آیا «جوکر زنان» ارزش این همه هیاهو را داشت؟
سری دوم «جوکر» خانمها پخش شد و ظاهراً با استقبال خوبی هم مواجه شد. احسان علیخانی، تهیهکننده برنامه، در فصل دوم بالاخره موفق شد مجوز حضور بانوان را در برنامهاش دریافت کند. انتقادی که به فصل اول «جوکر» وارد شد و وارد بود. خانمها البته پیش از این در برنامههای مفرح شبکه نمایش خانگی حضور داشتهاند. نمونهاش رئالیتی شو پربیننده «شبهای مافیا» که در آن شاهد حضور خانمها، البته با سهم کمتری، بودیم. باقی برنامههایی که به طور انحصاری مردانه نبودند، بیشتر مسابقه/بازی یا گفتوگومحور بودهاند. شبکه نمایش خانگی که در واقع نسخه نوین تلویزیون است، قواعد و قوانین متفاوتی دارد که این را به فال نیک میگیریم. اینکه زنها به عنوان کمدین کنار هم قرار بگیرند، اتفاق تازه و مبارکی است.
خانمها در فصل اول مخاطبان برنامه «جوکر» را شگفتزده کردند. و این هم اتفاق تازه و مبارکی در جامعهای است که بخش غالب آن معتقدند خانمها توانایی کمدین بودن و خنداندن دیگران را ندارند. حضور خانمها در «جوکر» عکس این ادعا را ثابت کرد و این خودش یک کار فرهنگی خیر است. پیش از این با معرفی استندآپ کمدین خانم در برنامههای دیگر، در این راه قدم برداشته شده بود و حالا با برنامههایی مثل «جوکر» ظاهراً مسیر ادامه و مقاصد تازه دیگری پیدا کرده است، که این را هم به فال نیک میگیریم. خوب است که زنان تأیید و تشویق بگیرند و به رسمیت شناخته شوند. و «جوکر» ظاهراً با چنین هدفی ساخته شده است. دیدیم که همهچیز بسیار احساساتی و بانزاکت و عاشقانه برگزار شد. حتی شاید کمی اغراقشده. جنس کمدی هم متفاوت بود. اساساً خانمها در کمدی، وارد بعضی حوزههای خاص شوخی که آقایان مجوز ورود به آن را دارند، نمیشوند. و همین باعث میشود که با آنها جنس دیگری از کمدی را با آنها تجربه کنیم.
نگاهی به «جوکر زنان»؛ از خوب تا بد
اما به همان اندازه بار شوخیهای جنسی در «جوکر» مردان، بار شوخی ظاهری در این سری از «جوکر» خانمها سنگین بود. نزاکت سیاسی جهانی شوخی با ظاهر به طور ویژه چاقی افراد را دیگر نمیپذیرد و هرکه حتی کمدینی هر جایی در کارش با این موضوع شوخی کند، بایکوت میشود. جهان در چنین نقطهای ایستاده است. البته بیشتر امریکا. اما شوخی با ظاهر در فرهنگ ما هم بغرنج است. این را هم میدانیم که کمدی یعنی شوخی با همهچیز. یعنی داشتن آزادی برای شوخی با همهچیز. اگر این آزادی از کمدی گرفته شود، اصلاً دیگر کمدی خلق نمیشود و کمدینها از کار بیکار میشوند. آنچه میتواند از بغرنجی ماجرا بکاهد، نه حذف که ایجاد تعادل است.
سری دوم «جوکر» خانمها تمام تمرکزش برای خلق کمدی را روی اضافهوزن نعیمه نظامدوست گذاشته بود. نظامدوست پیش از این، با چند حضور در برنامههای شبکه نمایش خانگی، به طور ویژه، برنامه «اسکار» مهران مدیری، به عنوان یک کمدین بامزه تازه از سوی مخاطبان و کاربران شبکههای اجتماعی کشف شده بود. به همین خاطر، یکی از کسانی بود که مخاطبان بیشترین درخواست را برای حضورش در برنامه «جوکر» داشتند. او با راحتی در کالبد خودش و با استفاده هوشمندانه از آن برای گذر از مرزها، بهعلاوه طنازی خاص خودش، موفق شد با مخاطبان ارتباط صمیمانه برقرار کند. و بدین ترتیب، نوع بیسابقهای از کمدی زنانه در عرصه سرگرمی شکل بگیرد. اما به قول معروف، در دیزی بازه، حیاء گربه کجا رفته. نعیمه نظامدوست بارها نقش کلیشهای «زن چاق» را در فیلمهای کمدی بازی کرده و او در پنجاه سالگی گویا دیگر ظاهر خود را پذیرفته و همان پرسونای سینماییاش را با خودش حمل میکند. یا خود واقعیاش را زندگی میکند. این صداقت و خلوص با خود به دل مینشیند و در عین حال، بستر شوخی را فراهم میکند. ایرادی هم ندارد. کمدی نیاز به جنبه بالایی دارد. اما اینکه تمام بار طنز برنامه روی دوش یک نفر و یک شوخی گذاشته شود، نه هوشمندانه است نه به نفع برنامه. تکراری میشود و طبعاً کسلکننده.
بهعلاوه اینکه، این میزان تمرکز روی نظامدوست و شوخی با اضافهوزنش به اشکال مختلف، فرصت و فضا برای خلق کمدی را از دیگران و از موقعیتهای دیگر محدود کرد. البته که کمدی احتیاج به موتیف تکرارشونده دارد. اما این از موتیف فراتر رفته بود. به طور ویژه، در ارتباط میزبان برنامه با نظامدوست که درست است کمدی است اما الگوی مخربی است که هدف اولیه برنامه را نقض میکند. رفتار میزبان در هر دو سری برنامه جوکر خانمها از همان الگوی مسمومی تبعیت میکرد که از عوامل ریشهای محدودیت زنان است. دستکم گرفتن تمام ابعاد زنان، مگر پیشکسوت، یک الگوی مسموم رفتاری غالب و کلیشهای در جامعه است. و چون همزمان هم کلیشه هم مخرب است، نمیتوان به آن خندید. در واقع، نباید به آن خندید. اگر بنا باشد که در آیتمی در برنامه به مسئله حقوق هرچند بدوی زنان بپردازیم، این پرسونایی که علیخانی به خود گرفته است، متناقض جلوه میکند و ضربه میزند. روند تأثیرگذاری را دستکاری میکند و نتیجه دلخواه حاصل نمیشود. مهمتر از هم چیز تازهای خلق نمیشود.
مسخره کردن زنی با اضافهوزن و فرار از دست او یکی از تکرارشوندهترین شوخیهای سینمای کمدی ایران است. همینطور دستکم گرفتن هوش خانمها. اینها همان رفتارهای پرتکرار در بطن جامعه است و در بستر کمدی هم اتفاق نمیافتد. زندگی روزمره است. همینها اعتماد بهنفس لازم برای هر کاری، نه فقط طناز بودن، را از آدمی میگیرد. بنابراین، اگر «جوکر» قصد دارد با حضور خانمها تغییری در بخشی از فرهنگ اجتماعی و باورهای جمعی به وجود بیاورد، میزبانش هم باید رویکرد دیگری را در رفتار با خانمها اتخاذ کند. به این شکل فعلی، کار خوبش را زائل میکند. شاید اگر تمرکز تا این اندازه روی شوخی با نعیمه نظامدوست نبود، باقی خانمهای شرکتکننده به جز یک نفر، اینقدر برای تلطیف فضا احساساتی عمل نمیکردند. فضا در لحظاتی بیش از اندازه یک برنامه کمدی احساساتی میشد. البته که رد و بدل کردن احساسات و بهخصوص نشان دادنش خیلی هم خوب است، اما وقت زیادی از این برنامه را به خود اختصاص داد و خلق کمدی را محدود کرد. از میان مهمانان برنامه که همه مرد هم بودند، به جز یک نفر ارتباط مؤثر و مفیدی بین آنها و خانمها برقرار نشد. آقای علیخانی داشت جلو همان یک ارتباط مؤثر را هم با توصیه دستوریِ به نام کوچک نخواندن مهمان به نظامدوست میگرفت. در حالی که این اجازه را برای خودش که اختلاف سنی بهمراتب بیشتری با مهمان دارد، قائل است.
با این حال، سری دوم «جوکر» خانمها لحظات خوب خودش را هم داشت. در جوکرتایمها و با نعیمه نظامدوست لحظات مفرح خلق کرد. خانمهای شرکتکننده تقریباً همه در کمدی سابقه دارند و محبوب بودهاند. بیشترشان به اندازه کافی فعال بودند، شاید چند نفر بیشتر، اما شرکتکننده منفعل هم داشتیم. به نظر میآید در آینده قرار است بیشتر شاهد حضور گلوریا هاردی باشیم، چرا که عدم تسطش به زبان فارسی موقعیتهای طنز و بامزه خلق میکند. به طور کلی، شروع خوبی است و میتواند در ادامه بهتر هم شود، اگر آزادی بیشتری فراهم باشد. کاش، تغییری در طراحی صحنه و لباس برنامه هم ایجاد شود. این همه رنگ و شلوغی و عدم هارمونی شاید هدفش ایجاد فضایی شاید باشد اما فقط چشم را اذیت میکند. موسیقی برنامه در تیتراژ ابتدایی خلاقانه است. ایده طنز جالبی دارد اما هم در ترانه و هم آهنگسازی جای پیشرفت دارد. یکی از مهمترین ویژگیهای تیتراژ یک برنامه موفق، ماندگار بودن آن است. این ترانه درست است که در بخش کلام با بازی با نام شرکتکنندگان خلاقیت به خرج داده و جالب است، اما بهیادماندنی نیست. استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت ترانه تیتراژ پایانی و اعلام آن، اگرچه برای موزیسینها خبر بدی است اما نشان از صداقت سازندگان برنامه دارد. استفاده از ترانههای بهاصطلاح «ممنوع» هم دیگر در همهجا عادی و تکراری شده و همان سؤالهای همیشگی را به ذهن میآورد. سؤالهایی بیجواب.
منبع: دیجیکالا مگ