۱۱ فیلم که تصویری ماندگار از پزشکان در سینمای ایران ارائه کردند
در دوسال گذشته به دلیل شیوع کرونا که همهی جهان و مخصوصا مردم ایران را تحت تاثیر قرارداده، جامعه پزشکی بیش از همه متضرر شده و با فقدانهای پیدر پی روبرو بودهاست. امروز در تقویم به مناسبت سالروز تولد حکیم ابوعلیسینا، با نام روز پزشک نامگذاری شده. البته قدردانی از زحمات پزشکان، مخصوصا به دلیل روزهای سختی که در زمان همهگیری ویروس کرونا بر آنها گذشته، آسان نیست. شیوع این ویروس و مجاهدت کادر درمان نیز حتما در سالهای آینده مبنای داستان خیلی از فیلمها و سریالها خواهد بود. اما سینمای ایران تا به حال نیز تصاویر ماندگاری از این منجیان سفیدپوش به یادگار گذاشتهاست. پزشکانی که در خاطرهی جمعی بسیاری از ایرانیها نقش بستهاند. در این مطلب باهم به مرور چند پزشک مشهور سینمای ایران میپردازیم.
۱. خط قرمز
کارگردان: مسعود کیمیایی
بازیگر: فریماه فرجامی
محصول: ۱۳۶۰
این فیلم به واسطه همکاری دو چهرهی مهم، یعنی مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی، از اتفاقات ویژهی سینمای ایران محسوب میشود. در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب، کیمیایی تصمیم گرفت فیلمی را با اقتباس از داستان «شب سمور» بهرام بیضایی بسازد. نتیجهی این همکاری، فیلم «خط قرمز» بود. این اثر تنها در اولین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۰ به نمایش درآمد و پس از آن به مدت ۳۴ سال در توقیف ماند.
سال ۹۴ نیز وقتی اجازهی اکران پیدا کرد، به صورت محدود روی پرده رفت و در واقع مخاطب عام هیچگاه این فیلم را ندیده. اما از حواشی فیلم که بگذریم، «خط قرمز» اولین فیلم ساخته شدهی پس از انقلاب است که تصویر یک پزشک را نشان میدهد. پزشکی که شخصیتی متعهد دارد و بهای شرافتش را میدهد. داستان فیلم در کوران انقلاب میگذرد و روزهایی را نشان میدهد که یکی از ماموران عالی رتبه ساواک به نام امانی با زنی به اسم لاله ازدواج می کند. لاله، که فارغ التحصیل رشتهی پزشکی است، در طول روز به مداوای مجروحان تظاهرات خیابانی مشغول است و کمکم پی به شخصیت واقعی همسرش میبرد که زندگیاش را دگرگون میکند.
۲. کیمیا
کارگردان: احمدرضا درویش
بازیگر: بیتا فرهی
محصول: ۱۳۷۳
سالهای دفاع مقدس علاوه بر رنج و مشقتی که برای کادر درمان درکنار سایر اقشار جامعه داشت، گاه داستانها و وقایع دراماتیکی را نیز برای پزشکان و پرستاران رقم میزد. فیلم «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش با نگاهی متفاوت، به زندگی یک زن پزشک در روزهای جنگ و پس از آن میپردازد.
بیتا فرهی در نقش شکوه، جراحی است که در روزهای اوج هجوم نیروهای بعثی به شهرهای جنوبی، در یک بیمارستان مشغول معالجه بیماران و جانبازان است. او پس از از مرگ مادری که تازه فرزندش به دنیا آمده، مجبور میشود جان خود را به خطر بیندازد تا نوزاد را نجات دهد. اما سالها بعد با پیدا شدن پدر آن نوزاد، باید شکوه دل از دختری که او را بزرگ کرده بگذرد. سکانسهای ابتدایی این فیلم که شرایط سخت کار پزشکی زیر بمباران دشمن را به تصویر کشیده، بسیار تاثیرگذار است. در این صحنهها، بخش کوچکی از سختیهای کادر درمان و پزشکان، در روزهای جنگ و دفاع مقدس به نمایش درآمده.
۳. بازمانده
کارگردان: سیفالله داد
بازیگر: جمال سلیمان
محصول: ۱۳۷۴
«بازمانده» هنوز هم پس از گذشت نزدیک به سه دهه، تاثیرگذارترین فیلم ساخته شده درباره مظلومیت مردم فلسطین و اشغال سرزمین آنها توسط صهونیستها است. شخصیت اصلی این فیلم، دکتر سعید با بازی جمال سلیمان بازیگر مشهور سوری است.
دکتر سعید که یک پزشک عمومی متعهد و مورد اعتماد مردم محل زندگی خود در حیفای فلسطین است، در زمان حملهی نیروهای صهیونیست به این منطقه، تا آخرین لحظه در مطب خود میماند و برای نجات جان زخمیها تلاش میکند. از حساسترین سکانسهای فیلم، لحظهای است که سعید در شرایط بعدی قرار گرفته و باید جان خود و خانوادهاش را نجات دهد و به شهر دیگری برود، اما یک کودک مجروح را به مطب او میآورند و او برای زنده ماندن بیمار خود تلاش میکند، اما در نهایت همه شهید میشوند.
۴. سرزمین خورشید
کارگردان: احمدرضا درویش
بازیگر: خسرو شکیبایی
محصول: ۱۳۷۵
دو سال پس از «کیمیا»، احمدرضا درویش دوباره سراغ ساخت فیلمی درباره دفاع مقدس با محوریت یک پزشک از جان گذشته رفت. درویش که در اثر قبلی خود با خسرو شکیبایی در نقش پدر کیمیا همکاری کرده بود، اینبار او را به عنوان نقش اصلی فیلم جدیدش انتخاب کرد.
شکیبایی با قرار گرفتن در قالب شخصیت دکتر کسری در فیلم «سرزمین خورشید» و تلاشهایی که برای نجات جان دیگران میکند، تصویر ماندگاری از پزشکان متعهد دوران دفاع مقدس را به نمایش گذاشت. این فیلم راوی تلاش پزشکی است که با یک آمبولانس باید چند جنگزده را به خارج از خرمشهر منتقل کند. این انتقال با خطرهای بسیاری همراه است و همین قدم برداشتن در این راه پرحادثه، مسیر اصلی داستان این فیلم را تشکیل میدهد.این فیلم پس از محبوبیتی که خسرو شکیبایی با بازی در فیلم درام «هامون» بهدست آوردهبود، تصویر متفاوتی از بازی او در یک فیلم با ژانر جنگی ارایه داد.
۵. مرد بارانی
کارگردان: ابوالحسن داودی
بازیگر: فرامرز قریبیان
محصول: ۱۳۷۸
این روزها برای بسیاری از بیماریهای سرطانی راههای درمان وجود دارد و دیگر ابتلا به این نوع بیماری، برای همه بیماران پایان زندگی نیست. اما بیست سال پیش که هنوز علم پزشکی تا این حد پیشرفت نکرده بود، سرطان نقطهی پایانی زندگی بیماران بود. در همان سالها ابولحسن داودی همراه با داود میرباقری فیلمنامهای نوشتند درباره تلاشهای شبانهروزی یک پزشک به نام هادی بارانی در راه کشف داروی سرطان.
فیلم علاوه بر خط داستانی اصلی، شاخ و برگهای رمانتیکی نیز داشت که به جذابیت آن اضافه میکرد. دکتر بارانی نماد پزشکان متعهدی است که تا نیمههای شب برای مداوای بیماران خود در مطب میمانند و بی هیچ چشمداشتی تنها به بهبود آنها می اندیشند. فرامرز قریبیان با گریم مخصوصی که در این فیلم داشت و موهای آشفتهای که خبر از مشغله زیاد و همیشگیاش میداد، تصویر به یادماندنی از یک پزشک در سینمای ایران به یادگار گذاشت و برای این فیلم جایزهی بهترین بازیگر نقش اول مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر را نیز گرفت.
۶. خانهای روی آب
کارگردان: بهمن فرمانآرا
بازیگر: رضا کیانیان
محصول: ۱۳۸۰
این فیلم یکی از سهگانه بهمن فرمانآرا درباره مرگ است. او که پیش از این «بوی کافور عطر یاس» را ساخته بود با فیلم «خانهای روی آب» سراغ پزشکی رفت که در زندگی کثیفی از نظر گستردگی روابط غرق شده. او با بازگشت پسرش و اطلاع پیدا کردن درباره اعتیاد او، به نوعی دید جدیدی به زندگی پیدا میکند و از سوی دیگر مدام در خواب و رویا پسر قاری قرآنی را میبیند که می خواهد دکتر را نجات دهد.
فیلم پر از صحنههای استعاری درباره مرگ و زندگی است. همچنین رضا کیانیان برای ایفای نقش دکتر سپیدبخت فیلم خانهای روی آب به میزان زیادی به وزن طبیعی خود اضافه کرد تا بتواند به مختصات این نقش نزدیک شود. تلاشهای این بازیگر برای رسیدن به نقش دکتر سپیدبخت، تصویر این پزشک را در سینمای ایران ماندگار کرد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را نیز برای کیانیان بههمراه داشت.
۷. خیلی دور خیلی نزدیک
کارگردان: رضا میرکریمی
بازیگر: مسعود رایگان
محصول: ۱۳۸۳
یک پزشک جراح مغز و اعصاب که آنقدر در کار خود غرق شده که از خانواده و مخصوصا پسر نوجوان خود غافل است. او زمانی به خود میآید که متوجه وجود تومور بدخیمی در مغز فرزندش میشود. برای رسیدن به پسرش و گفتن حقیقت ماجرا، به دنیال او راه میافتد و مجبور میشود ساعتها در دل کویر براند و شبی نیز در کاروانسرای قدیمی بماند. این پزشک حاذق که شهرت زیادی دارد، سالها، تنها به کار طبابت مشغول بوده و از مسایل اعتقادی دور مانده است. این سفر به اعماق کویر، جلوههایی از زندگی را برای او روشن میکند.
مسعود رایگان که پس از سالها زندگی در خارج از ایران، با بازی در این فیلم به سینمای ایران وارد شد، توانست تصویری کاملا باورپذیر از یک پزشک که میان علم و اعتقاداتش دچار شک شده و دنبال جوابی برای سوالات خود می گردد، نشان دهد. این فیلم از آثار بسیار تحسین شده سینمای ایران است که به مسایل زندگی یک پزشک پرداخته.
۸. رییس
کارگردان: مسعود کیمیایی
بازیگر: خسرو شکیبایی
محصول: ۱۳۸۵
در کارنامه کاری مرحوم خسرو شکیبایی دو نقش پزشک وجود دارد.یکی دکتر کسری در فیلم «سرزمین خورشید» و دیگری نقش کوتاه دکتر در فیلم «رییس» مسعود کیمیایی که تفاوتی بسیار زیاد باهم دارند. اولی نماد یک پزشک متعهد و مجاهد است و دومی یک دکتر قدیمی که در گوشهی خانه خود به طبابت بیماران آشنا میپردازد و اصلا حوصلهای برای درگیر شدن با ماجراهای گوناگون را ندارد.
دکتر فیلم رییس تنها در چند سکانس کوتاه ابتدایی حضور دارد و قرار است گلوله ای را از تن بازیگر نقش اصلی فیلم خارج کند. خسرو شکیبایی این نقش را در سالهای آخر عمر خود بازی کرده که به دلیل بیماریاش بسیار لاغر و رنگ پرده است. این ویژگی ظاهری به شکیبایی کمک کرده که نقش یک پزشک خانگی پرحرف و خموده را به خوبی بازی کند. دیالوگهای سریع و بیپرده همیشگی موجود در آثار کیمیایی نیز به ماندگاری نقش دکتر فیلم رییس در ذهن مخاطب بسیار کمک کردهاست.
۹. دعوت
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
بازیگر: کتایون ریاحی
محصول: ۱۳۸۷
ابراهیم حاتمیکیا پس از یک دوره بیست ساله که تمام وقت و انرژی خود را صرف ساخت فیلمهایی درباره دفاع مقدس کرده بود، در سال ۸۷ ناگهان تصمیم گرفت فیلمی اپیزودی با موضوعی متفاوت بسازد. «دعوت» درباره زنانی بود که خبر بارداری در شرایط غیر متعارفی به آنها میرسید و تصمیم به سقط جنین خود میگرفتند.
در تمام اپیزودهای این فیلم پزشک متخصص زنانی حضور داشت که کتایون ریاحی بازی در این نقش را برعهده گرفته بود. اما در این میان یکی از اپیزودها نیز مستقیما درباره زندگی خصوصی خود این پزشک بود. او که سالها در حسرت بچهدار شدن مانده بود تصمیم به استفاده از رحم اجارهای میگیرد اما پس از مدتی متوجه رابطه همسرش با زنی که رحم اجارهای در اختیارشان گذاشته، میشود. صبر و مهربانی این پزشک در تقابل با بیماران خود و لطمه روحی بزرگی در زندگی خصوصی میبیند، تصویر پزشک فیلم «دعوت» را ماندگار کرده است.
۱۰. روزهای زندگی
کارگردان: پرویز شیخطادی
بازیگران: هنگامه قاضیانی و حمید فرخنژاد
محصول: ۱۳۹۰
تاریخ دفاع مقدس پر از داستانهایی است که راوی زندگی زوجهایی بوده که سالها از زندگی مشترک خود را وقف جنگ و جبههها کردهاند. فیلم «روزهای زندگی» هم بر همین خط داستانی استوار است. امیرعلی و همسرش یک زوج پزشک هستند که سالها در بیمارستانهای صحرایی در خطوط مقدم جنگ مشغول مداوای جانبازان و رزمندهها بودهاند.
فیلم با اعلام خبر پایان جنگ، آغاز میشود اما در محل خدمت امیرعلی و همسرش حملهی عراقیها ادامه دارد و صدمات جبرانناپذیری به این دو پزشک وارد میشود. آنها با امید به فعالیت خود ادامه میدهند و این موضوع صحنههای تاثیرگذاری را در فیلم بهوجود آوردهاست. تلاشهای این دو پزشک در فیلم با بازی حمید فرخنژاد و هنگامه قاضیانی از نمونههای قابل توجه پرداخت به کادر درمان در سینمای ایران است.
۱۱. بدون تاریخ، بدون امضا
کارگردان: وحید جلیلوند
بازیگر: امیر آقایی
محصول: ۱۳۹۵
وجدان پزشکی از آن موضوعات بسیار مهم است که به واسطهی آن یک دکتر میتواند نقش موثری در زندگی و سرنوشت بیماران خود داشته باشد. «بدون تاریخ، بدون امضا» که یکی از فیلمهای تحسین شده سالهای اخیر است، دقیقا بر روی همین موضوع دست گذاشته. در این فیلم پزشکی به نام کاوه نریمان که در پزشکی قانونی کار میکند، با یک خانواده تصادف میکند، اما به ظاهر هیچ کدام در این حادثه صدمهای نمیبینند. اما روز بعد جسد فرزند همان خانواده روی تخت کالبد شکافی جلوی دکتر نریمان قرار میگیرد.
دلیل مرگ پسر بچه چیزی جز تصادف است، اما در نهایت وجدان پزشکی، کاوه نریمان را به سمتی میکشاند که اعترافات متفاوتی را در پرونده درج کند. امیر آقایی بازیگر نقش اصلی این فیلم با گریمی متفاوت تقابل میان واقعیت و وجدان را به خوبی نمایش داده و برای بازی در این نقش کاندید دریافت سیمرغ از جشنواره فیلم فجر نیز بود.