نقد فیلم «کفایت مذاکرات»؛ کاش پول ساخت فیلم را صرف امور خیریه میکردید (جشنواره فیلم فجر)

وقتی آمار و ارقام میلیاردی فروش فیلمهای کمدی را میبینیم، مدام این موضوع در ذهنمان شکل میگیرد که به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی مردم به یک تفریح مفرحی برای اوقات فراقت خود احتیاج دارند. اما باز این دلخوشی وجود دارد که همین کمدیها فرصتی است تا سینما به عنوان یک کالای فرهنگی مهم از سبد خانوادهها حذف نشود. این یک توجیه است برای تغییر ذایقه مخاطب، ذایقهای که حالا شوخیهای جنسی و دمدستی را به داستان شنیدن ترجیح میدهد.
هشدار: در نقد فیلم «کفایت مذاکرات» خطر لو رفتن داستان وجود دارد
شاید هم همین توجیه و استدلال بود که باعث شد ساعت 10 صبح روز ششم جشنواره فیلم فجر عده زیادی منتقد و اهالی رسانه به تماشای فیلمی بنشنید به نام «کفایت مذاکرات». فیلمی که با توجه به حضور مهران غفوریان و محسن کیایی، تصور این میرفت که خنده از مخاطب بگیرد و در زمان اکران مورد توجه باشد.
اما واقعیت این است که هر دقیقه و هر سکانس از فیلم که پیش میرفت دو سوال بزرگ در ذهن شکل میگرفت. اولین و مهمترین سوال این است که چرا هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر باید به همچین اثر رای بدهند تا در جشنواره حضور داشته باشد؟ دومین سوال این است که چرا باید یک کارگردان که در ساخت آثار کودک تا حدودی موفق بوده، ناگهان تصمیم بگیرد یک ابتذال محض را در قالب یک کمدی بیمحتوا بسازد؟
«کفایت مذاکرات» مانند فیلم «آنتیک»، حتی یک سکانس یا دیالوگ منحصر به خودش ندارد. همه چیز کلیشهای و عاریهای است. همه اتفاقات قصه را پیشتر بارها بارها در آثار جدی و کمدی دیدهایم. نویسندگان هم آنها را کلاژ کردهاند و کنار هم قرار دادهاند. خانوادهای برای تامین هزینه اجاره خانه تصمیم میگیرند با ترفندی پولدار شوند و این ترفند چیست؟ رحم اجارهای! این یک خط شاید بهترین خلاصه داستانی باشد که بتوان از درون این فیلم به زور اغماض از تمام محتوای سخیفی که در اختیار مخاطب میگذارد، بیرون کشید.
اما حتی اگر به همین قصه استفاده از رحم اجارهای هم در فیلم دلخوش باشیم، قصه به سمتی پیش میرود که این موضوع مهم و حساس اجتماعی را به استهزا میکشاند. بدون قرارداد رحم اجارهای گرفتن، در نظر نگرفتن موضوع وراثت و مالکیت بچه و خیلی موضعات دیگری که تنها کاریکاتوری زشت از این کار ارایه میدهد.
- ندارد
- یک کمدی بیمحتوا
- تمسخر و زیر سوال بردن موضوع رحم اجازهای
احتمالا نام مهران غفوریان و محسن کیایی، در اکران مخاطب را به سینما بکشد و تاسفی مضاعف بر دل سینما بنشانند. اما کاش گروه سازنده، پول ساخت این فیلم را صرف امور خیریه میکردند.
اسامی فیلمها | امتیاز از ۵ |
صیاد | صفر |
بازی خونی | صفر |
سونسوز | 3 |
داد | 1 |
رگهای آبی | صفر |
ترک عمیق | 2 |
افسانه سپهر | 1 |
صنم | – |
آنتیک | صفر |
رها | 2.5 |
بچهی مردم | 2 |
اسفند | 1 |
آبستن | – |
لولی | – |
ژولیت و شاه | 1 |
شمال از جنوب غربی | 1.5 |
چشم بادومی | صفر |
لاکپشت | صفر |
اشک هور | – |
دست تنها | – |
خاتی | 1 |
زیبا صدایم کن | 3.5 |
کفایت مذاکرات | 0 |
پسر دلفینی ۲ | 0 |
ناتور دشت | 3.5 |
رکسانا | 1 |
مرد آرام | 0 |
موسی کلیمالله | 0.5 |
بازی را بکش | 1 |
صددام | 0 |
تاکسیدرمی | 0 |
غریزه | 2.5 |
شوهر ستاره | – |
زال و رودابه | – |
پیشمرگ | 0 |
ماریا | 0.5 |
پیر پسر | 5 |
1968 | 0 |
فریاد | 0.5 |
خدای جنگ | – |
گوزنهای اتوبان | – |
منبع: دیجیکالا مگ
سلام.فیلمهای امروزی یک نوع لاس اجتماعی است عده ای کارگردان سبک علم بی معنی وبازیگران کلیشه ای رنگ لعاب یک صنعت را کمرنگ کرده اند باید سینما بازیگران جدیدی را وارد کند تا حال وهوای سینما عوض بشه اکثر فیلمها بازیگران امور روز مره گی را طی میکنند اگ فیلم انتقادی هست واقعیت را به تصویر بکشد اگه اجتماعی هست حال جامعه را بیان کند اکثر فیلمها درس اجتماعی ندارند وهویت را زیر سوال میبرند