آیا حمله به تایتان یک اثر کلیشه‌ای است؟ ۱۰ دلیل برای اثبات این ادعا

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
شاخص

«حمله به تایتان» شاید در ابتدا به واسطه‌ی صحنه‌های پرخشونت و بی‌رحمانه‌اش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، ولی اگر توانسته چهار فصل دوام بیاورد و مخاطبان خود را حفظ کند، به واسطه پیچیدگی جهانی است که خلق کرده است.

با این‌حال، بعضی از عناصر سریال تکراری به نظر می‌رسند، نمونه‌های مشابه‌شان را در انیمه‌های دیگری هم می‌توان پیدا کرد، مخصوصا انیمه‌های شونن (شونن به سبکی از مانگا و انیمه اطلاق می‌شود که مخاطب آن معمولاً پسرهای نوجوان و جوان هستند.). این لزوما چیز بدی نیست. ولی در بعضی موارد، همین عناصر کلیشه‌ای نقشی کلیدی در مسیر داستان ایفا می‌کنند. در موارد کم‌اهمیت‌تر هم این کلیشه‌ها باعث می‌شوند با یک اثر ایده‌آل طرف نباشیم.

الکساندرا ماروکا، نویسنده این مطلب در وبسایت سی‌بی‌آر، ده دلیل مطرح کرده است تا ثابت کند که «حمله به تایتان» با تمام نکات مثبتش، یک اثر کلیشه‌ای است!

۱۰. داستان به شکل فریبنده‌ای کلیشه‌ای است

«حمله به تایتان» با یک فرضیه‌ی ساده ولی فریبنده شروع می‌شود. بازماندگان بشریت بر سر بقای خود با موجوداتی عظیم‌الجثه وارد نبرد شده‌اند. قسمت اول سریال خیلی خوب و قوی، شخصیت‌هایی را معرفی می‌کند که در یک جهان عظیم، طعمه هستند. شاهد منطقه‌ی شیگانشینا و حمله هولناک تایتان‌ها می‌شویم. ابعاد و شدت این خشونت باعث می‌شود که «حمله به تایتان» با دیگر انیمه‌های هم‌سنگ خود فرق داشته باشد، ولی این خط داستانی آن‌قدرها هم بکر نیست و می‌شود مشابه‌اش را پیدا کرد.

۹. قهرمان داستان، یتیمی است که مرگ مادرش را به چشم می‌بیند

پیرنگ اصلی «حمله به تایتان» شاید کلیشه‌ای باشد، ولی جلوتر که می‌رویم، این خط داستانی کم‌کم تغییر می‌کند. اما ارن یگر، قهرمان اصلی داستان همیشه به همان صورت سابق باقی می‌ماند. همچون دیگر شخصیت‌های شونن، او هم پس‌زمینه‌ی غم‌انگیزی دارد. او در قسمت اول، ناامیدانه شاهد مرگ مادرش می‌شود.

پدرش گریشا هم ناپدید شده است. ارن قسم می‌خورد که انتقام بگیرد، می‌خواهد تمام تایتان‌ها را از بین ببرد. این یک انگیزه‌ی ساده ولی قابل درک است. همچنین داستان که جلوتر می‌رود، انگیزه‌ی ارن هم وارد لایه‌های پیچیده‌تری می‌شود. مخاطبان متوجه می‌شود که ارن در اصل پدر خود را خورده است، ارن بعد از این‌که گریشا با تزریق او را به یک تایتان تبدیل می‌کند، او را می‌خورد و قدرت‌هایش را به دست می‌آورد.

۸. ارن در ابتدای داستان جنگجوی چندان ماهری نیست

بعضی قهرمانان انیمه‌ها، مثل کیریتو در «هنر شمشیربازی آنلاین»، بسیار پرقدرت هستند. بعضی‌هایشان هم یا اصلا مهارت خاصی ندارند، یا تنها در یک زمینه قوی هستند. ارن در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد. او با وجود عطش شدیدش برای انتقام گرفتن از تایتان‌ها، در ابتدای داستان مهارت خاصی ندارد.

وقتی ارن به پادگان آموزشی ۱۰۴ می‌پیوندد، کیث سدیث که مربی اوست، متوجه می‌شود که او بر خلاف دیگر هم‌قطارهایش، هیچ مهارت ویژه‌ای ندارد. البته بعدا می‌فهمیم که ارن قابلیت تبدیل شدن به یک تایتان را دارد و ورق برمی‌گردد.

۷. اراده‌ی پولادین ارن، یک عنصر بنیادین در انیمه‌ها و مانگاهای شونن است

ارن شاید مهارت‌های خیره‌ کننده‌ای نداشته باشد، ولی به لطف اراده‌ی عظیمش همیشه متمایز از دیگران است. این یک ویژگی کلاسیک برای قهرمان شونن است، یک قهرمان شونن در برابر تمام سختی‌های غیرممکن، مقاومت می‌کند و بر آن‌ها غلبه می‌کند.

ایزوکو میدوریا از «آکادمی قهرمان من» و آستا از «شبدر سیاه»، نمونه‌ی چنین قهرمانانی هستند. حتی کیث سدیث هم در جایی از داستان اشاره می‌کند که ارن به لطف اهداف جدی و تلاش‌هایش، می‌تواند در مسیر پیشرفت باشد.

۶. نفرت مارلیایی‌ها از الدیایی‌ها غیرمنطقی و کلیشه‌ای است

در ابتدای داستان، تایتان‌ها شرورهای اصلی هستند، ولی در اواخر داستان متوجه می‌شویم که انسان خودش خطر اصلی برای این جهان است. چرخش داستانی غافلگیر کننده‌ی «حمله به تایتان» این است که این تایتان‌ها در اصل مردم نژاد الدیا، دشمن اصلی مارلیایی‌ها هستند که قابلیت تغییر شکل به تایتان را دارند. مارلیایی‌ها یک گروه از جنگجویان زبده‌ی خود (راینر براون، آنی لئون‌هارت، برتهولت هوور و مارسل گالیارد) را به جزیره می‌فرستند تا تایتان بنیان‌گذار را به سرزمین مارلی برگردانند. تایتان بنیان‌گذار قدرتمندترین عضو ۹ تایتان اصلی است و کسی است که می‌تواند بقیه تایتان‌ها را کنترل کند. ماموریت این جنگجویان با شکست مواجه می‌شود و یک درگیری جدید بین مارلی و الدیا شروع می‌شود.

این خط داستانی خیلی جذاب است، ولی نوع نگاه مارلیایی‌ها به الدیایی‌ها یک مثال کلاسیک از قضاوت متعصبانه به یک عنصر بیگانه و شاید خطرناک است، چیزی که در آثار زیادی نمونه‌اش را دیده‌ایم. نمی‌توان آن را دقیقا یک کلیشه در نظر گرفت، چون بالاخره بخشی از وضعیت‌های تلخ زندگی خودمان هم ریشه در چنین نگاهی دارند، ولی چنین فرضیه‌ای برای اثر عظیمی مثل «حمله به تایتان»، کمی دم دستی است. الدیایی‌ها تاریچخه‌ی خونینی دارند، جنایات نیاکان‌شان باعث شده است که به آن‌ها به چشم هیولا نگاه کنند. ولی این مارلیایی‌ها هستند که این چرخه خشونت را ادامه می‌دهند، و با مسلح کردن الدیایی‌ها، آن‌ها را به جنگ دشمنان خود می‌فرستند. نفرت آن‌ها از الدیایی‌ها آن‌قدر غیرمنطقی است که می‌توان آن را کلیشه‌ای در نظر گرفت.

۵. حکومت شرور و فاسد

مارلی شاید خطر بزرگی باشد که شخصیت‌های «حمله به تایتان» را تهدید می‌کند، ولی دست‌کم در بخش‌های ابتدایی داستان، بزرگ‌ترین خطر این جهان نیست. نکته‌ی مسلم این است که حکومتی که بر جزیره‌ی بهشت حکمرانی می‌کند قلبا توجهی به منافع مردم خود ندارد. بعد از سقوط دیوار ماریا، کمبود منابع باعث یک قحطی سنگین می‌شود. مقامات جزیره مردم را تشویق به حمله و بازپس‌گیری دیوار می‌کنند، کاری که تنها با هدف کاهش جمعیت انجام می‌شود.

بعدا معلوم می‌شود پادشاه فریتز تنها یک مقام تشریفاتی است و پادشاه اصلی دیوارها، راد رایس است. این خط داستانی رازهای زیادی را افشا می‌کند، ولی نمی‌توان آن را جزو قوی‌ترین جنبه‌های داستانی «حمله به تایتان» قرار داد. نبرد با حکومت فاسد به نوعی یک مضمون تکراری است. مثلا در انیمه‌ی «آکامه گا کیل» هم می‌توان چنین داستانی را مشاهده کرد. درگیری هنگ اکتشاف با راد رایس و زیردستانش اگرچه زمینه‌ساز گره‌گشایی از حقایق سهمناک‌تری می‌شود، ولی نوآوری چندانی در آن وجود ندارد.

۴. در نسخه‌ی انیمه، رابطه‌ی میکاسا با ارن هیچ نفعی برای او ندارد

میکاسا آکرمن، شخصیت مونث اصلی «حمله به تایتان»، یک دختر اکشن کلاسیک است. این چیز بدی نیست، تماشای هنرنمایی‌های او در میدان نبرد همیشه لذت‌بخش است. متاسفانه، در انیمه‌ی اقتباس شده از مانگای اصلی، رابطه‌ی بین ارن و میکاسا هیچ فایده‌ای برای میکاسا ندارد. در مانگا میکاسا علاوه بر ارن، با شخصیت‌های دیگر هم ارتباطات نزدیک و مفیدی دارد، ولی انیمه تمام تمرکز میکاسا را روی ارن گذشته و کاری کرده که با یک عشق بی‌حد و مرز طرف باشیم. میکاسا تنها شخصیتی نیست که وارد چنین دامی شده است. خیلی از هواداران معتقدند آرمین و ارن هم در انیمه آن عمق و پیچیدگی مانگا را ندارند.

۳. لیوای یک ابرقدرت مرد کلاسیک است

در میدان نبرد میکاسا توقف ناپذیر است، ولی یک شخصیت دیگر در «حمله به تایتان» هست که از او هم ترسناک‌تر است. لیوای یک قهرمان ابرقدرت، در کامل‌ترین حالت ممکن است. لیوای اگرچه از نظر شخصیتی پیچیدگی‌هایی دارد، ولی بیشتر از همه این مهارت‌های مبارزاتی اوست که به چشم می‌آید.

نبرد او با تایتان میمون و زیک یگر صاحب آن، تمام قوانین فیزیک را زیر سوال می‌برد، حتی صاحبان تایتان‌های مارلی هم از او می‌ترسند، به نظر می‌آید راینر حسابی از لیوای برایشان تعریف کرده است. آسیب‌هایی که او بعدا دریافت می‌کند نشان می‌دهد که لیوای آن‌قدرها هم که فکر می‌کردیم یک شخصیت ابرقدرت کلیشه‌ای نیست، ولی باز هم این همه قدرت و توان در وجود او قابل توجه است.

۲. همان شخصیت‌های مرد خوش‌اندام همیشگی

«حمله به تایتان» از این نظر قابل توجه بود که توجه آن‌چنانی به توقعات هواداران نداشت. بر خلاف بسیاری از انیمه‌های دیگر، شخصیت‌های زن این سریال خیلی اغواگر و جذاب نیستند. میکاسای نوجوان با وجود این‌که چنین ویژگی‌هایی در خود نداشت، به محبوب هواداران تبدیل شد، ولی ظاهر او در دوران بزرگسالی ورزیده‌تر از گذشته است.

در آن‌سوی این طیف، کلی شخصیت مرد خوش‌اندام داریم. یکی از صحنه‌های معروف فصل چهارم جایی است که ارن کت خود را می‌پوشد. بقیه‌ی شخصیت‌ها، مثل راینر و زیک، معمولا نیمه‌برهنه هستند. این کارها لزوما با هدف جنبه‌های جنسی نیست، ولی این ترفند در انیمه‌های زیادی استفاده می‌شود.

۱. پایان مانگا خیلی شبیه انیمه‌ی کد گیاس به نظر می‌رسد

خیلی‌ها «حمله به تایتان» را یکی از بهترین انیمه‌های تاریخ می‌دانند، ولی پایان مانگا بسیاری از هواداران را ناامید کرد. خیلی‌ها معتقدند نقشه‌ی ارن و آن پایان شباهت زیادی به انیمه‌ی «کد گیاس» دارد، و این تقلید آن‌قدرها هم موفقیت آمیز نبوده است. داستان‌های زیادی هستند که از موتیف‌های مشترکی بهره می‌برند، ولی مقایسه‌ی بین «حمله به تایتان» و «کد گیاس» به یک بحث همیشگی بین هواداران تبدیل شده است. و معمولا «حمله به تایتان» به بازنده‌ی این رقابت تبدیل می‌شود. هم ارن و لولوش (قهرمان انیمه‌ی «کد گیاس»)، برای رسیدن به نتیجه‌ی دلخواه خود دست به قمار بزرگی می‌زنند، ولی می‌توان گفت «کد گیاس» به شکل مناسب‌تری داستان خود را تمام می‌کند.

نظر شما چیست؟ آیا واقعا آن‌طور که در این مطلب ادعا می‌شود، «حمله به تایتان» یک اثر کلیشه‌ای است؟

منبع: CBR

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۱۳۲ دیدگاه
  1. chandler

    اتک ان تایتان نوعی که همه سکانس هاش به هم ربط داره و هیچ نقطه ای بیهوده ساخته نشده

  2. ناشناس

    حمله به تایتان یک شاهکاره معروفه و کلیشه‌ای‌ نیست کسی که این مطلب را نوشته کلیشه‌ای است

  3. ...

    واقعا مطمئنی فیلمو رو دیدی 😑 این چرت و پرت ها چیه دیگه . اولا اصلا داستان کلیشه ای نیست خودت کلیشه ای هستی. دوما اونجایی که گفته بودی رابطه میکاسا با ارن هیچ سودی برای میکاسا نداره… خب انتظار داری چه سودی داشته باشه میخوای ارن برای میکاسا قصر بگیره …اینجوری راضی میشی. ببخشیدا شیپ میکاسا و ارن معروف ترین شیپ تو کل ژاپنه. بعد شما بیا ایراد بگیر😐 سوما اونجایی که گفته بودی مبارزه لیوای با تایتان میمون قوانین فیزیک رو زیر سوال میبره جهت اطلاعات بیشتر کلاس ریاضی نیست، فیلمه. فعلا کسی که داره قوانین رو زیر سوال میبره شمایی با این حرف ها -.-

  4. اهورا

    این مقاله پره از ایراداتی که نشون میده نویسنده نه تعریف درستی از کلیشه داره نه اتک ان تایتانو واقعا دیده ! مشخصه که یه سری خلاصه ها رو خونده و اومده اینو نوشته و درمورد ترجمه بای بگم که تایتان میمون 😂
    ⚠اسپویل تا اخرین قسمت انیمه که اومده⚠
    ۱۰.داستان بطرز فریبنده ای کلیشه ایست ؟
    اصن من مفهموم این عنوانو نمیفهمم و اینکه بنظر شما هر اثری که حالت سورویوال داره کلیشه ایه ؟
    ۹ارن یگر قهرمان اصلی داستان همیشه به همان صورت سابق باقی میماند‌ ؟؟ ارن فصل یک همون ارن فصل چهاره ؟!
    ۸.ارن در ابتدای داستان جنگجوی ماهری نیست
    اولا که بنظرم بهتر بود از واژه سرباز استفاده میکردی
    دوما خب بچه ۱۰ ساله ای که کل کارش کتک کاری با بچه ها قلدر و هیزم جمع کردن بوده چطوری قراره از همون روز اول بشه ی سرباز کامل ؟ بماند که ارن نسبتا سرباز بدی هم نبود این کیث شدیس بود که دستگاه مانورو دستکاری کرده بود.
    ۷.اراده پولادین خب این تا حدودی درسته ولی نمیشه یه کلیشه در نظرش گرفت چون اون داستان سفر در زمانو اینا میاد وسط که منو خیلی گیج کرد ولی خب مثلا میدونیم اون خوابی که ارن تو قسمت یک دید کار ارن اینده بود پس اینو نمیشه کلیشه در نظر گرفت.
    ۶. نفرت مارلیایی ها کلیشه ایست.
    این نفرتی که شما داری ازش حرف میزنی من حس میکنم منظورش اینه که این نفرت مث نفرتیه که ممکنه اعضای دو تا گروه یا ادیان مختلف یا دو ت قبیله از هم داشته باشن در صورتیکه الدیایی ها کلا یه نژاد دیگه و خیلی خطرناکن شما چطور میتونی با افرادی زندگی کنی که هر لحظه میتونن رامبلینگو فعال کنن و کل مردمتو قتل عام کنن ؟ بماند که الدیایی ها سابقه درخشانی هم تو طول تاریخ داشتن به حدی که تو بعضی از الدیایی ها خودشونم قبول کردن که باید منقرض بشن.
    ۵.مبارزه با حکومت شرور و فاسد هم که اصن کلیشه نیست یه چیزیه که تو دنیای واقعی هم هست
    ۴.نظری ندارم.
    ۳.مبارزه لیوای با تایتان میمون قوانین فیزیک رو زیر سوال میبره خب فیلمه دیگه سوپر من هم قوانین فیزیکو زیر سوال میبره برو به اونم گیر بده.
    خودت داری میگی فصل ۴ دیدیم قدرت بی حدو مرز هم نداره ولی باز هم خیلی کلیشه ای قویه 😂
    اینم که داستان کاملا توضیح داده لیوای *آکرمن*
    دوست عزیز آکرمن ها تو فصل ۳ کاملا باهاشون اشنا شدیم که داستانشون چیه.
    ۲.راست میگیا واقعا چقد این هیکل ارن غیر منطقیه چرا انقد هیکلیه این خیلی کلیشه ایه اهان بخاطر این که ۳ سال تو سختترین شرایط برای سرباز شدن تمرین دیده
    ۱.بچه ها معذرت میخوام وقتتونو گرفتم نمیدونستم داریم راجع به مانگا حرف میزنیم فک کردم انیمس😂😂😂

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X