۱۰ فیلم که نمیدانستید از «جویندگان» جان فورد الهام گرفتهاند
فیلم وسترن محصول ۱۹۵۶ جان فورد یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما است. فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» کم نیستند؛ از آثاری مانند «جنگ ستارگان» (Star Wars) جرج لوکاس گرفته تا «راننده تاکسی» (Taxi Driver) مارتین اسکورسیزی. این فیلم که جان فورد آن را ساخته است و جان وین ستارهی اصلی آن است، داستان یک کهنهسرباز جنگ داخلی آمریکا به نام اتان ادواردز را روایت میکند. ادواردز بعد از به پایان رسیدن جنگ سرگردان است و به دنبال پیدا کردن هدفی جدید در زندگی میگردد. هنگامی که برادرزادهی او به صورت شبانه دزدیده میشود، او وارد ماجراجوییای برای پیدا کردن او میگردد که چندین سال به طول میانجامد. ادواردز در نهایت در مییابد که نمیتواند یک زندگی آرام، زیبا و صلحجویانه داشته باشد. او در مییابد که متعلق به خط مقدم است و هدفی جز برقراری عدالت و دستیابی به رستگاری ندارد.
از مارتین اسکورسیزی گرفته تا استیون اسپیلبرگ، بسیاری از سینمادوستان جوان بعد از تماشای «جویندگان» به عنوان یک کودک، تحت تاثیر این فیلم قرار گرفتند و سالهای بعد تبدیل به سازندگان فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» شدند. مضامین موجود در فیلم «جویندگان» به اندازهای قدرتمند و تاثیرگذار هستند که باعث شدهاند این فیلم تاثیرات زیادی حتی بر فیلمهایی که در ژانر وسترن دستهبندی نمیشوند هم داشته باشد. تاثیرات این فیلم را میتوان در درامهای جنگی حماسی مانند «لورنس عربستان» (Lawrence of Arabia)، فیلمهای اکشن پساآخرالزمانی مانند «مکس دیوانه ۲: جنگجوی جاده» (Mad Max 2: The Road Warrior) و فیلمهای دلهرهآور انتقامجویانه مانند «هاردکور» (Hardcore) مشاهده کرد.
۱۰. گمشده (The Missing)
- سال تولید: ۲۰۰۳
- کارگردان: ران هاوارد
- بازیگران: کیت بلانشت، تامی لی جونز، ایوان ریچلوود، جینا بوید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
وقتی که ران هاوارد بالاخره سال ۲۰۰۳ تصمیم گرفت فیلمی در ژانر وسترن بسازد، یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» را خلق کرد. «گمشده» را میتوان بازسازی «جویندگان» نامید با نگاهی تیرهتر و تلختر به مضامینی مانند انتقام، عدالت و روابط خانوادگی. وقایع این فیلم در نیو مکزیکو طی سال ۱۸۸۵ رخ میدهند. «گمشده» داستان زنی داروساز در خط مقدم را روایت میکند که بدون این که تمایلی داشته باشد مجبور میشود با پدر مرموز خود همتیمی شود تا دختر دزدیدشدهی خود را پیدا کند. فیلمنامهی این فیلم را کن کافمن بر اساس رمان «آخرین سواری» از توماس ادیسون نوشته است. در این فیلم از زبان بومیان قبیلهی آپاچی استفاده میشود و بعضی از بازیگران این فیلم مدتها زمان صرف کردند تا این زبان را به درستی بیاموزند و از آن استفاده کنند.
در این فیلم تامی لی جونز نقش شخصیتی را ایفا میکند که میتوان آن را بازسازی شخصیت جان وین در «جویندگان» دانست؛ هفتتیرکشی سالخورده که جستوجویی سرسختانه را آغاز میکند تا در کنار کیت بلانشت دختر گمشدهی او را پیدا کند. در این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، ایوان ریچلوود نقش دختر گمشده را ایفا میکند. «گمشده» تقریبا به طور کامل به چهارچوبهای «جویندگان» وفادار میماند، اما یکی از عیبهای بزرگ «جویندگان» را بر طرف مینماید؛ در این فیلم پرترهای محترمانه از بومیان آمریکا ترسیم میشود. پرترهای که این فیلم از بومیان قبیلهی آپاچی ترسیم نمود، مورد ستایش مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. روزنامهی شیکاگو تریبیون، این فیلم را بهترین و سرسختترین وسترن از زمان «نابخشوده» (Unforgiven) دانست. این فیلم در گیشه شکست خورد و در حالی که با بودجهی ۶۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، تنها ۳۸.۴ میلیون دلار فروخت.
«گمشده» فیلمی است تاملبرانگیز که میتواند علاقهمندان به ژانر وسترن را درگیر کند و آنها را وارد داستانی هیجانانگیز نماید. نقشآفرینی تامی لی جونز و کیت بلانشت در این فیلم درخشان است. این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است را باید از آن دسته فیلمهایی دانست که در زمان اکرانشان مورد توجه قرار نمیگیرند و بعدها لقب قدرنادیده به آنها تعلق میگیرد. به عقیدهی بسیاری از منتقدان، «گمشده» بهترین فیلم هاوارد تا آن روز بود. این فیلم را شرکت سونی در سینماها پخش کرد. «گمشده» برای نخستینبار در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۰۳ به نمایش در آمد.
۹. روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان (Rogue One: A Star Wars Story)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- کارگردان: گرت ادواردز
- بازیگران: فلیسیتی جونز، دیهگو لونا، بن مندلسون، مدس میکلسن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
زمانی که دیزنی تصمیم گرفت فیلمهایی بسازد که وقایع آنها در دنیای فیلمهای «جنگ ستارگان» رخ میدهند، نخستین فیلمی که ساخت یک پیش داستان بود. این فیلم توضیح میداد که چگونه شورشیها پیش از وقایع فیلم اصلی محصول ۱۹۷۷ به نقشهی ستارهی مرگ دست پیدا کردند. کارگردان «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» گرت ادواردز برای ساختن این فیلم از فیلمهای زیادی الهام گرفت. صحنههای جنگی این فیلم الهامگرفته از فیلمهای جنگی دربارهی ویتنام مانند «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now) بودند و شخصیت اصلی این فیلم الهام گرفتهشده از شخصیت اصلی فیلم «داستان زاتویچی» (The Tale of Zatoichi) بود.
صحنهی افتتاحیهی این فیلم الهامگرفته از فیلم «جویندگان» است. جین ارسوی جوان در ابتدای این فیلم وقتی که خانهی آنها مورد حملهی نیروهای امپراتوری قرار میگیرد، توسط والدینش مخفی میشود، مانند صحنهی افتتاحیهی «جویندگان» که دبی در آن هنگام حملهی کومانچیها توسط والدینش مخفی میشود. یکی از اصلیترین دلایل متفاوت بودن این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان»است نسبت به سایر فیلمهای مجموعهی «جنگ ستارگان» حضور جان نول است. ایدهی این فیلم را جان نول ده سال پیش از آغاز شدن پروسهی تولید آن مطرح کرده بود و از نظر فضاسازی ایدهی او نسبت به جهانی که لوکاس خلق کرده بود، متفاوت مینمود. ادواردز هم توانست به خوبی به این نکته پی ببرد و در مسیر تبدیل کردن این ایده به فیلم، به خوبی فضای متمایزی در آن نسبت به سایر فیلمهای «جنگ ستارگان» خلق نماید.
تمرکز داستان این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است بر روی سربازان شورشیای است که بیش از هر چیز به آزادی اهمیت میدهند. «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» پیچیدگیهای اخلاقی جنگ را به تصویر میکشاند و ضرورت از خود گذشتگی را نمایان میسازد. فضای تلخ و جدی این داستان مبارزهی گروهی از شورشیها با نیروهای امپراتوری، در تضاد با دنیای رنگارنگ فیلمهای لوکاس قرار دارد. در این فیلم به مضامینی مانند از خود گذشتگی، امید و خط باریکی که حقانیت شورشیها را از بطلان تروریسمها جدا میکند پرداخته میشود. این فیلم با بودجهی ۲۶۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از یک میلیارد دلار بفروشد. سال ۲۰۲۴، سریالی با محوریت شخصیت لونا به عنوان پیشزمینهای برای این شخصیت به نام «اندور» (Andor) ساخته شد.در دو رشتهی بهترین ترکیب صدا و بهترین جلوههای ویژه نامزد اسکار شد، اما نتوانست هیچکدام از این جوایز را با خود به خانه ببرد.
۸. چه کسی در اتاقم را میزند؟ (Who’s That Knocking at My Door)
- سال تولید: ۱۹۶۷
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- بازیگران: هاروی کایتل، زتا بتهون، لئونارد کوراس، کریستینا اسکورسیزی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
اسکورسیزی یکی از شناختهشدهترین طرفداران فیلم «جویندگان» است و این کارگردان نیویورکی در تمام آثار خود از شاهکار وسترن جان فورد الهامگرفته است. نخستین فیلمی که مارتین اسکورسیزی کارگردانی کرد یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است. داستان این فیلم حول محور یک مرد ایتالیایی-آمریکایی کاتولیک میگردد که وقتی از اتفاقی ناگوار که در گذشتهی نامزدش رخ داده است آگاه میشود، به سختی میتواند با آن کنار بیاید. اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد که داستان این فیلم هیچ ارتباطی با «جویندگان» جان فورد ندارد، اما شخصیت اصلی این فیلم شباهتهای بیمانندی به شخصیت اتان ادواردز و علاقهی وافری به او دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
وقتی که شخصیت هاروی کایتل در این فیلم با شخصیت دختر که نقش آن را زنا بتهون ایفا میکند در جزیرهی فری رو در رو میگردد، با تحلیلهایی که دربارهی فیلم «جویندگان» ارائه میکند او را شگفتزده مینماید. علاقهی فراوان این شخصیت به فیلم «جویندگان» نشاندهندهی وسواسهای دیوانهوار این مرد دربارهی مردانگی است. به همین دلیل است که وقتی مردانگی این شخصیت به چالش کشیده میشود، او احساس ناامنی میکند و تمام آن چه در توان دارد را به کار میگیرد تا خودش را به اثبات برساند. آن چه در این فیلم دیده میشود، بسیار بیشتر از یک ارجاع سینمایی ساده است.
راجر ایبرت، منتقد نامدار آمریکایی، بعد از تماشای این فیلم خبر از ورود کارگردانی بزرگ به سینما داد و سالها بعد همه فهمیدند که منظور او چه بوده است. این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، برای نخستینبار در جشنوارهی فیلم بینالمللی شیکاگو در نوامبر ۱۹۶۷ به نمایش در آمد و دو سال بعد به اکران عمومی رسید. اسکورسیزی در این فیلم در تلاش بوده است تا به یکی از کارگردانهای مورد علاقهی خود ادای دین کند. خود اسکورسیزی هم در این فیلم ایفاکنندهی نقشی کوتاه به عنوان یک گانگستر بود. «چه کسی در اتاقم را میزند؟» در گیشه با شکست مواجه شد و با وجود بودجهی ۷۰ هزار دلاریاش، تنها کمی بیش از ۱۶ هزار دلار فروخت.
۷. هاردکور (Hardcore)
- سال تولید: ۱۹۷۹
- کارگردان: پل شریدر
- بازیگران: ججرج سی. اسکات، پیتر بویل، سیرن هویلی، دیک سارجنت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
کوئنتین تارانتینو در کتاب خود با عنوان «محاسبات سینما» دربارهی شباهتهای بین فیلم «جویندگان» و فیلم دلهرهآور نئو نوآر پل شریدر یعنی «هاردکور» صحبت میکند. او در کتابش با خود شریدر هم دربارهی الهاماتی که این کارگردان از این فیلم گرفته است مصاحبه میکند. ستارهی «هاردکور» که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» میباشد، جرج سی. اسکات است. اسکات در این فیلم نقش یک تاجر آمریکایی را ایفا میکند که دخترش در کالیفرنیا یک روز به کلیسا میرود و دیگر باز نمیگردد. در حالی که او در لس آنجلس به دنبال دختر خود میگردد، ناگهان در مییابد که دخترش تبدیل به یکی از بازیگران فیلمهای بزرگسالان شده است.
درست مانند «جویندگان»، در «هاردکور» هم شاهد ضد قهرمانی دوستداشتنی هستیم که در تلاش است تا یک دختربچهی خویشاوند را که در واقع نمیخواهد نجات پیدا کند، نجات دهد و درست مانند «جویندگان» در «هاردکور» هم شاهد تقابل ارزشهای سنتی با باورهای آزادیخواهانهی جدید هستیم. طبق گفتهی کتاب تارانتینو اگر استودیو شریدر را مجبور به ساختن یک پایان خوش برای این فیلم نمیکرد، «هاردکور» بسیار بیش از آن چه حالا هست شبیه به «جویندگان» میشد. شریدر پیش از نوشتن فیلمنامهی این فیلم، فیلمنامهی «راننده تاکسی» را برای مارتین اسکورسیزی نوشته بود و بلافاصله پس از اتمام آن فیلمنامه به سراغ «هاردکور» رفته بود.
به عقیدهی شریدر جرج سی. اسکات هنگام ساختن این فیلم به دنبال شکستهای گیشهای فیلمهای قبلیاش حال و روز خوبی نداشت. بعضی از منتقدان از نقشآفرینی اسکات در این فیلم تقدیر کردند و به عقیدهی بعضی دیگر اسکات در این فیلم از روزهای اوج خود فاصله گرفته بود. در این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، میتوان به خوبی ارجاعات سینمایی داده شده به وسترن ماندگار جان فورد را پیدا کرد. راجر ایبرت به این فیلم ۴ ستاره از ۴ ستاره داد و آن را لحظاتی خالص از روشنگری خواند. این فیلم در زمان اکران خود به دنبال خشونت بیش از حدش توسط انجمن کاتولیکهای ایالات متحده محکوم شد. «هاردکور» نامزد دریافت خرس طلایی از جشنوارهی فیلم برلین شد اما نتوانست به این جایزه دست پیدا کند. این فیلم را شرکت کلمبیا در تاریخ ۹ فوریهی ۱۹۷۹ برای نخستینبار در ایالات متحدهی آمریکا به اکران عمومی در آورد.
۶. مکس دیوانه ۲: جنگجوی جاده (Mad Max 2: The Road Warrior)
- سال تولید: ۱۹۸۱
- کارگردان: جرج میلر
- بازیگران: مل گیبسون، بروس اسپنس، مایکل پرستون، مکس فیپس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
در مصاحبهی اخیرش با مجلهی ونتی فیر، جرج میلر فیلمهایی که بیش از همه از نظر مضمون و دیدگاه هنری بر مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» تاثیرگذار بودهاند را نام برد. در لیست او فیلمهای گوناگونی به چشم میخوردند، از «بن-هور» (Ben-Hur) گرفته تا «ایمنی آخر از همه!» (Safety Last!) و از «قلعهی متحرک هاول» (Howl’s Moving Castle) گرفته تا «روزی روزگاری در غرب» (Once Upon a Time in the West). یکی از فیلمهایی که بیش از سایرین بر مجموعه فیلمهای پساآخرالزمانی جرج میلر تاثیرگذار بوده است و در رابطه با شخصیتپردازی و مضامین انتقامجویانه، این کارگردان از آن الگوبرداری کرده، «جویندگان» جان فورد بود.
در «مکس دیوانه: جنگجوی جاده» وقتی که مکس در تاریکی شب بر بالای یک تپه ایستاده است و به دستهی موتورسوارانی که در دوردست چادر زدهاند نگاه میکند، به نظر میرسد میلر در حال بازسازی صحنهای است که اتان ادواردز در آن در حال تماشای قبیلهی سرخپوستان میباشد. قاببندی این نما دقیقا شبیه به قاببندی فیلم جان فورد است. درست مانند اتان، مکس هم مردی است متعلق به زمانهای دیگر که در تلاش است تا کار درست را انجام دهد. علاوه بر این، صحنهی تعقیب و گریز تانکر که یکی از صحنههای حیاتی فیلم «مکس دیوانه ۲» میباشد هم ادای دینی است به صحنهی تعقیب و گریز فیلم «دلیجان»؛ یکی دیگر از شاهکارهای وسترن جان فورد.
بعد از این فیلم که دومین قسمت از مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» بود، سه فیلم دیگر هم به عنوان دنباله برای آن ساخته شدند: «مکس دیوانه: در آن سوی تاندردوم» (Mad Max Beyond Thunderdome) محصول ۱۹۸۵، «مکس دیوانه: جادهی خشم» (Mad Max: Fury Road) محصول ۲۰۱۵ و «فیوریوسا: حماسهی مکس دیوانه» (Furiosa: A Mad Max Saga) محصول ۲۰۲۴. این فیلم با بودجهی ۴.۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۳۶ میلیون دلار بفروشد و تبدیل به پرفروشترین فیلم استرالیایی در گیشهی کشور استرالیا شود. ایبرت به این فیلم ۳.۵ ستاره از چهار ستاره داد و آن را فیلمی خواند که با مهارت ساخته شده است. علاوه بر «جویندگان» به عقیدهی بسیاری از منتقدان، شخصیت مکس در این فیلم و سایر مجموعه فیلمهای «مکس دیوانه» برداشتی است از مرد بدون نام که کلینت ایستوود نقش آن را در فیلمهای لئونه ایفا میکرد.
۵. پاریس، تگزاس (Paris, Texas)
- سال تولید: ۱۹۸۳
- کارگردان: ویم وندرس
- بازیگران: هری دین استنتون، ناستاسیا کینسکی، دین استاکول، برنهارد ویکی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
فیلم برندهی نخل طلای ویم وندرس که یک نئو وسترن درام است به دنبال شباهتهایش با «جویندگان» جان فورد شناخته شده است. داستان این فیلم حول محور مردی میگردد که همراه با پسرش به دل جاده میزند تا همسر گمشدهاش را پیدا کند؛ همسری که سالها است از زندگی آنها بیرون رفته. ماجراجویی این فیلم به اندازهی ماجراجویی اتان ادواردز در «جویندگان» هیجانانگیز نیست، اما به بررسی مفاهیم و مضامینی مانند آن میپردازد. در هنگام اکران خود، «پاریس، تگزاس» تبدیل به فیلمی شد که پرترهای درخشان از شخصیتهای تاریک و تلخ جنبشهای نوین هالیوودی دههی ۶۰ و ۷۰ میلادی ترسیم کرده است. این فیلم بر خلاف فیلمهای هالیوودی به دام کلیشهها و پایانبندیهای همیشگی هالیوودی نمیافتد.
«پاریس، تگزاس» علاوه بر این که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، شباهتهای فراوانی هم به فیلمهای «ایزی رایدر» (Easy Rider)، «پنج قطعهی آسان» (Five Easy Pieces) و «کابوی نیمهشب» (Midnight Cowboy) دارد. این فیلم با ریتم آرام و متفاوت خود داستانی درگیرکننده را روایت میکند که اگر مخاطب بتواند در آن غرق شود، در انتها میتواند تحت تاثیر آن قرار بگیرد و اشک بریزد. فیلمهای وندرس همیشه سبک و سیاقی متفاوت از فیلمهای هالیوودی دارند و این یکی از اصلیترین دلایل محبوبیت این فیلمساز آلمانی است. این فیلم علاوه بر نخل طلای جشنوارهی کن فرانسه، توانست جایزهی فیپرشی و جایزهی ویژهی هیأت داوران را هم از این جشنواره دریافت کند.
به گفتهی وندرس، استنتون به اندازهای برای حضور در جشنوارهی فیلم کن فرانسه استرس داشت که آنها شان پن را استخدام کردند تا او را آمادهی حضور در این جشنواره کند. وندرس برای ساختن این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است توانست جایزهی بهترین کارگردانی را از جشنوارهی فیلم بفتا هم دریافت کند. حلقهی منتقدان فیلم لندن نیز جایزهی بهترین فیلم را به «پاریس، تگزاس» دادند. این فیلم که خودش الهامگرفته از «جویندگان» بود، بعدها تبدیل به فیلمی شد که فیلمسازان جوان تحت تاثیر آن شاهکارهای سینمایی دیگری ساختند. سم مندز و وس اندرسون از این فیلم به عنوان یکی از منابع الهام خود نام بردهاند.
۴. جنگ ستارگان: قسمت دوم – حملهٔ کلونها (Star Wars: Episode II – Attack of the Clones)
- سال تولید: ۲۰۰۲
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: هایدن کریستنسن، ناتالی پورتمن، ایوان مکگرگور، ساموئل ال. جکسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
جرج لوکاس هنگام ساخت مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» از همان ابتدا تحت تاثیر «جویندگان» جان فورد بوده است. بازگشت لوک اسکایواکر به خانهاش و پیدا کردن سرزمین مادریاش در حالی که در آتش به طور وحشیانهای میسوزد، اقتباسی است از بازگشت اتان ادواردز به خانهی برادرش. با این حال وقتی که لوکاس در حال ساختن فیلمهای پیشدرآمد این مجموعه فیلمها بود، بیش از همیشه تحت تاثیر «جویندگان» قرار داشت. یکی از کلیدیترین سکانسهای پردهی دوم فیلم «جنگ ستارگان: قسمت دوم – حملهٔ کلونها» در واقع بازسازی کوچکی است از فیلم «جویندگان».
وقتی که آناکین به تاتونی باز میگردد، در مییابد که مادرش توسط سواران توسکن دزدیده شده است. بنابراین او به دل صحرا میزند تا مادر خود را پیدا کند و ربایندگان او را به سزای اعمالشان برساند، اما وقتی که او بالاخره مادر خود را پیدا میکند، دیگر کار از کار گذشته است. اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، این همان اتفاقی است که در «جویندگان» میافتد. در این فیلم لوکاس که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، اکشن، فانتزی، علمی-تخیلی و حتی به عقیدهی بعضی از منتقدان وسترن با یکدیگر ترکیب شدهاند تا مخاطب را با پیشزمینهی داستانی سه قسمت نخست این دنیای پر طرفدار آشنا کنند. این فیلم را لوکاس با بودجهی ۱۱۵ میلیون دلاری ساخت و فیلم توانست در گیشه بیش از ۶۵۳.۵ میلیون دلار بفروشد.
«جنگ ستارگان: قسمت دوم – حملهٔ کلونها» در ۱۶ می ۲۰۰۲ در ایلات متحدهی آمریکا به اکران در آمد. بسیاری از منتقدان از این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان یاد کردند و بعضی دیگر آن را یکی از آثار سینمایی ضعیف لوکاس خواندند. فیلمنامهی این فیلم را لوکاس با همراهی جاناتان هیلس نوشت و موسیقی آن را جان ویلیامز ساخت. در این فیلم از بیش از ۲۰۰۰ نمای ساخته شده توسط جلوههای ویژه استفاده شده است و به دنبال این ویژگی درخشان، این فیلم توانست نامزد دریافت اسکار بهترین جلوههای ویژه شود. جشنوارهی جوایز ساترن هم جایزهی بهترین جلوههای ویژه را به این فیلم اهدا کرد.
۳.لورنس عربستان (Lawrence of Arabia)
- سال تولید: ۱۹۶۲
- کارگردان: دیوید لین
- بازیگران: پیتر اوتول، الک گینس، آنتونی کوئین، جک هاوکینز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
دیوید لین در حالی که آمادهی ساختن فیلم زندگینامهای حماسی خود یعنی «لورنس عربستان» میشد، چندینبار «جویندگان» را تماشا کرد. لین از این فیلم فورد استفاده کرد تا ببیند چگونه میتواند بهترین نمای ممکن را در صحنههای بیابانی ضبط نماید. او توانست با کمک جان فورد و با استفاده از دانشی که این کارگردان برندهی ۴ جایزهی اسکار در فیلم «جویندگان» از خودش به جا گذاشته است، نماهایی نفسگیر از بیابان را به تصویر بکشاند. تمام وسترنهای فورد برای نماهای خیرهکنندهشان از بیابانها شناخته شده هستند و او از این نظر برای خودش شهرتی جهانی دست و پا کرده بود، اما «جویندگان» بیش از تمام سایر فیلمهای او در این زمینه درخشان است و در کنار سفر ماجراجویانهی اتان ادواردز، قاببندیهای درخشان از مناظر بیابانی یکی از ویژگیهای شاخص این فیلم فورد هستند.
تصویربرداری درخشان فردی ای. یانگ در نهایت تبدیل به اصلیترین دلیل درخشش «لورنس عربستان» شد. به دنبال قاببندیهای درخشان این تصویربردار، «لورنس عربستان» توانست تبدیل به یکی از فیلمهای محبوب در فرهنگ عامه شود. همانطور که واضح است تماشای چندبارهی «جویندگان» نتیجهبخش بوده. حالا با گذشت این همه سال، «لورنس عربستان» که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، مورد مطالعه قرار میگیرد و فیلمسازان جوان تحت تاثیر آن فیلمهای جدید میسازند. این فیلم حماسی ماجراجویانه، بیش از چهار ساعت طول دارد و داستان تی. ای. لورنس و نقش او در روابط دیپلماتیک با عربستان طی جنگ جهانی نخست را بررسی میکند.
فیلمنامهی «لورنس عربستان» که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است را رابرت بولت و میشائیل ویلسون بر اساس کتاب «هفت رکن حکمت» از تی. ای. لورنس نوشتهاند. «لورنس عربستان» با بودجهی ۱۵ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از ۷۰ میلیون دلار بفروشد. این فیلم بر سبک فیلمسازی بسیاری از کارگردانهای بزرگ تاریخ سینما تاثیرگذار بوده است. کارگردانهایی مانند جرج لوکاس، استیون اسپیلبرگ، سم پکینپا، استنلی کوبریک، مارتین اسکورسیزی، ریدلی اسکات، برایان دیپالما و دنی ویلنوو از این فیلم به عنوان یکی از آثار سینمایی الهامبخش خود یاد کردهاند. «لورنس عربستان» در ۱۰ رشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و توانست ۷ جایزهی اسکار بگیرد؛ از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری رنگی و بهترین تدوین. پیتر اوتول، بازیگر ایفاکنندهی نقش لورنس، اگرچه نتوانست اسکار بگیرد، اما بفتای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را به دست آورد.
۲. نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan)
- سال تولید: ۱۹۹۸
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: تام هنکس، مت دیمون، ادوارد برنز، تام سایزمور
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
وقتی که استیون اسپیلبرگ تصمیم گرفت «نجات سرباز رایان» را بسازد، یکی از منابع اصلی الهامش فیلم «جویندگان» جان فورد بود. شباهتهای واضحی بین داستان کهنهسرباز جنگ داخلی که در جستوجوی برادرزادهاش است با داستان جوخهی سربازانی است که طی جنگ جهانی دوم به دنبال یکی از همرزمهای خود میگردند. اسپیلبرگ برای به تصویر کشاندن این حماسهی جنگ جهانی دوم خود نگاهی ویژه انداخت به وسترن به یادماندنی جان فورد و چگونگی پیشروی داسان در آن. اسپیلبرگ وقتی که در یکی از نماهای این فیلم، نمای چهارچوب در فیلم جان فورد را دقیقا بازسازی میکند، به خوبی نشان میدهد که تا چه اندازه تحت تاثیر این فیلم قرار دارد.
وقتی که ارتش مقابل خانهی مادر رایان میآید تا به او خبر دهد که یکی دیگر از پسرهایش در جنگ کشته شده است، این مادر در چهارچوب در دیده میشود، درست همانطور که اتان ادواردز در «جویندگان» دیده میشود. از «نجات سرباز رایان» میتوان به عنوان بازسازی «جویندگان» در فضای جنگ جهانی دوم یاد کرد. فیلمنامهی این فیلم حماسی اسپیلبرگ را رابرت رودات نوشته است. این فیلم با بودجهی ۷۰ میلیون دلاری ساخته شد و مانند تمام سایر فیلمهای اسپیلبرگ توانست در گیشه با فروش بیش از ۴۸۲ میلیون دلاری بدرخشد. از این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما یاد میشود.
در پنجاه و ششمین دورهی مراسم گلدن گلوب، این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، توانست جایزهی بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی را برای استیون اسپیلبرگ به ارمغان بیاورد. در هفتاد و یکمین دورهی مراسم جوایز اسکار نیز «نجات سرباز رایان» توانست ۵ جایزه بگیرد؛ از جمله اسکار بهترین کارگردانی، بهترین تصویربرداری و بهترین تدوین. این فیلم جایزهی اسکار بهترین فیلم را به «شکسپیر عاشق» (Shakespeare in Love) واگذار کرد. از این تصمیم آکادمی به عنوان یکی از بدترین تصمیمهای تاریخ جوایز اسکار یاد میشود. هنکس هم برای درخشش خود در این فیلم نامزد دریافت اسکار شد، اما نتوانست آن را به دست اورد. در کنار اینها، این فیلم که دومین فیلم از سهگانهی جنگ استیون اسپیلبرگ است، توانست جوایز مختلفی از جشنوارهی فیلم بفتا، جشنوارهی جوایز ساترن و انجمن کارگردانهای آمریکا دریافت نماید.
۱. راننده تاکسی (Taxi Driver)
- سال تولید: ۱۹۷۶
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- بازیگران: رابرت دنیرو، جودی فاستر، هاروی کایتل، آلبرت بروکس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
پل شریدر پیش از این که فیلم الهام گرفتهی خودش از «جویندگان» جان فورد را بسازد، فیلمنامهای الهامگرفته از این فیلم را برای مارتین اسکورسیزی نوشت. «راننده تاکسی» پایههای اولیهی «جویندگان» را برمیدارد و آنها را وارد داستان یک کهنهسرباز آسیبدیدهی جنگ ویتنام میکند. تراویس بیکل که نقش او را رابرت دنیرو به بهترین شکل ممکن ایفا میکند، وارد ماجراجوییای میشود که طی آن میخواهد دختری جوان را از فحشا نجات دهد؛ درست مانند ادواردز که میخواهد برادرزادهاش را از دست ربایندگانش نجات دهد. بیکل با آسیبهای روانی پس از صانحه و فراموشی از ویتنام بازگشته است و او هم مانند ادورادز متعلق به زمانه ی دیگری است. او ابتدا به عنوان یک راننده ی تاکسی مشغول به کار میشود، اما هر چه داستان پیش تر میرود، تراویس در مییابد که نمیتواند با دنیایی که وارد آن شده است هماهنگ شود.
پیدا کردن شباهتها بین تراویس و اتان و دبی و آیریس، دختری که تراویس میخواهد نجاتش دهد، آسان است. «جویندگان» یکی از دردناکترین و تلخترین وسترنهای ساخته شده در تاریخ سینما بود و با اینحال اسکورسیزی توانست داستان آن را به شکلی تیرهتر و دردناکتر در یک دنیای مدرن بازسازی کند. این فیلم که یکی از فیلمهای الهامگرفته از «جویندگان» است، در چهار رشته نامزد اسکار شد؛ از جمله اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای رابرت دنیرو، اما نتوانست هیچکدام از این جوایز را به دست آورد. دنیرو بفتا و گلدن گلوب را هم دست خالی ترک کرد. حلقهی منتقدان فیلم لس آنجلس، حلقهی منتقدان فیلم نیویورک و حلقهی منتقدان فیلم جامعهی ملی اما جایزهی بهترین بازیگر مرد خود را به این بازیگر به دنبال درخشش در نقش تراویس بیکل اهدا کردند. این فیلم توانست نخل طلای جشنوارهی بینالمللی کن فرانسه را هم به دست آورد. از این فیلم میتوان به عنوان نقطهی اوج سبک بازیگری درونگرای دنیرو یاد کرد. او در این فیلم کاملا تنها است و به تنهایی تمام بار فیلم را به دوش میکشد.
منبع: screenrant