آیا حمله به تایتان یک اثر کلیشهای است؟ ۱۰ دلیل برای اثبات این ادعا
«حمله به تایتان» شاید در ابتدا به واسطهی صحنههای پرخشونت و بیرحمانهاش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، ولی اگر توانسته چهار فصل دوام بیاورد و مخاطبان خود را حفظ کند، به واسطه پیچیدگی جهانی است که خلق کرده است.
با اینحال، بعضی از عناصر سریال تکراری به نظر میرسند، نمونههای مشابهشان را در انیمههای دیگری هم میتوان پیدا کرد، مخصوصا انیمههای شونن (شونن به سبکی از مانگا و انیمه اطلاق میشود که مخاطب آن معمولاً پسرهای نوجوان و جوان هستند.). این لزوما چیز بدی نیست. ولی در بعضی موارد، همین عناصر کلیشهای نقشی کلیدی در مسیر داستان ایفا میکنند. در موارد کماهمیتتر هم این کلیشهها باعث میشوند با یک اثر ایدهآل طرف نباشیم.
الکساندرا ماروکا، نویسنده این مطلب در وبسایت سیبیآر، ده دلیل مطرح کرده است تا ثابت کند که «حمله به تایتان» با تمام نکات مثبتش، یک اثر کلیشهای است!
۱۰. داستان به شکل فریبندهای کلیشهای است
«حمله به تایتان» با یک فرضیهی ساده ولی فریبنده شروع میشود. بازماندگان بشریت بر سر بقای خود با موجوداتی عظیمالجثه وارد نبرد شدهاند. قسمت اول سریال خیلی خوب و قوی، شخصیتهایی را معرفی میکند که در یک جهان عظیم، طعمه هستند. شاهد منطقهی شیگانشینا و حمله هولناک تایتانها میشویم. ابعاد و شدت این خشونت باعث میشود که «حمله به تایتان» با دیگر انیمههای همسنگ خود فرق داشته باشد، ولی این خط داستانی آنقدرها هم بکر نیست و میشود مشابهاش را پیدا کرد.
۹. قهرمان داستان، یتیمی است که مرگ مادرش را به چشم میبیند
پیرنگ اصلی «حمله به تایتان» شاید کلیشهای باشد، ولی جلوتر که میرویم، این خط داستانی کمکم تغییر میکند. اما ارن یگر، قهرمان اصلی داستان همیشه به همان صورت سابق باقی میماند. همچون دیگر شخصیتهای شونن، او هم پسزمینهی غمانگیزی دارد. او در قسمت اول، ناامیدانه شاهد مرگ مادرش میشود.
پدرش گریشا هم ناپدید شده است. ارن قسم میخورد که انتقام بگیرد، میخواهد تمام تایتانها را از بین ببرد. این یک انگیزهی ساده ولی قابل درک است. همچنین داستان که جلوتر میرود، انگیزهی ارن هم وارد لایههای پیچیدهتری میشود. مخاطبان متوجه میشود که ارن در اصل پدر خود را خورده است، ارن بعد از اینکه گریشا با تزریق او را به یک تایتان تبدیل میکند، او را میخورد و قدرتهایش را به دست میآورد.
۸. ارن در ابتدای داستان جنگجوی چندان ماهری نیست
بعضی قهرمانان انیمهها، مثل کیریتو در «هنر شمشیربازی آنلاین»، بسیار پرقدرت هستند. بعضیهایشان هم یا اصلا مهارت خاصی ندارند، یا تنها در یک زمینه قوی هستند. ارن در دستهی دوم قرار میگیرد. او با وجود عطش شدیدش برای انتقام گرفتن از تایتانها، در ابتدای داستان مهارت خاصی ندارد.
وقتی ارن به پادگان آموزشی ۱۰۴ میپیوندد، کیث سدیث که مربی اوست، متوجه میشود که او بر خلاف دیگر همقطارهایش، هیچ مهارت ویژهای ندارد. البته بعدا میفهمیم که ارن قابلیت تبدیل شدن به یک تایتان را دارد و ورق برمیگردد.
۷. ارادهی پولادین ارن، یک عنصر بنیادین در انیمهها و مانگاهای شونن است
ارن شاید مهارتهای خیره کنندهای نداشته باشد، ولی به لطف ارادهی عظیمش همیشه متمایز از دیگران است. این یک ویژگی کلاسیک برای قهرمان شونن است، یک قهرمان شونن در برابر تمام سختیهای غیرممکن، مقاومت میکند و بر آنها غلبه میکند.
ایزوکو میدوریا از «آکادمی قهرمان من» و آستا از «شبدر سیاه»، نمونهی چنین قهرمانانی هستند. حتی کیث سدیث هم در جایی از داستان اشاره میکند که ارن به لطف اهداف جدی و تلاشهایش، میتواند در مسیر پیشرفت باشد.
۶. نفرت مارلیاییها از الدیاییها غیرمنطقی و کلیشهای است
در ابتدای داستان، تایتانها شرورهای اصلی هستند، ولی در اواخر داستان متوجه میشویم که انسان خودش خطر اصلی برای این جهان است. چرخش داستانی غافلگیر کنندهی «حمله به تایتان» این است که این تایتانها در اصل مردم نژاد الدیا، دشمن اصلی مارلیاییها هستند که قابلیت تغییر شکل به تایتان را دارند. مارلیاییها یک گروه از جنگجویان زبدهی خود (راینر براون، آنی لئونهارت، برتهولت هوور و مارسل گالیارد) را به جزیره میفرستند تا تایتان بنیانگذار را به سرزمین مارلی برگردانند. تایتان بنیانگذار قدرتمندترین عضو ۹ تایتان اصلی است و کسی است که میتواند بقیه تایتانها را کنترل کند. ماموریت این جنگجویان با شکست مواجه میشود و یک درگیری جدید بین مارلی و الدیا شروع میشود.
این خط داستانی خیلی جذاب است، ولی نوع نگاه مارلیاییها به الدیاییها یک مثال کلاسیک از قضاوت متعصبانه به یک عنصر بیگانه و شاید خطرناک است، چیزی که در آثار زیادی نمونهاش را دیدهایم. نمیتوان آن را دقیقا یک کلیشه در نظر گرفت، چون بالاخره بخشی از وضعیتهای تلخ زندگی خودمان هم ریشه در چنین نگاهی دارند، ولی چنین فرضیهای برای اثر عظیمی مثل «حمله به تایتان»، کمی دم دستی است. الدیاییها تاریچخهی خونینی دارند، جنایات نیاکانشان باعث شده است که به آنها به چشم هیولا نگاه کنند. ولی این مارلیاییها هستند که این چرخه خشونت را ادامه میدهند، و با مسلح کردن الدیاییها، آنها را به جنگ دشمنان خود میفرستند. نفرت آنها از الدیاییها آنقدر غیرمنطقی است که میتوان آن را کلیشهای در نظر گرفت.
۵. حکومت شرور و فاسد
مارلی شاید خطر بزرگی باشد که شخصیتهای «حمله به تایتان» را تهدید میکند، ولی دستکم در بخشهای ابتدایی داستان، بزرگترین خطر این جهان نیست. نکتهی مسلم این است که حکومتی که بر جزیرهی بهشت حکمرانی میکند قلبا توجهی به منافع مردم خود ندارد. بعد از سقوط دیوار ماریا، کمبود منابع باعث یک قحطی سنگین میشود. مقامات جزیره مردم را تشویق به حمله و بازپسگیری دیوار میکنند، کاری که تنها با هدف کاهش جمعیت انجام میشود.
بعدا معلوم میشود پادشاه فریتز تنها یک مقام تشریفاتی است و پادشاه اصلی دیوارها، راد رایس است. این خط داستانی رازهای زیادی را افشا میکند، ولی نمیتوان آن را جزو قویترین جنبههای داستانی «حمله به تایتان» قرار داد. نبرد با حکومت فاسد به نوعی یک مضمون تکراری است. مثلا در انیمهی «آکامه گا کیل» هم میتوان چنین داستانی را مشاهده کرد. درگیری هنگ اکتشاف با راد رایس و زیردستانش اگرچه زمینهساز گرهگشایی از حقایق سهمناکتری میشود، ولی نوآوری چندانی در آن وجود ندارد.
۴. در نسخهی انیمه، رابطهی میکاسا با ارن هیچ نفعی برای او ندارد
میکاسا آکرمن، شخصیت مونث اصلی «حمله به تایتان»، یک دختر اکشن کلاسیک است. این چیز بدی نیست، تماشای هنرنماییهای او در میدان نبرد همیشه لذتبخش است. متاسفانه، در انیمهی اقتباس شده از مانگای اصلی، رابطهی بین ارن و میکاسا هیچ فایدهای برای میکاسا ندارد. در مانگا میکاسا علاوه بر ارن، با شخصیتهای دیگر هم ارتباطات نزدیک و مفیدی دارد، ولی انیمه تمام تمرکز میکاسا را روی ارن گذشته و کاری کرده که با یک عشق بیحد و مرز طرف باشیم. میکاسا تنها شخصیتی نیست که وارد چنین دامی شده است. خیلی از هواداران معتقدند آرمین و ارن هم در انیمه آن عمق و پیچیدگی مانگا را ندارند.
۳. لیوای یک ابرقدرت مرد کلاسیک است
در میدان نبرد میکاسا توقف ناپذیر است، ولی یک شخصیت دیگر در «حمله به تایتان» هست که از او هم ترسناکتر است. لیوای یک قهرمان ابرقدرت، در کاملترین حالت ممکن است. لیوای اگرچه از نظر شخصیتی پیچیدگیهایی دارد، ولی بیشتر از همه این مهارتهای مبارزاتی اوست که به چشم میآید.
نبرد او با تایتان میمون و زیک یگر صاحب آن، تمام قوانین فیزیک را زیر سوال میبرد، حتی صاحبان تایتانهای مارلی هم از او میترسند، به نظر میآید راینر حسابی از لیوای برایشان تعریف کرده است. آسیبهایی که او بعدا دریافت میکند نشان میدهد که لیوای آنقدرها هم که فکر میکردیم یک شخصیت ابرقدرت کلیشهای نیست، ولی باز هم این همه قدرت و توان در وجود او قابل توجه است.
۲. همان شخصیتهای مرد خوشاندام همیشگی
«حمله به تایتان» از این نظر قابل توجه بود که توجه آنچنانی به توقعات هواداران نداشت. بر خلاف بسیاری از انیمههای دیگر، شخصیتهای زن این سریال خیلی اغواگر و جذاب نیستند. میکاسای نوجوان با وجود اینکه چنین ویژگیهایی در خود نداشت، به محبوب هواداران تبدیل شد، ولی ظاهر او در دوران بزرگسالی ورزیدهتر از گذشته است.
در آنسوی این طیف، کلی شخصیت مرد خوشاندام داریم. یکی از صحنههای معروف فصل چهارم جایی است که ارن کت خود را میپوشد. بقیهی شخصیتها، مثل راینر و زیک، معمولا نیمهبرهنه هستند. این کارها لزوما با هدف جنبههای جنسی نیست، ولی این ترفند در انیمههای زیادی استفاده میشود.
۱. پایان مانگا خیلی شبیه انیمهی کد گیاس به نظر میرسد
خیلیها «حمله به تایتان» را یکی از بهترین انیمههای تاریخ میدانند، ولی پایان مانگا بسیاری از هواداران را ناامید کرد. خیلیها معتقدند نقشهی ارن و آن پایان شباهت زیادی به انیمهی «کد گیاس» دارد، و این تقلید آنقدرها هم موفقیت آمیز نبوده است. داستانهای زیادی هستند که از موتیفهای مشترکی بهره میبرند، ولی مقایسهی بین «حمله به تایتان» و «کد گیاس» به یک بحث همیشگی بین هواداران تبدیل شده است. و معمولا «حمله به تایتان» به بازندهی این رقابت تبدیل میشود. هم ارن و لولوش (قهرمان انیمهی «کد گیاس»)، برای رسیدن به نتیجهی دلخواه خود دست به قمار بزرگی میزنند، ولی میتوان گفت «کد گیاس» به شکل مناسبتری داستان خود را تمام میکند.
نظر شما چیست؟ آیا واقعا آنطور که در این مطلب ادعا میشود، «حمله به تایتان» یک اثر کلیشهای است؟
منبع: CBR
ا هم در اول خوب بود تجهیزاتش دستکاری شد یادتونه؟ برا همین نمیتونست خودشو تو هوا نگه داره. لیوای هم خیلی خوبه حرف هم نداره. این انیمه اصلا کلیشه ای نیست داستانش اتفاقا خیلی فوقالعاده است که تبدیل شده به یکی از بهترین انیمه ها. خودم به شخصه خیلی طرفدارشم. و به نظرم فقط یه چیزی گفتین از خودتون پس لطفا یکم فکر کنین و بعد به چیزی به مردم نشون بدین 😐
تموم*
و هزار دلیل برای اینکه این مقاله صرفا جهت دیده شدن دیجی کالا مگ بوده
همینطوری یه اثر فوق العاده رو میکوبیم و ویو و کامنت میگیریم هورا
چرا من زیر کامنت های این پشت حرف های بی ارزش یه مشت طرفدار تعصبی رو فقط دارم میبینم؟ اول اینکه مطلب رو درست بخوانید هیچ جای مطلب اشاره نکردن بخاطر این دلایل اثر بدبه یا اینا مشکلاتن در اصل فقط کلیشه ای هایی داره که درسته .
دومن این فصل آخری که ازش اومده واقعا ضعیف بوده حالا شما میخواین به نمرات یه مشت تعصبی مثل خودت رو به رخ بکشی بکش
بنازم سید
بین این همه اتک فن تعصبی یه آدم حسابی دیدم
مطالب کذب میبینم
این مقاله حتی ارزش خوندن هم نداره.فقط خواستی یه چیزی گفته باشی.این انیمه یه شاهکار بوده و بس از هرنظر که بخوای بهش نگاه کنی شما هم بهتره راه بهتری برای دیده شدن و مطرح شدن پیدا کنی.
تموم شد
حالا بیا پایین سرمون درد گرفت 😂
خیلی تاثیر گذار بود😂😑
هیچی ناله نمیکنم…
فقط قسمت ۲۰ ام از فصل چهار.
و اون موقع بود که نبوغ ایسایاما در جهان تنین انداز شد.
خلاصه تو مو بینی و ما پیچش مو، ادمین
بقیه موارد کاری ندارم فقط میخاستین الکی ی چیزی گفته باشین ،،درمورد پایان که میگین شبیه کدگیاسه،،،رو چه حسابی اینو میگین؟همچین میگین دست به قمار بزرگی زد،حالا انگار لولوش چه کار پیچیده و چه فشار بزرگی روش بود😐ابجیش بچگی ی آرزوی بچگونه کرد دنیای گل و بلبل میخام اینم جوگیر شد پاشد قهرمان بازی،آخرشم دنیا رو بیخودی با خودش دشمن کرد و به دوستش گفت بیا منو جلوی ملت بکش،و اون تئاتر مسخره رو اجرا کردن😐اونوقت ی همچین داستان ساده و تئاتری رو با داستان پیچیده و اون فشاری که روی ارن بوده رو با لولوش اخه😑🧠محض اطلاعت ارن کسیو دشمن خودش نکرد چون دنیا همینجوری هم ،دشمن بودن با نژادشون،خب بالخره شیطانن و میتونن به غول تبدیل شن،و هیچ تضمینی نیست که یه الدیایی بغلت باشه و هر آن با سرم و گاز و هرکوفتی تبدیل نشه و نوش جونت کنه،،و فقط دوستاش رو دشمن کرد تا جلوش رو بگیرن،،از کسایی که کدگیاس دیدن،میپرسم؟ایا لولوش اون دوستش رو که انتخاب کرد بیاد جلوش رو بگیره و بکشتش،دشمن کرد با خودش؟دستشون توی یه کاسه بود،خیلی ساده اس داستانش،بیا منو بکش تا دنیا صلح شه،و خیلی هم مسخره و بچگانه کاریش نداریم حالا،آیا بین این شباهتی هست؟اصلا ارن به دوستاش میگفت قضیه رو درک نمیکردن،خیلی پیچده است،،و درمورد اکرمن ها میگفتین کلیشه ایی😐😂خب عزیز اینا چجوری قوی بودن؟بخاطر اینکه پادشاهشون ساختار بدنشون رو تغییر دادن،،و منطق پشتشه،نه مثل هر سونن دیگه ایی مثل همین کدگیاس که ما اصلا نمیدونستم کالن همون دختر موقرمززه،چرا اصلا قوی بودش😐😂یا اصلا لولوش اصلا چجوری میشه ی بچه دبیر ستونی اینقد باهوش باشه،وفتی میگم کل کدکیاس تئاتری بیش نبوده همینن،،،ما میدونیم چرا قوی هستن ،یا چرا به شخص خاصی ارادت دارن،مثل لیوای به اروین،یا کنی به یوری ،میکاسا به ارن،چون همینجوری به دنیا اومدن،منطق ساختگی قوی از کی تاحالا کلیشه ایی شده؟
نخوندم
فک کن به لولوش بگی ساده اتک فن تعصبی و ریتارد
سطحو 🤣
در خوب بودن اتک شکی نیست ولی حیف که هیچ درکی درباره داستان نداری و شبیه یک بچه ۱۲ساله ای بیش نیستی و نظرت هم کاملا بی پایه و اساسه و کاملا بر طبق سلیقت شکل گرفته.وقتی رفتی دو تا کتاب درباره فیلم نامه نویسی ، فلسفی ، جامعه شناسی خوندی بیا در مورد کدگیاس نظر بده… هیتر اتک هم نیستم ولی واقعا متاسفم برات…🖐️
هیچ کدوم از این کلیشه ها باعث نمیشن که انیمه تکراری بشه. خودتونم اینو میدونید! وقتی داستان اونقدر قدرتمنده که ضعف ها به چشم نمیان و بیننده رو همراه میکنن، دیگه واسه چی اینقدر دنبال ایراداتید؟
دلایل هرکی که این مقاله رو نوشته خیلی مسخره بود و چیزی نوشته بود که معلوم بود نمی تونه درکش کنه و این باعث تاسف.
با یکی دو تاش موافقم ولی با همه نه
شما یه کم آماتوری به قضیه نگاه کردین
تنفر مارلی از الدیا بی منطق نیس
یعنی شاید مثلا با خودتون بگین مگه میشه یه ملت یه ملت دیگه رو با گذشته شون مقایسع کنه فقط به خاطر شستشو های مغزی کشورشون … بله میشه تو همین ایران اگه سی سال دیگه امریکا طرف ما بشه بازم ایرانی ها میگن مرگ بر آمریکا … یا پنجاه سال پیش عراق اومد کشورمون رو با خاک یکسان کرد ما هنوزم عراقی ها رو به فحش میگیریم
حاوی اسپویل
من از مرگ ارن ناراحت نیستم و ب نظرم ضروری هم بود چون کسی که با بارها تلاش برای قانع کردنش نشه قانعش کرد به جز مرگ دلیل دیگری نداره اما دلیلی که من واقعا به این خاطر از اتک بدم اومد اینه که میکاسا بی نهایت عاشق ارن بود وقتی کشتش حتی گریه کرد و همین داستان رو رنگ داد و منظور اصلی داستان رو رسوند و به همین خاطر یمیر (بنیان گذار) جوابش رو گرفت و قدرت های تایتان هارو از بین برد اما بعدش منظور و هدف اصلی داستان با یه اشتباه تغییر کرد اونم این بود که میکاسا رفت و با یکی ذیگه ازدواج کرد و بچه دار شد، خوب این واقعا داستان زیر سؤال میبره، یه عاشق واقعی هیچ وقت نمیره با کس دیگه ای حتی اگه بهش بگن که بعد از من برو با یکی دیگه اما ما بارها دیدیم که چنین چیزی نبود و اگرم بود لااقل با داستانش جور در می اومد این اصلا با داستان و منظور داستان همخوانی نداشت، لطفا از روی تعصب نظر ندید واقعیت همینه، الان بچه تازه اولین انیمش اونم اتک بعد همش بدون اینکه چیزی بدون میگه اتک خوب برادر من چی میدونی که میگی اتک حتی اونی هم که ۱۰۰ تا انیمه دیده نباید بیاد بگه فقط اتک من خودم زیاد انیمه دیدم و به جرئت میگم انیمه های زیادی بهتر از اتک وجود دارن
داداش ارن نمرده آخرشم به هدفش میرسه و غرش رو برای بیدار کردن تایتان ها انجام میده و خودش هم تبدیم به غول مادر میشه. حرفات نشون میده فیلم رو تا ته ندیدی. قسمت ۲۰ هم اومده منم بقیش رو تو مانگاش دیدم که میدونم غول مادر میشه در ضمن خود گریشا یگر بابای ارن میگه که ارن به خواستش میرسه و اینم از اونجا میدونه که غول بنیانگذار قدرت دیدن آینده رو داره. تو که ندیدی چیزی نگی بهتره اگه هم دیده باشی کامل و با دقت ندیدی
اسپویل :/
تو مانگا میمیره
حاوی اسپویل
داداش من مانگا رو خوندم میکاسا ارن رو که میکشه بعد داستان تموم میشه.کجا ازدواج میکنه.بازم ادامه داره مگه؟
داداش دقیقا چه زمانی میکاسا ازدواج کرد
نه تو انیمه بود
نه مانگا
چرا چرت میگی