ایران درودی، نقاش بزرگ ایرانی، درگذشت؛ از نقاشی تا کتاب «در فاصله دو نقطه»
ایران درودی نقاش بزرگ ایرانی که کارهایش در سبک سورئالیسم-سمبلیسم بود روز جمعه هفتم آبان درگذشت. درودی متولد شهریور ۱۳۱۵ در خانوادهای اصیل و متمول متولد شد که از سمت مادری از ترکها و از سمت پدری از روسها نسب میبرد و از همان ابتدای کودکی هم با فرهنگ و عرفان و شعر شرقی و هم ادبیات غربی آشنایی پیدا کرد.
در کودکی به همراه مادر و خواهرش مدتی مقیم آلمان بود. اما جنگ جهانی اوج میگیرد و به ایران و به مشهد برمیگردند. از همان کودکی نسبت به رنگها حساس بود. همان موقعهاست که پدرش کتابی به او هدیه میدهد که تصاویر گردآوری شدهای از نقاشیهای مهم موزهی لوور در آن است. کتابی که شاید اولین جرقهی علاقهی درودی به نقاشی را زد.
ایران درودی کودکی چندان آسانی نداشت. خودش در خاطراتش مینویسد که زیبا نبود و در یادگیری مشکلاتی داشت و همین باعث شده بود که نتواند با بقیهی بچهها ارتباط برقرار کند.
با تلاش بسیار در جوانی به دانشکده بوزار (هنرهای زیبا) پاریس میرود. آنجا بود که اساتید متوجه قابلیتهای او در تکنیکهای نقاشی میشوند. درودی کمکم با سبک سورئالیسم آشنا میشود و آن را به روحیات خودش نزدیکتر میبیند.
ایران درودی ۶۴ نمایشگاه انفرادی نقاشی در سرتاسر جهان به پا کرد و در دهها نمایشگاه دیگر هم شرکت داشت. اما به جز نقاشی او یک میراث بزرگ دیگر هم دارد. اوایل دههی ۷۰ کتابی نوشت به نام «در فاصلهی دو نقطه» که زندگینامهی خودش بود.
ایران درودی اوایل دههی ۷۰ کتاب اتوبیوگرافیاش را نوشت که شرح زندگیاش از کودکی تا بزرگسالی بود و در این کتاب ذوق و توانایی خودش را در ادبیات به رشتهی تحریر در میآورد. در لابلای صفحات کتاب متناسب با موضوع تصاویر و عکسهایی از این بانو به چاپ رسیده است. او در لابلای کلماتش و در شرح کودکیاش می گوید «اما تقدیر بیتوجه به پرسشها مرا به تماشا فراخوانده بود تا به جستجوی نور، به راه شیری یا به ذرهی اتم بنگرم و راز آنچه را دیدهام با رنگها در میان بگذارم»
احمد شاملو، شعر خود با محوریت آزادی و عشق را به ایران درودی تقدیم کرد. در بخشی از این شعر میخوانیم:
پیش از تو
صورتگران
بسیار
از آمیزه برگها
آهوان برآوردند؛
یا برشیب کوهپایه ئی
رمه ئی
که شبانش در کج و کوج ابر و ستیغ کوه نهان است ؛
یا به سیری و سادگی
در جنگل پرنگار مه آلود
گوزنی را گرسنه که ماغ می کشد.
تو خطوط شباهت را تصویر کن :
آه و آهن و آهک زنده
دود و دروغ و درد را-
که خاموشی
تقوای ما نیست.
ایران درودی در بخشی از کتاب «در فاصلهی دو نقطه» میگوید: «موهبت زنده بودن را پاس بداریم. اثر هنری ما که میباید از زندگیمان خلق کنیم، نیمه تمام است. خیلی کارها در پیش داریم. ماموریت داریم، ماموریت بذر پاشیدن…». او خود بذر نور و آیینه به جهان پاشید و با خلق هنر، جاودانه در یادهایمان ماندگار ماند. روحشان شاد و یادشان گرامی.