لایو اکشن افسانهی زلدا چگونه در جدول زمانی سری بازیها قرار میگیرد؟
در حالی که ساخت فیلم لایو اکشن افسانهی زلدا (The Legend of Zelda) پس از موفقیت فیلم سوپر ماریو در ۲۰۲۳ اجتنابناپذیر بود، سالهای اخیر به طرفداران زلدا آموخته است که هیچ چیز را بدیهی نگیرند. مدت زمان زیادی بود که اقتباسی از سری زلدا منتشر نشده بود و هیچ تضمینی وجود نداشت که نینتندو به خود بیاید. با این حال، تصمیم برای ساخت یک فیلم از این سری محبوب آن هم پس از گذشت این همه سال، تعدادی سؤال پیچیده را ایجاد میکند که بارزترین آنها باید این باشد که این فیلم در کجای جدول زمانی زلدا اتفاق میافتد؟
در حالی که صحبت در مورد خط زمانی زلدا برای مدت طولانی راهی تضمین شده برای دیوانه کردن خود است، واقعیت این است که این سری پیش زمینههای زمانی زیادی را پوشش میدهد که شامل جهان، داستان، شخصیتها و شمایل مختلف میشود. بنابراین اگر نینتندو نخواهد با این فیلم به عنوان اثری خاص و مستقل رفتار کند و آن را به طور کامل از جدول زمانی سری حذف کند که البته بسیار محتمل است، باید آن را حداقل در یک موقعیت تقریبی در بین خطوط زمانی این مقاله قرار داد. با در نظر گرفتن این موضوع، در این مقاله نگاهی به برخی از نقاط محتملتر در جدول زمانی زلدا که ممکن است فیلم در آن قرار بگیرد، انداخته و در مورد مزایا و معایب آنها بحث خواهیم کرد.
دورهی Skyward Sword
در ظاهر، قرار دادن فیلم زلدا در دورهی زمانی شمشیر رو به آسمان منطقیترین تصمیم به نظر میرسد. این دوره از نظر زمانی، مربوط به اولین بازی زلدا در جدول میشود. این نه تنها به برخی از اولین روزهای هایرول شامل شخصیتها، مکانها و نقاط داستانی که بعدها به اصلیترین عناصر سری تبدیل شدند، اشاره میکند، بلکه شامل نزدیکترین مورد به چیزی است که ما به یک داستان عاشقانهی واقعی بین لینک و زلدا میشناسیم. از لحاظ تاریخی، استودیوها معمولا نتوانستهاند در برابر ایجاد یک داستان عاشقانه در فیلمهای پرفروش خود مقاومت کنند.
از طرفی این ممکن است اولین بازی در جدول زمانی زلدا باشد، اما از بسیاری جهات، هنوز بر اساس رویدادهای بازیهای متعددی که قبل از آن منتشر شدهاند، ساخته شده است. هرچند Skyward Sword یکی از بهترین و سینماییترین داستانهای سری زلدا را ارائه میدهد، اما لزوماً نقطهی شروعایدهآلی نیست. علاوهبر این، در حالی که شهرت Skyward Sword در سالهای اخیر بهبود یافته است، این بازی محبوبترین اثر این سری نیست. به این ترتیب، یک لایو اکشن با محوریت Skyward Sword ممکن است سردرگمی زیادی برای بینندگان ایجاد کند.
دورهی زمانی اولین نسخه
۳۷ سال از انتشار نسخهی اول افسانهی زلدا میگذرد اما خاطرات آن بازی همچنان در ذهن بسیاری از طرفداران مانده است. این فقط اثری نیست که همه چیز را شروع کرد بلکه بازیای محسوب میشود که مجموعه بارها و بارها به یک روش به آن بازگشته است. نسخهی اول مجموعه نه تنها با برخی از نمادینترین تخیلات، شخصیتها و لحظات مهم پر شده است، بلکه یک روایت فانتزی ساده قرون وسطایی را ارائه میکند که ساختن آن آسان است. یک قهرمان، یک شرور، یک شاهزاده خانم و ماموریتی که باید انحام شود.
هرچند اینکه بگوییم این نسخه اصلیترین بازی زلدا است، حتی در میان کسانی که با این اثر بزرگ شدهاند، به نظر عجیب میآید. به بیان دیگر، اگر فیلم ماریو فقط شامل زیباییسناسی و شخصیتهای بازی اول ماریو میشد، کمی عجیب بود. هدف لایو اکشن زلدا احتمالا داشتن لحن متفاوتی نسبت به اولین نسخهی سری است. علاوهبر این، اولین نسخه در واقع در نقطهای عجیب در جدول زمانی زلدا قرار دارد که اگر نینتندو علاقهمند به اقتباس از آن باشد، ساخت دنباله برای آن دشوار است.
دورهی زمانی The Ocarina of Time
بازی Ocarina of Time که به عنوان یکی از بهترین بازیهای ساخته شده در تاریخ از زمان عرضهی آن در سال ۱۹۹۸ در نظر گرفته میشود، بدون شک نمادینترین بازی در کل سری زلدا است. از گانوندورف، معبد زمان و هایرول فیلد گرفته تا اپونا، درخت دکو و…، جنبههای متعددی از این سری وجود دارد که یا در Ocarina of Time معرفی شدهاند یا توسط آن بازی به گونهای شایسته اصلاح شدهاند.
نکتهی مهم این است که Ocarina of Time همچنین اثری است که جدول زمانی سری را به کابوس زمانی گیجکنندهای که در نهایت تبدیل شد، تقسیم کرد. احتمالا احمقانه است که فرض کنیم نینتندو قرار است این تعداد عناصر جدول زمانی را در فیلم آینده پیاده کند، اما Ocarina of Time در مرکزایدهآل این تقاطع زمانی وجود دارد. این بازی نماد زلدا است اما به تنهایی به عنوان یک اثر فانتزی قرون وسطایی جذاب است و میتواند برای کسانی که کمتر با نکات ظریف این مجموعه آشنا هستند، تاثیرگذار باشد. در هر صورت این نقطه شروع ایدهآلی برای لایو اکشن مورد بحث است. بسیاری از عناصر اصلی Ocarina of Time به خوبی در فرمت فیلم قرار میگیرند و در عین جنبههای مختلف دیگری از این اثر وجود دارد که به اندازه کافی گسترده هستند تا برای بینندگان معمولی جذاب به نظر آمده و در عین حال طرفداران دو آتیشه را راضی کنند.
دورهی زمانی مدرن
سازندگان برای روایت لایو اکشن زلدا در دوران بازیهای Breath of the Wild و Tears of the Kingdom که در واقع حدود پنج تا شش سال را در بر میگیرد، نیاز دارند که تعدادی از موانع تدارکاتی را پشت سر بگذارند. نه تنها مکان دقیق Breath of the Wild در جدول زمانی زلدا هنوز مورد بحث است و فقط میدانیم که نزدیک به پایان است، بلکه دو نسخهی جدید از نظر طراحی برای اقتباس با مسائلی روبرو هستند. Tears of the Kingdom قطعا به این نسخه از هایرول جان بیشتری بخشید، اما یک فیلم زلدا که گاهی اوقات شبیه آخرالزمان میشود، احتمالا آن چیزی نیست که مردم در تمام این سالها آرزوی آن را داشتهاند.
با این حال، Breath of the Wild و Tears of the Kingdom را نمیتوان نادیده گرفت. آنها نه تنها جدیدترین بازیهای زلدا هستند، بلکه با فاصلهای زیاد، پرفروشترین بازیهای این سری نیز هستند و بازیهای آیندهی این سری نیز احتمالا از آنها پیروی خواهند کرد. با این حال نمیتوان گفت که اینها همان بازیهایی هستند که نینتندو از مردم میخواهد وقتی نام زلدا شنیده میشود، به آنها فکر کند. در هر صورت اگر نینتندو به این دو بازی اخیر رجوع کند، تصمیمی کاملا منطقی شمرده میشود اما شاید نظر طرفداران قدیمی بیشتر روی خط زمانی Ocarina of Time باشد.
منبع: Den of Geek