۱۰ سکانس نمادین انیمیشنهای دیزنی که در فیلمهای لایو اکشن نابود شدند
بازسازیهای لایو اکشنی دیزنی علیرغم نظرات متفاوت منتقدان، موفقیتهای تجاری بزرگی برای این کمپانی محسوب میشوند؛ بنابراین منطقی است که دیزنی بخش مهمی از سرمایهگذاریهایش را به این بازسازیهای نوستالژیک اختصاص دهد. با این حال اکثر فیلمها قربانی تلههای مشابهی میشوند.
یک فیلم لایو اکشن دیزنی گاهی اوقات ممکن است شخصیتها و انگیزههای آنها را به طور کامل درک نکند یا روی منطق اشتباه تمرکز کند. نسخههای لایو اکشن روی بعضی از سکانسهای مهم انیمیشنهای اصلی که برای درگیر کردن همهی حواس مخاطب به آهستگی پیش میرفتد، مانور زیادی نمیدهد و خیلی زود از آنها عبور میکنند. از همه مهمتر به بیشتر این فیلمهای خوشرنگ و لعاب عناصر زائدی اضافه میشوند که اصلا در راستا قلب و روح داستان اصلی نیستند؛ با این اوصاف میتوانیم ادعا کنیم انیمیشنهای دیزنی معمولا کوتاهتر و سادهتر هستند و احساسات بیشتری را در خود جای میدهند.
سکانسهای زیادی در انیمیشنهای دیزنی وجود دارند یا در نسخههای لایو اکشن آن طور که باید و شاید از آب درنیامدند یا به طور کامل حذف شدند. بعضی از این سکانسها به اندازهای در تاریخ سینما مهم هستند که نبود یا پرداخت نادرستشان مخاطبان را به شدت آزار میدهد.
۱۰- حذف یکی از بزرگترین درسهای انیمیشن «شیرشاه»
- نام فیلم: شیرشاه (The Lion King)
- سال انتشار: 2019
- کارگردان: جان فاورو
- بازیگران: دونالد گلاور، جیمز ارل جونز، ست روگن، بیلی ایکنر
- امتیاز IMDb فیلم: 6.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 52 از ۱۰۰
لایو اکشن «شیرشاه» به کارگردانی جان فاورو علیرغم تصاویر خوشرنگ و لعاب و کارت پستالی از طبیعت وحشی، به دلیل وفادار نبودن به انیمیشن اصلی با انتقادات گستردهای مواجه شد اما حذف یکی از مهمترین سکانسهای نسخهی سال ۱۹۹۴ واکنشهای شدید مخاطبان را همراه داشت و آنها را حسابی دلسرد کرد.
در انیمیشن اصلی سیمبای جوان که پس از مرگ پدر و تبعید از سرزمین آبا و اجدادیاش حسابی سرخورده شده و انگیزهی کافی برای بازگشت به اصالتش را ندارد، میمون پیری به نام رافیکی را میبیند که او را آمادهی رویارویی با روح موفاسا میکند. سیمبا با شنیدن حرفهای پدرش کمی دلگرم میشود اما هنوز هم بین رفتن و ماندن مردد است. دقیقا در این زمان است که رافیکی ظاهر میشود و با واکنش خندهدارش، سیمبا را برای بازگشت به خانه مجاب میکند.
این میمون بانمک که تردید شیر جوان را میبیند، چوب دستیاش را بر فرق سر او فرود میآورد و میگوید تنها راهی که دارد این است که از گذشته فرار کند یا از آن درس بگیرد. در نهایت سیمبا تحت تاثیر حرفهای روح موفاسا و صد البته پند و نصیحت جالب رافیکی تصمیم میگیرد به خانه بازگردد.
اما این سکانس مهم در نسخهی لایو اکشن «شیرشاه» کاملا دستخوش تغییر شده و مدت زمان آن به طور قابلتوجهی کاهش یافته است؛ فارغ از این که بخش مهمی از حس مستتر در این سکانس زیبا گرفته شده، یکی از تفاوتهای اصلی لایو اکشن و انیمیشن محصول سال ۱۹۹۴ این است که خبری از تصویر پر ابهت موفاسا میان آسمان ابری نیست و فقط صدای او شنیده میشود. همچنین در این جا سیمبای جوان به محض شنیدن حرفهای پدرش قانع میشود که به خانه بازگردد و خبری از پند و اندرزهای بانمک رافیکی نیست و گویی این میمون پیر هیچ نقش دیگری غیر از رساندن سیمبا به روح پدرش ندارد.
۹- فیلهای صورتی ابزورد در انیمیشن دامبو
- نام فیلم: دامبو (Dumbo)
- سال انتشار: 2019
- کارگردان: تیم برتون
- بازیگران: کالین فارل، اوا گرین، مایکل کیتون، دنی دویتو، اوا گرین
- امتیاز IMDb فیلم: 6.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 46 از ۱۰۰
آهنگ «رژهی فیلهای صورتی» (Pink Elephants On Parade) یکی از نمادینترین قسمتهای انیمیشن «دامبو» است که در لایو اکشن همان کیفیت و احساس را ندارد. در نسخهی اصلی دامبو و دوستش تیموتی ماوس بعد از این که به اشتباه از سطلی که در آن نوشیدنی الکلی ریخته شده، به خیال خودشان آب مینوشند دچار مستی و توهم میشوند و حبابهایی که از خرطوم دامبو خارج میشوند را به صورت دستهای فیل صورتی میبینند که در هوا رژه میروند، میرقصند و آواز میخوانند. هرچند سکانس رژهی فیلهای صورتی تاثیر خاصی در پیشبرد داستان نداشت اما استفاده از طراحی و رنگآمیزی سورئال و دیوانهوار ویژگی عجیبی بود که دیزنی در آن دوران با امکانات محدود از پسش برآمد به نوعی انقلابی در صنعت انیمیشن به وجود آورد.
این سکانس نمادین در بازسازی لایو اکشن «دامبو» دقیقا شبیه نسخهی انیمیشنی نیست. در عوض رژهی فیلهای صورتی بخشی از نمایش سیرک است که پیش از ورود دامبو به صحنه و توسط حبابسازهای بزرگ ایجاد میشود و هیچ خبری از توهم و مستی نیست. همین واقعگرایی هم باعث میشود این سکانس حالت جذاب ابزورد را از دست بدهد و حس و حال انیمیشن اصلی به هیچ عنوان به مخاطب منتقل نمیشود.
میتوانیم بگوییم سکانس رژهی فیلمهای صورتی در لایو اکشن «دامبو» به نوعی ادای احترام تیم برتون به انیمیشن است که علیرغم چشمنواز بودنش اصلا نتوانسته به پای نسخهی اصلی برسد.
۸- پیچ و تاب غیرضروری به ماجرای مهمانی صرف چای
- نام فیلم: آلیس در آن سوی آینه (Alice Through the Looking Glass)
- سال انتشار: 2016
- کارگردان: جیمز بابین
- بازیگران: میا واشیکوفسکا، جانی دپ، هلنا بونهام کارتر، ان هتوی، آلن ریکمن، ساشا بارون کوهن
- امتیاز IMDb فیلم: 6.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 28 از ۱۰۰
در اقتباس اصلی دیزنی از «آلیس در سرزمین عجایب» وقتی آلیس به صورت کاملا اتفاقی وارد مهمانی چای آقای کلاهدوز و رفقایش میشود، نوعی جنون و بهم ریختگی عجیب و غریب در سراسر سکانس حاکم است که از قضا به شدت هم دلانگیز از آب درآمده و کلافگی شیرینی را برای مخاطب به همراه میآورد. ماجرا از این قرار است که آلیس به صورت اتفاقی وارد مهمانی صرف چای میشود اما خیلی زود میفهمد زمان در این مهمانی هیچ وقت نمیگذرد و همیشه وقت صرف چای است. آلیس در نهایت از آشفتگی مهمانی به مرز جنون میرسد و در حالی که میگوید: «این کسلکنندهترین مهمانی است که تا به حال دیدم» باغ را ترک میکند. نکته عجیب این سکانس نحوهی آشنایی آلیس با کلاهدوز و دوستانش است که مثل قطبهای موافق آهنربا عمل میکنند و آلیس هرچه سعی میکند با معاشرت به آنها نزدیکتر شود بدتر از موضوع بحث خارج میشود و از سایر مهمانها فاصلهی بیشتری میگیرد.
فیلم لایو اکشن «آلیس در آن سوی آینه» یک بازسازی مستقیم نیست و به نوعی دنبالهی سینمایی «آلیس در سرزمین عجایب» ساختهی تیم برتون به حساب میآید. با این حال به سکانس معروف مهمانی صرف چای گریزی میزند. ماجرا از این قرار است که آلیس پس از چند سال از اتفاقات قسمت اول دوباره به سرزمین عجایب سفر میکند و متوجه میشود همه چیز بهم ریخته؛ بنابراین مجبور است برای درست کردن اوضاع در زمان سفر کند. در این سکانس کلاه دوز و رفقایش را میبینیم که در انتظار آلیس هستند تا مهمانی را آغاز کنند اما ظاهرا تا دختر مو طلایی داستان از راه نرسد زمان همیشه یک دقیقه مانده به ساعت صرف چای متوقف میشود.
چیزی که سکانس صرف چای در نسخهی اصلی «آلیس در سرزمین عجایب» را بهیادماندنی میکند، نوعی سادگی و هجو است که کلافگی شیرینی را برای مخاطب به همراه میآورد، در صورتی که در لایو اکشن خبری از آن نیست و پیچیدگی بیهودهای به آن اضافه شده که مخاطب را دلزده میکند.
۷- نقطهی اوج لایو اکشن علاءالدین به جذابیت انیمیشن اصلی نیست
- نام فیلم: آلیس در آن سوی آینه (Alice Through the Looking Glass)
- سال انتشار: 2016
- کارگردان: جیمز بابین
- بازیگران: میا واشیکوفسکا، جانی دپ، هلنا بونهام کارتر، ان هتوی، آلن ریکمن، ساشا بارون کوهن
- امتیاز IMDb فیلم: 6.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 28 از ۱۰۰
نقطهی اوج نسخهی انیمیشنی «علاءالدین» از بهترین و هیجانانگیزترین سکانسهای تاریخ دیزنی است. وقتی قلعه و غول چراغ جادو به دست جعفر میافتند، علاءالدین به جز استفاده از هوش و ذکاوتش چارهی دیگری ندارد. این تهدید زمانی افزایش پیدا میکند که جعفر به یک مار غولپیکر و وحشتناک تبدیل میشود.
در نسخهی لایو اکشن محصول سال ۲۰۱۹ مار با یک طوطی غولپیکر جایگزین شده که قهرمانهای داستان را به شکل دیوانهواری تعقیب میکند. بخش مهمی از خلاقیت و هیجان «علاءالدین» در بازسازی آن از بین رفته است. این نبرد در نسخهی اصلی به آرامی پیش میرود و به خاطر همین هم تهدید و تعلیق بسیاری برای مخاطب ایجاد میشود، در صورتی که نسخهی لایو اکشن با عجله و سرسری از آن عبور میکند.
۶- سه پری مهربان «مالفیسنت» بدون منطق از قدرتهای جادوییشان چشمپوشی میکنند
- نام فیلم: مالفیسنت (Maleficent)
- سال انتشار: 2014
- کارگردان: رابرت اشترمبرگ
- بازیگران: آنجلینا جولی، شارلتو کوپلی، ال فانینگ، ایملدا استنتون، جونو تیمپل
- امتیاز IMDb فیلم: 6.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 54 از ۱۰۰
در انیمیشن «زیبای خفته» محصول سال ۱۹۵۹ سه پری مهربان تصمیم میگیرند شاهزاده آرورا را به تنهایی در یک کلبهی جنگلی بزرگ کنند تا او را از نفرین مالفیسنت در امان نگه دارند. آنها تقریبا ۱۶ سال تمام از قدرتهای جادوییشان استفاده نمیکنند تا از چشم جادوگر بدجنس دور بمانند.
همین اتفاق در نسخهی بازسازی این انیمیشن به نام «مالفیسنت» هم رخ میدهد اما بدون هیچ دلیل مشخصی؛ زیرا در این جا پریهای مهربان هیچ درکی از جادوی این زن اهریمنی ندارند. بدتر از همه این است که آنها در لحظات مختلف آرورای جوان را به خاطر ناآگاهیشان به خطر میاندازند. این در حالی است که سه پری انیمیشن اصلی شفقت و مهربانی زیادی مقابل آرورا نشان میدهند اما در نسخهی بازسازی نه تنها هیچ کدام از این ویژگیها در آنها وجود ندارد بلکه همدلی و مهربان شخصیت مالفیسنت خیلی بیشتر از آنها است!
۵- کوتاه شدن آهنگ «آماده باش» در نسخهی لایو اکشن «شیرشاه»
- نام فیلم: شیرشاه (The Lion King)
- سال انتشار: 2019
- کارگردان: جان فاورو
- بازیگران: دونالد گلاور، جیمز ارل جونز، ست روگن، بیلی ایکنر
- امتیاز IMDb فیلم: 6.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 52 از ۱۰۰
آهنگ «آماده باش» (Be Prepared) در انیمیشن «شیرشاه» بسیار طولانی بود و نقش مهمی در روند داستان داشت. این ترانه به نوعی نقشهی اسکار و کفتارها برای کشتن موفاسا را پیشبینی میکرد؛ به همین دلیل هم وقتی این طرح به مرحلهی اجرا درآمد و به مرگ موفاسا ختم شد، مخاطب را در بهت و ترس زیادی فرو برد و حسابی شوکه کرد.
«آماده باش» در نسخهی لایو اکشن خیلی کوتاهتر است و بیشتر از این که به ترانه شباهت داشته باشد، دکلمه است. همچنین فاقد اقتدار است و به همین دلیل هم مرگ موفاسا که یکی از دلخراشترین مرگهای انیمیشنی دیزنی است در این بازسازی آن طور که باید و شاید تاثیرگذار نیست و یکی از مهمترین نقاط ضعف فیلم به حساب میآید.
۴- به درگیریهای اصلی «بانو و ولگرد» آن طور که باید و شاید پرداخته نمیشود
- نام فیلم: بانو و ولگرد (Lady and the Tramp)
- سال انتشار: 2019
- کارگردان: چارلی بین
- بازیگران: کرسی کلمونس، توماس من، ایوت نیکول براون، آدریان مارتینز، آرتورو کاسترو
- امتیاز IMDb فیلم: 6.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 65 از ۱۰۰
یکی از اساسیترین خطوط داستانی انیمیشن «بانو و ولگرد» نگران لیدی به عنوان یک سگ نازپرورده درباره نوزاد تازهای است که به خانوادهای که از او نگهداری میکنند، اضافه میشود. لیدی نسبت به این موضوع به شدت گیج است و احساس میکند در خانه رقیب تازهای دارد. کنجکاوی او به نوزاد تازه و این که اطرافیان چگونه این واقعیت را برای او توضیح میدهند از بخشهای مهمی است که در نسخهی لایو اکشن با بیتوجهی مواجه شده است.
در بازسازی بیشتر این بخش حذف شده است؛ لیدی نسبت به حضور نوزاد کنجکاوی نشان میدهد اما ماجرا به همین جا ختم میشود. احساس ترس و ناامنی این سگ نازپرورده کاملا نادیده گرفته میشود؛ احتمالا این مورد یکی از اصلیترین دلایلی است که مخاطبان با نسخهی لایو اکشن کمتر از انیمیشن اصلی ارتباط برقرار کردند.
۳- دیو در اهدای کتابخانهاش به بل ازخودگذشتگی کمتری نشان میدهد
- نام فیلم: دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
- سال انتشار: 2017
- کارگردان: بیل کاندن
- بازیگران: اما واتسون، دن استیونسن، لوک ایوانز، کوین کلاین، جش گد، یوان مکگرگور
- امتیاز IMDb فیلم: 7.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 71 از ۱۰۰
در نسخهی انیمیشنی «دیو و دلبر» دیو از روی علاقهی شدیدش به بل تصمیم میگیرد به خاطر قدردانی از او کتابخانهی بزرگ و مجللش را کاملا در اختیار او بگذارد. مسلما بل هم از احساسات دیو نسبت به خودش کاملا آگاه و قدردان آن است. این هدیه جذاب باعث میشود بل و دیو قدم به قدم به یکدیگر نزدیک شوند.
اما در نسخهی لایو اکشن ماجرا کمی متفاوت است؛ دیو کتابخانه را به بل نشان میدهد و این طور به نظر میرسد که کار او بیشتر جنبهی خودنمایی دارد و میخواهد کتابهای نفیسش را به رخ دختر بکشد اما در نهایت میگوید همه چیز به او تعلق دارد. بل قدردان هدیه باارزش دیو است اما از آن جایی که مثل نسخهی انیمیشنی به پیشزمینهی احساسی آنها اهمیتی داده نمیشود، مخاطب با صحنهای سرد و هدیهای روبهرو میشود که به سختی میتوان نشانی از عشق و علاقه را در آن پیدا کرد.
۲- شخصیت مولان هیچ عیب و نقصی ندارد
- نام فیلم: مولان (Mulan)
- سال انتشار: 2020
- کارگردان: نیکی کارو
- بازیگران: لیو ییفئی، دانی ین، جیسون اسکات لی، یوسون آن، گونگ لی
- امتیاز IMDb فیلم: 5.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 73 از ۱۰۰
انیمیشن «مولان» محصول سال ۱۹۹۸ نقصهای شخصیتی مولان و چگونگی تبدیل شدن او به زنی شجاع و جنگنده را به خوبی تصویر میکند. او متواضع است و دوست دارد با پدر و مادرش خوب رفتار کند اما از سوی دیگر دست و پا چلفتی است و از عدم اعتماد به نفس رنج میبرد، به ویژه در مواجه با خواستگارها، به همین دلیل هم نمیتواند مایهی مباهات و افتخار خانواده باشد. وقتی جای پدرش را در ارتش میگیرد ارزش قدرت و انضباط را میآموزد و در نهایت نه تنها برای خانوادهاش افتخارآفرینی میکند بلکه مایه مباهات کشور چین هم میشود.
اما در بازسازی «مولان» روند تحول شخصیت دیده نمیشود؛ مولان از ابتدا شخصیت بینقصی تصویر میشود، یک جنگجوی شجاع که اعتماد به نفس بالایی دارد. حتی او در به هم خوردن مراسم خواستگار نقشی ندارد و همهی تقصیرها به گردن خواهرش است. شاید همین نادیدهگیری جزئیات باعث شده نسخهی لایو اکشن مولان با انتقادات گستردهای روبهرو شود و نتواند به جایگاه انیمیشن اصلی حتی نزدیک شود.
۱- رقص دیو و دلبر احساسات را به خوبی منتقل نمیکند
- نام فیلم: دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
- سال انتشار: 2017
- کارگردان: بیل کاندن
- بازیگران: اما واتسون، دن استیونسن، لوک ایوانز، کوین کلاین، جش گد، یوان مکگرگور، استنلی توچی
- امتیاز IMDb فیلم: 7.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز فیلم: 71 از ۱۰۰
سکانس رقص در انیمیشن «دیو و دلبر» نقطهی اوجی که احساسات میان بل و دیو را کاملا تغییر میدهد. مجموعه رویدادهای قبل از این سکانس باعث میشود جناب دیو کمکم به ترسش غلبه کند و با بل برقصد؛ بنابراین در این سکانس میتوانیم شاهد تمام احساسات عاشقانهی سرکوبشدهی دیو باشیم که در رابطه با این دختر زیبا و باهوش فوران کرده است.
اما نسخهی لایو اکشن به خاطر تغییر در بیشتر لحظات عاشقانهی نمادینی که در انیمیشن وجود داشته، در ایجاد یک سکانس رقص همدلی برانگیز و عاشقانه شکست میخورد. سالن رقص، لباسها و نورپردازی همه و همه فوقالعاده زیبا و بینقص هستند اما شاید عدم پرداخت نادرست به احساسات شخصیتها در سکانسهای قبل باعث میشود مخاطب حس کند ناگهان به وسط سالن رقص پرتاب شده؛ بنابراین از این که دیو دلبر را به حال خودش رها میکند، کمتر دلآزرده میشود.
منبع: cbr
به غیر از دیو و دلبر بقیه رو قبول دارم . و اینکه مولان رو اصلا نمیشه یک لایو اکشن در نظر گرفت . کلا گند زدن تو خاطراتمون با لایو اکشن مولان