معرفی کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ»؛ از بهترین مجموعههای فانتزی نوجوانان
مجموعه کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» نوشتهی ریک ریوردن از معروفترین مجموعههای داستانی ادبیات داستانی نوجوانان به حساب میآید که در ژانر فانتزی میگنجد. همانطور که احتمالا از نام آن حدس زدهاید، این مجموعه داستان پسری دوازده ساله به نام پرسی را تعریف میکند. پرسی بچهای بازیگوش است و مشکلات زیادی در مدرسه دارد، اما بالاخره زمان آن میرسد تا مادرش رازی را که مدتها از او مخفی نگه داشته بود برایش آشکار کند: پرسی در واقع پوزئیدون و یک «نیمهخدا» است، یعنی مادرش انسان است و پدرش یکی از ایزدان یونانی! اما حالا که پرسی از این واقعیت باخبر شده او دیگر نمیتواند به مدرسهی انسانهای معمولی بازگردد؛ از این رو مادرش او را به «کمپ دورگهها» میفرستد و ماجراجوییهای پرسی و دوستان نیمهخدای دیگرش از اینجا آغاز میشوند.
مجموعه کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» شامل پنج کتاب اصلی است که به ترتیب در فاصلهی سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ میلادی منتشر شدند و ششمین قسمت آن که اثری مستقل به حساب میآید در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر شد. این مجموعه همچنین چهار کتاب فرعی دارد و تا به امروز پنج رمان گرافیکی نیز بر اساس کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» عرضه شده است.
حال و هوای مجموعه کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ»
اگر از طرفداران داستانها و افسانهها حول خدایان یونان هستید نمیتوانید کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» را از دست بدهید. ریک ریوردن توانسته روایتی امروزی و مدرن را با افسانههای یونانی پیوند بزند که شاید در وهلهی اول امری ناشدنی به نظر میآمد. داستان پرسی و دوستانش از یک ماجراجویی ساده به داستانی حماسی تبدیل میشود که خواندن آن را برای مخاطبان بزرگسال هم لذتبخش میکند. ممکن است تصور کنید یکی از دشواریهای خواندن اسطورههای یونانی در این است که اگر آشنایی کاملی با داستانها و شخصیتهای آن نداشته باشید، باید حتما مدت زمان زیادی را تنها صرف جستجو دربارهی پیشینهی این اسم و آن کاراکتر کنید. اما کتابهای ریک ریوردن این فرصت را در اختیار شما میگذارد تا بدون نگرانی از اینکه چقدر ذهنتان از دایرهالمعارف خدایان یونانی فربه است از کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» لذت ببرید.
اگر بخواهم مقایسه کنم، میتوانم بگویم مجموعهی پرسی جکسون شما را به یاد هری پاتر میاندازد یا مجموعهای شبیه «فال نیک» نیل گیمن است با این تفاوت که طولانیتر ولی سادهتر است و از آنجا که بیشتر در ردهی ادبیات داستانی نوجوان میگنجد، اتمسفری سبک، خلاق و اغلب بامزه داشته و با مسائل عمیق و تاریک سروکار ندارد. به نظرم، این ایدهی بسیار خوبی برای مدرنسازی اسطورههای یونانی با سیستم روایی جدیدی است که میتواند مخاطب امروزی را جذب خود کند و ریک ریوردن در اجرای این ایده کاملا موفق بوده است.
نقش اصلی کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» مشخصا خود پرسی است؛ پسری که بر ریوردن شخصیت او را بر اساس پسر خود نوشته است. این پسربچهی شجاع، بامزه و کنجکاو دو دوست به نامهای گرور و آنابث دارد و بعدها تایسون نیز به جمع آنها اضافه میشود. ترتیب کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» هم از این قرار است: «دزد آذرخش» که در آن پرسی برای اولین بار به هویت واقعی خود به عنوان یک نیمهخدا پی برده و پدرش را میشناسد و بعد از اینکه به کمپ دورگهها فرستاده میشود، مأمور میشود تا از المپ در برابر دشمنان آن محافظت کند. کتاب دوم «دریایی هیولاها» نام دارد که پرسی در آن باید برای نجات جان دوستان خود و دیگر ساکنان کمپ دورگهها از دریای هیولاها بگذرد و در این میان رابطهی بین او و دوستانش قویتر از پیش میشود. «نفرین تیتان» کتاب سوم این مجموعه است که ماجرای پرسی برای نجات یکی دیگر از نزدیکترین دوستانش، یعنی آنابث را تعریف میکند.
آنابث دختر آتنا، ایزد یونانی است و در این داستان، جان او و دخترش در خطر است؛ در این میان پرسی برای حملهی مرگبار به تیتانها نقشه میریزد. در کتاب چهارم «نبرد هزارتو» ماجراجویی حماسی پرسی شدت و حدت یافته و تایسون و ریچل نیز با او همراه میشوند و نبرد به وادی هزارتوهایی پیچ در پیچ انتقال مییابد. بالاخره، پنجمین و آخرین کتاب مجموعه که عنوان آن «آخرین المپنشین» است، ایزدان را نشان میدهد که المپ را رها کرده و برای اوج داستان به نیویورک آمدهاند. این مسئله هماهنگی جهان را به مخاطره میاندازد و حالا بچههای دورگه به جای ایزدان قدرت را به دست میگیرند. سوال پایانی اینجاست که آیا پیشگویی درست از آب درخواهد آمد؟ آیا اصلا جهان مدرن به قهرمان نیاز دارد و اگر دارد، این قهرمان باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
۱. دزد آذرخش (The Lightning Thief)، اولین کتاب «پرسی جکسون و ایزدان المپ»
«دزد آذرخش» اولین کتاب مجموعهی «پرسی جکسون و ایزدان المپ» است و روایت خود را با کلیشههای آشنای ژانر فانتزی آغاز میکند: نقش اصلی که یکشبه پا به ماجراجویی پیچیدهای میگذارد و حالا باید با همکاری دوستان تازهی خود در مسیر جستجوی حقیقت با رقیبانی بسیار قدرتمند مواجه شود. همانطور که گفتم، داستان از اینجا آغاز میشود که پرسی میفهمد پدرش یک انسان عادی نبوده، بلکه خود «پوزئیدون»، برادر زئوس، فرزند کرونوس و از دوازده ایزدان المپنشین و خدای دریاها و آبهاست. این یعنی پرسی کوچک ما هم یک نیمهخداست و حالا باید با سایر بچههایی که شبیه خودش هستند در یک مدرسه درس بخواند. کسانی که در کمپ دورگهها تحصیل میکنند هر یک پیشینهی عجیب و غریب خود را دارند که اگر آخر آن را بگیرید به یکی از ایزدان یونان میرسد.
در این میان که پرسی میکوشد با زندگی تازهاش خو بگیرد، اخباری به گوشش میرسد که از بلوا در جهان ایزدان خبر میدهد؛ تیتانها که دشمنان اصلی ایزدان محسوب میشوند، بعد از مدتها دوباره بازگشتهاند، زئوس آذرخش خود را گم کرده و اگر دزد آذرخش پیدا نشود، المپ سقوط خواهد کرد. حالا از پیشگوییهایی سخن به میان آمده که پرسی را «ناجی موعود» معرفی میکنند. اما آیا پرسی میتواند در نبرد در برابر نیروهایی که المپ را تهدید میکنند سربلند بیرون آمده و به عنوان قهرمان قرن شناخته شود، یا اینکه نیمچهخدای داستان ما در کنار المپ از بین خواهد رفت؟
«دزد آذرخش» بدون اینکه بخواهد یک مقدمهی عریض و طویل تحویلتان دهد تا شما را در فضای فانتزی کتاب جا بیندازد، به سرعت خواننده را درگیر داستان و شخصیتهای جذاب خود میکند. صحنههای پرهیجان و اکشن هم تا دلتان بخواهد در آن پیدا میشود. جریان کتاب بسیار سریع است و متن آن به قدری ساده و دلنشین که اگر خواندن آن را شروع کنید، تا کتاب به پایان نرسد آن را زمین نخواهید گذاشت.
تنها ایرادی که میتوان به آن گرفت این است که به خواننده اجازهی نفس کشیدن نمیدهد! اتفاقات مهم و پرهیجان چپ و راست یکی پس از دیگری از راه میرسند و نمیگذارند مخاطب با رویدادها ارتباط عمیق برقرار کند. به جز این اما ایراد دیگری نمیتوان به «دزد آذرخش» گرفت که در ارائهی داستانی گیرا از جهان خدایان و جهان فانیها موفق شده است. با اینکه کتاب تا حدود زیادی به ماجرای اسطورههای اصلی وفادار است، اما شیوهی روایت ریوردن هرگز شما را خسته نخواهد کرد و حتی کسانی که هرگز پیش از این داستانهای اساطیر یونان را نشنیدهاند، به سرعت راه خود را در جهان «پرسی جکسون و ایزدان المپ» پیدا خواهند کرد.
۲. دریای هیولاها (The Sea of Monsters)
اگر داستان «دزد آذرخش» حول اسطورهی پوزئیدون میچرخید، «دریای هیولاها» بر ادیسه تمرکز میکند. پرسی حالا سال هفتم مدرسهی خود را میگذراند و پس از ماجراهایی که او و دوستانش گروور و آنابث در کتاب پیشین گذراندند، دیگر همه چیز عادی به نظر میرسد؛ اما آنچه پرسی از آن بیخبر است این است که مرزهای جادویی که از کمپ دورگهها محافظت میکنند تضعیف شده و هیولاها تهدید بزرگی برای تمام ساکنان این کمپ به حساب میآیند. در این میان، تایسون نیز آویزان پرسی شده و هر جایی که میرود او را دنبال میکند. به زودی ماجرا بالا میگیرد و دوست صمیمی پرسی یعنی گروور به دست دشمنان در جزیرهای در دریای هیولاها محبوس میشود؛ جایی که در دنیای واقعی آن را به عنوان مثلت برمودا میشناسند. اگر پرسی و دوستانش نتوانند خود را به این جزیره برسانند، معلوم نیست چه بلایی سر کمپ دورگهها، این تنها پناهگاه نیمهخدایان خواهد آمد.
پس از یک کتاب خوب، همیشه سطح توقعات برای کتاب بعدی به شدت بالا میرود. مجموعه کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» نیز از این قاعده مستثنی نبوده و طرفداران با اشتیاق فراوان منتظر ریوردن بودند تا کتاب بعدی را منتشر کند؛ آنها اما احتمالش را نمیدادند که کتاب دوم از کتاب اول هم بهتر باشد! ریوردن تمام آن چیزهایی که «دزد آذرخش» را به یک داستان خوب در ژانر فانتزی تبدیل میکند، در «دریاهای هیولاها» نیز آورده، اما آن را بال و پر داده و این بار، بنمایهی شخصیتی کاراکترهای اصلی مثل آنابث و تایسون را نیز غنیتر کرده است.
یکی از کلیشههای ژانر فانتزی که در اکثر کتابهای این سبک پیدا خواهید کرد، کلیشهی فرد موعود است؛ مثل هری پاتر، یا فرودو در «ارباب حلقهها». اینها شخصیتهایی هستند که خودشان دنبال ماجراجویی نبودند، اما دست تقدیر آنها را به عنوان تنها کسانی انتخاب میکند که حالا باید قهرمان داستان باشند و دوستان و حتی جهان خود را نجات دهند. پرسی هم همینطور است. او در «دریای هیولاها» به عنوان بهترین راوی برای داستان ایفای نقش میکند؛ پرسی که در کتاب اول یک پسربچهی ساده بود، حالا به شخصیتی پختهتر تبدیل شده که به ویژه پسران نوجوان میتوانند با او ارتباط گرفته و احساس نزدیکی بکنند؛ از این رو کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» اساسا نقطه شروع بسیار خوبی برای پسربچههایی هستند که در حالت عادی حاضر نمیشوند سراغ کتاب خواندن بروند. پرسی از آن دسته کاراکترهای قوی است که در کتابهایی که مخاطب خود را نوجوانان قرار میدهند به ندرت دیده میشود؛ چرا که او میتواند با اتکا به خود تصمیمهای مهم بگیرد و برای پیشبرد داستان نیازی به نظارت و نصیحت بزرگترها ندارد.
از آنجا که پیش از این در «دزد آذرخش» با ماهیت پرسی و دنیای ایزدان آشنا شدهایم، این کتاب دیگر رمز و راز کتاب اول را ندارد؛ اما این موضوع باعث شده داستان به ماجرایی آشنا تبدیل شود و روایت فرصت بیشتری برای تمرکز بر روابط بین شخصیتها پیدا کند. مشخصا در «دریای هیولاها» پرسی، آنابث و گرور مدت زیادی را با هم میگذارنند که صمیمیت بین آنها را عمیقتر میکند و همزمان، باعث میشود خواننده هم با بچهها احساس نزدیکی بیشتری بکند. همچنین پرسی در کمپ دورگهها دوستان دیگری چون تایسون و کلاریس پیدا میکند که مراودات پرسی با آنها تفاوت بسیاری با آن چیزی دارد که پیش از این از پرسی دیده بودیم.
علاوه بر اینها، ریوردن دنیای خود را نیز گسترش داده و از جانوران جادویی در پیشبرد روایت بهره برده است؛ به ویژه هیپوکامپها که نوعی اسب آبی افسانهای هستند و پرسی و دوستانش با کمک آن از دریای هیولاها گذشتند. این هم در جای خود نکتهی مثبت دیگری دربارهی کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» است؛ مخصوصا اگر طرفدار کتابهایی با موجودات جادویی هستید «دریای هیولاها» را از دست ندهید که باب میل شما خواهد بود.
۳. نفرین تیتان (The Titan’s Curse)
پرسی جکسون در «نفرین تیتان» پا به ماجراجویی تازهای گذاشته. او با همراهی دوستانش میخواهد دو نفر از دورگهها به نامهای بیانکا و نیکو را پیدا کرده و به کمپ بازگرداند. شکارچیهای آرتمیس در این مسیر به پرسی و یارانش کمک میکنند و در این میان بیانکا به شکارچیها پیوسته و آنابث ناپدید میشود. آرتمیس متوجه میشود که موجودی هیولایی در کمین است که توانایی آن را دارد که المپ را به طور کامل نابود کند. در نهایت، آرتمیس به تنهایی به جنگ این هیولا میرود و پرسی و دیگران به سلامت به کمپ بازمیگردند؛ اما وقتی غیبت آرتمیس طولانیتر از آنکه باید میشود، پرسی، گروور، تالیا، بیانکا و نیکو تصمیم میگیرند تا به دنبال آرتمیس و آنابث پا به ماجراجویی دیگری بگذارند که ممکن است به قیمت جانشان تمام شود.
مانند دو کتاب دیگر این مجموعه، «نفرین تیتان» نیز مملو از جادو و هیاهو و اسطوره است. شخصیت آنابث که در کتابهای قبلی نقشی پررنگ داشت، در بخش اعظم «نفرین تیتان» غایب است؛ اما نیمهخدایان و دورگههای دیگری در این کتاب هستند که توجه شما را جلب خواهند کرد؛ مثل تالیا دختر زئوس، زوئی، نیکو و بیانکا. گروور نیز مثل همیشه پرسی را در ماجراجوییهای خود همراهی میکند.
یکی از ویژگیهای بسیار خوب کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» این است که با اینکه داستان حول پرسی و ماجراجوییهای او میگذرد، اما ریوردن آنقدری از اصل اسطورهها فاصله نمیگیرد و زمانی که از آن راه فراری نباشد، تنها کمی در روایت اسطورهها دست میبرد و حتما برای آن دلیل قانعکنندهای ارائه میدهد. «نفرین تیتان» مملو از صحنههای اکشن، مبارزات با شمشیر و شخصیتهای شرور بهیادماندنی است.
یکی از ویژگیهایی که در نقش اصلی داستان ما در «نفرین تیتان» برجسته میشود این است که پرسی در این کتاب بسیار بزرگ شده است. او دیگر شبیه رهبری رفتار میکند که یارانش را به سمت و سویی که صلاح میبیند هدایت میکند. در مواقع دشوار داستان، این همیشه پرسی است که در صحنه حضور دارد، کنترل ماجرا را به دست گرفته و از دوستانش حمایت میکند. شخصیت تالیا نیز به خوبی در «نفرین تیتان» خودش را نشان میدهد؛ او یکی از کاراکترهای بهتر داستان است که به خوبی ساخته و پرداخته شده و بعضی جزئیات کوچک دربارهی او، مثل ترس از بلندی، شخصیت او را انسانیتر جلوه میدهد و به ویژه خوانندهی نوجوان میتواند خودش را جای او بگذارد.
به نظر میرسد که ریوردن در تصمیمی آگاهانه روایت را به سمت و سویی هدایت کرده که با بزرگ شدن پرسی رشد میکند. پس از خواندن کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» احساس خواهید کرد که داستان برای کسانی نوشته شده که از آغاز شروع به دنبال کردن ماجرای پرسی کردهاند و با او بزرگ شدهاند. از این رو داستان و دیالوگها به فضای ادبیات داستانی بزرگسالانه نزدیکتر میشود. برای نمونه، اولین بار در همین کتاب «نفرین تیتان» است که پرسی با مسائلی مثل غم از دست دادن مواجه میشود؛ در حالی که کتابهای قبلی هرگز به موضوعات تیره و تار نمیپرداختند. بدون اینکه بخواهیم چیز زیادی فاش کنیم، تنها باید گفت که داستان با پیشگویی آغاز میشود که خبر از مرگ یکی از بچهها میدهد. کاراکترهای «نفرین تیتان» با لحظات ناراحتکننده و سرنوشت محتومی مواجه خواهند شد که در کتابهای قبلی این مجموعه نظیرش را پیدا نخواهید کرد.
با تمام این اوصاف اگر بخواهیم روراست باشیم، این کتاب نسبت به دو کتاب قبلی ضعیفتر عمل میکند. از آنجا که داستان «نفرین تیتان» وسط مجموعه قرار میگیرد، داستانش نه میتواند آنقدر اوج بگیرد و حماسی شود، نه میتواند داستان پرسی را آنقدر جلو ببرد که به جای مهمی برسد. پس نبردها ریسکی نیستند و خواننده از همان ابتدای ماجرا میتواند حدس بزند که اتفاق خاصی برای پرسی نخواهد افتاد. مهمترین مسئلهای که پرسی در «نفرین تیتان» باید نگران آن باشد، مسئلهی تولد شانزده سالگی اوست که به پیشگوییها ارتباط پیدا میکند. با این وجود، اینها دلیل کافی برای این نخواهند بود که کتابهای بعدی این مجموعه را نخوانید؛ چون بیشک ماجرا جریان هیجان انگیزتری پیدا خواهد کرد.
۴. نبرد هزارتو (The Battle of the Labyrinth)
آنطور که به نظر میرسد نبرد ایزدان المپ و رهبر تیتانها، یعنی کرونوس نبردی قریبالوقوع و غیرقابل اجتناب خواهد بود. کمپ دورگهها نیز دیگر نمیتواند جلودار ارتش قدرتمند کرونوس باشد و مرزهای آن هر روز ضعیف و ضعیفتر میشوند. تنها راه مقابله با کرونوس گذر از یک هزارتوی ترسناک و همیشهدرحال تغییر است که موجودات عجیب و غریبی در آن زندگی میکنند. پرسی و دوستانش با این هدف و با اندیشهی پیدا کردن ایزد وحش، یعنی پن در «نبرد هزارتو» پا به این هزارتوی زیرزمینی میگذارند که از پیچ و خمهای درهماش راهی به هر جایی که در دنیا بخواهید وجود دارد. این هزارتویی است که شجاعت و استقامت آنها را بیش از همیشه به چالش خواهد کشید.
ریوردن با مهارتی مثالزدنی موفق شده شخصیتهای خود را نسبت به کتابهای قبلی این مجموعه حتی عمیقتر و پیچیدهتر جلوه دهد. این یکی از خوبیهای یک مجموعهی طولانی است که این فرصت را هم به نویسنده و هم به خواننده میدهد تا آنقدر با این کاراکترها سروکله بزنند که دیگر دل کندن از آنها دشوار باشد. به عنوان یک خوانندهی بزرگسال، شاید باورش سخت باشد که هر چه بیشتر پرسی جکسون میخوانید، دلبستگیتان به کاراکترها نیز بیشتر میشود و همزمان، انتظار برای خواندن کتاب بعدی سختتر.
«نبرد هزارتو» از نظر فضاسازی و اتمسفر در میان سایر کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» یک سروگردنی بالاتر است. تقریبا تمام داستان در یک هزارتوی جادویی میگذرد که فضایی دلهرهآور دارد. این لوکیشن به محلی مملو از سحر و جادو و موجودات شگفت انگیز تبدیل میشود که از میان لوکیشنهای دیگر، داستان پرسی را با آن به یاد خواهید آورد.
در بخش قبلی دربارهی «نفرین تیتان» از این گفتیم که چگونه داستان پرسی با بزرگ شدن خوانندگان آن تاریکتر میشود؛ این روند در «نبرد هزارتو» هم ادامه پیدا میکند و زبان متن جدیتر میشود. اما پیش از آنکه بخواهید از ادامهی خواندن کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» منصرف شوید بگذارید این نکته را یادآوری کنیم که این مجموعه هنوز هم در بطن خود داستانهایی دربارهی نوجوانان و برای نوجوانان تعریف میکند و قرار نیست ماجرای پرسی یک دفعه به قعر جهنمی تاریک با مضامین فلسفی و نهیلیستی سقوط کند. داستان همچنان زبان سادهای دارد و حول رفاقت چند نوجوان میگذرد که دوستیشان بیش از هرچیز آنها را از شر بدیها حفظ میکند.
حالا که حرف از دوستی و رفاقت به میان آمد، خوب است از روابط شخصیتها در «نبرد هزارتو» بگوییم. جمع سهنفرهی پرسی، آنابث و گروور یکی از آن گروه دوستانی است که به سختی در کتابها پیدا میشود. تقریبا همهی داستانهای ژانر فانتزی گروهی از شخصیتها را به شما معرفی میکنند که قرار است در مسیر ماجراجویی و مأموریتهای خود حامی یکدیگر بوده و به هم یاری برسانند. اما این همیشه اتفاق نمیافتد که روابط این شخصیتها معنادار شده و با خواننده ارتباط بگیرد. پرسی جکسون و دوستانش یکی از نمونههای خوب داستاننویسی را به تصویر میکشند که شاید نظیر آن را تنها در گروه دوستانی مثل هری، رون و هرماینی دیده بودیم. اگر مشتاق دیدن چندین صحنهی احساسی جذاب بین پرسی و پدرش پوزئیدون هستید خبر خوب اینکه آن را در «نبرد هزارتو» پیدا خواهید کرد. علاوه بر این، به جز شخصیتهای اصلی، کاراکترهای فرعی، مثل تایسون، ریچل، نیکو و تالیا نیز که دیرتر به داستان اضافه شدند، با هر کتاب پختهتر شده و به بلوغ شخصیتی رسیدهاند و برای این کار باید با ریک ریوردن تبریک گفت، این کاری نیست که هر فانتزینویسی بتواند از پساش بربیاد.
در مقابل، میتوان این ایراد را به ریک ریوردن گرفت که هرچه بر شخصیتپردازیاش افزوده، از توصیفاتش زده. به عبارت دیگر، کتاب میتوانست طولانیتر باشد و به ویژه تمرکز بیشتری بر صحنههای اکشن گذاشته شود تا عظمت و حساسیت این صحنهها احساس شوند؛ اما روایت انگار عجله دارد تا اتفاق بعدی را برایتان توضیح دهد و صبر نمیکند تا خواننده این لحظات مهم را در دهانش مزهمزه کند.
با این وجود، «نبرد هزارتو» یکی از بهترین کتابهای مجموعهی «پرسی جکسون و ایزدان المپ» است که خواندن آن برای هر کسی در هر ردهی سنی جذاب و مفرح خواهد بود. پیشنهاد میکنم که پیش از خواندن «نبرد هزارتو» حتما «نفرین تیتان» را هم بخوانید. رشد شخصیتی که کاراکترهایی مثل نیکو از کتاب قبلی تاکنون پیدا میکنند، کاملا ارزش آن را دارد که داستان پرسی جکسون را به ترتیب جلو بیاید.
۵. آخرین المپنشین (The Last Olympian)
این کتاب داستان را با بازگشت پرسی و دوستانش به کمپ دورگهها آغاز میکند. جنگ با کرونوس همچنان در جریان است این لرد تیتانها همچنان به المپ چشم دارد و ارتش خود را برای نیویورک تجهیز و تقویت میکند. این در حالی است که دورگهها به سختی جلوی تایفون را گرفتهاند، دیگر چه رسد به کرونوس! با اینکه آینده آنچنان روشن نمینماید، اما نیمهخدایان ما از همه چیز خود مایه میگذارند تا کرونوس را متوقف کنند.
ریک ریوردن بیشک استاد آن است که با صحنههای پرهیجان مخاطب را مجذوب داستان نگه دارد و حتی به نظر میرسد نویسندگی او از کتاب اول تا «آخرین المپنشین» بهتر شده است. ریوردن به اندازهی کافی از جزئیات صحنهها و شخصیتها حرف میزند که دیگر داستان از صفحهی کتاب بیرون میزند و میتوانید به طور کامل آنها را در ذهن خودتان تصور کنید. این نویسنده همچنین دیالوگها را ساده نگرفته و از جملههای تأثیرگذار غفلت نمیکند و هرازچندگاهی چیزی از زبان پرسی میگوید که شما را به فکر وامیدارد که دلتان میخواهد آن را گوشهی دفترتان یادداشت و بعدها از او نقل قول کنید.
موجودات اسطورهای و جادویی، صحنههای نبرد نفسگیر، پیچشهای غافلگیرکننده، خیانت و رسیدن خیانتکاران به سزای اعمالشان، دوستیها و عاشقانههایی که شاید تصورش را احتمالش را میدادید همه در میان صفحات این کتاب پیدا میشود. آخرین جنگ بین ایزدان المپ و کرونوس از بهترین صحنههای نبردی است که در این مجموعه خواندهاید.
ویژگیهای پرسی که پیش از این در کتاب «نبرد هزارتو» از او دیده بودیم، در «آخرین المپنشین» برجستهتر میشوند. او رهبری شایسته است که با وجود اینکه خود دغدغهها و نگرانیهای بسیاری دارد، اما آن را بروز نمیدهد تا مگر دوستانش ناامید شوند و هیچ وقت خود را برتر از دیگران تصور نمیکند. همهی شخصیتهای کتاب یک نقطه ضعف مرگبار دارند و پرسی نیز از این قاعده مستثنی نیست و از همان جا هم ضربه میخورد؛ وفاداری، خوشقلبی و ازخودگذشتگی بیش از حد او که باعث میشود گاهی به جای آنکه با منطقش تصمیم بگیرد، با قلبش جلو برود؛ مثل زمانی که اجازه میدهد ایتان زنده بماند، یا وقتی که به نیمهخدایان دشمن خبر میدهد که در خطر هستند. پرسی از کتاب اول تا کتاب پنجم یاد گرفت که از اشتباهاتش درس گرفته و کینه به دل نگیرد.
در این کتاب از سرنوشت دوستان پرسی مطلع میشویم؛ گروور، تایسون، دیونوسوس، تالیا، نیکو کلاریس. در میان اینها باید توجه بیشتری نسبت به آنابث نشان بدهیم. آنابث در این کتاب وجه انسانی و احساسیتر خود را به نمایش میگذارد و پیشرفت شخصیتی او از «نبرد هزارتو» تا این کتاب بسیار برجسته است. «آخرین المپنشین» کاراکتر لوک را نیز بسط میدهد و از کودکی او، سرنوشتاش، مدت زمانی که با آنابث و تالیا گذرانده بود و اینکه چرا به المپ خیانت کرد میگوید. پرسی و آنابث به هم نزدیک میشوند و در این راه خواننده را هم با بالا و پایینهای احساسی خود همراه میکنند. جنبههای متفاوتی در رابطهی آنها وجود دارد که بسیاری از ما در دوران نوجوانی خود تجربه کردهایم و از این نظر، ارتباط بین پرسی و آنابث برای ما هم باورپذیر و طبیعی مینماید.
اما چیزی که همه از قبل میدانستیم این است که ریوردن پایان خوشی برای شخصیتهای دوست داشتنی ما خواهد نوشت و این اسپویل بزرگی نخواهد بود اگر بگوییم که پرسی و دوستانش زنده خواهند ماند تا در کتابهای بعدی حضور پیدا کنند و شاید دوباره دنیا را نجات دهند. ریوردن در صفحات پایانی «آخرین المپنشین» اشارههایی به «قهرمانان المپ» (The Heroes of Olympus) میکند که از نظر زمانی داستانش به کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» مرتبط میشود.
«آخرین المپنشین» نقطهی پایان شایستهای بر مجموعه کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» است. شاید اگر پیش از این فکر میکردید که دیگر از شما گذشته و این مجموعه برای بچههاست و لذتی برای بزرگسالان ندارد، «آخرین المپنشین» اثبات میکند که هیچ وقت برای خواندن یک حماسهی نفسگیر فانتزی، مملو از اساطیر یونانی و موجودات جادویی دیر نیست.
۶. جام خدایان (The Chalice of the Gods)
«جام خدایان» تا به امروز آخرین کتاب در جهان داستانی پرسی جکسون به حساب میآید که در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی عرضه شد. داستان این کتاب روایتی مستقل از پنج کتاب قبلی مجموعه است و خط داستانیاش بین مجموعه کتابهای «قهرمانان المپ» و پنجگانهی «محاکمههای آپولو» (The Trials of Apollo) قرار میگیرد که پیش از این توسط ریوردن نوشته شده بودند.
در «جام خدایان» پرسی پس از ماجراهای عجیبی که از سر گذرانده و دفعات متعددی که دنیا را نجات داده، حالا مثل یک بچهی معمولی در دبیرستان سر میکند؛ اما پیش از اینکه بتواند به دانشگاه برود، پوزئیدون سه مأموریت در مقابلش میگذارد که باید از آنها سربلند بیرون بیاید. اولین آنها بازپسگیری جام زئوس است که هر کس از آن بنوشد به خدا تبدیل خواهد شد. بار دیگر پرسی، گروور و آنابث پا به میدان میگذارند تا از آشوب در جهان ایزدان المپ جلوگیری کنند.
اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از «پرسی جکسون و ایزدان المپ»
دو فیلم بر اساس دو کتاب اول این مجموعه ساخته شده است؛ اولی «پرسی جکسون و ایزدان المپ: دزد آذرخش» نام دارد که در سال ۲۰۱۰ میلادی به کارگردانی کریس کلمبوس عرضه شد. تهیهکنندگی فیلم دوم هم به عهدهی کلمبوس بود که تحت عنوان «پرسی جکسون و ایزدان المپ: دریای هیولاها» در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شد. به طور کلی، میتوان گفت این دو فیلم نقدهای مثبتی دریافت نکردند و طرفداران یا حتی خود ریک ریوردن انتقادات زیادی نسبت به آنها داشتند. ریوردن به ویژه از تغییراتی که فیلم در محتوای اصلی ایجاد کرده بود خوشش نیامد، مخصوصا که سازندگان، بازیگرانی را انتخاب کرده بودند که سن آنها از شخصیتهای کتاب خیلی بیشتر میزند. در این فیلمها لوگان لرمان به عنوان پرسی جکسون، براندون تی. جکسون به عنوان گروور و الکساندرا داداریو به عنوان آنابث ایفای نقش کردهاند.
همین چند روز پیش اما اقتباس تلویزیونی از کتابهای «پرسی جکسون و ایزدان المپ» برای دیزنی پلاس منتشر شد که فصل اول آن هشت قسمت دارد. این سریال توسط شخص ریک ریوردن و جاناتان ای. استاینبرگ ساخته شده و واکر اسکوبل، آریان سیم هاردی و لیا ساوا جفریس به ترتیب در آن نقشهای پرسی، گروور و آنابث را بازی میکنند که از نظر سنی هم خیلی به شخصیتهای کتاب نزدیکترند.
منبع: دیجیکالا مگ