تشریح پایان‌بندی فصل اول سریال هجوم؛ هدف بیگانگان چه بود؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
هجوم

روایت پر پیچ و خم «هجوم» در پایان فصل اول به اوج خود می‌رسد و چندین نکته کلیدی برای توضیح باقی می‌ماند. در فصل اول سریال «هجوم»، با تسخیر زمین به دست بیگانگان سر و کار داریم و شخصیت‌های اصلی در سراسر جهان پراکنده شده‌اند و هر کدام به نوعی با پیامدهای روانی و اجتماعی رویدادهای فرازمینی که در اطرافشان رخ می‌دهد دست و پنجه نرم می‌کنند.

فصل اول سریال سایمون کینبرگ، علی‌رغم صرف زمان برای پیدا کردن ریتم مناسب روایت خود، در قسمت آخر حاوی رازهایی تکان دهنده و عمیق است که هدف بیگانگان را بیشتر باز می‌کند.

هشدار: در این متن، داستان فصل اول سریال «هجوم» لو می‌رود

فصل اول «هجوم» شامل چندین خط داستانی متفاوت و البته مهم است که با پیشرفت سریال، ساخته و پرداخته می‌شوند. کاسپار (بیلی بارات)، جمیلا (ایندیا براون) و همکلاسی‌هایشان ابتدا در ولز به سر می‌برند و سپس به لندن بازمی‌گردند، زیرا کاسپار متوجه می‌شود که توانایی‌های ذهنی‌اش می‌تواند بیگانگان را بکشد. سردسته تفنگداران دریایی ایالات متحده (شمیر اندرسون) نیز به کمک کاسپار و جمیلا که مشکلات زیادی را در قندهار پشت سر گذاشته بودند می‌رود. در طرف دیگر، خانواده مالیک قبل از یافتن یک سلاح بیگانه مرموز در یک منطقه جنگ زده در شمال نیویورک برای بقا تلاش می‌کنند، در حالی که در ژاپن، میتسوکی (شیولی کوتسونا) ناامیدانه تلاش می‌کند تا معشوقه گمشده خود، هیناتا (رینکو کیکوچی) را پیدا کند و در نهایت با بیگانگانی که او را گروگان گرفته‌اند ارتباط برقرار می‌نماید.

علی‌رغم این که این روایت‌های پیچ در پیچ در قاره‌های جداگانه نقل می‌شوند اما قسمت آخر فصل اول «هجوم» فاصله بین این شخصیت‌ها را  کم می‌کند. برخی می‌میرند، عاشقان قدیمی دوباره یک‌دیگر را پیدا می‌کنند و دنیا پیش از لحظات پایانی فصل، نفس راحتی می‌کشد. پس بد نیست با هم نگاهی به پایان‌بندی فصل اول و لحظات و مضامین کلیدی آن بیاندازیم.

چه اتفاقی در پایان فصل اول رخ می‌دهد

هجوم

پایان فصل اول «هجوم»، اساسا پایان اولین چرخه تهاجم بیگانگان و همچنین چرخه زمان بر روی زمین است و خطوط داستانی شخصیت‌های اصلی، دوره‌های مرگ و تولد دوباره را نمایش می‌دهند. قسمت ۱۰ فصل اول هجوم، «مرگ‌ در سراسر جهان»، در ابتدا شکست بیگانگان را نشان می‌دهد و ابزارآلات و سفینه‌های آن‌ها از آسمان سقوط می‌کنند و بیگانگان می‌میرند. ژاپن و ارتش ایالات متحده این پیروزی را به نام خود می‌زنند اما در واقع، این کاسپار است که به تنهایی با توانایی‌های ذهنی خود بیگانگان را متوقف می‌کند. این تلاش هولناک برای شکست بیگانگان ظاهرا باعث مرگ کاسپار می‌شود. او از نظر پزشکی پیش از این نیز دچار مرگ مغزی شده بود و پزشکان از او قطع امید کرده بودند. پس از آن، جمیلا، غمگین نزد مادرش برمی‌گردد و تروانته نیز دوباره نزد همسرش به آمریکا می‌رود.

انیشا (گلشیفته فراهانی)، لوک (آژی رابرتسون) و سارا مالیک (تارا مویدی) همگی از دست شبه‌نظامیان می‌گریزند و قبل از این که لوک به سمت بیگانگان کشیده و توسط قدرت آنان اغوا شود، پناهگاهی پیدا می‌کنند. میتسوکی در نهایت با یاد و خاطرات هیناتا خداحافظی می‌کند و به سفری در راستای شناخت بهتر خود می‌رود و ارتش ایالات متحده نیز یک پایگاه آلوده بیگانگان را در جنگل‌های آمازون پیدا می‌کند. جسد بی‌جان کاسپار نیز در سردخانه نشان داده می‌شود. در نهایت مشخص می‌شود که هاگ‌های موجودات فضایی هنوز پابرجا هستند و سپس سفینه‌های آنان به زمین برمی‌گردند و هر یک از شخصیت‌های اصلی با وحشت به آن‌ها نگاه می‌کنند.

آیا کاسپار واقعا مرده است؟

هجوم

یکی از مضامین کلیدی فصل اول «هجوم»، تولد دوباره است. زخم‌های احمد مالیک (فراس نصار) بهبود می‌یابد، موجودات بیگانه در سرتاسر سریال بازسازی می‌شوند و شخصیت‌های اصلی مختلف، روح و روان و روابط خود را ترمیم می‌کنند. کاسپار در میان این شخصیت‌ها، به بهترین وجه این ایدئولوژی را نشان می‌دهد. او نوجوانی است که در طول فصل اول «هجوم»، از فردی مبتلا به صرع به ناجی بشریت تبدیل می‌شود. کاسپار در پایان فصل اول «هجوم»، از نظر پزشکی می‌میرد و بدن فیزیکی او ممکن است در حال پوسیدن باشد اما هوشیاری او باقی می‌ماند.

کاسپار با توانایی‌های تله‌پاتیک و قدرت‌های ذهنی خود به بیگانگان ضربه زد و در نهایت به پایگاه خرد جمعی بیگانگان دسترسی پیدا کرد و در حالی که در تلاش برای نجات دادن تروانته و جمیلا بود گفت: «من می‌توانم همه آن‌ها را ببینم و حس کنم.» این‌طور که پیداست، پیوند کاسپار با پایگاه خرد جمعی، پیوندی دائمی است که نمی‌توان آن را قطع کرد، زیرا مرگ و تولد مجدد او به طور ذاتی به این پیوند مرتبط است. وقتی کاسپار همه بیگانگان را می‌کشد، خودش نیز می‌میرد و وقتی بیگانگان، خود را زنده می کنند، آگاهی و هوشیاری کاسپار نیز دوباره برمی‌گردد. در پایان فصل اول «هجوم»، کاسپار از نظر روانی وارد بعد دیگری از واقعیت می‌شود و به توانایی‌های روحی پدر هیناتا و بقای بیگانگان روی زمین پی می‌برد.

سازه موجود در جنگل‌های بارانی آمازون نحوه بازگشت بیگانگان را نشان می‌دهد

هجوم

یکی از گیج‌کننده‌ترین صحنه‌های پایانی فصل اول «هجوم» سایمون کینبرگ، کشف یک مکان متعلق به بیگانگان در اعماق جنگل‌های آمازون توسط ارتش ایالات متحده است. سه دانشمند به درون سازه‌ای عظیم قدم می‌گذارند و غشای غول پیکری را که در طول فضای غار امتداد دارد، پیدا می‌کنند. یکی از دانشمندان شجاع، غشاء را لمس می‌کند و سپس همان موج حاصل از ارتباطات بیگانگان را می‌بینیم و در ادامه، غشا خودش را التیام می‌دهد و بافت جدیدی از زمین به بالا کشیده می‌شود.

این صحنه نشان می‌دهد که حضور بیگانگان در زمین موجب می‌شود تا آن‌ها پس از مرگ نیز با استفاده از منابع طبیعی سیاره، احیا شوند. انیشا قبلا ثابت کرده بود که انگل‌های بیگانه در درون انسان‌ها رشد می‌کنند، در حالی که رویاهای کاسپار و سکانس‌های خانواده مالیک در جنگل نشان می‌دهد که بیگانگان با استفاده از زمین به عنوان منبع انرژی، رشد کرده‌اند. پس در واقع سازه موجود در جنگل‌های بارانی، در قسمت آخر فصل اول، شبیه به یک مولد فیزیکی برای بیگانگان عمل می‌کند و بیگانگان دوباره در سرتاسر جهان ظاهر می‌شوند.

لوک حالا در میان بیگانگان قرار دارد (و مقدمات رویدادهای فصل دوم را فراهم می‌کند)

هجوم

اتمسفر زمین به دلیل اقدامات بیگانگان در حال سیاه‌شدن و تغییر است و نزدیکی مداوم این موجودات به انسان‌ها نیز تاثیرات خاص خود را در پایان فصل اول دارد. واکنش لوک به مرگ پدرش در ابتدا سرد و گیج‌کننده به نظر می‌رسد اما قسمت آخر «هجوم» با نشان دادن لوک در جستجوی رد پای بیگانگان در جنگل، این سردرگمی روایی را توجیه می‌نماید. لوک به سوی وسیله اسرارآمیزی کهX-HN: Mag-1
در کل فصل، آن را حمل می‌کرد می‌رود و در نهایت به آسمان نگاه می‌کند و لبخند می‌زند.

تحول این شخصیت کلیدی یکی از خطوط داستانی فصل ۲ «هجوم» است که البته پیش از این سکانس نیز به چند طریق آشکار شده بود. کلانتر تایسون (سم نیل) توسط حشرات خاصی نیش زده می‌شود و انتظار می‌رود که در فصل بعدی، تحت تاثیر بیگانگان برگردد و مهندسان صوتی ژاپنی نیز از میتسوکی می‌خواهند که حالا که متوجه شده هیناتا تحت کنترل بیگانگان است، تماس و ارتباط برقرار کردن با آنان را متوقف کند. بدین ترتیب، در فصل دوم «هجوم»، شاهد مبارزه شخصیت‌های اصلی با عزیزانشان خواهیم بود و لوک مالیک احتمالا اولین فردی است که در فصل جدید «هجوم» با این اتفاقات مواجه می‌شود.

قسمت آخر و تشریح معنای واقعی سریال

هجوم

قسمت آخر فصل اول «هجوم» در نهایت پیام کلی سریال درباره حفظ محیط زیست را آشکار کرد. انکار قدرت‌های کاسپار توسط تروانته و اعتقاد راسخ او به ارتش (به دروغ)، غرور بشریت را در طول سریال و هنگام رویارویی با گونه‌ای برتر از خود به نمایش می‌گذارد. همچنین در این سریال، به نابودی زمین توسط بشر، از جمله استفاده از سوخت‌های فسیلی، گرمایش کره زمین و افزایش جمعیت اشاره می‌شود.

بدین ترتیب، پیام واقعی «هجوم» در فصل اول این است که تاثیر بیگانگان بر زمین در واقع یک تاثیر مثبت است. احیای کاسپار به واسطه قدرت بیگانگان و بهبود اوضاع سیاره و کاهش جمعیت جهان، سؤالات اکولوژیکی زیادی را درباره تاثیر بشر بر زمین و پاکسازی ردپای کثیف انسان‌ها توسط این موجودات فضایی، مطرح می‌کند. در نتیجه، بسیاری از عناصر «هجوم» را می‌توان از منظر آگاهی محیطی نگریست و متعاقبا به این مسئله اشاره کرد که بشر باید قبل از بروز اتفاقات بدتر، با خود و زمین صلح کند.

منبع: Screenrant

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما