جیتیای ۶ نیامده عمق شخصیتهایش را به رخ میکشد
میتوان گفت که هر بازی از سری GTA مانند نامهی عاشقانهای است که در طنز پیچیده شده است. در واقع یکی از دلایل هیجانانگیز بودن سری بدون شک عناصر طنز آن است که بسیار گسترده است. هرچند به عقیدهی برخی این عناصر طنز گاهی به مسیرهای نه چندان مناسبی هدایت میشوند، با این حال هر نسخه از این سری فروش بالای خود را دارد و برای مدتی طولانی هر کسی را سرگرم میکنند. در واقع پس از سی ساعت تجربهی بازی، کم پیش میآید که به شخصیتها و بیش از هر چیز به دنیای بازی جیتیای عشق نورزید.
اولین تریلرهای آثار جدید راکاستار (Rockstar) معمولا جنبههایی هیجانی دارند. با این حال موردی که شاید بیش از همه به چشم میآید این است که این کمپانی دوست دارد که روی دنیای بازی تمرکز کند. راکاستار دوست دارد که جوهرهی یک مکان نظیر نیویورک، لس آنجلس، غرب وحشی و غیره را در چند فریم کلیدی مملو از نوعی هیجان به سبک متفاوت به تصویر بکشد.
در این تریلرها شما کمی در مورد داستان نیز اطلاعات کسب میکنید. در تریلر جیتیای ۵، مایکل در مورد اینکه چرا سعی کرده از دنیای جنایت فاصله بگیرد صحبت میکند و سپس او را میبینید که با تیمش به در بانک لگد می زند یا در تریلر نسخهی چهارم مجموعه نیکو به گذشتهی خشونت آمیز خود فکر میکند و به مسیر زندگی متفاوتی امیدوار است.
با همهی اینها، تریلر GTA 6 کمی متفاوت است. در نماهای ابتدایی تریلر پس از دیدن آسمان صورتی وایس سیتی به یک زندان میرسیم. در واقع خیلی زود چهرهی یک پروتاگونیست را میبینیم که ظاهراً در زندان گیر افتاده است. تریلر از همان اول به نوعی قصد دارد به داستان اشاره کند و احتمالاً به اهمیت شخصیت لوسی اشاره دارد.
اگر به دنبال نشانههایی از گستردگی بازی هستید، همه جا هستند. هواپیماها و قایقهای تفریحی، وسایل نقلیهی زمینی، رسانههای اجتماعی و نماهای از راه دور به خوبی به آن میپردازند. از طرفی اگر به دنبال نشانههایی از جنبهی طنز خاص راکاستار نیز هستید، مطمئناً از تریلر راضی خواهد بود. از کلابها و ورود تمساحها به فروشگاهها گرفته تا بیلبوردهایی که روی آنها چیزهای احمقانهای نوشته شده است، خندیدن در طول تریلر کار سختی نیست.
در هر صورت ما میدانستیم که راکاستار در به تصویر کشیدن فلوریدا عالی عمل میکند. در اینجا با ظرفیت بی پایان برای جنایات غیرممکن که اغلب شامل عناصر مرگبارتر حیات وحش محلی نیز میشود، همه چیز هیجانانگیز به نظر میرسد اما آنچه که جالب و در نوع خود متفاوت محسوب میشود، این است که تریلر همچنان به شخصیت اصلی بازی میپردازد. زنی که از زندان خارج شده به وضوح عشق خود را پیدا کرد و به این نتیجه رسیده که آزادی در آن سوی جنایت قرار دارد.
جالب اینجاست که در میان خشونت بش از حد و طنز قابل انتظار بازی، لحظاتی وجود دارد که لحظات شخصیتی هستند. از صحنههای غرق شدن در گل و لای گرفته تا ویدیوهایی که در شبکهی اجتماعی دیده میشود و لحظات بین جیسون و لوسی، همگی به شما میگویند که شخصیتها در مرکز این بازی قرار دارند. در واقع به نظر میرسد که این بار قرار است شاهد اثری باشیم که داستان و شخصیتها در آن اولویت بیشتری خواهند داشت و آزادی عمل و جهان در خدمت این عناصر هستند.
منبع: Eurogamer