معرفی ۷ سفرنامه از زنان ایرانی دوره قاجار؛ زنان کیلومترها دورتر از اندرونی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
سفرنامه‌های زنان دوره قاجار

سفرنامه‌نویسی همواره از گونه‌های ادبی مورد علاقه ایرانیان بوده است. مهرانگیز کراچی در مقاله‌ای تحت‌عنوان «پویشی در گشت‌نامه‌ها» موفق شده ۳۸۹ سفرنامه بیابد و در ادامه این سفرنامه‌ها را بر اساس موضوع، جنسیت، زمان، و جغرافیا تقسیم‌بندی می‌کند. با استناد به آمار ارائه‌شده توسط دکتر کراچی، ۳۸۰ نفر از این سفرنامه‌نویسان به لحاظ جنسیتی مرد، و ۹ نفر زن بوده‌اند. متاسفانه دکتر کراچی نام این سفرنامه‌نویسان را ذکر نمی‌کند. با جست‌وجو توانستیم ۸ نفر از این زنان سفرنامه‌نویس را پیدا کنیم. یکی از این ۸ زن، زوجه خلیل‌میرزا است که اثری به نظم درباره سفر مکه‌اش دارد. این سفرنامه متعلق به دوره صفوی است. اما بقیه آثار پیداشده، سفرنامه‌های زنان دوره قاجار هستند.

این زنان نویسنده به توصیف احساسات خود و جزئیات کوچکی که در این سفرها اتفاق می‌افتد می‌پردازند و نقاط مشترک بسیاری هم دارند. مثلاً از جملات کوتاه و ساده استفاده می‌کنند و محاوره‌ای می‌نویسند. در تلاشند تا نثر فارسی را به ساده‌ترین شکل ممکن و نزدیک‌ترین حالت به نثر معیار به کار ببرند و به دنبال پیچیده و متکلفانه کردن جملات خود نیستند. آن‌ها برخلاف مردان سفرنامه‌نویس، نسبت‌به آلودگی آب‌های آشامیدنی در طول سفر و عدم رعایت بهداشت در منزل‌ها حساس هستند و غالباً رگه‌هایی از نژادپرستی و عرب‌ستیزی را هم در آثار خود نشان می‌دهند. بسیار صریحند و تمایل دارند تا روایت خود را سریع و پشت سر هم تعریف کنند. این امر با استفاده از جملات ساده و کوتاه میسر می‌شود. زنان سفرنامه‌نویس قطعاً تأثیر به‌سزایی در ساده‌سازی نثر فارسی داشته‌اند و بنابه آنچه افسانه نجم‌آبادی می‌گوید، توانسته‌اند تا زبان فارسی را از فرم تک‌جنسیتی خود دربیاورند و با نوشتن و شرکت دادن خود در نثر فارسی، حضور زنان را در آن ترسیم کنند. سفرنامه‌نویسی از همین دست تلاش‌هاست که باعث تثبیت حضور زنان در زبان فارسی شده است. سفرنامه‌های زنان این دوره آثار قابل‌توجهی هستند که خواندنشان باعث می‌شود با شرایط اجتماعی و فرهنگی اواخر دوره قاجار و چگونگی وضعیت زنان ایرانی در حدود ۱۵۰ سال پیش بیشتر آشنا شویم.

۱. سفرنامه مکه دختر فرهاد میرزا

  • تاریخ انتشار: ۱۳۷۵
«از اول شب تا صبح کاپیتان بیدار است. خواب به چشم این‌ها وجود ندارد. در مملکت ایران یک شب کسی بی‌خوابی بکشد، هزار جور آه و ناله می‌کند، مثل مرده هرجا باشد می‌افتد، لیکن این‌ها نه به جایی می‌افتند، نه طوری که رفع کسالت بشود متصل در حرکت و راه رفتن می‌باشد.»

این سفرنامه تاکنون به‌صورت مستقل چاپ نشده و در فصلنامه میقات حج، سال پنجم، شماره هفدهم (پاییز ۱۳۷۵) توسط رسول جعفریان منتشر شده است. جعفریان در مقدمه خود بر این سفرنامه می‌گوید این زن دختر فرهاد میرزا و همسر وزیر لشکر بوده است. حجم سفرنامه محدود و در حدود ۵۷ صفحه است که نسبت به سایر سفرنامه‌های مکه زنان، کوتاه محسوب می‌شود. این سفر از تاریخ ۹ شهریور ۱۲۵۹ ش شروع می‌شود. دختر فرهادمیرزا ـ که اسمش را نمی‌دانیم ـ بدون همسر و فرزندانش به این سفر می‌رود که در آن دوره و با توجه به سختی‌های راه، تصمیم جسورانه‌ای تلقی می‌شده‌ است. دختر فرهادمیرزا زنی بوده که بر اوضاع قافله‌اش تسلط داشته و این تسلط را در چندین جای سفرنامه به خوبی نشان می‌دهد. او با اعتراض به توقف بی‌مورد کشتی مسافربری‌شان در جده، و توبیخ صاحب‌منصبان به‌خاطر این توقف، اسباب حرکت کشتی را فراهم می‌کند و در جایی دیگر مقابل رشوه‌خواری می‌ایستد و قافله‌اش را نجات می‌دهد. سبک نوشتاری دختر فرهادمیرزا هم قابل‌توجه است. او سعی می‌کند در ساده‌ترین حالت ممکن بنویسد و از جملات کوتاه و ساده استفاده می‌کند. هیچ اصراری به متکلفانه نوشتن ندارد و خواننده ابداً حس نمی‌کند در حال خواندن متنی است که تقریباً متعلق به ۱۵۰ سال پیش است. سفرنامه دختر فرهادمیرزا برای شروع این مسیر می‌تواند انتخاب خوبی باشد. چراکه حجم بسیار کمی دارد و نثر آن هم ساده و قابل‌فهم است.

۲. سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری

  • تاریخ انتشار: ۱۳۹۸

سفرنامه «شاهزاده خانم قاجاری» یکی از سفرنامه خواندنی زنان دوره قاجار است.

«یک دسته زن‌های بزک‌کرده، بسیار قشنگ، خوش‌لباس، خوش‌صورت با چادر و لباس زری‌های خوب در یک طراده آمدند پای مرکب با ما صحبت می‌کنند. گویا یهودی هستند، رو نمی‌گیرند.»

این سفرنامه تحت‌عنوان «سه روز به آخر دریا» توسط نشر اطراف چاپ شده است. این اثر نوشته شاهزاده‌خانم قاجاری است. نام او در هیچ جای کتاب ذکر نشده اما براساس گفته‌های خودش، او دختر شاهزاده مبارک میرزا، نوه شاهزاده محمودمیرزا و نوه فتحعلی‌شاه قاجار است. هم‌چنین از سمت مادر نوه نادرشاه افشار است. او در پانزده‌سالگی به نامزدی ناصرالدین‌شاه درمی‌آید اما این نامزدی به سرانجام نمی‌رسد و خودش معتقد است که بغض بزرگان مانع این وصلت می‌شود. شاهزاده خانم درنهایت با مردی پنجاه‌وچندساله به نام عمادالملک که حاکم طبس بوده، ازدواج می‌کند اما هرگز بچه‌دار نمی‌شود. این شاهزاده سرگذشت سختی داشته و علاوه‌بر تحمل حسادت زنان دیگر عمادالملک، دو برادرش را هم در طول زمان از دست می‌دهد و حالا در میان‌سالی تصمیم می‌گیرد علی‌رغم مخالفت شوهرش، به تنهایی به سفر برود. سفری  به مقصد عتبات و سپس مکه. شاهزاده خانم در این سفر با مخاطرات زیادی روبه‌رو می‌شود. از سوختگی با آب جوش تا خطر بی‌آبی و احتمال مرگ در دریا. همه این اتفاقات از شاهزاده خانم زنی شجاع می‌سازد که همراه شدن با او مخاطب را به سفری هیجان‌انگیز می‌برد. در این میان، شاهزاده خانم از تجربه‌های معنوی خود و دیدن خواب چهارده معصوم هم سخن می‌گوید و بخش‌هایی از کتاب فضایی رؤیایی و سورئال دارد. «سه روز به آخر دریا» قطعاً از بهترین سفرنامه‌های زنان دوره قاجار است.

کتاب سه روز به آخر دریا اثر نازیلا ناظمی نشر اطراف

۳. سفرنامه عالیه شیرازی

  • تاریخ انتشار: ۱۳۹۹

سفرنامه «چادر کردیم رفتیم تماشا» از سفرنامه‌های جذاب زنان دوره قاجار است.

«عصرها می‌رفتیم حیاط شاه، هشتاد زن شاه همه بزک می‌کنند، زرد، سرخ، سبز، همه رنگ، چارقدها کارس نازک، مثل ملایکه‌های تعزیه. شاه خودش جلو می‌افتد زن‌ها دنبالش. دور حیاط می‌گردد، با تعجیل مثل این‌که کسی دنبالش کرده باشد. گاهی با غلام‌بچه‌ها گوی بازی می‌کند. گاهی با زن‌ها شوخی می‌کند {…} خلاصه تا یک ساعت به غروب مانده شاه می‌گردد.»

این سفرنامه توسط نشر اطراف تحت‌عنوان «چادر کردیم رفتیم تماشا» منتشر شده است. عالیه خانم زنی است که وضع مالی چندان مساعدی ندارد و مانند شاهزاده خانم یا دختر فرهادمیرزا با حشم و خدم و امکانات رفاهی فراوانی سفر نمی‌کند. بارها پیش می‌آید که عالیه حتی پول خرید یک جفت کفش یا یک دست لباس گرم را ندارد و دنبال کسی است که بتواند از او پول قرض بگیرد. سفرنامه عالیه خانم به دو بخش تقسیم می‌شود. در بخش اول نویسنده درمورد شروع سفرش از کرمان به تاریخ ۴ اردیبهشت سال ۱۲۷۱، رفتن به بمبئی و سختی‌ها و ماجراهای سفر حج و عتبات می‌نویسد. خطرپذیری عالیه‌ خانم در این بخش بسیار قابل‌توجه است. برای مثال عالیه و همراهانش در فصل سوم بخش اول سوار جحاز (= کشتی) می‌شوند اما راه جده را گم می‌کنند. به دلیل زیاد بودن کوه در دریا، احتمال برخورد جهاز با کوه وجود دارد، بنابراین یک شب کشتی را نگاه می‌دارند به واسطه گم کردن راه. صبح فردا بلدی از جده می‌آید و کشتی را از میان کوه‌ها رد می‌کند. عالیه خانم اشاره می‌کند که دو سال قبل یک کشتی در همین دریا به‌خاطر گم کردن راه به کوه خورده و غرق شده و نویسنده می‌توانسته دکل‌های کشتی غرق‌شده را که از آب بیرون بوده، ببیند. از این توضیحات پی می‌بریم که واقعاً مسافرت در این دوره کار خطرناک و ریسک‌پذیری بوده است. این‌که زنی بدون همراه نزدیکی تصمیم بگیرد تا به چنین سفری برود، نشان‌دهنده جسارت و ریسک‌پذیری بالای او است. در بمبئی هم عالیه با دیدن مظاهر مدرنیته، مثل لوله‌کشی آب و موزه‌ها، بسیار شگفت‌زده می‌شود و اظهار هیجان می‌کند.

بخش دوم سفرنامه مربوط به اقامت عالیه خانم در تهران و دربار ناصرالدین‌شاه است. قطعاً بخش دوم این سفرنامه جذاب‌تر است، چراکه اطلاعات جدید و بسیار نایابی را از فضای اندرونی و دربار آن دوره ارائه می‌دهد. عالیه خانم در طی مدت اقامتش در دربار ناصری، کم‌کم همه‌کاره می‌شود و از آشپزی گرفته تا خیاطی و شوهر دادن دختران و انتخاب زن برای پسران را به عهده می‌گیرد. او بسیاری از وظایف شوهر دادن تاج‌السلطنه، یکی از دختران ناصرالدین‌شاه، را به عهده می‌گیرد و حتی تاج‌السلطنه را در روز شیرینی‌خورانش بزک می‌کند. عالیه خانم مشاهده‌گر خوبی است و ابایی از نقد آدم‌ها ندارد. این مسئله شامل ناصرالدین‌شاه هم می‌شود و عالیه در بخش دوم از زن‌بارگی او و توجه افراطی‌اش به عزیزالسلطان (ملیجک ناصرالدین‌شاه) انتقاد می‌کند. او در کل احترام زیادی برای ناصرالدین‌شاه قائل نیست و حتی در حین صحبت کردن از او، از ضمایر متصل و منفصل مفرد استفاده می‌کند. نثر عالیه خانم، نثری ساده و خودمانی است و می‌توان گفت در میان سفرنامه‌های زنان دوره قاجار، ساده‌ترین شکل نثر را دارد. لحن او در سفرنامه گاهی رکیک می‌شود و از ابراز هیجانات و خشمش خودداری نمی‌کند.

عالیه هم به‌تنهایی سفر می‌کند و در طی سفر دوستانی پیدا می‌کند و گاهی از شرایطش راضی و خشنود است و گاهی هم آرزو می‌کند هیچ‌کس با شرایطی مشابه شرایط او به سفر مکه نرود. به هر حال، سفرنامه عالیه شیرازی یکی از جذاب‌ترین آثاری است که می‌توانید از زنان سفرنامه‌نویس ایرانی بخوانید.

کتاب چادر کردیم رفتیم تماشا اثر عالیه خانم شیرازی نشر اطراف

۴. سفرنامه مکه سکینه سلطان

  • تاریخ انتشار: ۱۳۹۹

سفرنامه «خانم فردا کوچ است» از سفرنامه‌های مهم زنان دوره قاجار است که خواندن آن را توصیه می‌کنیم.

«بمیرم برای خسرو صاحبقران. خدایا حالا که ما به زیر سایه او به خاک نرفتیم و این صدمه به این بزرگی را دیدیم حالا این چندروزه هم نمیریم به زیارت‌ها برسیم ان‌شالله و برای شاه شهید سعید زیارت بنماییم. آن وقت اگر سعادت یاری کرد وقت برگشتن بمیرم چقدر خوب است. یا نصیب یا قسمت.»

سفرنامه مکه سکینه سلطان تحت‌عنوان «خانم فردا کوچ است» توسط نشر اطراف منتشر شده است. سکینه سلطان از همسران ناصرالدین شاه بود. اما این سفرنامه چهار سال پس از مرگ ناصر‌الدین‌شاه، یعنی در سال ۱۳۱۷ق (نوشتن سفرنامه از یازدهم مهر ۱۲۷۸ آغاز شده) نوشته شده است. او اجازه‌ی سفرش را از مظفرالدین‌شاه (پسر ناصرالدین‌شاه) گرفت. حالا سکینه‌سلطان به همسری معتصم‌الملک درآمده که وزیر مالیه‌ی لرستان است.

کیانوش کیانی هفت‌لنگ در مورد نثر سفرنامه مکه سکینه سلطان می‌گوید:

«هیچ‌گونه پیچیدگی در ساخت و بافت عبارت‌های کتاب پیش‌رو دیده نمی‌شود و با نثرهای منشیانه رایج در زمان نگارنده تفاوت اساسی دارد و جمله‌هایش ساده، کوتاه، و صادقانه است و به زبان گفتار و محاوره‌ای گرایش دارد. تجزیه و تحلیل، سبک‌شناسی، توجه به اماکن فرهنگی مردم مناطق مختلف، وضعیت راه‌ها و حمل‌ونقل، دادوستد، نوع غذا و معیشت مردم، خلعت دادن مهتران به کهتران و ده‌ها نکته دیگر را می‌توان در سطرسطر این سفرنامه یافت.»

سکینه سلطان در طول سفرنامه بارها برای ناصرالدین‌شاه ابراز دلتنگی می‌کند. ولی به نظر می‌آید که دلتنگی او بیشتر به خاطر از دست دادن جایگاه خود به عنوان یکی از همسران شاه است. برای مثال او در صفحه ۳۱ می‌گوید: «از اول آفتاب تا سه از دسته گذشته میان کجاوه گریه کردم و با وجودی که سفر زیارت می‌روم و یک اندازه هم اسباب آسایش فراهم است و همه نوع محبت برادرم به من می‌کند {…} اما روزی نیست که یاد آن دستگاه و سواری‌ها را نکنم و لعنت به رضای کرمانی نکنم.»

سفرنامه سکینه سلطان یکی از بهترین سفرنامه‌های زنان دوره قاجار است و ارزشش را دارد که بخوانید.

کتاب خانم فردا کوچ است اثر سکینه سلطان وقار الدوله نشر اطراف

۵. سفرنامه خاور بی‌بی شادلو

  • تاریخ انتشار: ۱۳۷۵

سفرنامه خاور بی‌بی شادلو از سفرنامه‌های قابل‌توجه زنان دوره قاجار است.

«الان که مشغول تحریر بودم زنی آمده یک دوری سیب تعارف آورد. باز یکی آمد پنج نعلبکی آجیل شب‌چره آورد. تا ساعت پنج مرا به تنگ آوردند. آخر گفتم همه را از حیاط بیرون کرده در را بستند.»

سفرنامه خاور بی‌بی در کتاب «سفرنامه‌های سهام‌الدوله بجنوردی» توسط نشر علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است. در این سفرنامه خاور بی‌بی، خواهر سهام‌الدوله، قصد دارد تا دختر برادر خود، یعنی ترکان‌بی‌بی شادلو، را از بجنورد به قصد عروسی به تهران ببرد. داماد علی‌اکبر سیف افشار (سیف‌السلطنه) است که پسر آجودان‌باشی کل یعنی حسن‌خان افشار است. خاوربی‌بی هم‌چنین قرار است تا از تهران نیز دختر آجودان‌باشی کل یعنی مهرتاج افشار (مهرالسلطنه) را که غیاباً به عقد عزیزالله‌خان شادلو (سردار معزز) درآمده بود، به بحنورد ببرد. در راه بازگشت از تهران خبر فوت سردار مفخم به دست خاوربی‌بی می‌رسد. این سفرنامه متاسفانه ناتمام مانده است و معلوم نیست قسمتی از پایان سفرنامه مفقود شده یا خاور بی‌بی به دلیل مرگ برادرش سفرنامه را ناتمام گذاشته است.

خاوربی‌بی از خاندان شادلو بوده که خانواده بسیار مهمی محسوب می‌شده‌اند. او از تمول و قدرت زیادی برخوردار است و مانند عالیه‌خانم سفر نمی‌کند و هر منزل برای او از پیش مقرر و آماده شده است. او در طول سفرها هیچ کار اضافی‌ای انجام نمی‌دهد و تنها امر و نهی می‌کند و برای امور مختلف نامه‌نگاری می‌کند. اما برای مثال عالیه‌خانم و قافله‌اش در هر منزل مجبور هستند به دنبال جایی برای اقامت بگردند و بارها اتفاق می‌افتاد که در خانه‌های بد و کثیفی ساکن می‌شدند.

خاور بی‌بی اهل مطالعه هم بوده است. برای مثال در صفحه ۱۹۱ به کوهی اشاره می‌کند و می‌گوید: «طرف دست راست کوه سیاه و بلندی بود، مثل قلعه «دیف کنت» چشم آدم که می‌افتاد وحشت می‌کرد.»

مصحح در پاورقی در این باره گفته است: «منظور زندان ایف واقع در نزدیکی بندر مارسی در دریای مدیترانه می‌باشد که در داستان کنت مونت کریستو مذکور است. در آن زمان داستان کنت مونت کریستو به وسیله شاهزاده محمدطاهرمیرزای اسکندری به فارسی ترجمه و جزو اولین داستان‌ها بود که در ایران چاپ شده و خانم خاور بی‌بی رمان مذکور را خوانده و کوه سر دره خار را به آن زندان مخوف تشبیه نموده است.»

البته این اتفاقی نادر نیست و اکثر زنانی که متعلق به طبقات بالا بودند، از سواد بهره داشتند و آثار گوناگونی را مطالعه می‌کردند. تاج‌السلطنه هم می‌تواند مثال دیگری باشد که در خاطراتش از کتاب‌های متعددی که خوانده شاهدمثال می‌آورد و میزان تحصیلات خود را ذکر می‌کند. این طبقات به دلیل برخورداری از رفاه مالی، غالباً تمایل داشتند تا دخترانشان هم مثل پسرانشان تحصیل کنند و حرفه‌ها و هنرهای زیادی را بیاموزند. مثلا تاج‌السلطنه پیانو می‌زده و نقاشی می‌کرده و بسیاری از دختران فتحعلی‌شاه خطاط بوده‌اند. علاوه‌براین، اکثر آنان یک یا چند زبان خارجی را هم فرا می‌گرفتند.

۶. سفرنامه سکینه سلطان به شیراز

  • تاریخ انتشار: ۱۳۸۳

سفرنامه سکینه سلطان به شیراز تنها اثری است که درباره یک سفر داخلی نوشته شده است.

«به قدری از افواج و سواره و پیاده زن و مرد تماشاچی و مستقبلین و مردم شیراز به طوری جمعیت بود که تا به حال مشکل هیچ شهری این‌طور حاکم را وارد کرده باشند!»

این سفرنامه تحت‌عنوان «سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله) توسط نشر تراوش قلم چاپ شده است. سکینه سلطان این اثر را در سال ۱۲۸۴ ش نوشته است و در مقایسه با دیگر سفرنامه‌های زنان دوره قاجار، تنها اثری است که به صورت اختصاصی برای یک سفر داخلی نوشته شده است. معتصم‌الملک، شوهر سکینه‌سلطان و مسئول کاروان، در این سفر همراه اوست. همان‌طور که می‌دانیم سکینه‌سلطان از زنان ناصرالدین‌شاه بوده که پس از به قتل رسیدن او، به ازدواج معتصم‌الملک درمی‌آید. سکینه‌سلطان در این سفر مأموریت دارد تا عروس ـ یعنی انیس‌الدوله ـ را نزد داماد ـ یعنی شعاع‌السلطنه ـ در شیراز ببرد و در آن‌جا مراسم عروسی برپا کنند. جنبه تشریفاتی این سفر بسیار بالا است و استقبال‌ها از کاروان عروس در هر شهر فوق‌العاده است. در این سفرنامه در هر منزل، اهل کاروان در خانه و باغ یکی از افراد برجسته حکومتی اقامت می‌کنند. طرز نگارش نویسنده با احترام بسیار زیادی نسبت به خاندان سلطنتی و رجال همراه است. یعنی نوشتار به گونه‌ای است که گویا نویسنده می‌داند که قرار است توسط افراد بزرگی خوانده شود و به همین دلیل با احترام اغراق‌آمیزی همراه است. سکینه سلطان در همه منازلی که در آن‌ها توقف می‌کنند، از شدت استقبال مردم و پیشکش‌ها و هدیه‌هایی که می‌آورند بسیار هیجان‌زده می‌شود و تک‌تک این هدایا را برمی‌شمارد. این مسئله دو دلیل دارد؛ یکی این‌که سکینه سلطان موظف است این هدایا را ثبت کند و بعداً فهرست آن‌ها را به درباریان نشان دهد، و دوم این است که سکینه سلطان، نسبت‌به دیگر زنان سفرنامه‌نویس، اهمیت بیشتری به تجملات می‌دهد و در سفرنامه‌ دیگرش هم تحت‌عنوان «خانم فردا کوچ است» از نبود حجم بالایی از پیشکش‌ها و تجملات شاکی و ناخشنود بود. این در حالی است که کسی مثل خاور بی‌بی شادلو، که متعلق به یکی از مهم‌ترین و ثروتمندترین خاندان‌های ایرانی است، توجه چندانی به استقبال و پیشکش‌ها نشان نمی‌دهد و با بی‌اعتنایی از کنار آن‌ها رد می‌شود.

۷. سفرنامه حاج بی‌بی کوکب به فرنگ

  • تاریخ انتشار: منتشر نشده
«بالجمله حالیه اوضاع به‌کلی تغییر کرده و تردد نسوان از نوابان و طبقات اعیان به فرنگستان متوالی و متواتر گشته … .»

سفرنامه حاج بی‌بی کوکب اولین سفرنامه‌ای است که یک زن ایرانی وقایع مربوط به سفر فرنگ خود را در آن توضیح می‌دهد. این سفرنامه هرگز چاپ نشده و در بایگانی مظفر بختیار است. بی‌بی کوکب در این سفر با همسر خود، فتحعلی خان سردار معظم همراه است. بی‌بی کوکب از زنان متنفذ بختیاری بود که اقدامات مهمی انجام داده است. او به کارآفرینی برای زنان اهمیت می‌داد و اولین کارگاه‌های قلاب‌بافی و قالی‌بافی را برای زنان دزک تأسیس کرد. بی‌بی در عمارت خود هم پذیرای شخصیت‌های مهمی چون علامه دهخدا و دکتر مصدق بود. برای خواندن مقدمه این سفرنامه می‌توانید به مقاله حمید رضایی تحت‌عنوان «سفرنامه بی‌بی کوکب بختیار؛ نخستین سفرنامه یک بانوی ایرانی به فرنگستان» مراجعه کنید. سفرنامه حاج بی‌بی کوکب به فرنگ، با دیگر سفرنامه‌های زنان دوره قاجار اندکی متفاوت است و قرار است اولین‌ مواجهه‌های زن ایرانی با فرنگ را به مخاطب نشان دهد.

منبع: دیجی‌کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X