وارهمر شناسی (قسمت هفتم): تیرانیدها
اگر گیمر باشید، احتمالا اسم وارهمر ۴۰۰۰۰ (Warhammer 40K) به گوشتان خورده است و شاید حتی بازیهای معروف و تحسینشدهای مثل سری استراتژی طلوع جنگ (Dawn of War) را که در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ واقع شدهاند بازی کرده باشید. اما مشکل اینجاست که دنیاسازی وارهمر ۴۰۰۰۰ آنقدر گسترده و غنی است که اگر با اطلاعات صفر یکی از بازیهای آن را شروع کنید شاید از حجم اسمها و اشارات ناشناخته گیج شوید و نتوانید با داستان ارتباط برقرار کنید. در سری مقالات «وارهمرشناسی» قصد بر این است که در مطالبی جمعوجور هرچه لازم است دربارهی دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ بیان کنیم، طوری که با خواندن این مطالب بتوانید با خیال راحت هر اثری در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ را بازی کنید/تماشا کنید/بخوانید و مطمئن باشید که در دنیاسازی پیچیده و حجیم این مجموعهی علمیتخیلی حماسی و تاریک گم نخواهید شد. با ما همراه باشید.
«سرطانی وجود دارد که دارد ایمپریوم را میخورد. هر دهه که میگذرد، عمیقتر پیشروی میکند و پشتسرش سیارههایی بیآبوعلف و بیجان به جا میگذارد. این وحشت، این انحراف، از قوهی تفکر برخوردار است و هدفی دارد که آن را در مقیاسی کهکشانی و غیرقابلتصور دنبال میکند و تنها کاری که از دست ما برمیآید، این است که جلوی فوجفوج هیولاهای زیستمهندسیشدهای را که بهطور غریزی به جان ما میاندازد بگیریم. ما روی این وحشت اسمی گذاشتهایم تا به ترس خود التیام ببخشیم. ما آن را گونهی تیرانید خطاب میکنیم، ولی اگر این موجودات از وجود ما آگاه باشند ما را به یک اسم میشناسند: طعمه.»
مفتش چُوَک
مقدمه
دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ پر از گونههای بیگانهی مختلف است که بعضیهایشان از بقیه مهمترند و هرکدام نمانیدهی یک سری از کلیشهها و مفاهیم رایج علمیتخیلی هستند. شاید عجیبترین و بیگانهترین این موجودات تیرانیدها (The Tyranids) باشند. تیرانیدها از دیپلماسی چیزی سر در نمیآورند، از تکنولوژی (حداقل به معنای استانداردش) استفاده نمیکنند و علاقهای به کنترل قلمرو و قدرتنمایی ندارند.
تیرانیدها جزو ترسناکترین موجودات دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ هستند و برای همهی گونههای زیستی دیگر در کهکشان، تهدیدی بسیار جدی به حساب میآیند. در این مقاله به اطلاعاتی که دربارهی تیرانیدها در دسترس است، بیولوژی منحصربهفرد آنها و تاکتیکهای جنگیاشان پرداخته میشود.
- وارهمر شناسی (قسمت اول): همهی آنچه باید دربارهی دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ بدانید
- وارهمر شناسی (قسمت دوم): امپراتور بشریت
- وارهمر شناسی (قسمت سوم): مارینهای فضایی
- وارهمر شناسی (قسمت چهارم): ارکها
- وارهمر شناسی (قسمت پنجم): الدارها
- وارهمر شناسی (قسمت ششم): کِیاس
تیرانیدها از کجا آمدهاند؟
همانطور که از ماهیت بسیار بیگانهی تیرانیدها برمیآید، ریشهی آنها به جایی خارج از کهکشان راه شیری برمیگردد. بهطور دقیق معلوم نیست که آنها از کجا آمدهاند یا قدمتشان چقدر است، ولی بعضی از منابع حدس میزنند که آنها از صدها کهکشان گذر کردهاند.
باور عمومی بر این است که اولین بار که تیرانیدها از وجود حیات در کهکشان راه شیری باخبر شدند، موقعی بود که در دوران ارتداد هوروس (Horus Heresy)، یکی از فانوسهای سایکیک دچار ازدیاد نیرو شد و منفجر شد. این انفجار از جنس نیروی سایکیک در طول وارپ پیش رفت و آنقدر مسافت طولانی را طی کرد که به مکانی که ارتش تیرانیدها در آن لحظه در آنجا قرار داشت رسید و آنها هم با دریافت این سیگنال جدید، حرکت خود را به سمت کهکشان راه شیری آغاز کردند.
این مشکل بهخاطر وجود استرونامیکان (The Astronomicon) امپراتور بشریت شدت گرفت. استرونامیکان هم یک فانوس سایکیک دیگر است که ایمپریوم بشریت از آن برای مسیریابی در وارپ استفاده میکند و در هدایت تیرانیدها به سمت کهکشان راه شیری بیتأثیر نبوده است.
محفل تفتیش عقاید امپراتوری (The Imperial Inquisition) باور دارد که اولین تماس ایمپریوم با تیرانیدها در هزارهی سیوپنجم اتفاق افتاد، ولی اولین تماس رسمی در هزارهی چهلویکم، در سیارهی تیران (Tyran) اتفاق افتاد.
سیارهی تیران
تیران سیارهای اقیانوسی بود که در حاشیهی شرقی کهکشان، ناحیهای عمدتا کشفنشده، قرار داشت و یکی از مراکز دیدهبانی امپراتوری روی آن واقع شده بود. تکنوکشیشهای مستقر در تیران متوجه وجود تعدادی سیارهی مرده در منظومههای اطراف تیران شده بودند، اما در نهایت ارتش جمعی (Hive Fleet) تیرانیدها آنها را غافلگیر کرد.
تیران، بهعنوان یکی از مراکز دیدهبانی امپراتوری، حاوی تجهیزات دفاعی استاندارد بود که از توانایی ایستادگی در برابر حمله از جانب بیشتر موجودات بیگانه برخوردار بود، ولی تیرانیدها هم به صورت فیزیکی و هم سایکیک سیاره را محاصره کردند و این تجهیزات دفاعی یارای مقابله با آنها را نداشتند.
طولی نکشید که تیرانیدها طی یورشی همهجانبه سیاره را بلعیدند، هرچند پیش از این اتفاق رییس ادپتوس مکانیکوس (Adeptus Mechanicus) موفق شد پیام هشداری برای باقی بشریت بفرستد. در پیام او نوشته شده بود: «ما نمیتوانیم از اینها جان سالم به در ببریم. بشریت نمیتواند از اینها جان سالم به در ببرد. در عرض یک روز آنها کل سیاره را با سیلی از تیغههای زنده و دهانهای تیزدندان پر کردند. هرکدام را که میکشیم، دهتای دیگر جایش را میگیرند. اگر واقعا محدودیت تعداد نداشته باشند، بشریت محکوم به مرگی خشونتبار است و نیرویی که از آتش جهنم هم ویرانگرتر است، آخرین آثار بهجامانده از تمدن ما را در خود غرق خواهد کرد. مرگ! قسم به خدای ماشینی، مرگ فرا رسیده است!»
جنگ اول ایمپریوم با تیرانیدها
انسانها اسم این موجودات بیگانهی متخاصم را، با الهام از سیارهای که در آنجا با آنها مواجه شدند، تیرانید گذاشتند و ارتش جمعی که تیران را بلعید، به پیشروی به سمت مرکز کهکشان ادامه داد. پیروزی در این درگیری، که بعدا اولین جنگ تیرانیک (The First Tyrannic War) نام گرفت، تقریبا غیرممکن به نظر میرسید، چون ارتش جمعی تیرانیدها هر چیزی را که سر راهش بود میبلعید.
چپتر اولترامارینها (The Ultramarines)، بخشی از ادپتوس استارتیس (Adeptus Astartes) یا همان مارینهای فضایی، فرا خوانده شدند تا جنگ را پایان دهند، ولی درگیری اول آنها با تیرانیدها به حمام حون تبدیل شد، چون آنها به هیچ عنوان آمادگی مواجه با بیولوژی و تاکتیکهای جنگی بیگانهی تیرانیدها را نداشتند.
این جنگ در مککریگ (Macragge)، سیارهی بومی اولترامارینها به نقطهی اوج خود رسید. در آنجا نبردی کمسابقه به وقوع پیوست. هم اولترامارینها و هم تیرانیدها تلفات سنگین متحمل شدند و گفته میشود که سربازها به جای زمین روی جسد تیرانیدها راه میرفتند.
در نهایت یک فضاپیمای جنگی کلاس امپراتور (که طولش به چند کیلومتر میرسد)، خودش را قربانی کرد تا گردابی از جنس وارپ بسازد، گردابی که باعث نابودی ارتش تیرانیدها شد. این فضاپیمای جنگی با فداکاری خود باعث پیروزی انسانها شد.
به کهکشان راه شیری چند قرن فرصت داده شد تا زخمهایش را لیس بزند، ولی در نهایت تیرانیدها دوباره برگشتند.
خرد جمعی تیرانیدها
پیش از اینکه به حملهی دوم تیرانیدها به کهکشان راه شیری بپردازیم، اجازه دهید اول کمی با تیرانیدها آشنا شویم.
ارتشی از هیولاهای گرسنه و خونخوار به خودی خود خطرناک به نظر میرسد، ولی چیزی که باعث شده تیرانیدها به یکی از بزرگترین تهدیدهای کهکشان تبدیل شوند خرد جمعی (Hive Mind) آنهاست.
خرد جمعی یک ذهن واحد و هوشمند نیست؛ بهعبارت دیگر اینطور نیست که ذهن تیرانیدها تحتکنترل ذهنی بزرگتر از خودشان باشد. خرد جمعی شبکهی بههممتصل تکتک تیرانیدها است که با همکاری با یکدیگر، در حال تلاش کردن برای رسیدن به هدفی واحد هستند.
تیرانیدها رییسی ندارند که در رأس هرم قرار داشته باشد و با استفاده از نیروی سایکیک به آنها دستور صادر کند. بهجایش همهی تیرانیدها بهطور سایکیک با هم ارتباط برقرار میکند تا یک هدف مشترک را به سرانجام برسانند؛ بلعیدن.
خرد جمعی به تریلیونها تیرانید اجازه میدهد طوری رفتار کنند که انگار ارگانیسمی واحد هستند. این ارتباط سایکیک از طریق بعضی از تیرانیدهای خاص برقرار میشود؛ این تیرانیدها نقش مجراهای سایکیک را ایفا میکنند و تیرانیدهای نزدیک خود را به خرد جمعی متصل میکنند. تیرانیدهایی که از خرد جمعی جدا افتاده باشند وارد حالت «وحشی» (Feral State) میشوند. این تیرانیدها همچنان خطرناک هستند، ولی بهاندازهی همنوعانشان هماهنگ و حسابشده حمله نمیکنند.
یکی از عوارض جانبی مدار سایکیکی که خرد جمعی ایجاد میکند این است که وارپی را که پیرامون ارتش جمعی وجود دارد تحتتأثیر قرار میدهد و جلوی ارتباطهای تلهپاتیک دیگر را میگیرد و سفینههای فضایی داخل وارپ را دچار اختلال میکند. همچنین این مدار سایکیک با ایجاد تصاویر وحشتناکی از وارپ در ذهن موجودات هوشمندی که در محدوده قرار دارند، آنها را به مرز دیوانگی میکشاند.
انواع مختلف تیرانیدها
تیرانیدها دارای تنوع زیستی گیجکنندهای هستند. بعضی از تیرانیدها بهاندازهی حشراتِ ریز هستند، برخی دیگر بهاندازهی تایتانهای امپراتوری (Imperial Titans) عظیمالجثه هستند و برخی دیگر عملا فضاپیماهای بیولوژیک هستند که ارتشهای جمعی از آنها برای اکتشاف کهکشان استفاده میکنند.
پرجمعیتترین نوع تیرانیدها، شکلی خرمگسطور دارند و ریپر (Ripper) نام دارند. ریپرها روش اصلی تیرانیدها برای مصرف کردن زیستتوده (Biomass) از هر گونهی زیستی که سر راهشان قرار دارد هستند.
پس از اینکه تیرانیدها به سیارهای حمله کنند، ریپرها در طول سیاره میگردند و هرچیزی را که پیدا کنند میبلعند و سیاره را به تلفزاری بیآبوعلف تبدیل میکنند. سپس آنها همراه با زیستتودهای که مصرف کردهاند، به ارتش جمعی برگردانده میشوند تا تیرانیدها از آنها استفاده کنند.
گانتها (Gaunts) زیرگونههای مختلفی دارند. از بین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
هورماگانتها (Hormagaunt) که معادل هیولاوار دایناسورهای تیزپامرغ (Velociraptor) هستند.
ترماگانتها (Termagaunt) که از اسلحهای استفاده میکنند که به جای گلوله، موجودات سوسکمانندی شلیک میکند که به هنگام برخورد به موجودات زنده در بدن آنها فرو میرود.
گانتها به کنار، لیکتورها (Lictor) تیرانیدهایی هستند که تخصصشان مخفیکاری است و برای همین بهعنوان دیدهبان از آنها استفاده میشود. پوست آنها به شکل محیط اطرافشان درمیآید و برای همین چشم غیرمسلح نمیتواند آنها را ببیند. آنها در زمینهی کمین کردن و شبیخون زدن به دشمنانشان توانایی بالایی دارند.
جنگجویان تیرانید (Tyranid Warriors) جزو قویترین تهدیدات تیرانیدها در میدان مبارزه هستند و هر کدامشان بهتنهایی بهاندازهی یک مارین فضایی قدرت دارد. قد آنها دو برابر انسانهای معمولی است و قوی، چابک و پایدار هستند.
مستبدان ارتش جمعی (Hive Tyrants) اساساً فرماندهان ارتش تیرانیدها هستند و مجرای اصلی تیرانیدهای دیگر به خرد جمعی به حساب میآیند. مستبدان ارتش خودشان هم از توانایی و قدرت بالایی برخوردارند و معادلی قویتر، بزرگتر و مرگبارتر از جنگجویان تیرانید به حساب میآیند. آنها بسیار باهوش هستند و میتوانند قابلیتهای سایکیک فوقالعاده قدرتمند اجرا کنند.
تعداد شکلها و دگرگونیهای زیستی تیرانیدها زیاد است و بسیاری از آنها از مستبدان ارتش هم بزرگترند. همچنین آنها تکنولوژی و فضاپیماهای زندهی خاص خود را هم دارند. از جمله مهمترین تیرانیدها میتوان به ملکههای نورن (Norn Queens) اشاره کرد که در فضاپیماهای زنده در مرکز ارتشهای جمعی زندگی میکنند و از زیستتودههای جمعآوریشده از سیارهها برای تولید تیرانیدهای بیشتر استفاده میکنند.
دربارهی ژندزدها و هایبریدهایشان
با این حال، شاید قابلتوجهترین زیرگونهی تیرانیدها ژندزدها (Genestealers) باشند. این بیگانههای منحصربهفرد در مقایسه با بقیهی تیرانیدها بهشکلی ظرافتمندانهتر و بیسروصداتر کار میکنند و با این حال، کار آنها برای گونهی تیرانید اهمیتی حیاتی دارد.
ژندزدها میتوانند شکل خود را تغییر دهند، ولی ظاهر رایج آنها به این شکل است که معمولا روی دو پا میایستند و دو جفت دست دارند که یک جفت شبیه دست انسان است و جفت دیگر پنجه دارد. ژندزدها بسیار باهوش هستند و بدن آنها ممکن است قرنها زنده بماند، حتی وقتی در خلاء فضا قرار داشته باشند.
با اینکه ژندزدهای خالص (Purestrain Genestealer) مثل بقیهی تیرانیدها از ملکههای نورن زاده میشوند، ولی بیشتر ژندزدها مستقل از بقیهی اعضای ارتش جمعی تولید مثل میکنند و برای همین میتوانند در سطح کهکشان پراکنده شوند.
روش تولیدمثل ژندزدها به این صورت است که آنها از طریق زبانی لولهمانند، جنینی را داخل کالبدی میزبان قرار میدهند و مادهی ژنتیکی خود را به میزبان منتقل میکنند. عموما گروههای کوچک این عملیات را اجرا میکنند، بدین صورت که این گروهها وارد یک سیاره میشوند یا در سفینههای خالی در فضا که منتظر سر رسیدن گروه نجات هستند پنهان میشوند. (به چنین سفینههایی اصطلاحا لاشهی فضایی یا Space Hulk گفته میشود).
این جنین بهآهستگی شروع به بازنویسی کد ژنتیک میزبان میکند و هوش ذهنی آنها را با هوشی که تحت کنترل رابطهای سایکیک واقع در محل است جایگزین میکند. این رابطها تحت تسخیر ژندزدها هستند.
سپس ژندزدها این میزبانها را مجبور میکنند که هرچه سریعتر تولید مثل کنند. فرزندی که از میزبان به دنیا میآید، هایبرید (Hybrid) ژندزدها خواهد بود. این هایبرید هم به تولید مثل ادامه خواهد داد و هایبریدهای تیرانید بیشتری در جمعیت یک سیاره به وجود میآیند.
با اینکه هایبرید نسل اول تا حد زیادی شبیه به یک ژندزد به نظر میرسد، ولی وقتی به نسل چهارم میرسیم، تشخیص تفاوت ظاهری آنها از گونهی میزبان بهمراتب سختتر میشود، حداقل در نگاه اول.
این هایبریدها غریزهی ژندزدها را دنبال میکنند و در جمعیت سیاره گسترش پیدا میکنند و در کنار هم اعضای فرقهی ژندزدها (Genestealer Cult) را تشکیل میدهند. ارتباط سایکیک رو به گسترش در فرقهی ژندزدهای یک سیاره، نقش فانوسی را برای ارتش جمعی تیرانیدها ایفا میکند، آنها را جذب میکند و به اطلاع آنها میرساند که سیاره آمادهی تسخیر شدن است.
به هنگام سر رسیدن ارتش جمعی، احتمالا سیاره غرق در بینظمی و بیقانونی است، چون بخش زیادی از جمعیت آن عضوی از فرقهی ژندزدها هستند. پس از فتح سیاره، فرقهی ژندزدها با خودش درگیر جنگ میشود و بسیاری از هایبریدها برای جمعآوری زیستتوده قلعوقمع میشوند و این چرخه دوباره از نو آغاز میشود.
جنگ دوم ایمپریوم با تیرانیدها
فرقههای ژندزدها پیشگامان حملهی دوم تیرانیدها به کهکشان راه شیری بودند. ایمپریوم تمهیدات دفاعیاش را در ناحیهای از کهکشان که تیرانیدها به آن حمله کرده بودند تقویت کرده بود، ولی در نهایت چند شورش در سیارههای ناحیه به راه افتادند. تعددی از دیوانسالاران ایمپریوم ادعا کردند که مردم از زندگی کردن در اردوگاههای نظامی ناراضیاند و دلیل شورشها هم همین است.
مفتشهای امپراتوری به این دیوانسالاران مشکوک شدند، چون در نظرشان حرف آنها کماهمیت جلوه دادن موقعیتی بس ناگوار بود، برای همین به تحقیق پرداختند. آنها متوجه شدند که وجه اشتراک این دیوانسالاران این بود که در گذشته همهی آنها به آن ناحیه از کهکشان سر زده بودند.
گارد امپراتوری و مارینهای فضایی اعزام شدند تا شورشها را سرکوب کنند. آنها در جریان سرکوب به وجود ژندزدها در قلب فرقهها پی بردند. با اینکه آنها تصور کردند که همهی ژندزدها را کشتند، وقتی ارتش جمعی به آن ناحیه سر رسید، صدها ژندزد از زمین بیرون آمدند.
اولترامارینها دوباره به دفاع از ایمپریوم شتافتند و تجربه و دانشی را که از جنگ اول کسب کرده بودند، در این جنگ جدید به کار بردند. باز هم تلفات بهجا مانده نجومی بود، ولی تیرانیدها برای بار دوم شکست خوردند. در این بین، یکی از زیرشاخههای جداشدهی ارتش جمعی تیرانیدها آسیبی جدی به یکی از کرفتورلدهای الدارها وارد کرد.
جنگ سوم ایمپریوم با تیرانیدها
چند سال بیشتر طول نکشید که سومین جنگ تیرانیک هم آغاز شد. در این جنگ تیرانیدها بزرگترین حملهی خود را ترتیب دادند. ارتش جمعی و بسیار بزرگ تیرانیدها تصمیم گرفت نیروهایش را سرتاسر کهکشان پخش کند و از چند جهت مختلف حمله کند.
نیروهای دفاعی سیارهای، گارد امپراتوری، ناوگان امپراتوری، مارینهای فضایی، مفتشها و… همه بسیج شدند تا در این جنگ کهکشانی از ایمپریوم دفاع کنند. در جریان این جنگ، ناوگان ایمپریوم بعضی سیارهها را بهکل نابود کرد تا تیرانیدها نتوانند زیستتودهی لازمشان را از آنها تأمین کنند و هر دو جناح تلفات زیادی را متحمل شدند.
این جنگ هنوز ادامه دارد و این سؤال باقیست که آیا ایمپریوم میتواند برای بار سوم به پیروزی برسد یا نیروی تیرانید بزرگتری در راه است؟
تیرانیدها یادآور عناصر داستانی و کلیشههای زیادی از داستانهای علمیتخیلی دیگر هستند و خودشان هم منبع الهام داستانهای علمیتخیلی دیگر بودهاند. در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ چیزی که بشریت کم ندارد دشمن است، ولی دشمنهای کمی هستند که از لحاظ وحشتناک بودن با تیرانیدها قابلمقایسه باشند.
در هر لحظه ممکن است هایبریدهای ژندزد بهطور مخفیانه در جمعیت یک سیاره در حال تردد باشند، نابودی و خشونتی که ارتش تیرانیدها به یک سیاره تحمیل میکنند فراتر از حد تصور است و تریلیونها ماشین کشتار جمعی که ترس برایشان بیگانه است و با هماهنگی یک ارگانیسم واحد به طعمهی آنها حمله میکنند، همیشه در حال گسترش و پراکنده شدن در کهکشان هستند.
در داستانهای دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰، تیرانیدها بهخاطر اقتضای داستان و عناصری مثل زرهی داستانی شخصیتها و نژادها (Plot Armor) در جنگها شکست میخورند، ولی با این اوصاف، همچنان تهدیدی هولناک باقی ماندهاند.
منبع: The Exploring Series