آیا سریال «بازی مرکب» سرآغاز انقلابی تلویزیونی است؟
سال ۲۰۲۱ «بازی مرکب» پربینندهترین سریال تمام دوران نتفلیکس شد. این موفقیت میتواند تغییرات عمدهای را در آنچه ما سال ۲۰۲۲ و بعد از آن در حوزهی هنر و سرگرمی شاهد خواهیم بود به وجود آورد. اینها را آل هورنر از بیبیسی میگوید.
وقتی بونگ جون-هو، کارگردان اهل کرهی جنوبی، در مراسم اسکار سال ۲۰۲۰ جایزهی بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان را برای فیلم «انگل» (Parasite) برد، صحبتهایش هنگام دریافت جایزه حاوی پیامی به مخاطبان غربی بود. او خطاب به فیلمبینهایی که از دیرباز فیلمهای غیر انگلیسیزبان را نمیبینند یا بدتر، صبر میکنند نسخهی امریکایی آنها ساخته شود گفت: «وقتی از سد بلند زیرنویس عبور میکنی با بیشمار فیلم خوب دیگر آشنا میشوی.» طولی نکشید که آرزوی این کارگردان به حقیقت تبدیل شود. («انگل» داستان خانوادهی فقیری را روایت میکنند که با دوز و کلک به خانهی خانوادهای ثروتمند راه مییابند و سعی میکنند از آنها سوء استفاده کنند اما خود با دردسرهایی زیادی مواجه میشوند؛ به گونهای که لباسهای سبز پر از لکههای خون شخصیتهایش تبدیل به لباس غالب جشنهای هالووین شد و بعضی معلمهای بریتانیایی، با اینکه سریال برای ردهی سنی پانزده سال به بالا در نظر گرفته شده است، مجبور شدند به درخواست شاگردانشان بازیهای این سریال را در کلاس درس پیاده کنند.«بازی مرکب» سریالی بر اساس یک بازی ویدیویی مخصوص بچهها که از زمان خلق ایده و طرح اولیهاش ده سال طول کشید تا نتفلیکس از راه برسد و تصمیم بگیرد روی آن سرمایهگذاری کند، سال گذشته با بیش از ۱۴۰ میلیون مخاطب در سرتاسر دنیا تبدیل به پربینندهترین برنامهی نتفلیکس و پدیدهای فراگیر شد. (این سریال داستان گروهی متشکل از ۴۵۶ نفر را با تجربیات متفاوت در زندگی روایت میکند که برای برای برد جایزهای ۳۸٫۷ میلیون دلاری به شرکت در مجموعهای از بازیهای کودکانه با عواقبی ناگوار دعوت میشوند.)
از سئول تا شهری کوچک در انگلیس، موج «بازی مرکب» طوری سرتاسر جهان را فرا گرفت که دور از انتظار و بیسابقه بود. در چند سال اخیر، سریالهای زیادی بودهاند که به گفتوگوهای فرهنگ عامه راه یافتهاند؛ برای مثال، «ببر پادشاه» (Tiger King)، سریالی مستند جنایی امریکایی دربارهی جو اگزاتیک، نگهبان باغ وحش و متهم به آزار و اذیت و سوء استفاده از حیوانات، که در دورهی اول قرنطینههای سرتاسری سال ۲۰۲۰ در گفتوگوهای فضای مجازی بحثهای زیادی پیرامون آن رد و بدل شد. اما از زمان سریال «چیزهای عجیب» (Stranger Things) یا «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) تا پیش از «بازی مرکب» هیچ سریالی چنین ردپایی را بر فرهنگ عامه نگذاشته بود.
نکتهی مهم و قابل توجهی که دربارهی سریال «بازی مرکب» در مقایسه با سایر سریالهای پرطرفدار جریانساز وجود دارد، این است که این سریال باید از همان دیوار بلندی که بونگ از آن حرف میزد، رد میشد. گفته میشود در بریتانیا دهها میلیون نفر «بازی مرکب» را به رغم غیرانگلیسی بودن زبانش تماشا کردهاند. (یک نسخهی دوبله هم از سریال موجود است اما آمارها نشان میدهد که مخاطبان بریتانیایی، بیشتر، سریال را با زبان اصلی و زیرنویس انگلیسی تماشا کردهاند.)
پیش از این، فیلمهای غیر انگلیسیزبانی همچون «انگل»، «هزارتوی پن» (Pan’s Labyrinth) ساختهی گییرمو دل تورو، فیلم رمانتیک محصول فرانسه «املی» (Amélie) و «ببر غران اژدهای پنهان» (Crouching Tiger Hidden Dragon) محصول ۲۰۰۰ ساختهی انگ لی تحسین و جوایز غربیها را از آن خود کرده بودند (البته این ملاک سنجش این آثار نیست؛ تمام این فیلمها با یا بدون تأیید غربیها آثار هنری بسیار خوب و ارزشمندی هستند.) اما «بازی مرکب» به چنان شهرت جهانیای در جریان اصلی دست یافت که هیچ فیلم یا سریال تلویزیونی غیر انگلیسیزبان دیگری تا به حال نرسیده است. این دستاورد چند پرسش مهم را مطرح میکند.
«بازی مرکب» چه دارد که در سال ۲۰۲۱ تردید حاکم بر فرهنگ عامه غرب را نسبت به محتوای غیر انگلیسیزبان از بین برد؟ و محبوبیت آن چه تأثیری بر سینما و تلویزیون در سال ۲۰۲۲ خواهد گذاشت؟ آیا «بازی مرکب» استثنایی تکرارنشدنی در فرهنگ عامهی تحت تأثیر همهگیری است یا آغاز دورهای تازه از اوجگیری فیلم و سریال غیر انگلیسیزبان در سرتاسر دنیا؟
پایان محدودیت مبادلهی کالای فرهنگی
حقیقت این است که اگر ده یا بیست سال پیش بود تنها راهی که میشد چیزی شبیه به «بازی مرکب» را تماشا کرد یا از طریق وبسایتهای ناامن بود یا دیویدی فروشیها. حالا دیگر چنین نیست؛ حوزهی سرگرمی بازار انبوه دارد. در گذشته سریالی همچون «بازی مرکب» هرگز آنقدر در دسترس مخاطبان جریان اصلی غرب قرار نمیگرفت که بخواهد در سال ۲۰۲۱ به چنان موفقیتی در نتفلیکس برسد.
پیش از ظهور پلتفرمهای پخش آنلاین، بیشتر شبکههای تلویزیونی چند باری به سریالهای غیر انگلیسیزبان فرصت دادند. به عبارت دیگر، اگر «شنود» (The Wire) سریال درام مهیج انگلیسیزبان که حالا به عنوان بهترین سریال قرن بیستم شناخته میشود، برای پخش دچار مشکل میشد محال بود فضایی به سریال دلهرهآور کرهایزبانِ ضد کاپستالیسمِ پر از خونریزی داده میشد. احتمالاً اوایل تا اواسط دههی ۲۰۰۰ در بستههای دیویدی عرضه میشد و مردم پشتسرهم آن را تماشا میکردند و همین؛ تنها چند برنامهی تلویزیونی که در این قالب منتشر شدهاند از بستر گفتوگوهای روزمره میان مخاطبانشان خارج شدهاند و به موقعیتی گسترده دست یافتهاند. (هر فصل از سریال «شنود» به جنبههای مختلف شهر بالتیمور از تجارت غیرقانونی مواد مخدر تا سیستم مدرسه، رسانههای خبری و … میپردازد.)
آن زمان فقدان دسترسی به محتوای غیر انگلیسیزبان به این خاطر بود که تصمیمگیرندگان صنعت سرگرمی گمان میکردند مخاطبان محتوای با زیرنویس نمیخواهند. دارسی پاکه، نویسندهی مقیم سئول و منتقد فیلم که مترجم زیرنویس انگلیسی فیلم «انگل» برای پخش جهانی بوده است، میگوید: «استودیوها و پخشکنندهها ادعا میکردند که مردم دوست ندارند زیرنویس بخوانند چرا که خستهکننده است و حواسشان را از فیلم پرت میکند، اما ما دائم در طول روز روی گوشیهای تلفن همراه و خیلی جاهای دیگر در حال خواندن متنی هستیم، بنابراین این بهانه همیشه برای من خندهدار بود. سالیان سال گفتند خواندن زیرنویس برای مخاطب سخت است.»
موفقیت «بازی مرکب» نشان داده است که تصور نسبت به زیرنویس اشتباه بوده یا که دیگر از مد افتاده است. از سویی، آن محدودیت در تبادل محتوای فرهنگی را که اصلاً در وهلهی نخست تحمیل شده بود از بین برده است. در تلویزیون سنتی، یک محدودیت بیست و چهار ساعته در ظرفیت پخش روزانه وجود دارد که حالا در غولهای پخش آنلاین مثل نتفلیکس وجود ندارد، بینهایت فضا برای پخش بیشمار محتوای تصویری وجود دارد. به عبارت دیگر، این کمپانی کالیفرنیایی و رقبایش برای آنکه در دسترس مخاطبان در سرتاسر دنیا قرار بگیرند، هیچ به فکر حق کمیسیون برنامهها در بازارهای مختلف بینالمللی و بعد حق کمیسیون زیرنویس یا دوبله کردن آنها به زبانهای مختلف نبودند. نتفلیکس از سال ۲۰۱۶ و شروع به کار در کرهی جنوبی، با استفاده از استعدادها و برنامهسازان کرهای هشتاد برنامه تولید کرده است که همه را میتوان با زیرنویس یا دوبلههای مختلف از هر کجای جهان (که البته دسترسی به نتفلیکس در آن ممکن باشد) تماشا کرد، و آماده هستند تا بر اساس الگوریتم نتفلیکس در فهرست محتوای پیشنهادی به مخاطبان قرار بگیرند.
تد ساراندوس، مدیر ارشد تولید محتوای این کمپانی، سال ۲۰۱۸ گفت: «من دوست دارم «چیزهای عجیب» بعدی بیرون امریکا تولید شود. از گذشته تا به حال هنوز چنین اتفاقی در هیچ کجا جز هالیوود نیفتاده است.» روشن است که این فقط در حد حرف نیست؛ نتفلیکس با تولید پروژههایی همچون «سرقت پول» (Money Heist) محصول اسپانیا و «تاریک» (Dark) محصول آلمان و بعد تجهیز کردن آنها به تمام ابزار لازم برای کشف شدن در خارج از بازارهای خودشان، بیسر و صدا، در حال فراهم کردن همان شرایط هالیوود و آماده کردن پلتفرم برای ظهور و معرفی پدیدهای جهانی همچون «بازی مرکب» بوده است.
حالا که «بازی مرکب» ثابت کرده است حتماً لازم نیست قصهها به زبان انگلیسی بازگو شوند تا در کشورهای انگلیسیزبان پرمخاطب شوند، بعضی متخصصان صنعت سرگرمی پیشبینی میکنند که از سوی رقبای نتفلیکس شاهد افزایش سرمایهگذاری در کشورهای دیگر خواهیم بود و فضای بازاریابی بیشتری به محتواهای غیر انگلیسیزبان نسبت به دوران پیش از «بازی مرکب» داده خواهد شد. برای مثال، اپل تیوی به تازگی یک پروژهی جدید از کرهی جنوبی با عنوان «دکتر برایان» (Dr Brain) را، با بازی لیو سون کیون ستارهی فیلم «انگل»، به طور منظم با پیشپرده و پوستر هم از طریق رسانههای اجتماعی و هم در خود پلتفرم، مقدم بر سایر سریالها و فیلمها، تبلیغ میکند. شش ماه پیش امکان نداشت چنین برنامهای را با همین شدت تبلیغ کنند؛ بعد از «بازی مرکب» قواعد بازی بهکل عوض شده است.
سرمایهگذاری روی تولیدات بیشتر از کرهی جنوبی
آشکارترین تأثیر موفقیت سریال «بازی مرکب» پیگیری بیشتر محتواهای محصول کرهی جنوبی از سرتاسر دنیاست. گویا واقعاً طرفدارانی دارد؛ اواخر اکتبر، مقالهای از گاردین که عنوانش بود «اگر از «بازی مرکب» لذت بردید حتماً این درامهای محصول کرهی جنوبی را هم ببینید»، در کنار گزارشهای افشاگرانهای دربارهی اقدامات داخلی فیسبوک و شایعاتی دربارهی در شرف بودن یک قرنطینهی دیگر در بریتانیا به خاطر ویروس کرونا، یکی از ده مقالهی پربازدید سایت بود.
پاکه با اشاره به اینکه این «فرایند آهسته شکلگرفته» دو دههی پیش با فیلمهایی همچون کالت محبوب پارک چان-ووک «اولدبوی» (Oldboy) شروع شد، میگوید: «میزان کشف محتواهای کرهای از سوی مردم به اندازهای رسیده که هرگز سابقه نداشته است. فیلمهایی بودهاند که موفق شدهاند خارج از کره با جمعیت قابل توجهی ارتباط برقرار کنند. اما به نظر میآید این یکی دو سال اخیر استقبال از فیلمهای کرهای شاهد جهش بزرگی بوده است و این روند بدون شک ادامه خواهد داشت.» منبعی از یکی از سرویسهای مهم پخش آنلاین ضمن تأیید این نظریه در گفتوگو با بیبیسی گفته است در حالی که تولیدات تلویزیونی و سینمایی هالیوود به دنبال تعطیلیهای سرتاسری ناشی از همهگیری هنوز در حال جبران زمان از دست رفته هستند، پلتفرمهای پخش آنلاین مشغول صدور مجوز پخش برای سایر سریالهای تولید کرهی جنوبی هستند تا هم از موفقیت «بازی مرکب» بهرهبرداری کنند و هم پلتفرمهای خود را پر از محتوای تازه نگه دارند. این منبع ناشناس میگوید: «همه منتظرند ببیند «بازی مرکب» بعدی چه خواهد بود، آنها با سرمایهگذاری روی برنامهسازان کرهی جنوبی میخواهند تولیدات مشابه «بازی مرکب» خودشان را داشته باشند، و تا به این هدف برسند با خرید حق پخش سریالهایی که تا به حال در بازارهای غربی پخش نشدهاند، در واقع برای خودشان زمان میخرند تا این فاصله را در کوتاهمدت از بین ببرند. البته این جریان دقیقاً بعد از «بازی مرکب» شروع شد.»
همین حالا هم سریالهای کرهی جنوبی در پلتفرمها بیشتر در معرض دید قرار گرفتهاند. در نوامبر، سریال فانتزی پر از خشونت یون سانگ-هو «عازم جهنم» (Hellbound) با هدف بهرهبرداری از موفقیت «بازی مرکب» با یک موج تبلیغاتی گسترده مواجه و در فهرستهای پیشنهادی کاربران برجسته شد. در نتیجهی این موج تبلیغاتی، سریال «عازم جهنم» ظرف بیست و چهار ساعت بعد از پخش در صدر جدول هشتاد کشور مختلف قرار گرفت و در همان ماه جای «بازی مرکب» را به عنوان پربینندهترین سریال گرفت. (در سریال «عازم جهنم» در نسخهای فانتزی از زمین ناگهان موجودات فراطبیعی از ناکجاآباد میآیند تا انسانها را به جهنم بفرستند.)
البته سریالها و فیلمهای کرهی جنوبی مدتها پیش از «بازی مرکب» در حال رشد و گسترش بودند. از «انگل» تا فیلم ترسناک زامبیمحور «قطار بوسان» (Train to Busan) از کارگردان «عازم جهنم» یون سانگ-هو، که از زمان اکرانش در ۲۰۱۶ توانست از طریق تبلیغات دهان به دهان مخاطبان غربی زیادی را به خود جلب کند، موفق شد برای سال ۲۰۲۰ دنبالهای را در نوبت اکران داشته باشد و همینطور یک بازسازی امریکایی در آینده، سینمای کرهی جنوبی، با افزایش بسامد در پنج سال گذاشته، در سطح جهانی در دل مخاطبان راه یافته است. (در «قطار بوسان» ویروس مرگبار زامبی در کره جنوبی شیوع پیدا میکند و تعدادی از مسافران قطار سئول به بوسان برای زنده ماندن با موانع سر راهشان دست و پنجه نرم میکنند و باید تلاش کنند که زنده بمانند تا به بوسان، که پاکسازی شده است، برسند.)
یون به تازگی در مصاحبهای با نشریهی تایم گفته است که «محتوای کرهای ظرف ده یا پانزده سال گذشته به تدریج توانسته است اعتماد مخاطب جهانی را به خود جلب کند… این شاید ناگهانی به نظر بیاید اما به اعتقاد من بسیاری از فیلمسازان و برنامهسازان توانستهاند با تولید محتوای باکیفیت به تدریج در بازار جهانی اعتبار کسب کنند و احساس میکنم همین بوده که حالا منجر به این علاقهی جمعی انفجاری از سوی مخاطبان شده است.»
پیش از آنکه «انگل» سال ۲۰۲۰ جایزهی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را ببرد و از سایر فیلمهای محصول کره جلو بزند، تریلر روانشناختی لی چانگ-دونگ «سوزاندن» (Burning) بود که موفق شده بود در فهرست نه فیلم نهایی معرفیشده به بخش بهترین فیلم بینالمللی اسکار سال ۲۰۱۹ قرار بگیرد. از آن زمان، «میناری» (Minari) لی آیزاک چانگ که عملاً فیلمی امریکایی است، اما استعدادی از کرهی جنوبی آن را دربارهی تجربهی مهاجرت یک خانوادهی اهل کرهی جنوبی ساخته است، جوایز زیادی را از سوی غربیها دریافت کرده است.
پاکه این شکوفایی سینمای کرهی جنوبی در بیرون مرزها را بخشی از فرایند تجدید حیات فرهنگی گستردهتری میداند. چو سانگ-هون از نیویورک تایمز به تازگی در مقالهای نوشته است: «سالیان سال، کرهی جنوبی را با ماشینهای هوندا و گوشیهای تلفن همراه الجی میشناختند.» حالا مردم در سرتاسر دنیا محصولات فرهنگی صادراتی این کشور، فیلمهایی مثل «انگل»، سریالهایی مثل «بازی مرکب» و گروههای موسیقی مثل بیتیاس (BTS) را، که عرصهی موسیقی پاپ کرهی جنوبی را قبضه کردهاند، در همان گوشیهای تلفن همراه و ماشینها مصرف میکنند. پاکه میگوید: «موسیقی پاپ کره بدون شک در آشنایی بیشتر مردم جهان با کره نقش بسیار مهمی را ایفا کرده و آن موفقیت به سایر حوزهها مثل فیلم و سریال هم سرایت کرده است.» او میافزاید هر محصول صادراتی موفقی منجر به سرمایهگذاری بیشتری روی بخش هنر و سرگرمی کرهی جنوبی خواهد شد. «بازی مرکب»، که تا به حال موفقترین محصول فرهنگی صادراتی این کشور بوده است، میتواند سرمایهگذاری روی فرهنگ عامه (و محصولات صادراتی) کرهی جنوبی را به بریتانیا و کشورهای دیگر برساند.
بازبینی صنعت ترجمه
اما تأثیر «بازی مرکب» احتمالاً تنها محدود به سریالها و فیلمهای محصول کرهی جنوبی نخواهد بود. اگر نگاه وسیعتری به چشمانداز سینما و تلویزیون بیندازید، متوجه خواهید شد که «بازی مرکب» در گسترش محتوای زیرنویسدار میان جمعیت انگلیسیزبان در سال ۲۰۲۱ تنها نبوده است. فیلم تازهی جهان مارول «شانگ چی و افسانهی ده حلقه» (Shang-Chi and the Legend of the Ten Rings) به رغم آنکه بخشهای زیادی از آن به زبان چینی ماندارین و با زیرنویس انگلیسی است، اولین فیلم دوران همهگیری شد که فروش گیشهی جهانی آن به بالاتر از چهارصد میلیون دلار رسید و تنها پنج روز بعد از اکران در ایالات متحده فروشی بالغ بر صد میلیون دلار داشت. اقتباس سینمایی از نمایش موزیکال لین مانوئل میراندا «در هایتس» (In the Heights) هم در میان مخاطبان انگلیسیزبان، که از قضا نمیدانستند دیالوگها و ترانهها، به منظور بازتاب جامعهی لاتینی که فیلم به نمایش میگذارد، دائم از انگلیسی به اسپانیایی تغییر میکند، موفق شد. (و در بازسازی «داستان وستساید» (West Side Story) استیون اسپیلبرگ هم دیالوگهایی به زبان اسپانیایی بدون زیرنویس انگلیسی وجود دارد.)
تحلیلگران صنعت سرگرمی ادعا میکنند که این بازتابی است از چشمانداز فرهنگ عامه جهانیتر. سال ۲۰۲۱ اگر رادیوی انگلیسیزبانی را روشن میکردید طولی نمیکشید که صدای گروههایی مثل بیتیاس را میشنیدید که به رغم تولید موسیقی به زبان مادریشان در بازارهای انگلیسیزبان پرفروش هستند و در صدر جدولهای فروش قرار میگیرند. منبع دیگری از سرویسهای پخش آنلاین ضمن اشاره به تأثیر پلتفرمی همچون تیکتاک -که پیشنهاد و ارجاع به فرهنگ عامه در آن در سطح گستردهای بین کاربران بینالمللیاش رد و بدل میشود- بر ذائقهی جهانیتر شدهی مخاطبان هنر و سرگرمی میگوید: «مخاطبان اینترنتی دیگر مرزهای جغرافیایی را مثل مردمان قدیم نمیبینند. سال ۲۰۲۲ باید منتظر موفقیت گستردهی محتوای غیر انگلیسیزبان از هر جایی بود.» («چالش بیسکوئیت بازی مرکب» که در تیکتاک راه افتاد، بیش از ۵۸ میلیون بازدید دریافت کرد و نقش زیادی در افزایش محبوبیت این سریال میان مخاطبان جوانتر داشت.)
این میان اما بحران زیرنویس هم وجود دارد. اخیراً گزارشهایی دال بر «کمبود مترجم» به گوش رسیده است که نشان میدهد کمپانیهایی که برای بازارهای دیگر زیرنویس فیلم و سریالهای تلویزیونی را تأمین میکنند، پاسخگوی میزان تقاضایی که بعد از سریالهایی همچون «بازی مرکب» به وجود آمده است نیستند.
در سپتامبر، یک اینفلوئنسر امریکایی کرهایتبار به نام یونگمی مِیِر ویدیویی را منتشر کرد و به بیدقتیها و غلطهایی که در ترجمهی انگلیسی «بازی مرکب» وجود داشت، اشاره کرد. در این ویدیو که در سطحی بسیار گسترده پخش شد و بازدید گرفت، او به لحظاتی از فیلم اشاره میکند که مفاهیم فرهنگی در ترجمه گم شده یا بخشهای مهمی در شخصیتپردازیها تحریف شده است. این کمبودها به احتمال قوی به بحران نیروی کار که به شرایط کاری پرفشار و دستمزد پایین مرتبط است برمیگردد. نتفلیکس برای تهیهی زیرنویس در ازای هر یک دقیقه ترجمهی شنیداری از کرهای به انگلیسی تنها سیزده دلار میپردازد که از این مقدار بخش بسیار اندکی در نهایت به طور مستقیم در جیب مترجمان قرار میگیرد. این نرخها بازتابی از قوانین حاکم بر صنعت سرگرمی است.
موفقیت «بازی مرکب» شاید باعث شود که این قوانین تغییر کنند. با توجه به اینکه سریال هوانگ دونگ-هیوک ثابت کرده است سریالهای غیر انگلیسیزبان پتانسیل تجاری ورود به بازارهای جهانی را دارند- به تخمین نتفلیکس «بازی مرکب» تقریباً نهصد میلیون دلار برای این کمپانی سود داشته است- پاکه امیدوار است وضعیت فعلی، قوانین و نرخها به زودی تغییر کند. او میگوید: «ترجمهی آن همه نکتهی ظریف زبان کرهای که در دیالوگها وجود دارد و خیلی سریع رد و بدل میشود، کار بسیار دشواری است. اما اگر زمان زیادی صرف ترجمهی زیرنویسها شود، حتماً تجربهی بهتری را برای مخاطب رقم خواهد زد. البته این مستلزم منابع بیشتر و زمان بیشتر و بودجهی بیشتر است.»
مرگ بازسازیها
همین چند سال پیش «بازی مرکب» در این صنعت فقط خوراک خوبی برای یک بازسازی امریکایی قوی میشد. این توئیتی است که مؤسس وبسایت فیلمنامهنویسیِ بلکلیست فرانکلین لئونارد اخیراً منتشر کرده است. در واقع آنچه لئونارد میخواهد بگوید این است که به احتمال قوی ده سال پیش اولین مواجههی بیشتر مخاطبان جهانی با سریالی همچون «بازی مرکب» از طریق نسخهی امریکاییای میبود که بر اساس آن ساخته شده بود. امریکا به خصوص اوایل دههی ۲۰۰۰ دائم در حال بازسازی فیلمهای ترسناک آسیایی بود.
موفقیت «بازی مرکب» روی کاغذ باید به این روند خاتمه بدهد. وقتی موفقیت «بازی مرکب» (و همینطور «شانگ چی») نشان از تعدیل تردید مخاطب نسبت به زیرنویس و از این رو، میل به تماشای نسخهی اصلی، اگر در دسترس باشد، دارد، چرا اصلاً باید زحمت بازسازی آن را با بازیگران بریتانیایی یا امریکایی به خود داد؟
شاید بتوان «بازی مرکب» را بازسازی کرد اما احتمالاً عدهای زیادی این کار را بیهوده خواهند دانست. بازسازی در حالتی منطقی است که امکان دسترسی آسان به اثر اصلی وجود نداشته باشد یا یک بافت فرهنگی متفاوت چیزی را به اثر مورد نظر اضافه کند. مثلاً «رفتگان» محصول ۲۰۰۶ مارتین اسکورسیزی که بازخوانی کلاسیک مافیایی محصول هنگکنگ «امور دوزخی» (Infernal Affairs) است، با قرار دادن داستان در مافیای بوستون چیز بیشتری به آنچه در فیلم اصلی بود اضافه کرد. اما شرایطی که در آن بازسازی یک اثر مفید و به لحاظ مالی سودآور باشد، همینطور بیشتر و بیشتر در حال محدود شدن است.
سؤال این است که آیا «بازی مرکب» واقعاً پایانی است بر بازسازیها. بر خلاف انتظار، نتفلیکس در حال حاضر یک بازسازی کرهای از «سرقت پول» را در دست تولید دارد، و گویا قرار است تیلدا سوئینتون و مارک رافالو در اسپینآفی تلویزیونی بر اساس «انگل»، که برای سرویس پخش آنلاین اچبیاو ساخته میشود، بازی کنند. همهی اینها نشان میدهد که روند بازسازیهای امریکایی همچنان ادامه دارد. یون کارگردان «قطار بوسان» به نشریهی تایم گفته است: «من به عنوان خالق شخصاً امیدوارم که نسخهی بازسازی جدید خیلی به اثر اصلی وفادار نباشد. اگر قرار باشد دقیقاً همان فیلم تنها به زبانی دیگر ساخته شود، بهتر نیست نسخهی اصلی را دید؟»
با این حال، آنچه قطعی است این است که به موضوع اصلی «بازی مرکب» همچنان در سریالها و فیلمهای سرتاسر دنیا، به هر زبان یا از هر کشوری، پرداخته خواهد شد. «بازی مرکب» دربارهی کاپیتالیسم است، درست مثل سریال «وراثت» (Succession) که آن هم توانسته است مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. هر دو تا حد زیادی به کاپیتالیسم و خطراتش میپردازند. در جهانی که با همهگیری دست و پنجه نرم میکند، نابرابری درآمدها و مشکلات مربوط به خدمات بهداشتی برجستهتر شده است. به همین خاطر است که این قصههای بخصوص تا این اندازه در مردم همذاتپنداری ایجاد کردهاند. اینکه هر دو این سریالها به کاپیتالیسم میپردازند، عامل مهمی در محبوبیتشان به حساب میآید. امواجی که موفقیت «بازی مرکب» ایجاد کرده است زمان میبرد تا احساس شود اما تماشایش شگفتانگیز خواهد بود. و از آنجا که فصل دوم هم قرار است ساخته شود، این قصه سر دراز دارد، همینطور تأثیر آن بر سینما و تلویزیون در سال ۲۰۲۲ و بعد از آن.
منبع: bbc
با سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان . اومدم که فقط اینو بگم و برم . انصافا و واقعا از نظر بنده فیلم بیخودی بود نه این که فیلم ندیده باشم چهار ترا فیلم و سریال دارم . فیلم خیلی زیاد دیدم سریال هم خیلی دیدم من اعتیاد دترم به فیلم اصلا یه وضعی ولی اصلا نتونستم با این سریال ارتباط بگیرم و پاکش کردم . به نظر من کسانی که تعریف بیش از حد از این فیلم میکنن جو گیرانه نظر میدن . با تشکر صحبت دیگه ای ندارم ….
یه پیام دارم واسه نتفلیکس عزیز:
بهترین سریالی بود که از کمپانی شما دیدم ولی دیگه ادامهشو نسازید.🤝👐