوین در ناحیهی ارمنستان غربی که پایتخت آن در استانبول بود، را میتوان نتیجهی اقدامات نخبگان و روشنفکرانی دانست که در اروپا (عمدتاً در پاریس و ونیز) تحصیل کرده بودند. این افراد در واقع همان کسانی بودند که فرایند مدرنیزاسیون فرهنگی این کشور را رهبری کردند و به زبان و جهت گیریهای سیاسی ملی ارمنستان شکل دادند و آنها را از نو ساختند.
نویسندگان و ادبای این دوره آثار خود را دیگر به زبان ارمنی کلاسیک نمینوشتند و همین مسئله باعث تغییر زبان ادبی کشور ارمنستان نیز شد. آنها همچنین راه را برای ظهور نویسندگان رمانتیک و رئالیست بعدی هموار کردند.
توسعهی ادبیات مدرن ارمنستان شرقی نیز مسیر مشابهی را دنبال میکرد. فقط بهجای استانبول و اروپای قارهای، پیشگامان آن عمدتاً در مسکو و تفلیس رشد کردند و در مؤسسات آموزشی مهم ارمنی تحصیل کردند. برخلاف همتایان خود در ارمنستان غربی، چهرههای پیشروی ارمنستان شرقی از نظر فکری غرق در فرهنگ و سنت روسیه بودند و آنها را با تمام وجود پذیرفته بودند.
از این رو دیدگاههای خلاقانه و امکانات روششناختی آنها تا حدود زیادی با تکیه بر زیباییشناسی رئالیستی، پراگماتیسم اجتماعی و سیاسی و فرهنگ پوپولیسم است.
رویدادهای فاجعهآمیز قرن بیستم این دو شاخه را در مقطع حساسی از دستاوردهای زیباییشناختیشان از هم جدا کرد. اما این جدایی در مقایسه با خسارات بیاندازهای که در طول جنگ جهانی اول و سالهای اولیه حکومت اتحاد جماهیر شوروی به این کشور وارد شد، خساراتی جزئی محسوب میشوند.
در جبهه عثمانی، نسلکشی ارمنیها توسط ترکها تعداد بیشماری از روشنفکران و متفکرین این ناحیه را از بین برد. اولین قربانیان این حادثه که با جدیت تمام توسط کمیته حاکم اعدام شدند، متشکل از نویسندگان و روشنفکران ارمنستان غربی بودند. بیش از ۲۰۰ نفر از شخصیتهای شناختهشده بلوک غربی، از جمله تعداد زیادی از نویسندگان و ناشران کلیدی، در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ دستگیر شدند و سپس تبعید یا اعدام شدند.
بسیاری از نویسندگان دیگر در طول ماهها و سالهای بعدی همان سرنوشت تلخ را تجربه کردند. تعداد معدودی که از این فاجعه جان سالم به در بردند، بعدها این اقدام عثمانی را با هدف حذف نویسندگان و متفکران ارمنستانی توصیف کردند.
ادبیات ارمنستان شرقی هم تا حدود زیادی تحت تأثیر تحولات اجتماعی و مسیر پرپیچوخم سلطهی شوروی قرار داشت. ارمنستان که در سال ۱۹۱۸ و پس از آن برای مدت کوتاهی مستقل بود، در اوایل دهه ۱۹۲۰ دوباره با اتحاد جماهیر شوروی ادغام شد.
نیروهای ایدئولوژیک ارمنستان شرقی در این دوران به طور مستقیم و غیرمستقیم سیر موضوعی و سبکی ادبیات این ناحیه را شکل دادند. در دهه اول، ادبیات این ناحیه بر یک جهانبینی انقلابی متمرکز بود که توسط نویسندگانی که فعالانه درگیر سیاست نیز بودند ترویج میشد. از قضا، در خلال پاکسازی های استالینیستی در اواخر دهه ۱۹۳۰، برخی از همین نویسندگان کمونیست در ارمنستان شرقی در رأس سوسیالیستها دستگیر، تبعید، و وحشیانه به قتل رسیدند.
دههی بعد، که جنگ جهانی دوم را در این کشور در برمیگیرد، شامل بازگشت و گرایش دوبارهی نویسندگان ارمنستانی بهسوی مضامین تاریخی است. در واقع رمان تاریخی که در قرن نوزدهم جزء اصلی ادبیات ارمنستان بود، پس از جنگ جهانی اول به طور کلی به عنوان یک گونهی ادبی ناپدید شد. اما این ژانر ادبی در دهه ۱۹۴۰، دوباره ظاهر شد و تلاش کرد تا واقعیت معاصر این کشور را که در یک تضاد ایدئولوژیک قرار داشت، به تصویر بکشد.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ نیز چالشهای بیسابقهی جدیدی را برای ارمنستان به ارمغان آورد. جنگ طولانی با آذربایجان بر سر مناطق مورد مناقشه در منطقهی قرهباغ کوهستانی، چالشهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی جدی این کشور در حال ظهور را تشدید کرد.
اقتصاد ضعیف، که به واسطهی فساد دولتی تشدید شده بود، سیل مهاجرت گستردهای را بهویژه به سمت روسیه و ایالات متحده ایجاد کرد. کشور ارمنستان در این شرایط با فضای عمومی انحطاط مواجه شده بود که در آن هنر با موانع ایدئولوژیک و مالی فزایندهای مواجه بود. بنابراین، ابتکار ترجمه این آثار و ارائه آنها به جهانیان بهترین و شاید تنها راهحل برای خروج ادبیات ارمنستان از وضعیت رکود بود.
ترجمهی آثار ادبی این کشور و در نتیجه تعاملات فکری و فرهنگی نویسندگان این کشور با سایر کشورهای جهان نیز تا حدود زیادی به رشد و توسعهی فرایند یکسانسازی آثار ادبی کشور ارمنستان با سایر کشورهای جهان کمک کرد و نتیجهی آن آثاری است که امروزه به عنوان ادبیات معاصر کشور ارمنستان با آن مواجهیم.
چهرههای ادبی برجستهی ارمنستان
در ادامه ۷ تن از تأثیرگذارترین نویسندگان و چهرههای ادبی کشور ارمنستان که فاخرترین آثار ادبی این کشور را در تمام پیشینهی ادبی این کشور خلق کردهاند، معرفی شدهاند.
۱- خاچاطور ابوویان (۱۸۰۵ – ۱۸۴۸)
خاچاطور ابوویان (Khachatur Abovian) نویسندهی ارمنی و چهرهی ملی ارمنستان است که در سال ۱۸۰۵ در این کشور متولد شد و در اوایل قرن نوزدهم در سال ۱۸۴۸ بهطور مرموزی ناپدید شد و هیچوقت اثری از او پیدا نشد. او یک معلم، شاعر و از حامیان مدرنیزاسیون در کشور ارمنستان بود. او که به عنوان پدر ادبیات نوین ارمنستان شهرت دارد، بیشتر به خاطر رمان «زخمهای ارمنستان» شناخته میشود.
این رمان که در سال ۱۸۴۱ نوشته شد و پس از مرگش در سال ۱۸۵۸ منتشر شد، اولین رمانی بود که به زبان ارمنی مدرن منتشر شد و از زبان ارمنی شرقی با گویش ایروانی بهجای زبان ارمنی کلاسیک استفاده کرد. ابوویان به لحاظ فکری و فرهنگی شخصیتی بسیار پیشرو و مترقی محسوب میشود که هیچیک از آثارش در زمان حیاتش منتشر نشد.
ابوویان نه تنها در حوزهی ادبیات ارمنستان، بلکه در کل تاریخ ارمنستان به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای فرهنگی شناخته میشود. تأثیر ابوویان بر ادبیات ارمنستان غربی نیز به همان اندازهی بود که بر ادبیات بلوک شرقی این کشور تأثیر گذاشت.
۲- هوهانس تومانیان (۱۸۶۹ – ۱۹۲۳)
هوهانس تومانیان (Hovhannes Tumanyan) شاعر، نویسنده، مترجم و فعال ادبی و چهرهی فرهنگی اهل ارمنستان بود. او همچنین شاعر ملی ارمنستان است. تومانیان به سرایش شعر، رباعی، تصنیف، رمان، افسانه، و مقالات انتقادی و روزنامهنگاری اشتغال داشت. آثار او بیشتر به سبک واقعگرایانه نوشته شده که اغلب حول موضوع زندگی روزمره مردم در عصر خودش تمرکز دارند.
تومانیان در روستای تاریخی دسق در منطقه لری متولد شد و در جوانی به تفلیس که مرکز فرهنگی ارمنستان شرقی تحت سلطهی امپراتوری روسیه در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود نقلمکان کرد. او به سرعت با آثار شعری ساده اما بسیار دلنشینش در میان جامعهی ارمنستان شناخته شد. فیلمها و انیمیشنهای زیادی از آثار تومانیان اقتباس شده است. دو اپرای، آنوش (۱۹۱۲) اثر آرمن تیگرانیان و آلماست (۱۹۳۰) اثر الکساندر اسپندیاریان بر اساس آثار او نوشته شده است.
۳- سیلوا کاپوتیکیان (۱۹۱۹ – ۲۰۰۶)
سیلوا کاپوتیکیان (Silva Kaputikyan) شاعر و فعال سیاسی اهل ارمنستان است. او که یکی از مشهورترین نویسندگان ارمنی قرن بیستم است، به عنوان «شاعر برجسته ارمنستان» و «بانوی بزرگ شعر ارمنی قرن بیستم» شناخته میشود. اگرچه او عضو حزب کمونیست بود، اما از مدافعان برجسته آرمانهای ملی ارمنستان بود.
اولین مجموعه شعر او در اواسط دهه ۱۹۴۰ منتشر شد و در دهه ۱۹۵۰ او جایگاه خود را به عنوان یک شخصیت ادبی مهم در ارمنستان شرقی تثبیت کرد. سیلوا علاوه بر ارمنی به زبان روسی نیز مینوشت و بسیاری از آثار او به زبانهای دیگر نیز ترجمه شدهاند. در اواخر حکومت شوروی، او مکرراً به مسائل سیاسی و دیگر مسائل اجتماعی نیز میپرداخت.
۴- آوتیک ایزاکیان (۱۸۷۵ – ۱۹۵۷)
آوتیک ساهاک ایزاکیان (Avetik Sahak Isahakyan) شاعر، نویسنده و فعال اجتماعی برجستهی اهل ارمنستان بود.
ایزاکیان پس از آزادی از زندان حکومت شوروی در سال ۱۸۹۷، اولین مجموعه اشعار خود را به نام «آوازها و زخمها» منتشر کرد، اما به زودی دوباره به دلیل فعالیتهایش علیه تزار روسیه دستگیر و به اودسا فرستاده شد. غزلهای شورانگیز، بار عاطفی و ملودی اشعار او باعث محبوبیت سریع او در بین مردم ارمنستان شد. همچنین برخی از بهترین آثار او مملو از مفاهیم اندوهناک و تأمل در باب سرنوشت بشریت و بیعدالتی زندگی است. آثار او بهواسطهی عشقش به سرزمین مادریاش طرفداران زیادی در بین مردم کشور ارمنستان دارد.
آثار ایزاکیان به زبانهای زیادی ترجمه شده و خوانندگان نوین زیادی از اشعار او به عنوان متن ترانههای خود استفاده کردهاند.
۵- هوهانس شیراز (۱۹۱۴ – ۱۹۸۴)
هوهانس شیراز (Hovhannes Shiraz) بیش از هر چیز به شوخطبعیاش معروف بود. در سال ۱۹۶۳ جان اشتاینبک نویسندهی صاحبنام از آپارتمان این شاعر در ایروان بازدید کرد و سپس در نامهای به او نوشت: «…مردها وقتی با هم میخندند به هم نزدیکترند. و من به یاد دارم که در ایروان خیلی با هم خندیدیم.»
شیراز شاعری ضد حکومتی بود که در میان مردم ارمنستان در زمان سلطهی شوروی محبوبیت زیادی داشت و تمام عمر خود را با حکومت فاسد شوروی در این کشور مبارزه کرد. هنگامی که در سال ۱۹۷۴، سورن آقابابیان، منتقد معروف، خبر اعطای نشان لنین را به شیراز داد، او پاسخ داد: «و آنها [دولت شوروی] در ازای آن از من چه میخواهند؟ سکوت من را میخواهند؟»
شیراز صاحب حدود چهل دفتر شعر و ترجمه است. واژگان غنی و سبک حساس او که با عناصر عامیانه و محاورهای ادغام شده بود، شعر او را به یکی از عالیترین دستاوردهای ادبیات ارمنستان تبدیل کرد. منتقدان ادبی بسیاری آثار او را شاهکار میدانند. به گفته پارویر سواک، «شعر نوین ارمنستان از خط الراس شیراز برخاسته است».
۶- شوشانیک کورگینیان (۱۸۷۶ – ۱۹۲۷)
شوشانیک کورگینیان (Shushanik Kurghinian) ششمین نویسنده مشهور ارمنی است که آثار او به ۱۷ زبان مختلف ترجمه شده است.
در تاریخ ادبیات ارمنستان به کورگینیان به عنوان کاتالیزوری برای توسعه شعر سوسیالیستی و فمینیستی اشاره میشود. او در این کشور با عنوان «صدای بیصداها» شناخته میشود و خودش بهعنوان یک شاعر «عمیقاً سیاسی» به خودش مینگریست. اولین شعر او در سال ۱۸۹۹ در نشریهی تراز منتشر شد و در سال ۱۹۰۰ اولین داستان کوتاه او در مجله آقبیور منتشر شد.
کورگینیان پس از تأسیس اولین گروه سیاسی زنان هنچاکی در الکساندروپل، برای فرار از دست رژیم تزاری به شهر روستوف در استان دون گریخت.
اولین جلد شعر او به نام زنگ سپیدهدم در سال ۱۹۰۷ منتشر شد. پس از انقلاب روسیه، در سال ۱۹۲۱ به ارمنستان شرقی بازگشت و تا زمان مرگش در آنجا زندگی کرد. کورگینیان در طول زندگی خود روابط قابلتوجهی با هنرمندان و نویسندگان مشهور ارمنی داشت.
۷- سیپان شیراز (۱۹۶۷ – ۱۹۹۷)
سیپان شیراز (Sipan Shiraz) شاعر، مجسمهساز و نقاش ارمنستانی است. او فرزند شاعر ارمنی هوهانس شیراز و همسر دومش شوشانیک بود. او در انستیتو هنر ایروان تحصیل کرد. شیراز در طول عمر کوتاه خود ۷ کتاب شعر منتشر کرد. او عضو کانون نویسندگان ارمنستان بود و در رادیو ایروان نیز کار میکرد. شیراز در گورستان مرکزی پانتئون در ایروان به خاک سپرده شده است.