روش‌های فرزندپروری که بر سلامت روان کودک تأثیر منفی می‌گذارند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
آسیب به سلامت روان کودک

بر اساس تحقیقات جدید، سبک فرزندپروری می‌تواند خطر ابتلای کودک به علائم مشکلات سلامت روان را تقریبا دو برابر کند.

کودکانی که در معرض تربیت «خصمانه» هستند که با رفتارهای کنترل‌کننده بیش از حد و انضباط فیزیکی یا روانی خشن مشخص می‌شود، تقریباً دو برابر بیشتر از همسالان خود در معرض خطر ابتلا به مشکلات سلامت روانی تا سن ۹سالگی هستند. محققان دانشگاه کمبریج و کالج دانشگاهی دوبلین پس از مطالعه بیش از ۷۵۰۰ کودک از دوران نوزادی تا ۹ سالگی به این نتیجه رسیدند. مطالعات جدید نشان می‌دهد که این سبک فرزندپروری کودکان را در معرض خطر بیشتر مشکلات سلامت روان قرار می‌دهد.

دکتر ایوانیس کاتسانتونیس (Dr. Ioannis Katsantonis)، محقق دکتری در دانشگاه کمبریج و نویسنده این تحقیق می‌گوید: «ما حتی یک لحظه هم پیشنهاد نمی‌کنیم که والدین برای رفتار فرزندانشان مرزهای محکمی تعیین نکنند، اما توجیه انضباط شدید مکرر با توجه به پیامدهای سلامت روان دشوار است».

سبک‌های فرزندپروری عمیقاً با رشد کودک مرتبط است و می‌تواند یک خطر یا یک عامل محافظتی برای سلامت روان کودک باشد.

به گفته محققان، والدگری خصمانه می‌تواند شامل فریاد زدن منظم بر سر کودکان، تنبیه بدنی معمول، گوشه‌گیری کودکان در هنگام بدرفتاری، آسیب رساندن به عزت نفس یا تنبیه فرزندان بسته به خلق و خوی والدین باشد.

نویسندگان این مطالعه خاطرنشان کردند: والدین گرم و مقتدر می‌توانند احتمال مشکلات سلامت روان را در کودک کاهش دهند، در حالی که «والدین بیش از حد درگیر/محافظت‌کننده، خشن و انضباطی» به وجود آورنده علائم سلامت روان ضعیف هستند. این علائم می‌تواند از اضطراب و کناره‌گیری اجتماعی تا رفتار تکانشی یا پرخاشگرانه و بیش‌فعالی متغیر باشد.

بحران رو به رشد سلامت روان در دوران کودکی

بر اساس داده‌های وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده، تشخیص اضطراب و افسردگی در کودکان در سال‌های اخیر در حال افزایش بوده است. تشخیص اضطراب در کودکان بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، ۲۹درصد و افسردگی ۲۷درصد افزایش یافته است.

در همین حال، داده‌ها کاهش معنی‌داری را در بهزیستی روانی و عاطفی والدین و مراقبین نشان می‌دهد.

دکتر جنیفر سیموندز (Dr. Jennifer Symonds)، دانشیار دانشگاه دوبلین و یکی دیگر از نویسندگان این تحقیق می‌گوید: «یافته‌های ما بر اهمیت انجام هر کاری برای اطمینان از حمایت والدین برای تربیت گرم و مثبت فرزندانشان تأکید می‌کند، به‌ویژه اگر شرایط دیگر این کودکان را در معرض خطر پیامدهای سلامت روانی ضعیف قرار دهد.»

سبک فرزندپروری به طور کامل پیامدهای سلامت روان را تعیین نمی‌کند. محققان دریافتند که این افراد می‌توانند بر اساس جنسیت، سلامت فیزیکی و وضعیت اجتماعی‌اقتصادی شکل بگیرند.

کاتسانتونیس گفت: «این واقعیت که از هر ۱۰ کودک در مطالعه یک کودک در رده‌ی پرخطر مشکلات سلامت روان قرار داشت، یک نگرانی است و ما باید از نقشی که ممکن است والدین در آن ایفا کند آگاه باشیم».

سبک فرزندپروری چیست؟

گفت‌وگوی والدین و بچه‌ها

سبک فرزندپروری شخصی با شیوه‌های فرزندپروری آن فرد یکسان نیست. تمرین فرزندپروری یک رفتار هدفمند خاص است، مانند اصرار بر رفتار خوب بر سر سفره.

 

سبک‌های فرزندپروری با ویژگی‌های عاطفی درونی والدین، مانند میزان حساسیت آن‌ها نسبت به نیازهای فرزندشان، نحوه‌ی تعامل والدین با فرزندشان را تعیین می‌کند.

در دنیای روانشناسی، نام‌ها و طبقه‌بندی‌های مختلفی از سبک‌های فرزندپروری وجود دارد که شامل سهل‌گیرانه، مقتدرانه، مستبدانه یا اهمال‌کارانه است.

این مطالعه سبک‌های فرزندپروری را به سه دسته تقسیم کرد:

  • گرم: ابراز محبت و توجه به نیازهای کودک؛
  • مقتدر یا استوار: تعیین انتظارات و قوانین واضح؛
  • خصمانه: رفتارهای کنترل‌گرانه بیش از حد والدین و انضباط فیزیکی یا روانی خشن.

محققان دریافتند که والدین با سبک والدگری خصمانه شانس کودک را برای ابتلا به مسائل بهداشت روانی در معرض خطر بالا و متوسط قرار می‌دهد. محققان دریافتند که والدین با سبک والدگری استوار نقش محافظتی محدودی برای کودکان در معرض خطر متوسط دارد، اما شگفت‌زده شدند که والدین با سبک والدگری گرم احتمال قرار گرفتن کودکان در گروه کم‌خطر را افزایش نمی‌دهد. این می‌تواند به دلیل تاثیری باشد که عوامل دیگر، مانند جنسیت یا وضعیت اجتماعی‌اقتصادی بر نتایج روانی می‌گذارد.

دختران بیشتر از پسران در گروه پرخطر قرار داشتند. کودکانی که از پیشینه‌ی ثروتمندتر هستند کمتر احتمال دارد علائم مشکلات سلامت روان را نشان دهند، در حالی که کودکان یک والدینی بیشتر در معرض خطر ابتلا به این مشکلات هستند.

محققان مداخله و حمایت بیشتر را نه‌تنها برای کودکان، بلکه برای والدین جدید نیز توصیه کردند.

کاتسانتونیس می‌گوید: «حمایت مناسب می‌تواند چیزی به سادگی ارائه اطلاعات به‌روز و روشن به والدین جدید درباره‌ی بهترین روش مدیریت رفتار کودکان خردسال در موقعیت‌های مختلف باشد. به وضوح این خطر وجود دارد که سبک فرزندپروری خطرات سلامت روان را تشدید کند. این چیزی است که ما به راحتی می‌توانیم برای رفع آن گام برداریم.»

فرزندپروری خصمانه دقیقاً چیست؟

گفت‌وگوی آسیب زننده با کودک

اغلب اوقات، فرزندپروری یک تجربه‌ی خودآموخته است. ما با دانش اینکه چگونه پدر و مادر باشیم به دنیا نیامده‌ایم. ما تمایل داریم از چیزهایی که در دوران کودکی خود می‌دانیم یا تجربه کرده‌ایم استفاده کنیم. سپس از آن تجربیات به عنوان راهنمایی برای اینکه چگونه می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم فرزندان خود را تربیت کنیم، استفاده می‌کنیم.

فرزندپروری خصمانه یک سبک تربیتی تهاجمی است، چه فیزیکی چه کلامی. اغلب، دلیل این حالت ناآگاهی، تجربه، استرس یا ناامیدی است که احتمالاً به دلیل یا موقعیت‌های خود والدین به وجود آمده. این والدین احساس می‌کنند که هیچ چیز دیگری با کودک در رابطه با تغییر رفتارهای منفی او جواب نمی‌دهد.

این نوع فرزندپروری را می‌توان فرزندپروری مستبدانه نیز نامید. به طور خلاصه، در این سبک والدگری فضای کمی برای یک کودک برای گفت‌وگو با والدینش وجود دارد و اشتباهات او اغلب منجر به تنبیه می‌شود. این کودکان تمایل به سطوح بالاتری از پرخاشگری دارند و ممکن است با افزایش سن در برابر شخصیت‌های مستبد شورش کنند.

در این شیوه‌ی فرزندپروری خطراتی برای فرزندان و سلامت روان آن‌ها وجود دارد. پرخاشگری (یا خصومت) مداوم با فرزندتان می‌تواند باعث اضطراب شدید شود. آن‌ها ممکن است همیشه نگران این باشند که چه اتفاقی می‌افتد یا چه نوع تنبیهی دریافت خواهند کرد. همچنین ممکن است الگوبرداری از رفتارهایی که با آن‌ها انجام می‌شود، آن‌ها را پرخاشگر کند. آن‌ها همچنین به دلیل محیطی که در آن هستند و رفتاری که با آن‌ها می‌شود ممکن است یا افسرده شوند.

چگونه اثرات فرزندپروری خصمانه را کاهش دهیم؟

محیط، فرزندان و وضعیت روحی شما همگی می‌توانند بر نوع والدگری شما تأثیر بگذارند. از آنجایی که عوامل بیرونی و عوامل استرس‌زا دائم در حال تغییر هستند، کار کردن روی خود برای والدین مهم است. وقتی تلاش می‌کنیم تا برای خودمان بهترین نسخه از خودمان باشیم، بسیار آسان‌تر است که والدین بهتری هم برای فرزندانمان باشیم.

اگر والدینی در کاهش رفتار خصمانه‌شان مشکل دارند، توصیه می‌کنیم به دنبال درمان باشند تا به آن‌ها در آسیب، تربیت خصمانه یا استرسی که ممکن است تجربه کنند یا  در گذشته تجربه کرده‌اند کمک کند. همچنین توصیه می‌کنیم در کلاس‌های فرزندپروری شرکت کنند تا به آن‌ها در یادگیری، توسعه و اجرای تکنیک‌های فرزندپروری بهتر کمک کند.

محققان در این مطالعه می‌گویند والدینی که خصمانه‌تر یا پرخاشگرتر هستند ممکن است برای رفع نیازهای خود به حمایت و منابع نیاز داشته باشند و همچنین به آموزش والدین برای بهبود تعامل آن‌ها با فرزندشان.

فرزندپروری خصمانه می‌تواند تأثیری ماندگار بر فرزندان و والدین بگذارد، اما می‌توان برای کمک به تحلیل این تجربیات تلاش کرد. با روان‌درمانی یا تغییر احتمالی در محیط، آن‌ها می‌توانند یاد بگیرند که جربیات خود را تحلیل و روی آن‌ها کار کنند، به جلو بروند و تصمیمی آگاهانه بگیرند و در صورت تمایل، سعی کنند این چرخه را با فرزندان خود تکرار نکنند.

سایر سبک‌های فرزندپروری

گفتیم که علاوه بر فرزندپروری مستبدانه یا  خصمانه، به طور کلی سه سبک اصلی فرزندپروری دیگر نیز وجود دارد.

فرزندپروری استوار یا مقتدرانه سبک فرزندپروری سالم‌تری است. والدگری مقتدر قوانین، انتظارات و پیامدهایی دارد اما نظرات فرزندان را نیز در نظر می‌گیرد. این والدین احساسات فرزندان خود را تأیید می‌کنند، در حالی که ثابت می‌کنند در نهایت بزرگسالان مسئول هستند. معمولاً یک رابطه سالم و نزدیک والد و فرزندی در این سبک فرزندپروری برقرار است. بچه‌ها عزت نفس و اعتماد به نفس بالاتری دارند. این نوع فرزندپروری عموماً منجر به داشتن یک بچه خوب می‌شود، اما از هر دو طرف نیاز به صبر دارد.

والدین سهل‌گیر انتظارات و قوانین بسیار محدودی دارند. والدین سهل‌گیر، خونگرم و مهربان هستند، اما به فرزندانشان اجازه می‌دهند خودشان مسائل را بفهمند. نظم و انضباط به ندرت برقرار می‌شود. اما گاهی اوقات آزادی بیش از حد می‌تواند منجر به عادات منفی مانند تنقلات زیاد و ناسالم، دیر خوابیدن و تماشای بیش از حد صفحه نمایش شود. با این حال، این کودکان سطح مناسبی از عزت نفس را به دست می‌آورند.

والدینی که درگیر نیستند معمولاً از فرزند خود دور می‌شوند. آن‌ها نیازهای اساسی او را برآورده خواهند کرد، اما ارتباط محدودی با او خواهند داشت. بچه‌های این والدین معمولاً بسیار انعطاف‌پذیر و خودکفا هستند. اما این اغلب به این دلیل است که آن‌ها مجبورند اینطور باشند.

ممکن است درباره‌ی سبک‌های فرزندپروری دیگری که به نام حیوانات نامگذاری شده‌اند شنیده باشید: ببر، دلفین، فیل و عروس دریایی. انواع دیگری از فرزندپروری نیز وجود دارد.

فرزندپروری غریزی که در آن افراد به شیوه‌ای که تربیت شده‌اند، خوب یا بد، پدر و مادری می‌کنند.

فرزندپروری وابسته که در آن پیوند با کودکان بسیار مهم است.

فرزندپروری هلیکوپتری که در آن والدین مانند هلیکوپتر همه جا سر می‌رسند و در زندگی فرزندانشان دخالت می‌کنند.

فرزندپروری مبتنی بر شرم که شامل خشم، تنبیه و شرمساری است.

فرزندپروری مثبت که ریشه در روانشناسی مثبت دارد و به دنبال پرورش کودکانی شاد، درگیر و هدفمند است.

اکثر این سبک‌ها با سبک‌های فرزندپروری که در بالا توضیح داده شد هماهنگ می‌شوند و در یکی از این دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرند.

فرزندپروری می‌تواند کودک‌محور یا والدین‌محور باشد. می‌توان آن را پرورش‌دهنده یا کنترل‌کننده توصیف کرد. برخی از انواع فرزندپروری به کودکان کمک می‌کنند تا از نظر روانی در حین رشد و تکامل خود سالم باشند در حالی که برخی دیگر می‌توانند استرس و مشکلات سلامت روانی ایجاد کنند.

کدام سبک فرزندپروری بهتر است؟

رفتارهای مخرب والدین

سبک فرزندپروری استوار یا مقتدرانه به عنوان سالم‌ترین و مثبت‌ترین سبک از بین همه‌ی سبک‌ها پذیرفته می‌شود. این سبک کودک‌محور و پاسخگو است. رفتار والدین آشکارا محبت‌آمیز است و با کودکان با احترام رفتار می‌کنند، با ‌آن‌ها صحبت می‌کنند و با توجه به ‌آن‌ها گوش می‌دهند. این والدین انتظارات روشنی ایجاد می‌کنند و ‌آن‌ها را توضیح می‌دهند. والدین مقتدر به دنبال ایجاد رابطه‌ی مثبت با فرزندان خود هستند. این والدین پرورش می‌دهند و به طور مناسب در زندگی فرزندان خود مشارکت می‌کنند.

بر خلاف این سبک، مادران و پدران با سبک فرزندپروری مستبدانه پاسخگو نیستند. ‌آن‌ها به شدت کنترل‌کننده هستند و رفتاری بالغ فراتر از آنچه که برای سن فرزندشان مناسب است از او می‌خواهند. ‌آن‌هابه جای اینکه با ‌آن‌ها، با فرزندان خود، صحبت کنند، به نظرات و افکار آن‌ها گوش نمی‌دهند. نه‌تنها محبت کمی‌ نشان می‌دهند، بلکه والدین مستبد انتظار دارند که بچه‌ها از آن‌ها دور بمانند.

برخلاف والدین مستبد، والدینی که سبک فرزندپروری سهل‌گیرانه دارند، بسیار پاسخگوی فرزندان خود هستند و اصلاً خواستار چیزی نیستند. بچه‌های ‌آن‌ها می‌توانند با دخالت‌های اندک، هر طور که می‌خواهند، باشند. انواع سهل‌گیر والدین می‌خواهند دوست باشند تا والدین. بر این اساس، ‌آن‌ها قوانینی را که تعیین می‌کنند، اجرا نمی‌کنند. این والدین به اندازه‌ی والدین مقتدر، مراقب و مهربان نیستند.

بی‌علاقگی و عدم پاسخگویی، ویژگی والدینی است که درگیر نیستند. فرزندان این والدین تا حد زیادی خود را بزرگ می‌کنند زیرا والدین ‌آن‌ها وقت خود را با ‌آن‌ها نمی‌گذرانند یا به ‌آن‌ها توجه زیادی نمی‌کنند. ‌آن‌ها درباره‌ی مدرسه و فعالیت‌ها نمی‌پرسند و نمی‌دانند فرزندانشان با چه کسانی وقت می‌گذرانند یا چه می‌کنند.

 سخن آخر

فرزندپروری به اندازه‌ی کافی سخت است بدون اینکه کسی از بیرون  نگاه کند و روش‌های شما را نقد کند.  هیچ راه درستی برای پدر و مادری کردن وجود ندارد به جز آن چیزی که برای خانواده‌ی شما مناسب است. طبق مطالعه‌ای که در ایرلند و بریتانیا انجام شد و در اینجا از آن سخن گفتیم، مشخص شد سبک‌ فرزندپروری که شامل نظم و انضباط سخت و رفتار کنترل‌گرانه بیش از حد است و به نام فرزندپروری «خصمانه» یا «تهاجمی» شناخته می‌شود، خطر ابتلای کودکان به علائم مشکلات سلامت روان را تقریبا دو برابر می‌کند.

اما برای تغییر مسیر و تبدیل شدن به پدر و مادری که می‌خواهید و باید برای فرزندانتان باشید، هرگز دیر نیست. هیچ راه مطلقا درستی برای فرزندپروری وجود ندارد، شاید کمی از هر سبکی که در بالا توضیح دادیم. اما نکته‌ی اصلی این است که بهترین والدینی شوید که می‌توانید برای فرزندان خود باشید.

منبع: Parents



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما