همه چیز درباره ایردراپ پای؛ پروژهای مشکوک به کلاهبرداری
پای نتورک، پروژهای پر سر و صدا در حوزهی ارزهای دیجیتال و دنیای ایردراپ به حساب میآید؛ چرا که این پروژه از پنج سال پیش ادعا کرده که با یک گوشی موبایل هوشمند هم میتوان به راحتی توکنهای شبکه را استخراج کرد. در این مطلب قصد داریم صفر تا صد ایردراپ پای را توضیح دهیم و به این موضوع بپردازیم آیا ایردراپ Pi که پنج سال پیش معرفی شده میتواند در حال حاضر انقلابی به پا کند یا صرفا همه را به اصطلاح سر کار گذاشته است!
کیف پولها کجا هستند؟
مشکل تورمی که شبکه پای دربارهی آن صحبت نمیکند!
تورم در پای از کجا نشات میگیرد؟
ارزش تقریبی ۳۰ دلار ایردراپ پای = جوک سال!
جمعآوری ایردراپ پای؛ به وسیلهی استخراج یا صرفا ضربه زدن روی صفحه؟
چرا ایردراپ پای برای خیلیها مهم است؟
از اعضای تیم توسعهی شبکه پای چه خبر؟
ایردراپ پای؛ پروژهای که ۵ سال از عمرش گذشت!
ظهور شبکه پای (Pi) به طرز شگفتانگیزی سریع بوده است، به طوری که بیش از ۶۰ میلیون کاربر در سراسر جهان به طور روزانه به استخراج توکنهای پای با فشار دادن دکمهها در گوشیهای هوشمند خود مشغول هستند. جذابیت این شبکه در سادگیاش نهفته است: استخراج ارز دیجیتال بدون نیاز به مصرف بالای انرژی، تخصص فنی یا تجهیزات پرهزینه. ایردراپ پای مثل بمب در رسانهها سر و صدا کرد.
ماجرا در ایردراپ پای از این قرار است که کاربران میتوانند با یک دستگاه موبایل شروع به استخراج کنند، که این امر هم از نظر هزینه موثر است و هم برای مبتدیان حوزهی ایردراپ، بسیار دوستانه به نظر میرسد؛ چرا که همان طور گفته شد، نیازی به دانش فناوری بلاکچین یا تنظیمات پیچیده ندارد. با این حال، در زیر این سادگی جذاب، سوالات عمیقتری مطرح میشود. آیا Pi واقعا استخراج ارز دیجیتال را دموکراتیک میکند، یا کاربران فقط مهرههایی در سیستمی هستند که صرفا از اعتماد آنها سو استفاده میشود؟
تاخیر در راهاندازی شبکهی اصلی و روش استخراج موبایلی منحصر به فرد پای میتواند یا نشاندهنده مشکلات زیرساختی باشد یا نشاندهندهی رویکرد دقیق و سیستماتیکی باشد که برای ساخت چیزی نوآورانه لازم است. با این حال، ما به دنبال پاسخ به یک سوال اساسی هستیم: آیا ایردراپ پای یک فرصت واقعی است یا یک پروژهی مخوف که به طرز هوشمندانهای پشت ویترین جالبش پنهان شده؟ ما از جنبههای مختلف به دنبال حقیقتیابی هستیم.
کیف پولها کجا هستند؟
جنبهی چشمگیر شبکهی پای، جامعهی وسیعی است که این برنامه ادعا میکند جذب کرده است. در یک بیانیهی مطبوعاتی در تاریخ ۲۸ ژوئن، شبکهی پای اعلام کرد که بیش از ۶۰ میلیون کاربر دارد که ۱۲ میلیون از آنها تایید هویت شدهاند؛ به این معنی که آنها افراد واقعی و معتبر هستند.
در نگاه اول، حضور شبکهی پای در رسانههای اجتماعی قابل توجه به نظر میرسد، با ۹۴ هزار دنبالکننده در ردیت، ۳.۳ میلیون در توییتر و ۱.۵ میلیون در یوتیوب. با این حال، این اعداد به نظر میرسد با پایگاه کاربری عظیم ادعایی آن همخوانی نداشته باشد. مشکل اینجاست که هیچ راه قطعی برای تایید ۶۰ میلیون کاربر وجود ندارد، بدون این که به ادعاهای شبکهی پای تکیه کنیم. تنها گزینهی دیگر بررسی دادههای بلاکچین از کاوشگرهای مختلف شبکهی پای است.
برای این گزارش، ما از دو کاوشگر استفاده کردیم: ExplorePi و Pi Door. اکسپلورر پای بیش از ۶.۱۹ میلیون کاربر را نشان میدهد، در حالی که Pi Door حدود ۶.۱۵ میلیون کیف پول را نشان میدهد.
با وجود ارقام مشابه، یک اختلاف قابل توجه مشهود است. با ۶۰ میلیون کاربر، چرا تنها حدود ۶.۲ میلیون کیف پول وجود دارد؛ این گزاره یعنی تنها ۱۰ درصد از کل پایگاه کاربری فعال است! نکتهی نگرانکنندهتر اینجاست که این کیف پولها نمایندهی تنها ۵۱ درصد از کاربران تایید شده هستند. پس، مابقی کاربران میلیونی شبکه کجا هستند؟
مهم است که توجه داشته باشید که این کاوشگرهای بلاکچین تنها فعالیتهای Mainnet را ردیابی میکنند و هنوز همه از Testnet به Mainnet مهاجرت نکردهاند. علاوه بر این موضوع، برای تکمیل فرآیند KYC، باید یک کیف پول پای داشته باشید.
تایید KYC یک مرحلهی ضروری در مهاجرت موجودیها از Testnet به Mainnet تلقی میشود. بدون تکمیل KYC و انجام انتقال، کاربران عملا در وضعیت بلاتکلیفی قرار دارند و نمیتوانند پای خود را در آینده به صرافیها منتقل کنند یا به طور کامل در اکوسیستم شبکه شرکت کنند. بنابراین، ۵.۸ میلیون کاربر تایید شده KYC احتمالا انتقال را انجام ندادهاند.
بسیاری از کاربران هنوز در انتظار تایید کیف پولهای خود برای مهاجرت هستند و برخی گزارش دادهاند که سالها در این فرآیند گیر کردهاند. ممکن است برخی از کاربران از نیاز به مهاجرت بیخبر باشند، از فرآیند KYC انصراف داده باشند، پای را فراموش کردهاند یا از شبکه خارج شده باشند. کیف پولهای غیرفعال هنوز به عنوان کاربران شمارش میشوند.
۱۲ میلیون فرد اضافی هنوز یک شکاف ۳۶ میلیون کاربری را باقی میگذارد که به طور موثر دیده نمیشود. به نظر میرسد بیشتر شبیه یک شمارش کاربری ساده باشد تا توضیح واضح دربارهی این موضوع که این دسته از کاربران چه کسانی هستند یا آیا اصلا وجود داشتهاند یا خیر.
سطح فعالیت کیف پولهای موجود چندان امیدوارکننده نیست. کیف پولهای فعال روزانه در اوج خود در جولای ۲۰۲۲ به ۴۰۵۰۰ رسیدند و در ژوئن ۲۰۲۴ نیز به ۳۵۲۰۰ افزایش یافتند. به طور متوسط، تنها حدود ۱۰ هزار کیف پول هر روز فعال هستند.
انتشار کامل شبکه اصلی Pi Network هنوز به طور کامل راهاندازی نشده و اکوسیستم آن هنوز به خوبی توسعه نیافته است؛ داشتن ۰.۱۶ درصد از کیف پولها که فعال هستند در این زمینه لزوما ضعیف نیست. برای مقایسه، اتریوم (ETH) که از سال ۲۰۱۵ فعال است و اکوسیستم خوبی دارد، تنها ۰.۱۲ درصد از کیف پولهای خود را به طور روزانه فعال دارد.
مشکل تورمی که شبکه پای دربارهی آن صحبت نمیکند!
مسئلهی تورم، نکتهی بسیار تخصصی است که به نظر میرسد در شبکه پای به آن پرداخته نمیشود. تعیین زمان عرضهی پای چالشبرانگیز محسوب میشود؛ به این علت که این اطلاعات هرگز در دسترس قرار نگرفته است. با این حال، یک مقاله BSCN از آگوست ۲۰۲۳ نشان میدهد که تا آن زمان ۱.۹۷ میلیارد پای به Mainnet منتقل شده بود، که ۱.۲۹ میلیارد آن توسط کاربران قفل شده است.
تا تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴، مجموع ۴.۰۷ میلیارد پای مهاجرت داده شده است، با ۱.۳۵ میلیارد در حال قفل شدن، طبق گزارش Pi Door. این موضوع نشاندهندهی افزایش ۱۰۶.۶ درصدی در عرضه در کمی بیش از یک سال است. این سطح از تورم به طرز ویرانگری بالاست. تورم در این نرخ تضمین میکند که ارزش حفظ نخواهد شد، که این خود پارادوکسیکال محسوب میشود.
پای خود را به عنوان یک سیستم پول الکترونیکی همتا به همتای برتر معرفی میکند، با این حال نرخ تورم بیتکوین تنها ۰.۸ درصد در سال است. نزدیکترین مقایسه با تورم پای ممکن است ارز ورلد کوین (Worldcoin) باشد که در آن عرضه از سپتامبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۴ به میزان ۲۶۱ درصد افزایش یافته است.
چرا تورم باید نگرانی بزرگی باشد؟ تورم در واقع ارزش را رقیق میکند؛ به این معنا که وقتی عرضهی یک دارایی به سرعت بیش از حد افزایش پیدا کند، آن هم بدون این که افزایش متناسبی در تقاضا وجود داشته باشد، ارزش آن در طول زمان کاهش مییابد. به طور سادهتر، عرضهی در حال رشد سریع پای به این معنی است که هر توکن جدید کمتر از توکن قبلی ارزش دارد، به شرطی که تقاضا به طور متناسب افزایش نیابد.
اگر عرضه در گردش پای از ۴ میلیارد امروز به ۸ میلیارد فردا افزایش پیدا کند، اما تقاضا از سوی افراد یا کسبوکارها تغییر نکند، هر پای قدرت خرید خود را از دست خواهد داد. در نتیجه، دارندگان پای خواهند دید که ارزش داراییهایشان به سادگی به دلیل وجود توکنهای بیشتر پای در گردش کاهش پیدا میکند.
تورم متوسط الزاما مضر نیست؛ میتواند اقتصاد را پویا نگه دارد و حتی به کسانی که شبکه را حفظ میکنند پاداش دهد. اما آنچه پای تجربه میکند فراتر از «تورم سالم و سازنده» محسوب میشود. این تورم مخرب در حال گسترش با سرعتی است که به نظر میرسد ارزش توکن را تضعیف میکند.
وایتپیپر اشاره میکند که شبکه ایردراپ پای به ۱۰۰ میلیارد توکن محدود است. اینجاست که اوضاع حتی نگرانکنندهتر میشود. در حقیقت خودِ وایتپیپر هم به احتمال تورم بیشتر اذعان میکند:
همچنین، در آینده، برای سلامت شبکه و اکوسیستم، شبکه ممکن است با سوالاتی مواجه شود مانند اینکه آیا پس از اتمام توزیع ۱۰۰ میلیارد پای نیاز به هر گونه تورم وجود دارد یا خیر. تورم ممکن است برای تشویق بیشتر مشارکتها از طریق پاداشهای استخراج بیشتر، جبران هرگونه از دست رفتن پای از گردش به دلیل حوادث یا مرگ، تامین نقدینگی بیشتر، کاهش احتکار که مانع استفاده و ایجاد کارایی میشود و غیره ضروری باشد. در آن زمان، بنیاد و کمیتههای تخصصی در این امور سازماندهی شده و جامعه را راهنمایی خواهند کرد تا به نتیجهای در این مورد به صورت غیرمتمرکز برسند.
تورم در پای از کجا نشات میگیرد؟
تورم در پای عمدتا ناشی از پاداشهای استخراج آن است. سیستم پاداش پای بر اساس چندین متغیر تعریف میشود:
- نرخ پایهی استخراج (B) که بهطور پویا تنظیم میشود
- پاداش قفل (L)
- پاداش دایرهی امنیت (S)
- پاداش تیم ارجاع (E)
- پاداش گره (N)
- پاداش استفاده از اپلیکیشن
- مشارکتهای آینده
نگرانی اصلی در اینجا نرخ پایهی استخراج (B) محسوب میشود. محاسبه B به طور مستقل یک کار پیچیده به حساب میآید؛ چرا که شامل دادههای شبکهای است که به طور عمومی در دسترس نیست، مانند مجموع پای استخراجشده توسط تمام کاربران در روز گذشته و مجموع ضرایب استخراج تمام کاربران فعال.
با این حال، مسئله فقط محاسبهی آن نیست. تیم شبکه پای یک سیستم پاداش پیچیده طراحی کرده که با وجود پیچیدگیهایش، منجر به تورم قابل توجهی میشود. اگر این وضعیت بدون کنترل ادامه داشته باشد، هر گونه ارزش بالقوهای که پای ممکن است داشته باشد را از بین خواهد برد.
ارزش تقریبی ۳۰ دلار ایردراپ پای = جوک سال!
شبکهی پای، پس از راهاندازی Mainnet در دسامبر ۲۰۲۱ به فعالیت خود در مرحلهی «شبکهی محصور» ادامه میدهد. با وجود این که Mainnet فعال است، این شبکه در یک فایروال عمل میکند.
کاربرانی که KYC را تکمیل کنند میتوانند موجودیهای خود را به Mainnet منتقل کنند، اما آنها به اکوسیستم پای محدود هستند. آنها میتوانند با یکدیگر معامله کنند و برخی خدمات را از برنامههای Pi خریداری کنند، اما فعالیتهای آنها به این محیط محدود است.
در حالی که جهان منتظر است تا پای عرضه شود، صرافی ارز دیجیتال HTX یک «من به شما بدهکارم» (I Owe You = IOU) از شبکهی پای را ارائه میدهد. اما این قراردادهای IOU در واقع پای نیستند. آنها فقط وعدههایی برای تحویل پای زمانی که در دسترس باشد، هستند. آنها به عنوان جایگزینهای حدسی عمل میکنند که مردم بر اساس ارزش آیندهی پیشبینی شده پای معامله میکنند.
قیمت IOU به مبلغ ۳۱.۵۷ دلار در HTX در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴ هیچ ارتباط معناداری با قابلیت استفاده یا حضور بازار فعلی پای ندارد. این قیمتها نشاندهندهی انتظارات هستند که گاهی اوقات میتوانند تصورات را فراتر از واقعیت متورم کنند.
با در نظر گرفتن عرضهی پای، ماهیت متورم و گمراهکنندهی قیمت IOU عیان میشود. عرضهی آزاد پای به ۴.۰۷ میلیارد میرسد، با ۱.۳۵ میلیارد هنوز قفل شده، اما این توکنهای قفل شده باید هنوز بخشی از عرضه در گردش در نظر گرفته شوند. دلیل این است که این توکنها زمانی بخشی از عرضهی موجود بودند قبل از اینکه کاربران آنها را پس از استخراج قفل کنند. آنها در گردش بودند و کاربران بعدها به طور داوطلبانه آنها را قفل کردند تا پاداشهای استخراج خود را به حداکثر برسانند. بازگرداندن آنها عرضهی کل پای را به ۵.۴۲ میلیارد میرساند.
با قیمت IOU صرافی HTX ارزش بازار سفتهبازانهی پای به رقم شگفتانگیز ۱۷۱ میلیارد دلار میرسد. به این فکر کنید که ین عدد، پای را درست زیر اتریوم (ETH)، دومین ارز دیجیتال بزرگ قرار میدهد!
این موضوع غیرمنطقی به نظر میرسد؛ به این دلیل که پای از نظر استفادهی گسترده یا اکوسیستم BNB، Solana (SOL) یا Toncoin (TON) کمبود دارد، اما در این ارزش بازار متورم از آنها پیشی میگیرد. جذابیت آن به سهولت استخراج در تلفنهای همراه بستگی دارد، اما این سهولت دسترسی لزوما به ارزش بلند مدت تبدیل نمیشود.
با توجه به اینکه کد پایهی توکن پای عمدتا از Stellar با تنها تغییرات جزئی مشتق شده، سخت است که توجیه کنیم ارزشگذاری آن بسیار بالاتر از استلار باشد که حدود ۳ میلیارد دلار محسوب میشود. با فرض اینکه ارزشگذاری پای از برآوردهای فعلی فراتر رود، ارزش بازار ۵ میلیارد دلاری به نظر میرسد حداکثر قابل دستیابی در این مرحله باشد. در نتیجه، قیمت پای در حدود ۰.۹۲ دلار به ازای هر توکن تثبیت میشود. با این حال، این محاسبه تاثیرات تورم و فروش پیشبینیشده پس از انتقال بلاکچین به مرحله شبکه باز را در نظر نمیگیرد. با حداکثر عرضهی ۱۰۰ میلیاردی پای و ارزش بازار ۵ میلیارد دلار، قیمت هر توکن ممکن است پس از استخراج تمام پای به ۰.۰۵ دلار کاهش پیدا کند.
جمعآوری ایردراپ پای؛ به وسیلهی استخراج یا صرفا ضربه زدن روی صفحه؟
در وایتپیپر پای این طور نوشته شده که ما (منظور تیم توسعه)، پروسهی استخراج را به طور گستردهتری از معنای سنتی آن که معادل اجرای الگوریتم اجماع اثبات کار مانند بیتکوین یا اتریوم است، تعریف میکنیم. با این حال، اصطلاح استخراج یا همان Mining تعریف چفت و بستداری داشته و شبکه پای نمیتواند به سادگی آن را برای خدمت به اهداف خود بازتعریف کند.
وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال میشود، استخراج به معنای تایید تراکنشها و تامین امنیت شبکه است. برای بیتکوین، این فرآیند صرفا نمادین نیست؛ این فرایند شامل ماشینهایی است که معماهای ریاضی پیچیده را حل میکنند. این ماشینها از مقادیر قابل اندازهگیری برق و قدرت محاسباتی برای تایید بلوکها و ایجاد ارزش استفاده میکنند.
اثبات کار (PoW) پرهزینه است، اما این ویژگیها همان مواردی هستند که آن را امن میکند. اثبات سهام (PoS) از نظر انرژی کارآمدتر به حساب میآید، اما از تاییدکنندگان میخواهد که داراییهای خود را قفل کرده و به طور مستقیم تعهد مالی آنها را به امنیت شبکه مرتبط میکند. هر دو روش دارای ریسکهای واقعی هستند. با این حال، شبکهی پای در این زمینه ناکام به نظر میرسد.
پای، مکانیزم اجماع خود را از توافق بیزانسی فدرال استلار میگیرد. این سیستم قدرت محاسباتی را با اکثریت مبتنی بر اعتماد تعویض میکند، جایی که گرهها (Nodes) به قابلیت اعتماد همتایان خود به جای تلاش محاسباتی خام تکیه میکنند. وقتی تعداد کافی از گرههای مورد اعتماد توافق کنند، تراکنش تایید میشود.
چرا ایردراپ پای برای خیلیها مهم است؟
خیلی از کاربرها اصلا متوجه نمیشوند که ایردراپ پای تبدیل به بخشی از عادتهای روزمرهشان شده است. ورود به شبکه پای برای اولین بار احساس سادهای دارد: شما یک دکمه را فشار میدهید و مقدار کمی توکن پای را دریافت میکنید. این دستاورد تقریبا بدون زحمت است اما به زودی، این عملِ ظاهرا بدون زحمت، به یک روتین روزانه تبدیل میشود.
نوتیفیکیشن اپلیکیشن به عنوان یک محرک عمل میکند و کاربران را وادار میکند بدون فکر دوباره ضربهای به دکمه بزنند. از همین رو، آنچه به عنوان یک انتخاب آگاهانه آغاز شد به یک روال عادی تبدیل میشود.
در کتاب «عادتهای اتمی»، جیمز کلیر توضیح میدهد که عادتها از طریق اقدامات کوچک که به طور مداوم در طول زمان تکرار میشوند شکل میگیرند. برای کاربران شبکه پای، نوتیفیکیشن روزانه به عنوان محرکه عمل میکند. شما صرفا روی یک دکمه ضربه میزنید و پاداش ظاهری را در انتهای روز دریافت میکنید.
با گذشت زمان، این تکرار یک حلقهی عادت را ایجاد میکند که کاربران به سختی متوجه آن میشوند، همان طور که چارلز داهیگ در کتاب «قدرت عادت» توضیح میدهد. این تغییر به قدری ظریف اتفاق میافتد که کاربران اغلب متوجه نمیشوند و با گذشت زمان، این رفتارها را میتوان سختتر تغییر داد.
از اعضای تیم توسعهی شبکه پای چه خبر؟
دکتر نیکولاس کاکالیس، رئیس فناوری در شبکه پای، به طور مداوم روی جمعسپاری، اتوماسیون و کاهش زحمتِ کاربر در حالی که مشارکت را به حداکثر میرساند، تمرکز کرده است. او سفر علمی خود را با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در علوم کامپیوتر آغاز کرد که راه را برای دکترای او در دانشگاه استنفورد هموار کرد. پس از آن، او تحقیقات خود را به عنوان پژوهشگر پسادکترا در دپارتمان علوم کامپیوتر استنفورد ادامه داد. پروژههای او، TaskGenies و EmailValet، به شدت از جمعسپاری برای توزیع وظایف استفاده کردند و کاربران را بدون نیاز به درگیری عمیق درگیر کردند. شبکهی پای این مدل را از طریق استخراج و فرآیند KYC مبتنی بر جامعه منعکس میکند.
دکتر چنگدیائو فان، رئیس محصول در شبکه پای، دکترای خود را در علوم انسانشناسی در دانشگاه استنفورد با تخصص در رفتار انسانی و مطالعات گروههای انسانی به پایان رساند. تحقیقات بعدی او بر تعامل انسان و کامپیوتر و محاسبات اجتماعی متمرکز شده است. او به همراه همسرش، نیکولاس کاکالیس، مرکز بنیانگذاران را تاسیس کرده است. این ابتکار بر کمک به کارآفرینان برای ارتباط با منابع کلیدی، از جمله سرمایهگذاران و مشاوران متمرکز بود.
به جای تکیه بر تماسهای مستقیم، این پلتفرم به افراد اجازه میدهد تا از شبکه گسترده خود از طریق ارجاعات استفاده کنند. ایدهی پشت مرکز بنیانگذاران این بود که دسترسی به منابع را برای مردم آسانتر کند و شبکههای خود را با استفاده از سیستمی که به اعتماد اجتماعی ارزش میدهد، گسترش دهد. این روش به طرز چشمگیری مشابه مدل شبکه پای است که بر دایرههای اعتماد و ارجاعات برای ساخت پایگاه کاربری خود تکیه دارد.
سومین بنیانگذار و رئیس سابق جامعه در شبکه پای، وینس مکفیلیپ، یک سازندهی جنبش اجتماعی با مدارک از ییل و استنفورد است که به تغییر هنجارهای اجتماعی در مورد خلق و توزیع ثروت اختصاص دارد. با این حال، او در نهایت به دلیل اختلافات داخلی، از پروژه خارج شد. در سال ۲۰۲۰ میلادی، مکفیلیپ شکایتی را علیه شرکای سابقش به دلیل کنار گذاشتن او و سو استفاده از وجوه شرکت مطرح کرد. این شکایت ادعا کرد که مالکیت او کاهش یافته و نقش او در شرکت تضعیف شده است.
مکفیلیپ در آوریل ۲۰۲۰ میلادی اعلام کرد که قصد دارد از محیط کار فاصله بگیرد تا به مسائل شرکت فکر کند. کاکالیس و فان اعلام کردند که مکفیلیپ پست خود را ترک کرده و به طور جدی استعفا داده است. آنها ادعاهای مکفیلیپ را رد کردند و گفتند که اخراج – و نه استعفا – او به دلیل نقضهای کد رفتار شرکت بوده است. این شکایت در ژوئیه ۲۰۲۳ در مرحلهی کشف حل و فصل شد.
ایردراپ پای؛ پروژهای که ۵ سال از عمرش گذشت!
شبکه پای خود را به عنوان یک نوآوری بلاکچین معرفی میکند، اما وقتی با دقت نگاه میکنید، واقعیت با تبلیغات همخوانی ندارد. برای پروژهای که به پروتکل اجماع استلار وابسته است، دوره توسعهی ۵.۵ ساله واقعا عجیب به نظر میرسد. تاخیرها میتوانستند توجیهپذیر باشند اگر پای، معماری نوآورانهای را ارائه میداد، اما اینطور نیست.
تمرکززدایی پای بیشتر با وعدههای آن در تضاد است. شبکهی اصلی تحت کنترل انحصاری گرههای تیم اصلی باقی مانده، که به این معنی است که هیچ طرف خارجی نمیتواند تراکنشها را تایید کند. این مسئله رسما تضاد واضحی را بین بازاریابی پروژه و واقعیت عملی آن نشان میدهد.
تمرکززدایی در بلاکچین با کنترل توزیعشده، تاییدکنندگان با سهام، اعتماد حداقلی و مشارکت نامحدود مشخص میشود. این سیستم بدون بازیگران متمرکز عمل میکند، جایی که مشوقها و اثباتهای رمزنگاری نیاز به اعتماد را جایگزین میکنند. اما پای کنترل متمرکز را حفظ و آن را با بازاریابی پنهان میکند.
ادعاهای به اصطلاح «استخراج» گمراهکننده است؛ چرا که به نظر میرسد این فرایند، کاربران شبکه را تامین نکرده یا تراکنشها را تایید نمیکنند؛ آنها فقط روزانه صفحههای خود را لمس و در عوض سکههای پیشساختهای را دریافت میکنند.
این موضوع با استفاده از تبلیغات توسط پای تشدید میشود، که به نظر میرسد درآمد قابل توجهی را تحت عنوان «پوشش هزینههای سرور» تولید میکند. این مسئله در حالی است که بلاکچین استلار از نظر انرژی کارآمد بوده و بار سرور در مقایسه با پتانسیل سود قابل توجه، حداقل است. همچنین معرفی KYC اجباری، ماجرا را به طور کامل تغییر میدهد. بنا به تمام دلایل گفته شده، خوشبین بودن به ایردراپ پای و قیمتگذاری قابل توجه توکن به شدت کار سختی به نظر میرسد!
منبع: ccn
بیشتر بخوانید:
درآمد ایردراپها چقدر است؛ هر آنچه باید بدانید
راههای تشخیص ایردراپ تقلبی؛ شناسایی آسان موارد مشکوک
با سلام پای نتورک یک ایردراپ نیست که
پس از یک ماه چند دلار بده یک پروژه ۶ ساله
است که تا بحال برنامه ای به خوبی پای ندیدم
پروژههای مختلفی برای استخراج ابری هست
ولی به خوبی پای نتورک نیست پیش بینی من
اینه که به هیچ صرافی نیاز نداره بلکه داخل
برنامه همه چی داره یک سیستم غیر متمرکز و بلاکچین مبارک همه ی دوستانی که در این چندسال استخراج کردند و صبور بودند
در نهایت غرض ورزی تحلیل کردی