وارهمر شناسی (قسمت دهم): آدِپتوس مِکانیکوس
اگر گیمر باشید، احتمالا اسم وارهمر ۴۰۰۰۰ (Warhammer 40K) به گوشتان خورده است و شاید حتی بازیهای معروف و تحسینشدهای مثل سری استراتژی طلوع جنگ (Dawn of War) را که در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ واقع شدهاند بازی کرده باشید. اما مشکل اینجاست که دنیاسازی وارهمر ۴۰۰۰۰ آنقدر گسترده و غنی است که اگر با اطلاعات صفر یکی از بازیهای آن را شروع کنید شاید از حجم اسمها و اشارات ناشناخته گیج شوید و نتوانید با داستان ارتباط برقرار کنید. در سری مقالات «وارهمرشناسی» قصد بر این است که در مطالبی جمعوجور هرچه لازم است دربارهی دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ بیان کنیم، طوری که با خواندن این مطالب بتوانید با خیال راحت هر اثری در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ را بازی کنید/تماشا کنید/بخوانید و مطمئن باشید که در دنیاسازی پیچیده و حجیم این مجموعهی علمیتخیلی حماسی و تاریک گم نخواهید شد. با ما همراه باشید.
«وقتی در حال خواندن ورد هستید، دقت کنید که میله نزدیک به گازگاه موتور باشد، نه داخل آن. تا موقعیکه همهی بخارها بیرون نیامده باشند، نباید ورد دوم را به زبان بیاورید. پس از آن، راه نفوذ واژههای مقدس به قلب موتور باز خواهد شد. اگر پایه داغ بود، ورد سوم را بخوانید. اگر پایه سرد بود، ورد چهارم مناسبتر است. چون در این صورت خشم موتور برانگیخته خواهد شد…»
کتاب پنج ورد
مقدمه
اثری که قرار است عنوان «علمیتخیلی» را یدک بکشد، باید اثری از علم از خود نشان دهد. در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰، پرچمداران علم، حداقل بین انسانها، اعضای آدپتوس مکانیکوس (Adeptus Mechanicus) هستند. آدپتوس مکانیکوس فرقهای است که میتوان آن را ترکیبی از دو عنصر نهچندان شبیه به یکدیگر در نظر گرفت: ۱. سایبرپانک ۲. تقوا و تعصب مذهبی اعضای این فرقه در دیگران حس ترس، شگفتی و کنجکاوی برمیانگیزند و بهشکلی متناقض، هم از باقی قسمتهای ایمپریوم بشریت جدا هستند، هم بخشی جداناپذیر از ایمپریوم به حساب میآیند و سرنوشت آنها تا حد زیادی به سرنوشت بشریت گره خورده است.
در این مطلب قصد دارم به نظامهای اعتقادی مختلف مکانیکوس، به تاریخچه و البته تکنولوژیشان بپردازم.
- وارهمر شناسی (قسمت اول): همهی آنچه باید دربارهی دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ بدانید
- وارهمر شناسی (قسمت دوم): امپراتور بشریت
- وارهمر شناسی (قسمت سوم): مارینهای فضایی
- وارهمر شناسی (قسمت چهارم): ارکها
- وارهمر شناسی (قسمت پنجم): الدارها
- وارهمر شناسی (قسمت ششم): کِیاس
- وارهمر شناسی (قسمت هفتم): تیرانیدها
- وارهمر شناسی (قسمت هشتم): نِکرانها
- وارهمر شناسی (قسمت نهم): امپراتوری تاو
تولد مکانیکوس در مریخ
نقطهی آغاز مکانیکوس به چند هزار سال پیش برمیگردد: به دورانیکه بشریت از سیارهی محل تولدش ترا (Terra) یا زمین دور شد و مریخ را استعمار کرد. مریخ زمینیسازی شد و بهمرور کلونیای در آنجا شکل گرفت و فرهنگ خاص خود را پیدا کرد.
استعمارگران مریخ عمدتاً دانشمندان و مهندسان و همچنین معدنچیان و صنعتگران بودند. این کلونی به مرور زمان با عنوان «مکانیکوم مریخ» (The Mechanicum of Mars) شناخته شد. با توجه به اینکه مکانیکوم مریخ از باقی بشریت جدا بود، مذهبی جدید در آن رشد پیدا کرد: فرقهی مکانیکوم (The Cult Mechanicum).
در ادامه، اعضای فرقهی مکانیکوم تعدادی قوانین جهانشمول (Universal Law) برای فرقهی خود نوشتند تا راهوروش خود را مشخص کنند.
رازهای فرقهی مکانیکوم
مجموعهی اول قوانین جهانشمول فرقه با عنوان رازها (Mysteries) شناخته میشوند. رازها بهترتیب به شرح زیر هستند:
- راز اول: زندگی حرکت هدایتشده (Directed Motion) است.
- راز دوم: روح (Spirit) جرقهی زندگی است.
- راز سوم: هوشمندی (Conscience) یعنی قابلیت یادگیری ارزش دانش
- راز چهارم: هوش (Intellect) یعنی درک دانش
یادگیری ارزش دانش و درک دانش اصول کلیدی فرقهی مکانیکوم هستند.
- راز پنجم: هوشمندی پستترین حالت هوش است، یعنی هوشمند بودن فرد کافی نیست و باید از نردبان دانشاندوزی و درک دانش بالا رفت.
- راز ششم: درک کردن (Understanding) مسیر واقعی به سمت فهم (Comprehension) است.
- راز هفتم: فهم کلید حل همهی مشکلات است.
در نظر اعضای مکانیکوم فهمیدن با درک کردن متفاوت است. در نظر آنها هوش در متعالیترین حالتش تبدیل به فهم میشود و همهی اعضای فرقه در راستای رسیدن به «فهم» تلاش میکنند.
- راز هشتم: آمنیسایا (Omnissiah) همهچیز را میداند و همهچیز را میفهمد.
آمنیسایا خدای فرقهی مکانیکوم است و تجسم تمام دانش کائنات به حساب میآید.
هشدارهای فرقهی مکانیکوس
مجموعهی دوم قوانین جهانشمول فرقه، هشدارهای فرقه هستند.
- هشدار اول: موجودات بیگانه انحرافی از مسیر درست هستند.
- هشدار دوم: روح وجدان ذهن هوشمند است.
- هشدار سوم: فقط آمنیسایا است که میتواند به موجودی روح ببخشد.
- هشدار چهارم: ذهن هوشمندی که روح نداشته باشد، دشمن همه است.
منظور از ذهن هوشمند بیروح هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) است که اعضای فرقه آن را «هوش شنیع» (Abominable Intelligence) خطاب میکنند.
- هشدار پنجم: دانش باستانیان را نباید زیر سوال قرار داد.
- هشدار ششم: روح ماشین از دانش باستانیان محافظت میکند.
- هشدار نهم: کالبد گوشتی جایزالخطاست، ولی تشریفات روح ماشین را تکریم میکند و پشت کردن به تشریفات یعنی پشت کردن به ایمان.
توضیحاتی دربارهی رازها و هشدارهای فرقهی مکانیکوس
حال اجازه دهید مفاهیمی را که در این رازها و هشدارها مطرح شدهاند توضیح دهیم، چون درک آنها برای درک آدپتوس مکانیکوس و تکنوکشیشها (Tech-Priests) ضروری است.
فرقهی مکانیکوس به الهی بودن دانش باور دارد، به اینکه دانشاندوزی و درک دانش والاترین و مقدسترین هدفی است که یک فرد هوشمند میتوانند در راستای رسیدن به آن تلاش کند. در نظر آنها کالبد گوشتی انسان ضعیف و جایزالخطاست و در نهایت این بدن صرفاً مخزنی است که در آن فرد دانش اندوختهاش را در آن انبار میکند.
در نظر اعضای فرقهی مکانیکوس، تکنولوژی و ماشینها نماد کمال هستند و تکنوکشیشها عمدتاً اندام گوشتی بدنشان را قطع و با اندام مکانیکی جایگزین میکنند تا به خدایشان نزدیکتر شوند. خدای آنها همان آمنیسایا است که با نامهای دئوس مکانیکوس (Deus Mechanicus) یا خدای ماشینی (Machine God) نیز شناخته میشود.
آمنیسایا، خدای ماشینی و ارواح ماشینی
طبق باور اعضای فرقه، آمنیسایا جد کل دانش موجود در دنیاست، نیرویی همیشهحاضر و همهچیزدان که وجود آن در کائنات نهادینه شده است. خدای ماشینی بشریت را بهعنوان مردم برگزیدهاش انتخاب کرده است و طبق باور تکنوکشیشها، نقشههای خود را به چندتا از پیامبران برگزیدهاش وحی میکند. پیروان خدای ماشینی دانشاندوزی میکنند تا به درجهی متعالی فهم برسند و از این راه، دئوس مکانیکوس را بفهمند.
با توجه به اینکه اعضای فرقهی مکانیکوس بر این باورند که کل دانش موجود در دنیا به شکلهای مختلف موجود است و دانش جدیدی برای کشف کردن وجود ندارد، اولویت اصلی آنها این است که از آنچه میدانند محافظت کنند و تکنولوژی بهجامانده از گذشتهی بشریت را بازیابی کنند، نه اینکه برای کشف دانش جدید پژوهش انجام دهند.
غیر از این، اعضای فرقه به مفهومی به نام «ارواح ماشینی» (Machine Spirits) باور دارند. ارواح ماشینی انشعاباتی از خدای ماشینی هستند که در تمام قطعات تکنولوژیک در دنیا وجود دارند.
کار کردن یا نکردن قطعهی تکنولوژیک کاملاً به وضعیت روح ماشینی داخل آن بستگی دارد. اگر روح ماشینی یک اسلحه خوشحال باشد، آن اسلحه همانطور که از آن انتظار میرود گلوله شلیک میکند. اما اگر روح ماشینی آن خوشحال نباشد، اسلحه گیر خواهد کرد و گلولهای از آن شلیک نخواهد شد. تکنوکشیشهای آدپتوس مکانیکوس، برای راضی و خوشحال نگه داشتن ارواح ماشینی، تشریفات مذهبی وقتگیر و بسیار زیادی اجرا میکنند که شامل دعاخوانی و انجام حرکاتی بسیار دقیق میشود.
روح ماشینی قطعات تکنولوژیک آنقدر حساس است که حتی اگر یک پیچ اشتباه در آن فرو رفته باشد، ممکن است به این روح خدشه وارد کند. همانطور که در هشدار آخر اشاره شده، پشت کردن به تشریفات یعنی پشت کردن به ایمان. بنابراین در این موقعیتها، بیشتر از اینکه ساز و کار قطعات تکنولوژیک مهم باشد، باور داشتن به تشریفاتی که هدفشان تکریم ارواح ماشینی است اهمیت دارد.
تفاوت بین مکانیکوم و مکانیکوس
تاکنون از دو عبارت «مکانیکوم» و «مکانیکوس» به جای هم استفاده کردهام، ولی این دو عبارت به گروهی یکسان اشاره ندارد. مکانیکوم تشکیلات اولیهای بود که روی مریخ تاسیس شد و بعداً، در دوران ارتداد هوروس (Horus) چندپاره شد. پس از پایان جنگ امپراتور با هوروس، اعضای مکانیکوم که همچنان به امپراتور وفادار بودند، گروه آدپتوس مکانیکوس را تشکیل دادند.
دلیل اینکه آنها اسم خود را تغییر دادند این بود که با گروه کافر مکانیکوم تاریک (Dark Mechanicum) اشتباه گرفته نشوند. پس از این واقعه، آدپتوس مکانیکوس بیشتر از قبل در ایمپریوم بشریت ادغام شد.
سیارههای ساختوساز
بیایید برگردیم به مکانیکومی که برای اولین بار روی مریخ شکل گرفت. کلونی روی مریخ تا حد زیادی از ترا یا زمین مستقل بود، بنابراین وقتی انسانها برای اولین بار در حال فتح ستارهها بودند، هم اهالی ترا و هم اهالی مریخ تعدادی از سیارههایی را که تحت اختیار یکدیگر بود فتح کردند.
مریخیها سیارههایی را که فتح کردند، به سیارههای ساختوساز (Forgeworld) یا سیارههای صنعتی بسیار بزرگ تبدیل کردند. سیارههای ساختوساز پر از کارخانه بودند و این کارخانهها تعداد بیشماری ماشینآلات تولید میکردند. در این دوره دانش فنی بشر به اوج خود رسید و کل این دانش در پایگاههای دادهی بزرگی به نام ساختار قالب استاندارد یا استیسی (Standard Template Construct = STC) ذخیره شدند.
استعمارگران همراه با یک استیسی به سیارهای اعزام میشدند. این استیسی شامل همهی اطلاعات و نقشههای لازم برای ساختن پناهگاهها، ژنراتورهای انرژی، شیوههای نقلوانتقال و.. بود.
با این حال، عصر تقلا فرا رسید و بشریت با خودش در افتاد. با فرا رسیدن این عصر، امپراتوری علیه مریخ اعلان جنگ کرد. در مریخ جنگ قدرت شدیدی در میان بود، جنگی که در آن از اسلحههای وحشتناکی استفاده شد که سطح زمینیسازیشدهی سیاره را سوزاندند. بیشتر انسانهای ساکن مریخ به زیرزمین فرار کردند تا در معرض پرتوهای رادیواکتیو مرگبار خورشید نباشند.
با این حال، یک گروه موفق شد بر مریخیها سلطه پیدا کند: مکانیکوم. مکانیکوم مشغول ساختن شهرهای جدید به نام کورهها (Forge) شد. رهبری هریک از این شهرها بر عهدهی یک تکنوکشیش بود و همهی تکنوکشیشها زیر نظر عالیرتبهترین تکنوکشیش قرار داشتند: ژنرال فابریکاتور (Fabricator-General)
مکانیکوم مریخ بار دیگر ناوگانی به فضا فرستاد تا به نام خدای ماشینی، سیارههای بیشتری تسخیر کنند. سیارههای ساختوساز نیز علاوه بر نقششان در تولید تعداد بیشماری ماشینآلات، به زیارتگاههایی بزرگ تبدیل شدند.
پیمان امپراتور با تکنوکشیشها
یکی دیگر از درگیریهای مکانیکوم در این دوره، مبارزه با تکنوبربرهای (Techno-Barbarians) ساکن ترا بود. در نظر آنها تکنوبربرها انسانهای وحشی و بیفرهنگی بودند که از قطعات تکنولوژیکی استفاده میکردند که آنها طبق اصول تشریفاتی خود تکریم نکرده بودند.
این دشمنی ادامه پیدا کرد تا اینکه ایزدامپراتور بشریت، ترا را متحد کرد و به مریخ سفر کرد تا با تکنوکشیشها پیمان ببندد. امپراتور سوار بر سفینهای زرین به مریخ آمد و موفق شد با لمس دستانش ماشینی را به طور کامل تعمیر کند. این کار او باعث شد بسیاری از اعضای مکانیکوم او را بهعنوان آمنیسایا، نمایندهی فیزیکی خدای ماشینی در نظر بگیرند.
خداپنداری امپراتور از جانب آنها پروسهی پیمان بستن را بهمراتب راحتتر کرد و بدین ترتیب پیمان مریخ بسته شد. طبق مفاد این پیمان، مکانیکوم موظف بود بدون محدودیت تعداد، اسلحهها، سفینهها، وسایلنقلیه و ابزار موردنیاز برای نهضت بزرگ امپراتور را فراهم کند. در عوض، امپراتور به آنها اجازه داد استقلال مذهبی و همچنین کنترلشان را روی سیارههای ساختوساز حفظ کنند.
پس از بسته شدن پیمان، امپراتور آمادگی لازم برای شروع نهضت بزرگش را پیدا کرد، اما با شروع این نهضت، تفرقهای در مکانیکوم ایجاد شد. همهی اعضای مکانیکوم بر این باور نبودند که امپراتور آمنیسایا است و برخی او را به چشم پیامبری دروغین میدیدند که قصد داشت به مرور زمان استقلال مکانیکوم را از اعضایش بگیرد.
همچنین برخی از آنها از اینکه امپراتور مکانیکوم را به موتور جنگی غولپیکری تبدیل کرده و پژوهش دربارهی برخی از تکنولوژیهای خاص مثل هوش مصنوعی را قدغن کرده بود، احساس نارضایتی داشتند.
جنگ داخلی بین اعضای مکانیکوم
مدتی بعد، پس از آغاز ارتداد هوروس، هوروس یکی از نمایندگان مکانیکوم به نام رگولوس (Regulus) را به مریخ برگرداند تا ژنرال فابریکاتور را راضی کند علیه امپراتور به هوروس ملحق شود. هوروس به مکانیکوم قول داد که در امپراتوریای که او رهبرش باشد، آنها استقلال مذهبی خود را حفظ خواهند کرد و اجازه خواهند داشت دربارهی هر تکنولوژیای که دلشان میخواهد پژوهش کنند.
ژنرال فابریکاتور زمانه از امپراتور بیزار بود، برای همین او هدایت مکانیکوم تاریک را در جنگی داخلی بین خودشان و برادران وفادارشان به امپراتور بر عهده گرفت. این جنگ داخلی با نام تفرقهی مریخ (Schism of Mars) شناخته شد. در این جنگ بین خیانتکاران و وفاداران، میلیونها نفر در هر دو جناح کشته شدند، هم در سطح مریخ، هم در فضای اطراف آن.
در نهایت، مکانیکوم تاریک در این جنگ پیروز شد و بازماندگان وفادار مکانیکوم از مریخ فرار کردند. با این حال نیروهای امپراتوری موفق شدند سیاره را تا پایان نبرد ترا و کشته شدن هوروس به دست امپراتور در حالت محاصره نگه دارند.
پس از پایان جنگ، اعضای مکانیکوم تاریک، در کنار مارینهای فضایی کیاس، به طور کامل به نیروهای کیاس ملحق شدند و بازماندگان مکانیکوم، که به امپراتور وفادار بودند، با نام جدید آدپتوس مکانیکوس و بهعنوان یکی از مهمترین بازوهای ایمپریوم تازهبازسازیشدهی بشریت احیا شدند. در این نظام جدید، جایگاه ژنرال فابریکاتور بهعنوان یکی از اعضای اربابان عالی ترا (High Lord of Terra)، بدنهی اصلی حکومت در ایمپریوم، محفوظ است.
پس از پایان جنگ بین امپراتور و هوروس، تعصب مذهبی بین اعضای مکانیکوس قویتر شد و توانایی آنها در تولید تکنولوژی جدید کاهش یافت. بهجایش آنها تمرکز خود را روی تکریم و پرستش تکنولوژیای که تاکنون به آن دست پیدا کرده بودند گذاشتند.
با این حال، آنها همچنان به جستجوی خستگیناپذیر خود برای پیدا کردن جام مقدس دانش یعنی استیسیها ادامه میدهند. تاکنون هیچ استیسی دستنخوردهای پیدا نشده است و مکانیکوس با طرحهای اولیهی هولوگرافیک از استیسیها امورات خود را میگذراند.
تکنولوژی آدپتوس مکانیکوس
تکنوکشیشهای آدپتوس مکانیکوس در هزارهی چهلویکم بیشتر از اینکه «مهندس» باشند، واقعاً کشیشاند، با این حال توانایی خارقالعادهای در تولید سازههای تکنولوژیک از خود نشان میدهند.
آنها وظیفهی ساخت و نگهداری ابزار متنوعی را برای استفادهی ایمپریوم بشریت دارند: از لزگان (Lasgun)، بولتر (Bolter) و تانکهای راینو (Rhino) گرفته تا کروزرها (Cruiser) و فضاپیماهای جنگی (Battleship). همچنین آنها از برخی از سازههای تکنولوژیک برای ارتشهای خودشان استفاده میکنند. مهمترین این سازهها تایتانهاست (Titan).
تایتان مکایی غولپیکر و روبوتیک است که قد آن از ۱۵ متر تا چند ده متر و حتی بیشتر متغیر است. مشاهدهی تایتانها در زمین مبارزه تجربهای بس هولناک است. آنها قادرند یکتنه یک شهر را با خاک یکسان کنند یا روی سطح سیارات گودال ایجاد کنند.
همچنین مکانیکوس وظیفهی ساخت یکی از قویترین فضاپیماها برای ایمپریوم بشریت را بر عهده دارد: آرک مکانیکوس (Ark Mechanicus). این فضاپیما بخشی از برنامهی درازمدت اعضای مکانیکوس برای یافتن و برگرداندن استیسیهاست.
نیروی پیادهنظام اصلی مکانیکوس اسکیتاری (Skitarii) نام دارند. اسکیتاریها جنگجویانی متعصب با بدنهای سایبرنتیک هستند که توانایی جنگیدن در هر جَوی را دارند و به اسلحههای پیشرفته مجهز شدهاند.
یکی دیگر از سازههای مکانیکوس سرویتورها (Servitor) هستند، خدمتکارهای بیمغزی که وظیفهیشان انجام کارهای ساده در قلمروی ایمپریوم است. سرویتورها یا در آزمایشگاه درست شدهاند یا خلافکاران لوبوتومیشده هستند. سرویتورها فقط توانایی درک کردن سادهترین و غریزیترین چیزها را دارند و فقط میتوانند کاری را که بهشان واگذار شده دنبال کنند.
معمولاً بسته به کاری که سرویتورها مسئول انجام آن هستند – مثل حمل بارهای سنگین یا معدنکاری – تغییرات سایبرنتیک روی بدن آنها اعمال شده است. ولی بعضی سرویتورها هستند که میتوانند در میدان مبارزه نیز نقش داشته باشند.
قضیهی اژدهای مریخ
در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰، بیشتر انسانها غرق در باورهای مذهبی متعصبانه هستند و اعضای آدپتوس مکانیکوس نیز جلوهای جالب از این ویژگی هستند. بهجای اینکه آنها تکنولوژی جدیدتر و قابلتوجهتر بسازند، به امید پیدا کردن دانش گمشده کل توجهشان را به گذشته معطوف کردهاند.
آنها به خدای ماشینی باور کامل دارند، ولی شاید این خدای ماشینی آن چیزی نباشد که فکرش را میکنیم. گفته میشود که هزاران سال قبل، مردی که بعداً به امپراتور بشریت تبدیل شد، با موجودی به نام اژدهای مریخ (Dragon of Mars) مبارزه کرد و آن را در اعماق مریخ، در هزارتوی ناکتیس (Noctis Labyrinth) زندانی کرد.
معلوم نیست که چرا امپراتور بهجای نابود کردن این موجود آن را زندانی کرد، ولی امکانش وجود دارد که او قدرت کافی برای نابود کردنش را نداشت. یکی از فرضیاتی که وجود دارد این است که این اژدها در اصل یک کتان (C’tan) بوده است، قدیمیترین موجود در کائنات که به نکرانها (Necron) خیانت کردند و با قدیمیگانگان (The Old Ones) وارد جنگ شدند. گفته میشود که این کتان، که مگلادراث (Mag’ladroth) یا اژدهای مغاک (Void Dragon) نام داشت، قویترین کتان بود و معلوم نشد پس از جنگ در بهشت به چه سرنوشتی دچار شد، ولی عدهای معتقدند که او زیر مریخ به خواب فرو رفت.
در نتیجه، بحثهایی مطرح شده دربارهی اینکه آنچه مکانیکوم اصلی پرستش میکرد، نه یک خدای ماشینی همیشهحاضر، بلکه کتانی بوده که زیر مریخ به خواب فرو رفته بود. البته این قضیه در حال حاضر شایعهای بیش نیست، ولی اگر درستی آن اثبات شود، عواقبی سنگین به دنبال خواهد داشت.
ترکیب کردن سایبرپانک با مذهب ایدهی جالبی است و بهخاطر همین آدپتوس مکانیکوس به یکی از جالبترین گروههای انسانی در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ تبدیل شده است. برخی اعتقاد دارند ایمپریوم نمیتواند بدون مکانیکوس دوام بیاورد، ولی مکانیکوس میتواند بدون ایمپریوم گلیم خود را از آب بیرون بکشد. با اینکه این ادعا قابلبحث است، ولی اگر فردا روزی بین آدپتوس مکانیکوس و ایمپریوم بشریت اختلاف ایجاد شود، نتیجهی تفرقهی آنها جالب خواهد بود، خصوصاً اگر کتان زیر مریخ واقعاً بیدار شود.
در هر صورت، چیزی که مشخص است این است که آدپتوس مکانیکوس ساز و کاری پیچیده و پر فراز و نشیب دارد و بین دوراهی میل به کسب دانش و تعهد متعصبانه به تشریفات مذهبی باستانی گیر کرده است.
منبع: The Exploring Series