یک سخنرانی نجومی خوب چه ویژگیهایی دارد؟
کسانی که از آسمان شب آگاهی دارند، میتوانند با ارائهی یک سخنرانی نجومی، دانش و شگفتیهای آسمان بالای سر خود را با افراد دیگر هم به اشتراک بگذارند.
بسیاری از افرادی که در حوزهی نجوم فعالیت دارند، ازجمله منجمان آماتور، این کار را در موارد متعددی انجام دادهاند. از کمپها و سواحل گرفته تا قلههای کوهستانی و کشتیها در دریا، عموم مردم همیشه مجذوب آنچه «آن بالا» جای دارد، بودهاند. و اگر شما یک منجم آماتور هستید، ممکن است بخواهید توانایی خود را در بهاشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران بیازمایید.
با این وصف، یک گپ ستارهای یا استار تاک دقیقا باید چگونه باشد؟
یکی از مفیدترین رویکردها، که برای ارائههای افلاکنما هم انجام میشود، توسط یکی از مربیان نجوم، «فرد سی. هس» (Fred C. Hess) که ستارهشناس قدیمی در «افلاکنمای هایدن» (Hayden Planetarium) نیویورک است، بیان شده است. او تأکید میکند که یک سخنران «هیچ وقت نباید برای مخاطب سخنرانی کند، بلکه باید سعی کند داستانی تعریف کند. بهترین داستاننویسان، بهترین معلمان را می سازند! اگر بتوانید داستان خوبی بگویید، میتوانید توجه گروه را به خود جلب کنید. با مخاطب گپ بزنید!»
نصیحت عالی دیگری توسط «جورج لووی» (George Lovi) شده است که برای سالها ستون «شبگردی در آسمانها» (Rambling through the Skies) را در مجلهی «اسکای اند تلسکوپ» (Sky & Telescope) مینوشت: «به گونهای که با دو یا چند نفر صحبت میکنید، سخن بگویید. مثل سه دوست در یک میز ناهار؛ هیجان و ذوق و کشف خود را با آنها به اشتراک بگذارید.»
آسمان شب پر از اجرام مختلف آسمانی است که میتوان آنها را به طور قابل درک برای کسانی که ابتدای راه هستند، توصیف کرد تا آگاهی کیهانی آنها افزایش یابد.
فریب آسمان
با نگاه کردن به آسمان غروب در شبهای آرام، میتوانید به این نکته اشاره کنید که تمام ستارگانی که میبینیم، خورشیدهای دوردست هستند. از این میان، تقریبا همهی چیزهایی که با چشم غیرمسلح ما قابل رؤیت هستند، بزرگتر، درخشانتر و پرجرمتر از خورشید خودمان هستند. در برخی موارد، جرم و درخشندگی آنها بهطور فوقالعادهای بیشتر است، مانند «دنب» (Deneb) یا «دم» که بهزودی بر فراز آسمان شرقی تابستان قرار میگیرد.
دنب گوشهای از مثلث تابستانی معروف را مشخص میکند، الگوی ستارهای که یک صورت فلکی نیست و در واقع از سه ستارهی درخشان از سه صورت فلکی مجزا تشکیل شده است. درخشانترین آنها «نسر واقع» (Vega) مایل به آبی در صورت فلکی «لیرا» (Lybra) است که تقریبا مستقیم بالای سر میدرخشد. دورتر به سمت جنوب «الطیر» (Altair) به رنگ زرد مایل به سفید، در «عقاب» (Aquila) دیده میشود و دنب هم پرهای دم «قو» (Cygnus) یا دجاجه را مشخص میکند.
در نگاه اول بهنظر میرسد که «کرکس نشسته» (نسر واقع) خیرهکنندهترین ستاره در بین این سه و بیش از سه برابر درخشانتر از دنب است. با این حال، این نمای ظاهری میتواند فریبنده باشد: دنب تقریبا ۲۰۰۰۰۰ بار درخشانتر از خورشید است و آنقدر دور است که نور آن حدود ۲۶۰۰ سال طول میکشد تا به ما برسد. در مقابل، وگا فقط ۱/۵۰۰۰ دنب درخشندگی دارد و چون حدود ۱۰۰ برابر از دنب به ما نزدیکتر است،بهنظر میرسد که در آسمان بسیار درخشان است.
و هنگامی که در این مورد صحبت میکنید، از ذکر این نکته غافل نشوید که واحد فاصله «سال نوری» (Light Year) است و خوب تأکید کنید که نشاندهندهی فاصله است، نه زمان.
آمارهای ستارهای، مانند فاصلهها، هرگز در فتنهانگیزی کوتاهی نمیکنند. وقتی به این واقعیت اشاره میکنید که نور خورشید فقط هشت دقیقه طول میکشد، با سرعت (۱۸ میلیون کیلومتر بر دقیقه) که به ما برسد، فاصلههای بزرگ کیهانی فراتر از یک دسته صفر میشوند و به چشم میآیند! و با این حال، ستارگانی که تصاویر آسمانی که ما آنها را صورت فلکی مینامیم تشکیل میدهند، در مقایسه با میلیاردها ستارهی دیگر که کهکشان محلی ما را تشکیل میدهند، صرفا همسایههای ما محسوب میشوند.
ابر غیر طبیعی… این کهکشان راه شیری است
اگر در یک مکان با آسمان واقعا تاریک هستید، کهکشان راه شیری پر زرقوبرق در سراسر آسمان از شمال شرقی به جنوب غربی طاق آسمان را پر خواهد کرد و بهویژه در سمت جنوب بارزتر دیده میشود. به مخاطبان خود توضیح دهید که این نوار نورانی شبح-مانند نتیجهی نگاه کردن به نور ترکیبی بخش عمدهای از ستارگان است که متعلق به کهکشان ما هستند.
به این نکته اشاره کنید که هر ستارهای که چشمان ما میتواند ببیند بخشی از منظومهی ستارهای ماست: خانهی ما در کیهان. اما از آنجایی که ما در آن قرار داریم، وقتی به کهکشان راه شیری نگاه میکنیم، امتداد صفحهی مسطح کهکشان را که خودمان هم بخشی از آن هستیم، میبینیم. و اگر مقدار زیادی غبار و گاز میانستارهای که دید ما را نسبت به ستارگان دورتر پنهان میکند نبود، این نوار حتی درخشانتر هم ظاهر می شد، بهویژه در ناحیهی اطراف صورت فلکی قوس (کمان)، که در جهت مرکز کهکشان راه شیری قرار دارد.
این موضوع رویدادی را به یاد میآورد که در ساعات قبل از سپیدهدم ۱۷ ژانویه ۱۹۹۴ (۲۷ دی ۱۳۷۲) رخ داد. زمانی که زمینلرزهای به بزرگی ۶.۷ ریشتر، درهی پرجمعیت سن فرناندو لس آنجلس را لرزاند. زمینلرزهی نورثریج که مرکز آن در ۳۲ کیلومتری غرب-شمال غربی مرکز شهر لس آنجلس قرار داشت، سومین زمینلرزهی بزرگی بود که در ۲۳ سال گذشته در کالیفرنیا رخ میداد.
این حادثه در ساعت ۴:۳۱ صبح به وقت اقیانوس آرام رخ داد و لرزش قدرتمند آن برق منطقه را بهطور کامل قطع کرد و باعث شد مردم از خانههای خود فرار کرده و به خیابانهای تاریک بروند. بسیاری با نگاه به آسمان، یک «ابر نقرهای غولپیکر» را دیدند که بر فراز منطقهی شهری لس آنجلس به شکل کمان قرار گرفته بود و باعث سیل تماس های تلفنی با «رصدخانهی گریفیث» (Griffith Observatory) از سوی افرادی شد که ظاهرا از نگاه به آسمان شب پر از ستارگان بیشمار وحشتزده بودند. این اولین مواجههی آنها با کهکشان راه شیری با تمام شکوه و عظمت بی آلایش آن بود.
این واقعه تفسیر غمانگیزی است، شاید، در مورد یکی از راههایی که در آن «پیشرفت» مانع بهرهمندی ما از آسمان شب شده است.
بیان داستان آسمان
در توصیف آسمان کنونی، معرفی صورتهای فلکی باستانی و الگوهای ستارهای، مانند مثلث تابستانی، بهعنوان نقاط دیدنی آسمانی مفید، همیشه مؤثر است. در اینجا میتوانید به چند داستان اسطورهای بسیار غنی و باستانی بپردازید.
برای مثال، صورت فلکی عقرب درست در غرب آسمانی ( سمتراست) کمان قرار دارد که یکی از باشکوهترین صورتهای فلکی دایره البروج است، با این حال حیوانی که آن را نشان میدهد یک خزنده است. موجودی که نسبتا کوچک است و به چشم نمیآید اما برای برخی ترسناک است.
عقرب عضوی از طبقهبندی «بندپایان» (Arthropoda) است که بزرگترین زیرمجموعهی قلمرو حیوانات محسوب میشود. الگوی باشکوه ستارگانی که این عقرب آسمانی را تشکیل میدهند، در واقع نشاندهندهی نیش خمیدهی موجودی ترسناک است که در اسطورهها عامل مرگ شکارچی (جبار) بود. این دو صورت فلکیT به درستی، در نقاط مخالف آسمان قرار گرفتهاند و از عرضهای جغرافیایی شمالی هرگز نمیتوان آنها را همزمان دید.
به مخاطبان خود بگویید، در حالی که مطالعهی اساطیر صورتهای فلکی بر خلاف تصور رایج، بخشی از علم نجوم نیست، این الگوها هنوز راه مناسبی برای مراجعهی افراد حرفهای به مناطق گوناگون آسمان هستند. همچنین گوشزد کنید که تا آنجا که به نجوم امروز مربوط میشود، صورتهای فلکی، چیزی بیش از تقسیمات دلخواه در آسمان شناخته نمیشوند، مشابه نحوهی تقسیم ناحیهها و استانها در خشکیهای زمینی.
ماه و سیارات را فراموش نکنید
البته که در صورت استفاده از تلسکوپ، ماه توجه بسیاری را به خود جلب خواهد کرد، اما توجه داشته باشید که باید جلسهی آسمان شب خود را در بهترین دورههای رصدی آن برنامهریزی کنید، که از حدود تربیع اول (نیم فاز) تا حدود تربیع سوم میباشد. یا چهار روز بعد سپس، هنگام بررسی خطی که نور و تاریکی را از هم جدا میکند (به نام نابودگر) است که عوارض سطحی ماه بهشدت سایه میاندازند و به صورت برجسته دیده میشوند. در مقابل، یک ماه کامل صاف و یکبعدی به نظر میرسد و تابش خیرهکنندهی آن شما را مجبور میکند که تنها پس از چند ثانیه چشمان خود را به سمت دیگری ببرید.
اگر در زمانی از سال رصد عمومی ترتیب دادهاید که امکان تماشای عصرگاهی سیارات هست، از آنها غافل نشوید. حتی اگر در زمانی از سال هستید که سیارات جذاب منظومهی شمسی صبحگاهی هستند و بنابراین برای رصد در شامگاه وضعیت مناسبی ندارند، میتوانید برنامهی گردش بیرون از شهر ترتیب دهید و صبحگاهان دور از آلودگی نوری به تماشای سیارهها و دیگر اجرام آسمان بپردازید.
برای نمونه سیستم حلقههای معروف زحل و همچنین بزرگترین قمر آن، تایتان در محدودهی هر تلسکوپ با قدرت بزرگنمایی ۳۰ برابر یا بیشتر قرار میگیرد. برای کسانی که هرگز از دیدن حلقهها لذت نبردهاند، اولین نمای آنها معمولا با تعجبهایی مانند «به هیچ وجه»، «عالی است» یا حتی «این نمیتواند واقعی باشد، درست است؟» همراه است.
مشتری، پادشاه منظومهی شمسی هم بسیار درخشانتر از زحل دیده میشود. یک تلسکوپ خوب، قرص بزرگ خود را نشان میدهد که با نوارهای ابری تاریک منقطع شده و با قمرهای معروف گالیلهای همراه است، که به نام «گالیلئو گالیله» (Galileo Galilei) نامگذاری شده است، که مشاهدات گستردهای از آنها با تلسکوپ ابتدایی خود در سال ۱۶۱۰ انجام داد.
نشانگر آسمان (اما مراقب باشید!)
در نهایت، هنگام اشاره به اجرام مختلف آسمان، بسیاری ترجیح میدهند از نشانگرهای لیزری استفاده کنند زیرا یک لیزر سبز رنگ با انعکاس از گردوغبار و ذرات معلق در جو، یک پرتو اشارهگر مناسب را فراهم میکند و به مردم امکان میدهد که صورتهای فلکی و اجرام کم نور را ردیابی کند.
احتمالا با یک لیزر ۵ میلیواتی مشکلی ندارید، البته تا زمانی که آن را به سمت هواپیمای عبوری نگیرید. اگر لیزر به سمت هواپیما گرفته شود و وارد کابین خلبان شود، این پتانسیل را دارد که خلبانان را کور کند؛ بنابراین هنگام استفاده از آن باید بسیار مراقب باشید.
این خطر تا اندازهای است که هنگامی که رئیس جمهور آمریکا «باراک اوباما» (Barack Obama) قانون مدرنیزاسیون و اصلاحات ادارهی هوانوردی فدرال (FAA) را در سال ۲۰۱۲ را امضا کرد، تابش پرتو لیزر به یا در مسیر پرواز هواپیماها بهعنوان جرم فدرال درنظر گرفته شد.
همچنین، لیزر را به سمت چشمان کسی نگیرید. اگر شبکیهی چشم آسیب ببیند، ممکن است مشکلات جدی ایجاد شود. نشانگرهای لیزری میتوانند بین ۱ تا ۵ مگاوات انرژی تولید کنند که برای آسیب زدن به شبکیهی چشم پس از ۱۰ ثانیه کافی است. این میتواند منجر به از دست دادن دائمی بینایی شود.
یکی دیگر از گزینههای بسیار ایمنتر به جای لیزر، استفاده از چراغ قوهی سهسلولی مجهز به لامپ «کریپتون» (Krypton) است که میتواند یک پرتو روشن (البته وسیعتر) از نور را به سوی آسمان بتاباند.
عکس کاور: کیت روبینز، آلوین درو و مایک ماسیمینو، فضانوردان ناسا مشغول سخنرانی در یک استار پارتی
Credit: Bill Ingalls/NASA
منبع: Space