۵ دلیل که جوکر بهترین نقش واکین فینیکس است
به گواه خیلیها، واکین فینیکس بهترین نقشآفرینی کارنامهاش را در فیلم جوکر به نمایش گذاشته و در این مقاله قرار است با ۵ دلیلی آشنا شویم که این ادعا را تأیید میکند.
با اینکه واکین فینیکس با فیلم «بچهها حرف نمیزنن» (Kids Don’t Tell) محصول سال ۱۹۸۵ وارد سینما شد، ولی اولین فیلمی که توجه همه را به او جلب کرد «به خاطرش مردن» (To Die For) ساختهی گاس ون سنت بود. فیلمی که سکوی پرتاب فینیکس شد و مسیرش را برای حضور در پروژههای بزرگتر و مطرحتر هموار کرد. تا اینکه ۵ سال بعد به خاطر بازی در فیلم «گلادیاتور» و ایفای نقش یک امپراتور شرور و پیچیده، برای اولین بار نامزد دریافت اسکار شد.
نامزدیهای اسکار واکین فینیکس ادامه داشت و برای فیلمهایی مثل «سربهراه باش» (Walk the Line) ساختهی جیمز منگولد و «مرشد» (The Master) به کارگردانی پل توماس اندرسون شایستهی تقدیر شناخته شد و هر بار خیلیها از شکست او ناراحت و دلگیر شدند. تا اینکه سرانجام سال ۲۰۲۰ برای بازی در نقش آرتور فلک فیلم «جوکر» (Joker) جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد و به انتظاری چندین ساله پایان داد.
بهترین بازیهای واکین فینیکس، جوکر جدید سینما
آرتور فلکِ فیلم جوکر مطرحترین و شناختهشدهترین کاراکتری است که واکین فینیکس تا به حال بازی کرده و تقریبا همه با تماشای نقشآفرینی خیرهکنندهی او میخکوب شدند. در ادامه به ۵ دلیلی میپردازیم که باعث شده جوکر بهترین اجرای کارنامهی بازیگری فینیکس باشد. اما واکین فینیکس به شخصیتهای ماندگار زیادی جان بخشیده که هر کدام به دلایل مختلفی شایستهی تقدیر و تجلیل هستند. به همین دلیل در کنار این ۵ دلیل، ۵ نقشآفرینی تماشایی دیگر از واکین فینیکس را هم معرفی کردهایم که میتوانند به جای جوکر بهعنوان بهترین بازی کارنامهاش نام بگیرند.
۱. پاسخ سؤالهای بیجواب را میدهد
جوکر شخصیتی مرموز و مبهم است که هیچ چیزی از زندگی گذشته و خاستگاهش نمیدانیم؛ این بخشی از هویت اوست. ضدقهرمانی هرجومرجطلب که چیزی جز آشوب و ویرانی دنیا در سرش نیست و برای اقداماتش نیازی به انگیزههای منطقی ندارد. کریستوفر نولان و هیث لجر فقید با استفاده از همین ایدهی مرکزی کاراکتر جوکر، شوالیهی تاریکی را تبدیل به بزرگترین فیلم ابرقهرمانی سینما کردند.
تاد فیلیپس و واکین فینیکس با رویکرد متفاوتی سراغ جوکر رفتند و سعی کردند دلایل شکلگیری کاراکتری چنین مهیب و ویرانگر را به مخاطب نشان دهند. حالا این فیلم یا واقعا گذشتهی دلقک مرگباری را نشانمان داد که شاهزادهی جرموجنایت گاتهام میشود؛ یا داستان مردی را روایت کرد که بعدها الهامبخش جوکرِ معروف و آشنای دنیای بتمن شد. در هر صورت، لایهای به شخصیت هراسانگیز جوکر اضافه کرد که تا به حال ندیده بودیم.
گزینهی جایگزین: لری اسپورتلو در فیلم فساد ذاتی (Inherent Vice)
واکین فینیکس در دومین تجربهی همکاریش با پل توماس اندرسون قدم در دنیای فیلمهای نئو نوآر گذاشت. داستان فیلم دربارهی لری اسپورتلو، کارآگاه خصوصی خوشقلب ولی بیکفایتی است که سال ۱۹۷۰ درگیر سه پروندهی جنایی عجیب و در هم تنیده میشود و پایش را در دنیای زیرزمینی و تاریک خلافکاران لس آنجلسی باز میکنند.
فساد ذاتی یک فیلم جنایی متعارف نیست و لحن دیوانهوار و بامزهای دارد، برای همین شاید کسانی را که با پیشزمینهی ذهنی یک فیلم ژانر چفتوبستدار سراغش میروند سرخورده کند. چون پاسخ معماهایش چیزی نیست که از گرهگشاییهای معمول این داستانها انتظار داشته باشید. ولی واکین فینیکس بهلطف کارگردانی و هدایت پل توماس اندرسون یک اجرای بینقص کمدی ارائه کرده که با واکنشهای سرموقع و میمیک چهرهی بینظیرش حسابی از تماشاچی خنده میگیرد.
۲. گامی جدید در فیلمهای ابرقهرمانی است
جوکر با اتمسفر تلخ و تاریک، درجهبندی سنی بزرگسال، مضامین عمیق و سنگین و نمایش سختیهای تکاندهندهی یک بیمار روانی منزوی و جداافتاده، از سایر فیلمهای ابرقهرمانی و کمیک بوکی جداست و در همهی ابعاد مسیر متفاوتی را طی میکند. جوکر به تماشاچیانش نهیب میزند که نادیده گرفتن افراد آسیبپذیر و زخمخوردهای که سالها خشم و نفرت درونشان انباشته کردهاند، چه صدمات جبرانناپذیری برای همه در پی خواهد داشت.
فیلم تاد فیلیپس دست روی نکات و مضمونهایی گذاشته که کمتر فیلم ابرقهرمانی سراغش رفته است و به ما نشان میدهد سیستم و جامعهای مسموم که مدام انسانهای شکنندهای مثل آرتور فلک را هیچ میشمرد، تا چه اندازه در شکلگیری آشوب و هرجومرج و ویرانی و مرگی که در آینده میآید نقش دارد. به این طریق است که جوکر، مؤلفههای همیشگی ژانر ابرقهرمانی را بازتعریف میکند و همه متوجه میشوند که در دنیای کمیک بوکها و قهرمانها و ضدقهرمانهای اینچنینی هم میتوان قصهای درگیرکننده و تأثیرگذار روایت کرد.
گزینهی جایگزین: تئودور در فیلم او (Her)
«او» یکی از اصیلترین و دوستداشتنیترین فیلمهای علمی تخیلی سینماست که ایدههای جسورانه دارد و قصهای تلخ و تکاندهنده روایت میکند. داستان یک مرد منزوی و گوشهگیر که با یک هوش مصنوعی خوشصدا ارتباط عاشقانه برقرار میکند، تنها از ذهن خلاق و جنونآمیز مردی مثل اسپایک جونز برمیآمد.
کارگردان و تیم بازیگری درجهیک فیلم با نگاهی تازه و گرم و انسانی سراغ مضمون پیچیدهای مثل عشق رفتند و واکین فینیکس در نشان دادن احساسات متناقض و سردرگمیهای تئودور سنگ تمام گذاشت. شخصیتی عمیقا مهربان و آسیبپذیر که خیلی سریع عاشقش میشوید و با غصههایش اشک میریزید. واکین فینیکس همدلی مثالزدنی و قدرتمندی در بیننده به وجود میآورد و ما را با تمام لحظات تئودور همراه میکند.
۳. به خاطرش اسکار گرفت
واکین فینیکس بعد از سه بار نامزدی، بالاخره با فیلم جوکر موفق شد این مجسمهی طلایی و گریزپا را با خودش به خانه ببرد. اصلا از همان زمانی که خبر ساخته شدن فیلم جوکر با حضور واکین فینیکس پخش شد، همه گمانهزنیهایشان را آغاز کردند و فینیکس را شانس اصلی اسکار بهترین بازیگر مرد میدانستند. اما کمتر کسی فکرش را میکرد خود فیلم هم از بختهای اصلی اسکار شود و تاد فیلیپس در کنار کارگردانان بزرگ دیگر برای کسب اسکار بهترین کارگردانی به رقابت بپردازد.
واکین فینیکس اما فصل جوایز ۲۰۲۰ را درو کرد و قبل از اینکه اسکار را به چنگ آورد، جایزهی بهترین بازیگر مرد را در گلدن گلوب، انجمن بازیگران، منتخب منتقدان و بفتا گرفت. اسکاری که واکین فینیکس بعد از حضور در بیشمار نقش ماندگار و نمایش بازیهای خیرهکننده در پروژههای پرریسک دریافت کرد حسابی به سینمادوستان چسبید.
گزینهی جایگزین: جانی کش در فیلم سربهراه باش (Walk the Line)
سال ۲۰۰۵ واکین فینیکس در فیلم زندگینامهای جیمز منگولد در نقش خوانندهی افسانهای کانتری یعنی جانی کش ظاهر شد. فینیکس نه تنها نقش جانی کش را به بهترین شکل ممکن بازی کرد، بلکه تقریبا تبدیل به او شد و حتی آهنگهای معروفش را با صدای خودش خواند و تمام تلاشش را کرد تا ویژگیهای جانی کش را در صدایش بیاورد.
منتقدان نقشآفرینی واکین فینیکس و تعهد مثالزدنیش را ستودند و از گرما و صمیمیتی فراموشنشدنی گفتند که او به فیلم اضافه کرده بود. فیلم منگولد طبق مؤلفههای همیشگی فیلمهای زندگینامهای حرکت میکند و یک داستان استاندارد و شنیدنی و تماشایی را پیش چشمان مخاطب میآورد. ولی این بازی واکین فینیکس و ریس ویترسپون است که بیشتر از همه چیز به چشم میآید.
۴. به طرز هولناکی واقعگراست
وقتی جوکر برای اولین بار به نمایش در آمد، منتقدان از این گفتند که بازی واکین فینیکس چقدر تأثیرگذار و باورپذیر و تکاندهنده است و تصویری تلخ و دقیق از یک شخصیت افسرده و دچار آسیبهای روانی نشان میدهد. آدرین رین، روانشناس جنایی اهل بریتانیا در مصاحبهای با ونیتیفیر فیلم جوکر را تحسین کرد و آن را به خاطر تصویر درستی که از وضعیت روانی یک قاتل جامعهستیز نشان میداد ستود.
علاوه بر این، جوکر واقعیتی گزنده را پیش چشم ما میآورد که شاید مدتها بود از نگاه به آن طفره میرفتیم و سعی میکردیم نادیدهاش بگیریم. اینکه دنیا پر است از آدمهای فراموششدهای مثل آرتور فلک که جامعه تمام تلاشش را میکند تا نادیدهشان بگیرد و ادامهی این مسیر چیزی جز وحشت و هراس و طغیان نیست.
گزینهی جایگزین: کومودوس در فیلم گلادیاتور
این فیلم تماشایی و عظیم ریدلی اسکات هنوز هم بین سینمادوستان محبوب است و خیلیها آن را عزیز میشمرند. ماجرای ژنرال رومی که ناعادلانه بعد از کشته شدن همسر و فرزندش تبعید میشود و زندگی یک برده را تجربه میکند و به عنوان یک گلادیاتور که باید برای حفظ زندگیش نبردهای خونین نمایشی را از سر بگذارند، رفتهرفته معروفتر میشود تا مسیری برای انتقامش هموار کند و امپراتور کومودوس را بکشد.
فینیکس نقش کومودوس را بازی میکند، شخصیت منفی فیلم که کاراکتری است عمیقا جذاب و پیچیده که هرگز از انگیزههای درونی و پنهانش باخبر نمیشوید، و فینیکس به بهترین شکل ممکن تمام ویژگیهای او را به نمایش گذاشته. مردی جاهطلب که وحشت تنهایی تمام عمر آزارش میدهد و دلش میخواهد دوست داشته شود، محبوب باشد و جایگاه و اعتباری در حدواندازهی پدرش یا ماکسیموس کسب کند. ولی مسیر را اشتباه میرود و بهجای کسب محبوبیت و اعتبار، در دل همه ترس و وحشت میافکند. ترس و وحشتی که تنها مقدمات سقوط خودش را فراهم میکند. واکین فینیکس شخصیت شروری را به تصویر کشیده که احساسات پیچیده و متنقاضی درون مخاطب به وجود میآورد. نمیدانید از او متنفر شوید یا برایش دل بسوزانید.
۵. بازتعریف یک شخصیت مشهور
واکین فینیکس بعد از سزار رومرو، جک نیکلسون، هیث لجر و جرد لتو پنجمین بازیگری بود که در قامت این شخصیت شرور معروف و جذاب ظاهر میشد و باید پا جای پای افراد بزرگی میگذاشت و جوکر را برای نسل جدیدی از سینماروها معرفی میکرد. فینیکس هم باید از زیر سایهی عظیم و مهیب هیث لجر بیرون میآمد و چیز جدیدی ارائه میکرد، هم به شخصیت جوکر وفادار میماند.
با اکران جوکر، همه متوجه شدند که واکین فینیکس بار دیگر خودش را ثابت کرده و جوکری به نمایش گذاشته که مال خودش است و تکرار موفقیتهای دیگران نیست. فینیکس روی لایههای تازهای از این شخصیت تمرکز کرد و بخشهای تاریکتر وتلختر جوکر را نشانمان داد. نتیجهاش شخصیتپردازی عمیق و تأثیرگذار مردی شد که از بیماری روانی رنج میبرد و بیشتر از هرچیز به دنبال پیدا کردن جایگاهش در دنیایی خشن و بیرحم است که همه در آن سعی دارند زیر پا لهش کنند.
گزینهی جایگزین: فردی کوئل در فیلم مرشد
واکین فینیکس در اولین همکاریش با پل توماس اندرسون نقش فردی کوئل را بازی کرد، یک کهنهسرباز زخمخورده از جنگ جهانی دوم که سعی دارد با زندگی بعد از جنگ کنار بیاید و از سردرگمیهای ذهن مشوش و دیوانهوار خودش جان سالم به در ببرد. بعد از اینکه با رهبر یک فرقهی مذهبی آشنا میشود، تحت تأثیر او قرار میگیرد و به همراهش قدم در سفری پر فراز و نشیب میگذارد.
مرشد به نظر خیلی از منتقدها اثر مهم و ماندگاری به حساب میآید که اصلیترین قوتش را مدیون بازیهای درخشان واکین فینیکس و فیلیپ سیمور هافمن است. فینیکس با هنرمندی تمام نقش مردی سرگردان را که خشمی فروخرده درونش رخنه کرده بازی میکند و از همه چیزش برای این کاراکتر مایه میگذارد. با دیدن مرشد، دیگر واکین فینیکس را در فیلم نمیبینید. او به طور کامل تبدیل به فردی میشود و از شکل و ظاهر فیزیکی گرفته تا فرم و مدل راه رفتن و ستون فقراتش در خدمت قصه و کاراکتر است و وقتی نگاهش می کنید، حس میکنید رنج و بیقراری مجسم است.
منبع: Screen Rant
وایکین فینیکس بعد از هیث لجر بهترین جوکر
هست
ایشون عالین و یکی از بهترین بازیگران هالیود هستن