آیا بتمن فاشیست است؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
بتمن

نخستین تریلر فیلم «بلو بیتل» (Blue Beetle) مدتی قبل منتشر شد و در آن یک دیالوگ به‌خصوص کنجکاوی مخاطبان را برانگیخت، جایی که یکی از شخصیت‌ها بتمن را به فاشیست بودن متهم می‌کند. بدیهی است که سازندگان، این دیالوگ را با هدف شوخی در فیلم قرار داده‌اند اما این ارجاع چندان هم جدید نیست و طرفداران جدی دی‌سی و کتاب‌های کمیک سال‌ها است که درباره‌ی آن گفتگو می کنند. بتمن شاید یکی از محبوب‌ترین ابرقهرمانانِ آتش‌به‌اختیار تاریخ باشد اما روش‌های کاری وی اغلب عادلانه و موجه نیست اما آیا می‌‌توان او را یک فاشیست دانست؟ پاسخ این سوال اندکی پیچیده است.

یک ابرقهرمان سیاهِ فاشیست؟

بتمن

پیش از آن‌که وارد جزئیات شویم شاید بهتر باشد معنا و مفهوم فاشیسم را به‌طور خلاصه بازگو کنیم. فاشیسم یک ایدئولوژی سیاسیِ راست تندرو است که در دهه‌های اول قرن بیستم با ایتالیای تحت رهبری بنیتو موسولینی به شهرت رسید و به‌تدریج کشورهای دیگری همانند آلمانِ نازی نیز به استفاده از این ساختار علاقه‌مند شدند. این نظریه‌ی سیاسی اقتدارگرایانه و ملی‌گرایانه‌ی افراطی، تمرکز ویژه‌ای بر خشونت دارد زیرا آن را یک ابزار کارآمد در راستای ایجاد ترس در دشمنان و مخالفان (و همچنین مدیریت فساد) می‌داند. در یک رژیم فاشیستی، آدم‌ها به دو گروه خوب یا بد تقسیم می‌شوند (اگر با تفکر حاکم هم‌سو باشند خوب در نظر گرفته‌ می‌شوند و اگر این ساختار را نپذیرند و طور دیگری عمل یا صحبت کنند، بد در نظر گرفته می‌شود)؛ هر کسی که در مقابل این سیستم قرار بگیرد، شکنجه یا کشته می‌شود تا درس عبرتی برای دیگران باشد. واژه‌ی فاشیست در دهه‌های اخیر به عنوان یک توهین برای حامیان راست افراطی نیز استفاده می‌شود. این توضیحات کوتاه، همه‌ی ابعاد فاشیسم را شامل نمی‌شود اما شاید کافی باشد تا به مبحث اصلی مقاله پیرامون بتمن برسیم.

انیمیشن بت من بی باک اثر فریز فرلنگ

با خواندن پاراگراف فوق و مقایسه‌ی این ایدئولوژی با بتمن، اولین چیزی که در کانون توجه قرار می‌گیرد این است که او هرگز یک ملی‌گرای افراطی نبوده است. در حقیقت بتمن از سازمان‌ها و ساختارهای دولتی نفرت دارد و حتی گاهی به سوپرمن «پسر پیشاهنگ» می‌گوید زیرا این ابرقهرمان معمولا به قانون احترام می‌گذارد و اهمیتی نمی‌دهد که آیا این قوانین عادلانه و درست هستند یا خیر. با این حال، بی‌دلیل نیست که نام بتمن در کنار فاشیسم شنیده می‌شود زیرا ایجاد ترس در دشمنان و استفاده از خشونت، مهم‌ترین ابزار وی در مبارزه با جرم و جنایت است که بی‌گمان به تفکرات فاشیستی نزدیکی دارد.

بتمن جنایتکاران را به‌شدت مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهد و آن‌ها را سزاوار مجازات می‌داند زیرا از دیدگاه وی، بزهکاری یک انتخاب اخلاقی است. این در حالی است که میان نابرابری اجتماعی و خلافکاری رابطه‌ی مستقیمی وجود دارد و بسیاری از این آدم‌ها محصول فقر و اجتماع هستند، در نتیجه ساده‌انگارانه و خطرناک است که بدون ریشه‌یابی، بگوییم بعضی از آدم‌ها صرفاً بد هستند. هنگامی که بتمن شب‌ها از غار تنهایی بیرون می‌آید و استخوان‌های این خلافکارانِ خرده‌پای نگون‌بخت را می‌شکند، ضعف‌های ساختار اقتصادی گاتهام سیتی را نادیده می‌گیرد. بدتر از این، او تجهیزات پیشرفته‌ی خود – که بدون ثروت کلان هرگز نمی‌توانست آن‌ها را طراحی و پیاده‌سازی کند – را هم رخ می‌کشد. با این تفاصیل، قابل درک است که این ابرقهرمان به فاشیست بودن متهم شود.

اگر کمی جامع‌تر به مسئله نگاه کنیم، تقریبا همه‌ی ابرقهرمانان خارج از چهارچوب‌های قانونی عمل می‌کنند و مقررات را زیر پا می‌گذارند. حضور این قهرمان‌ها اما برای جامعه ضروری است زیرا در مقابل شخصیت‌های شروری قرار می‌گیرند که قانون پاسخی برایشان ندارد و کارآمد هم نیست. به همین منوال، بتمن هم با گروهی از دشمنان چالش‌برانگیز روبه‌رو است که پلیس (و نهادهای قانونی) توانایی مبارزه با آن‌ها را ندارد اما چیزی که باعث می‌شود این ابرقهرمان را منحصربه‌فرد بدانیم این است که او زمان، انرژی و ثروت خود را صرف مبارزه با مجرمان خرده‌پا و رده پایین می‌کند، کسانی که تنها دستور می‌گیرند و همان‌طور که بالاتر اشاره شد، اکثرشان محصول ساختارهای ناکارآمد و غلطِ جامعه هستند، به‌دلیل بی‌پولی یا مشکلات شخصی به این مسیر قدم گذاشته‌اند یا با آدم‌های اشتباهی نشست‌وبرخاست داشته‌اند.

برای بتمن اما همه‌ی خلافکاران رنگ‌وبوی مشابهی دارند؛ او در مقابل این مجرمان کوچکِ بداقبال همان خشونتی را به خرج می‌دهد که برای مثال در مقابل دث‌استروک یا کِلی‌فیس به نمایش می‌گذارد. با اینکه ابرقهرمانان دیگر هم گاهی برای مبارزه با بزهکاران خیابانی وارد عمل می‌شوند اما توسل بتمن به بازی‌های روانی و حتی شکنجه‌های فیزیکی جای انتقاد دارد. علاوه بر این، بتمن اهمیتی به حریم خصوصی دیگران نمی‌دهد و از تجهیزات خود برای جاسوسی از آدم‌ها و دریافت اطلاعات موردنیاز استفاده می‌کند. پس به‌طور خلاصه، می‌‌توانیم بگوییم که وجود بتمن برای گاتهام سیتی ضروری است اما از زوایای مختلف او را نمی‌توانیم آدم خوب قصه در نظر بگیریم.

سرمایه‌ی مالی هنگفت بروس وین هم به پیچیدگی شخصیت بتمن کمک کرده است. اینکه مردی از طبقه‌ی بورژوازی، هزاران دلار هزینه می‌کند تا تجهیزات پیشرفته بسازد و آن‌ها را در مبارزه با خلافکاران فقیر استفاده کند، مسئله‌دار و مشکل‌آفرین است. آن‌سوی قضیه را اما نباید فراموش کرد، بروس پی‌درپی در حال لابی‌گری است تا توزیع ثروت در شهر به‌درستی انجام شود، دموکراسی کنار نرود و افراد عادی جامعه به خدمات عمومی که حق آن‌ها است دسترسی داشته باشند. بروس همچنین به نظام‌های دیکتاتوری – و این رویکرد که یک طبقه‌ی اجتماعی بر باقی حکمرانی کند –  اعتقادی ندارد و همیشه به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم سعی می‌کند که دموکراسی بر جامعه حاکم باشد. بنابراین واضح است که حداقل بروس وین علی‌رغم انتقادها، از ایدئولوژی و اهداف فاشیستی فاصله دارد و اگرچه از طبقه‌ی ثروتمند آمده اما با همتایان خود متفاوت است.

کتاب بتمن شوخی مرگبار اثر کریستا فاوست و گری فیلیپس نشر باژ

تناقض‌های بتمن به او معنا می‌بخشد

بتمن

همان‌طور که در مقدمه اشاره داشتیم، بتمن پیچیده‌تر از آن است که بتوان او را تنها با یک کلمه توصیف کرد. با اینکه اکثر ابرقهرمانان در گستره و دامنه‌ی اخلاق، کاملا مثبت و سفید در نظر گرفته‌ می‌شوند، بتمن برای مصلحت عموم و هدف والاتر، گاهی به وادی منفی و سیاه (و حتی خاکستری) هم قدم می‌گذارد. به همین دلیل است که گاهی تفکرات او به ایدئولوژی‌های فاشیستی نزدیک می‌شود اما لحظات متعددی وجود دارد که او از این نوع نگاه‌ها کاملا فاصله می‌گیرد و مشغول مبارزه برای آزادی انتخاب و برابری اجتماعی است. همین ماهیت متناقض بتمن است که به نویسندگان اجازه می‌دهد تا در کمیک‌ها و نسخه‌های سینمایی، برداشت‌های گوناگونی از او ارائه دهند.

برای مثال، در «شوالیه تاریکی بازمی‌گردد» اثر درخشان فرانک میلر، بتمن بی‌تردید گرایشات فاشیستی دارد، او خود را بالاتر از قانون قرار می‌دهد و گروهی از نوجوانان ساده‌لوح و نادان را شستشوی مغزی می‌کند تا مطابق میل وی رفتار کنند. بتمن همچنین هر کسی را که دشمن می‌پندارد، با قدرت کنار می‌زند. رویکرد میلر نسبت به بتمن، این نکته را یادآور می‌شود که قیام این ابرقهرمان علیه مجرمان چگونه می‌تواند او را به یک فاشیست افراطی تبدیل کند، حتی اگر با نیت مثبتی وارد این مسیر شده باشد.

در مقابل، آخرین فیلم لایو اکشن بتمن ساخته‌ی مت ریوز را داریم که در آن بروس وین (رابرت پتینسون) به‌تدریج به این باور می‌رسد که روش کاری و طریقه‌ی برخوردش با بزهکاران کاملا اشتباه است. او که برای کاهش فساد و جرم و جنایت، در دل خلافکاران ترس می‌اندازد، پس از اینکه به منبع الهام نقشه‌های خطرناک ریدلر تبدیل می‌شود، درک می‌کند که دارد مسیر را اشتباه می‌رود و این رویکرد با نتیجه‌ی مثبتی همراه نخواهد بود. هنگامی که به پایان قصه می‌رسیم، دیگر برای همه روشن شده است که بتمن نمی‌تواند نماد ترس و خشم باشد زیرا او نماد امیدواری است. مت ریوز در تمام مدت در تلاش است تا بتمن با یک فاشیست اشتباه گرفته نشود و در این زمینه موفق می‌شود.

کتاب بتمن پیش از بتمن اثر دیوید لیومن نشر باژ

مارک وید هم در کمیک «رستاخیز» (Kingdom Come) به هر «دو جنبه‌ی» بتمن اشاره می‌کند. در این مجموعه‌ی کوتاه، ابرقهرمانِ جدید اخلاقیات را کنار گذاشته‌اند و تفاوتی با شرورها ندارند؛ در نتیجه‌ ابرقهرمانان قدیمی (لیگ عدالت) بازمی‌گردند تا شرایط را بهبود ببخشند که نتیجه‌اش جنگی بزرگ میان این دو نسل است. بتمن که دیدگاه‌های آرمان‌گرایانه‌ی سوپرمن را منسوخ می‌داند، یک ساختار نظامی خودسرانه طراحی و گروهی از ابرقهرمانان جوان را در نقش سرباز استخدام می‌کند! در سوی مقابل، او به یک مبارز آزادی‌خواه تبدیل می‌شود و به مخالفت با سوپرمن – که قصد دارد به یک رهبر مستبد تبدیل شود – برمی‌خیزد. چیزی مشابه این را در خط داستانی «بی‌عدالتی» (اینجاستیس) نیز داریم، جایی که بتمن، اتحادِ دوستان و دشمنان را رقم می‌زند تا شانس شکست دادن سوپرمن را داشته باشد (که دیوانه شده و در جهان حکومت نظامی برقرار کرده است).

واقعیت این است که بتمن میان یک ابرقهرمان آتش‌به‌اختیار با گرایشات فاشیستی و یک مدافع آزادی و حامی دموکراسی در رفت‌وآمد است. بروس از منابعی که در اختیار دارد استفاده می‌کند تا نابرابری اجتماعی را کاهش دهد و از ابزارهای ابداعی تجملی استفاده می‌کند تا به جنایتکاران خرده‌پا و فقیر محکم‌تر مشت بزند، چراکه می‌خواهد به آدم‌های دیگر جامعه فرصت بیشتری برای زندگی کردن بدهد. شوالیه‌ی تاریکی همچنین نظارت ویژه‌ای بر آدم‌ها دارد و حریم شخصی افراد را نادیده می‌گیرد، در عین حال از دولت‌ها انتقاد و آن‌ها را به سوءاستفاده از شهروندان محکوم می‌کند.

بنابراین درست است که بتمن از جهاتی پتانسیل تبدیل شدن به یک فاشیست را دارد اما به همان سان، نقطه‌ی مقابل آن هم هست. شاید به همین دلیل باشد که او همچنان پرطرفدارترین ابرقهرمان دنیای دی‌سی به حساب می‌آید زیرا نقاط ضعف اساسی ابرقهرمانانِ آتش‌به‌اختیار را نمایان می‌کند و هم‌زمان به ما می‌گوید که چرا حضور این ابرقهرمانان برای این جهانِ سیاه و فاسد ضروری است. بتمن شخصیت‌پردازی ضدونقیضی دارد، برخی اوقات دورو و ریاکار جلوه می‌کند اما همین تفاوت‌ها باعث می‌شود تا او را یک ابرقهرمان مسحور‌کننده و بی‌نظیر بدانیم.

منبع: Collider



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. سعید

    ریشه ی خشونت خیابانی بتمن -به نظر من- نه به فاشیسم بلکه به انتقام برمیگرده. اگر به دید یک انسان با نظر به این که انسان جایزالخطا هست نگاه کنیم مسعله قابل هضم تر هم میشه.در مقابل میتونیم به شخصیت جاج دِرِد هم اشاره کنم که میشه خشونت دو شخصیت رو با هم مقایسه کرد. یکی دلایل شخصی یکی اجرای قانون.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما