ایندیانا جونز در مقابل هان سولو؛ کدام یک از کاراکترهای هریسون فورد بهتر هستند؟
هریسون فورد یکی از بزرگترین و کهنه کارترین بازیگران هالیوود است که هم در نقش ایندیانا جونز و هم هان سولو به ایفای نقش پرداخته است. اما به راستی کدامیک از این کاراکترها از دیگری بهتر هستند؟
هریسون فورد یکی از کهنه کارترین بازیگران هالیوود است که در چندین فرنچایز بزرگ به ایفای نقش پرداخته که از مهمترین آنها میتوان به فرنچایز «ایندیانا جونز» و «جنگ ستارگان» اشاره کرد که در آن او در نقش هان سولو ظاهر شده است. بنابراین میتوان گفت که جونز و سولو برجستهترین کاراکترهایی هستند که این بازیگر بزرگ در هیبتشان ظاهر شده است. لذا این مطلب قصد دارد به نقاط قوت و ضعف هر یک از این کاراکترها اشاره کند.
- ۴۰ سالگی «موجود» و «بلید رانر»؛ دو فیلمی که سینمای علمی-تخیلی را به اوج رساندند
- ۱۰ فرنچایز که فیلم اول آنها بهتر از سایر دنبالهها بود
- جهان سینمایی ریدلی اسکات؛ مرگ، خدا و موجودات فرازمینی
هریسون فورد در فیلمهای «مهاجمان صندوقچه گمشده»، «ایندیانا جونز و معبد عذاب»، «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» و «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» در نقش ایندیانا جونز ظاهر گردید و قرار است در پنجمین دنبالهی این فیلم که هنوز نامی برایش انتخاب نشده نیز در نقش همین کاراکتر حضور یابد.
در این مجموعه اکشن و ماجراجویی فورد در نقش یک باستان شناس جذاب ظاهر شده که نه تنها استادی برجسته است بلکه به ماجراجویی در مقبرهها نیز میپردازد و اما فورد در فیلمهای «جنگ ستارگان: امیدی تازه»، «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه میزند»، «جنگ ستارگان: بازگشت جدای» و «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» در نقش هان سولو ظاهر شده است. به علاوه او در «جنگ ستارگان: اپیزود نهم – ظهور اسکای واکر» نیز در همین نقش برای مدت کوتاهی حضور پیدا کرد. در این مجموعه علمی-تخیلی، فورد نقش یک قاچاقچی جذاب را ایفا میکند که در نهایت به یکی از اعضای ارزشمند گروه شورشیان تبدیل میشود.
در جنگ ستارگان، چرا هریسون فورد میخواست هان سولو بمیرد
ایندیانا جونز و هان سولو شخصیتهای ماندگاری هستند. البته دلیل ماندگاری آنها در درجهی اول به نقش آفرینی هریسون فورد بازمیگردد. شکی وجود ندارد که اگر جونز یا سولو در سهگانههای اصلی میمردند، قطعا این فرنچایزها تاثیر زیادی بر صنعت سینما و بالاخص بر روی تماشاگران میگذاشتند. بنابراین فورد میخواست از این طریق جذابیت کاراکتر خود را چندین برابر کند اما پرداختن به داستانی با این مضمون کار سادهای نبود.
همین مهارتها و ویژگیهای هر یک از کاراکترها باعث میشود که مقایسه سولو و جونز بسیار دشوار باشد. با این حال، برشمردن ویژگیهای هرکدام از آها و مقایسهی دقیقشان نشدنی نیست. بنابراین این مطلب به تشریح این موضوع میپردازد که کاراکتر هان سولو بهتر بوده یا ایندیانا جونز.
ایندیانا جونز در مقابل هان سولو: کاراکتر و پیچ و تابهای هر کدام از این شخصیتها
ایندیانا جونز یکی از بهترین قهرمان اکشنی است که بر روی پردهی سینما ظاهر شده است. او توانمند است هر چند نقاط ضعفی نیز دارد. جونز هرگز تسلیم نمیشود، مهم نیست که چند بار زمین بخورد و همین امر باعث شده که نتوان او را به همین راحتیها از پای درآورد. بهعلاوه ایندیانا عاشق باستان شناسی است و همواره به کند و کاو و جست و جوی آثار باستانی میپردازد.
به همین دلیل، گاهی اوقات خودخواه میشود و خود را در مرتبهای بالاتر از همراهانش میبیند و شروع به دستور دادن میکند. هر چند وقتی که زمانش فرا برسد، حاضر است برای نجات جان خود و همراهانش تمام آثار باستانیای را که پیدا کرده فدا کند. رابطهی او با پدرش (شان کانری که در ایندیانا جونز ۴ شاهد حضورش بودیم) نقش مهمی را در شکل گیری کاراکتر او ایفا میکند، هر چند ایندیانا جونز همواره از او که در تمام طول عمرش درگیر کارش بوده شکایت دارد. اما در نهایت، متوجه میشود که او نیز درست همانند پدرش است و همین امر باعث میشود که رابطهی آنها مجددا شکل بگیرد و او رابطهی خوبی را با پدرش برقرار نماید.
اما از طرف دیگر هان سولو در ابتدا کاراکتری خودسر و احمق است و فقط به پول میاندیشد، اما در نهایت متوجه میشود که ارزش برخی چیزها خیلی بیشتر از پول است، چیزهایی مانند رها شدن از دست یک امپراتوری دیکتاتور و یا برقراری ارتباط با پسرش. وقتی که هان پدر میشود، عشقی که نسبت به پسرش احساس میکند آنقدر قوی است که سبب میشود او برای برقراری ارتباط دوباره با پسرش همه چیزش را به خطر میاندازد. لذا همین امر باعث شد که سرنوشت هان فوقالعاده تاثیرگذار باشد و عاقبت او به چشم مخاطبان بسیار غم انگیز بیاید. در حقیقت این کاراکتر مغرور و سرکش، شخصیتی دوست داشتنی دارد که که باعث شده بتواند از دست امپراتور بگریزد و تقریبا هر چیزی را قاچاق کند.
اگرچه او همواره در انجام همهی کارها عجله دارد، اما همیشه موفق میشود و همین امر راه را برای کارهای بعدیاش هموار میسازد. در ابتدا، او معتقد بود که نیرو فقط شایعهای بیش نیست، اما وقتی در «خیزش نیرو» ظاهر میشود، از وجود او یقین حاصل میکند. در حقیقت ایمان آوردن به وجود نیرو و پذیرش این امر که نیرو از او قدرتمندتر است پیچ و تاب خاصی به کاراکتر سولو میبخشد. پیچ و تابی که توانست مخاطبان را مجذوب او کند و سبب درخشش این کاراکتر بر روی پردهی سینما شود.
قطعا هر دوی این کاراکترها دوست داشتنی هستند و فراز و نشیبهای موجود در داستان فیلمها نیز باعث میشود که وجود آنها به نظر مخاطب لذت بخش بیاید. این دو کاراکتر نه تنها بر روی هر کدام از این فیلمها، بلکه بر روی کل فرنچایز تاثیرگذار بودهاند و توانستند تمام بخشهای این فرنچایزها را مخاطب پسند نمایند. هر چند در داستان اولیه جورج لوکاس، هان سولو به تدریج در حال رانده شدن به حاشیه بود، اما او در نهایت به یکی از کاراکترهای اصلی فیلم بدل گردید و توانست خوش بدرخشد. با این حال، ایندیانا جونز کاراکتر اصلی و تنها قهرمان فیلمهای خودش است، بنابراین قطعا از این منظر در مرتبهای بالاتر جای میگیرد. جونز در طول این ۴ فیلم آنقدر فرصت داشت تا بر روی نقاط ضعف و قوت کاراکتر خود کار کند و لذا همین امر باعث تکامل و شکوفایی کاراکترش شده است.
مقایسهی ایندیانا جونز با هان سولو: چه کسی در این رقابت پیروز میشود؟
ایندیانا جونز آنقدر در فیلمهایش کارهای خطرناک انجام دادن که زنده بودنش همانند یک معجزه است. او مدام در حال مبارزه کردن است، با گلوله زخمی میشود، چاقو میخورد، شلاق میخورد، شستشوی مغزی میشود و حتی تحت انفجار هستهای قرار میگیرد و باز هم جان سالم به درمیبرد. در حقیقت، او هرگز تسلیم نمیشود و همیشه از همهی توانش برای نجات جان مردم و مبارزه با اشرار استفاده میکند. آسیب پذیری او سبب میشود که جذابتر به نظر بیاید و در عین حال قهرمان غیرقابل شکستی باشد که همه به او اعتماد میکنند و دوست دارند با او همراه شوند. بهعلاوه او ترسی از شکست ندارد و در استفاده از سلاح نیز بینظیر عمل میکند و همانطور که در «مهاجمان صندوقچه گمشده» شاهدش بودیم در این کار تبحر خاصی دارد.
و اما هان سولو تاکتیکهای خاص خودش را دارد که باعث میشود در هر مبارزهای موفق شود. او هرگز در شلیک کردن به خودش تردید راه نمیدهد و همواره در مبارزهها قدم اول را برمیدارد. این نگرش همواره جانش را نجات داده و توانسته او را به قهرمانی قدرتمند و شکست ناپذیر تبدیل نماید. بهعلاوه او هر کجا که برود چوباکا همراهش است. موجودی غولپیکر و مالک فالکون که در مبارزه نظیر ندارد.
بنابراین اگر بخواهیم مبارزهای را بین این دو کاراکتر به راه بیندازیم مطمئنا ایندیانا جونز، سولو را شکست خواهد داد، مشروط بر اینکه چوباکا وارد عمل نشود. هر چند این امر بعید به نظر میرسد. با این حال، با وجود تاریخچهی هر دو شخصیت در تیراندازی، به نظر میرسد هان سولو خیلی سریعتر از جونز دست به اسلحه شود. بهعلاوه سلاح او از هفت تیر جونز پیشرفتهتر است و همین امر او را در مرتبهای بالاتر قرار میدهد.
مقایسهی کیفیت فیلمهای ایندیانا جونز و هان سولو
فیلم «مهاجمان صندوقچه گمشده» یک فیلم اکشن فوقالعاده منحصربهفرد است که به روایت داستانی شگفت انگیز میپردازد. از بسیاری جهات، میتوان این فیلم را یک فیلم ماجراجویی کلاسیک دانست که از وجود داستانی با الگوی کهن بهره میبرد. «معبد مرگ» داستانی بسیار تاریکتر را روایت میکند و برخی از سکانسهای آن به کندی جلو میروند، اما این فیلم هم درست ماند فیلم قبلی پر از ماجراجویی و دسیسه است. اما نقطه ضعف داستان این فیلم این است که متاسفانه، به صورت آشکاری موضوعات نژادپرستانه را به نمایش میگذارد.
دنبالهی بعدی تحت عنوان «آخرین جنگ صلیبی» تم سبکتری دارد، اما باز هم مورد استقبال منتقدان و مخاطبان قرار گرفت. برخی از سکانسهای این فیلم خندهدار به نظر میرسند، اما صحنههای اکشن آن مثل همیشه هیجان انگیز هستند و رابطهی بین پدر و پسرش نیز مثل قبل دوست داشتنی است. همین امر باعث شده که فیلمهای ایندیانا جونز توسط تماشاگران در رتبهی بالایی قرار گیرند.
فیلم «امیدی تازه» داستانی بینظیر دارد اما در عین حال اندکی خشن به نظر میرسد. با این وجود این فیلم توانسته یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینما باشد. این فیلم یک جهان کاملا تازه را به مخاطب نشان میدهد و یک شرور تمام عیار را به آنها معرفی مینماید. «امپراتوری ضربه میزند» از هر نظر نسبت به فیلم قبلی خود در مرتبهای بالاتر قرار میگیرد زیرا این فیلم با صحنهی مهیج وقوع انفجاری در سیاره یخی هاث آغاز میشود و با پرسه زدن کاراکتر فیلم در میان ابرهای بسپین به پایان میرسد. پایان تاریک این فیلم به یکی از به یاد ماندنیترین سکانسهای تاریخ سینما تبدیل شده و تقریبا در ذهن تمام طرفداران این فرنچایز حک شده است. «بازگشت جدای» در این سهگانه پایینترین رتبه را داراست، زیرا مملو از داستانهای فرعی است که حواس مخاطب را از داستان اصلی فیلم پرت میکنند. اما در کل میتوان بیان داشت که تماشای این فیلم به هیچ وجه خالی از لطف نیست و میتواند همانند فیلمهای قبلی این فرنچایز سرگرم کننده باشد.
هر دو دنبالهی «قلمروی جمجمه بلورین» و «نیرو برمیخیزد» مملو از ماجراجوییهای مختلف هستند، اما در مقایسه با سایر فیلمهای فرنچایزهای خود آنقدرها به چشم نمیآیند. «قلمروی جمجمه بلورین» سکانسهای لذت بخش زیادی دارد و حضور فورد نیز جذابیت کلاسیک خاصی به آن بخشیده اما بیشتر صحنههایش اندکی احمقانه به نظر میرسند و در بیشتر سکانسهای آن نیز از جلوههای ویژهی کامپیوتری پیش پا افتادهای استفاده شده است. «نیرو برمیخیزد» تقریبا همان نسخهی بازسازی شدهی «امیدی تازه» است و بیش از حد به صحنههای نوستالژیک متکی است. علیرغم برخی صحنههای خاص و فیلمبرداری جذاب، در تمام طول فیلم میتوان شاهد وجود لحظههای نوستالژی بود و همین امر هم باعث میشود که تاثیرگذاری آن به شدت کاهش یابد.
با در نظر گرفتن تمام نکات اشتباه فیلمهای «قلمروی جمجمه بلورین» و «نیرو برمیخیزد»، نمیتوان تنها به واسطهی این فیلمها در مورد کاراکتر فورد قضاوت کرد. در حقیقت اگر بخواهیم همه چیز را به فیلمها واگذار کنیم باید بگوییم که سولو برندهی این رقابت است. با این حال، باید اعتراف کرد که دو تا از فیلمهای ایندیانا جونز به راحتی جزو بهترین فیلمهای اکشنی در نظر گرفته میشوند که تاکنون ساخته شدهاند.
در حقیقت تماشای این فیلمها آنقدر لذت بخش است که میتواند بر نظر مخاطبان نسبت به کیفیت فیلم نیز تاثیر بگذارد. اگرچه سهگانهی اصلی جنگ ستارگان جزو نمادینترین فرنچایزهایی است که تاکنون ساخته شده، اما باید در رابطه با این موضوع که آیا «امپراتوری ضربه میزند» میتواند از «مهاجمان صندوقچه گمشده» یا «آخرین جنگ صلیبی» پیشی بگیرد خوب اندیشید. بنابراین، شاید این ایندیانا جونز باشد که در این قسمت گوی رقابت را از آن خود میکند.
نقش آفرینی هریسون فورد در قالب ایندیانا جونز و مقایسه آن با نقش آفرینی او در قالب کاراکتر هان سولو
یکی از انتقاداتی که معمولا به فورد وارد میشود این است که او در هر نقشی همان کاراکتر اصلیاش را وارد میکند و تقریبا در هر فیلمی عصبانیت ظاهری خود را به نمایش میگذارد. اما با همهی اینها، ایندیانا جونز دارای کاراکتری است که کاملا از هان سولو متفاوت است. فورد در طول این سری فیلمها به زیبایی، جنبهی آسیب پذیر شخصیت جونز را به تصویر میکشد و به خوبی به مخاطب نشان میدهد که جونز چگونه روابط خود را با اطرافیانش به ویژه پدرش از سر میگیرد.
او معمولا احساسات ضد و نقیضی را از خود بروز میدهد و در هر ماجراجویی، جنبهی تازهای از شخصیتش را به نمایش میگذارد. اما اگر بخواهیم به مقایسهی این کاراکتر با کاراکتر سولو بپردازیم باید بگوییم که سولو در تمام طول مدت حضورش بر روی پردهی سینما شخصیت باحال تری دارد، اگرچه وقتی صحبت از روابط شخصیاش به میان میآید، نقاط ضعف خاص خودش را دارد. در حقیقت این کاراکتر تنها زمانی به کمال میرسد که در «نیرو برمیخیزد» ظاهر میگردد اما در آن فیلم هم باز کاراکتر پر جنب و جوشش را به نمایش میگذارد.
بنابراین بهتر است که نقشش آفرینی فورد را در فیلمهای «قلمروی جمجمه بلورین» و «نیرو برمیخیزد» با هم مقایسه کنیم، زیرا کاراکترهایی که فورد در این دو فیلم به ایفای نقششان پرداخته کاملا متفاوت هستند. فورد در هر دو دنباله بازی بینظیری را از خود ارائه داد و به همگان نشان داد که این دو کاراکتر نیازی به اصلاح و بازسازی ندارند.. همانطور که شاید دیده باشید در فیلم «نیرو برمیخیزد» کاراکتر سولو اهمیت بیشتری پیدا کرده و جونز نیز نقش منحصربهفردتری را در «قلمروی جمجمه بلورین» بر عهده دارد. با این حال، فورد باز هم سولو را به عنوان همان قاچاقچی سرکشی که همیشه بوده به تصویر میکشد، در حالی که جونز در این فیلم ظاهری خسته دارد و گویا از بسیاری از کارهایی که انجام داده پشیمان است. او مانند گذشته باهوش نیست و دیگر نمیتواند در برابر دشمنانش مانند قبل مقاومت کند.
اگرچه کاراکترهای ایندیانا جونز و هان سولو به شدت به هم شباهت دارند، اما میتوان به جرات بیان داشت که نقش ایندیانا جونز، به ظرافتهای بیشتری نیاز دارد و گویا فورد برای اجرای این نقش بیشتر تلاش کرده است. در واقع او در هر کدام از دنبالهها فراز و نشیبهای بیشتری را پشت سر میگذارد و لذا جنبههای بیشتری از شخصیت او ظاهر میشوند و در حقیقت میتوان گفت که فورد به مرور این کاراکتر را کامل کرده است و البته گویا هنوز هم کارش با این کاراکتر تمام نشده و در ایندیانا جونز ۵ میتوان شاهد تغییرات شگرفی در این کاراکتر بود.
سوال بعدی این است که کدامیک از این کاراکترها، نمادینتر هستند؟
فیلمهای ایندیانا جونز یکی از نمادینترین فیلمهای اکشن و ماجراجوییای هستند که تاکنون ساخته شدهاند. در حقیقت این فرنچایز باعث شد که تعدادی رمان، بازی ویدئویی و اسباب بازی ساخته شود. بهعلاوه یک اسپین آف نیز برای آن ساخته شده است. از آنجایی که ایندیانا جونز قهرمان اصلی داستان است، وقتی که به این فرنچایز فکر میکنید اولین چیزی که به ذهنتان میآید کاراکتر اوست.
مجموعه جنگ ستارگان به طرز باورنکردنی توانست بر روی مخاطبان تاثیر بگذارد و سبب تولید بسیاری از مجموعهها و اسپین آفها و بازیهای دیگر شود. حتی میتوان گفت که فروش اسباب بازیهای آن به تنهایی از درآمد گیشهی اکثر فرنچایزهای بزرگ فراتر رفته است. این فرنچایز توانست به لطف سه گانه و دنبالههای آنها، چندین نسل را درگیر خود کند و حتی هم اکنون نیز بسیاری از نسل جوان شیفتهی آن هستند.
در حقیقت «جنگ ستارگان» بیشتر از فرنچایز «ایندیانا جونز» در فرهنگ عامه نفوذ کرده و امروزه نیز به لطف مجموعهی به نمایش در آمده در دیزنی پلاس توانسته نسل فعلی را نیز شیفتهی خود کند. جدول زمانی کامل تمام برنامههای تلویزیونی جنگ ستارگان دائما در حال به روز رسانی هستند، بنابراین کودکان امروزی بیشتر از ایندیانا جونز با شخصیتهای جنگ ستارگان آشنایی دارند. به این ترتیب، هان سولو کاراکتری نمادینتر از ایندیانا جونز به حساب میآید.
چرا ایندیانا جونز بهتر از هان سولو است؟
اما به طور کلی میتوان گفت که ایندیانا جونز نسبت به هان سولو در مرتبهای بالاتری قرار دارد، زیرا کاراکتر او شخصیت قویتری دارد و پیچ و تابهای شخصیتش نیز باعث شدهاند که از نظر مخاطبان جذابتر باشد، فیلمهایش نیز به طور کلی کیفیت بالاتری دارند و بازی زیرپوستی و ظریف فورد نیز سبب شده که طرفداران بیشتری پیدا کند. اگرچه هان سولو قطعا او را در مبارزه شکست میدهد و کاراکتر نمادینتری نیز دارد است، جونز در صدر قرار میگیرد. زیرا او با هر چه که مواجه شود هرگز قافله را نمیبازد و دوباره به میدان بازمیگردد.
ایندیانا جونز و هان سولو هر دو جزو گنجهای تاریخ سینما قلمداد میشوند. در واقع آنها جزو بهترین کاراکترهایی به حساب میآیند که هریسون فورد به ایفای نقششان پرداخته و سبب ماندگار شدن این بازیگر در عرصهی سینما شدهاند. پس بیایید خدا را شکر کنیم که به هیچ وجه مجبور نیستیم بین این دو کاراکتر یکی را انتخاب نماییم و این کار را صرفا برای سرگرمی انجام دادهایم. در حقیقت هر دوی این کاراکترها در دسترسمان قرار دارند و ما میتوانیم هر زمان که میخواهیم به تماشای فیلمهایشان بنشینیم. پس بهتر است دست از مقایسه برداریم و فقط از مشاهدهی نقش آفرینی فورد در این فیلمها لذت ببریم.
منبع: screenrant