چگونه یک کودک ۲ ساله را تربیت کنیم؟
حتی بهترین والدین نیز با نحوهی تربیت کودکان نوپا مشکل دارند. این سوال که تربیت کودک ۲ ساله چگونه است برای بسیاری از والدین یک سوال چالشبرانگیز است. اجرای نظم و انضباط مؤثر یکی از سختترین و خستهکنندهترین کارهایی است که والدین با کودکان در هر سنی باید با آن دست و پنجه نرم کنند، اما تربیت کودک نوپا چالشهای خاص خود را دارد.
در حالی که روشهای قبلی تنبیه کودکان معمولاً شامل تنبیههای بدنی مانند کتک زدن میشد، بسیاری از والدین امروزی به روشهای ملایمتر و مثبتتر علاقهمند هستند. کارشناسان میگویند که احتمالاً در مسیر درستی هستند. همانطور که انجمن روانشناسی آمریکا توضیح میدهد، روشهای انضباط مثبت برای کودکان نوپا نهتنها موثر هستند، بلکه میتوانند به والدین و کودکان در زمینه احساسات، ارتباطات و حتی عزت نفس و اعتماد به نفس کمک کنند.
همانطور که بسیاری از کارشناسان والدین میگویند، بهترین راه برای تنبیه یک کودک ۲ ساله با تعیین قوانین برای محافظت از کودک نوپا شروع میشود. این شامل قوانینی برای جلوگیری از درگیر شدن کودک شما در رفتار است که عبارتاند از:
- تهاجمی، مانند ضربه زدن؛
- خطرناک، مانند دویدن در خیابان؛
- نامناسب، مانند انداختن غذا.
همچنین میتواند برای والدین اطمینانبخش باشد که بدانند استراتژیهای انضباط درست میتواند برای تربیت کودک ۲ ساله و کودکان نوپا و در حال رشد مفید باشد. آکادمی اطفال آمریکا (AAP) توضیح میدهد که استراتژیهای انضباطی مناسب از نظر رشد میتواند به مهارتهای شناختی، اجتماعیعاطفی و عملکرد اجرایی و همچنین تنظیم هیجانی و رفتاری کمک کند.
تنبیه یک کودک نوپا همچنین به دنبال عواقب ناشی از نقض قوانین است. همه اینها بخشی از چیزی است که آن را رئیس خوب بودن مینامند. هیچ کس نگفته است که رئیس خوب بودن، بخصوص برای یک کودک نوپا، آسان است، اما در اینجا ۱۴ استراتژی وجود دارد که به شما کمک میکند یاد بگیرید چگونه به طور مؤثر یک کودک ۲ ساله را نظم دهید. این استراتژیهای ساده را برای تعیین و اعمال مرزها با کودک ۲ ساله خود دنبال کنید.
۱. نبردهای خود را انتخاب کنید
پیرسون، نویسنده کتاب معجزه نظم و انضباط (Pearson, author of The Discipline Miracle)، میگوید: «اگر همیشه میگویید «نه، نه، نه»، فرزندتان «نه» را که میشنود نمیتواند اولویتهای شما را درک کند. به علاوه شما نمیتوانید همه مشکلات را در تربیت کودک ۲ ساله دنبال کنید.
آنچه برای شما مهم است را تعریف کنید، محدودیتهایی را بر اساس آن تعیین کنید و پیامدهای مناسب را به آن اضافه کنید. سپس چیزهای کوچکی که آزاردهنده هستند را در دسته «چه کسی اهمیت میدهد؟» دستهبندی کنید. به عاداتی فکر کنید که احتمالاً فرزندتان با آنها بزرگ خواهد شد مانند اصرار بر پوشیدن بنفش و فقط بنفش.
الیزابت برگر (Elizabeth Berger)، روانپزشک کودک و نویسنده کتاب تربیت کودکان با شخصیت میافزاید: «حفظ رابطه خوب با فرزندتان که در واقع کاملاً به شما وابسته است، برای رشد او مهمتر از تلاش برای وادار کردن او به واکنشهایی است که به سادگی نمیتوانند پاسخ دهند. ممکن است نگران باشید که «تسلیم شدن» یک هیولای لوس ایجاد میکند، اما دکتر برگر میگوید این اضطراب موجه نیست.
برای آنا لوکا (Anna Lucca) از واشنگتن دی سی، انتخاب مبارزه به این معنی بود که به دختر ۱.۵ تا ۲سالهاش ایزابل اجازه داد قبل از چرت زدن اتاق خوابش را کثیف کند. لوکا میگوید: «وقتی ایزابل از خواب بیدار شد، کتابها و لباسهایی را پیدا کردم که در سرتاسر زمین پراکنده شدهاند، بنابراین پس از اینکه او را زمین گذاشتم، حتماً از رختخواب بلند شده تا بازی کند. من به جای اینکه بخواهم جلوی او را بگیرم و بگویم نه، نه، نه، او را مجبور کردم بلافاصله بعد از چرت زدنش اتاق را تمیز کند.»
برای ایجاد تعادل، لوکا همچنین مراقب بود که وقتی دخترش کاری خوب انجام میداد، از جمله استفاده از «لطفا» یا به اشتراک گذاشتن اسباببازیهای خود با خواهر ۵ماهه خود، او را تحسین کند. او میگوید: «امیدواریم که تقویت مثبت، ایزابل را تشویق کند که بیشتر رفتار خوب و کمتر رفتار بد را انجام دهد.»
۲. محرکهای کودک خود را بشناسید
برخی از رفتارهای نادرست در تربیت کودک ۲ ساله قابل پیشگیری هستند. اگر بتوانید پیشبینی کنید که چه چیزی باعث آن میشود و از قبل یک برنامه بازی ایجاد کنید. این استراتژی برای ژان نلسون (Jean Nelson) از پاسادنا، کالیفرنیا، پس از اینکه پسر ۲ سالهاش از باز کردن دستمال توالت در سالن لذت برد و در حالی که رول پشت سر او باز میشد، میخندید، جواب داد.
نلسون میگوید: «دو بار اول که لوک این کار را انجام داد، به او گفتم «نه»، اما وقتی برای بار سوم این کار را انجام داد، دستمال توالت را به قفسهای بلند در حمام بردم که او نمیتوانست به آن برسد. برای یک کودک نوپا، کشیدن دستمال توالت سرگرمی غیرقابل مقاومتی است. برداشتن آن از سر راهش راحتتر از دعوا کردن بر سر آن بود.»
بنابراین اگر کودک نوپای شما مستعد برداشتن قوطیها از قفسههای فروشگاههای مواد غذایی است، در حین خرید اسباببازیهایی برای او بیاورید تا با آنها بازی کند. اگر کودک ۲ ساله شما حیوانات عروسکی خود را در هنگام بازی در خانه به اشتراک نمیگذارد، قبل از رسیدن دوستان آنها را از منطقه بازی تعیین شده خارج کنید. اگر کوچولوی شما دوست دارد روی دیوارها نقاشی بکشد، مداد رنگیها را در کشوی دور از دسترس قرار دهید و اجازه ندهید بدون نظارت استفاده شوند.
۳. پیشگیری را تمرین کنید
دکتر هاروی کارپ (Harvey Karp)، نویسندهی کتاب کلاسیک تربیتی The Happiest Toddler on the Block، میگوید برخی از کودکان زمانی که گرسنه، خسته یا ناامید هستند، بازی میکنند. اگر کودک شما صبحها تمایل دارد شاد و پرانرژی باشد اما بعد از ناهار خسته و بدخلق است، برنامه سفر به فروشگاه و ملاقات با پزشک را برای صبح بگذارید، زمانی که در بهترین حالت خود است.
او را برای هر گونه تجربه جدید آماده کنید و توضیح دهید که انتظار دارید چگونه عمل کند. تغییر برای برخی از کودکان نیز میتواند سخت باشد، بنابراین در صورت امکان به آنها زمان زیادی بدهید تا خود را با تغییر وفق دهند. به عنوان مثال، وقتی میدانید که یک بازی در شرف پایان است، بگویید: «چند دقیقه دیگر باید اسباببازیها را برداریم و آماده رفتن به خانه شویم». هرچه کودک بیشتر احساس آمادگی کند، احتمال اینکه سر و صدایی برای تغییرات ایجاد کند کمتر است.
۴. ثابت و بیتفاوت باشید
کارشناسان بر اهمیت سازگاری با آنچه مجاز و غیرمجاز است و عواقب مخالفت با قوانین خانه در تربیت کودک ۲ ساله تاکید دارند.
کلر لرنر (Claire Lerner)، متخصص رشد کودک و نویسنده کتاب «چرا فرزند من مسئول است؟»، میگوید: «کودکان در سنین ۲ تا ۳ سالگی سخت کار میکنند تا بفهمند رفتارشان چگونه بر افراد اطرافشان تأثیر میگذارد». او می افزاید: «اگر واکنش شما به موقعیتی مدام تغییر کند، یک روز به فرزندتان اجازه دهید توپی را در خانه پرتاب کند و روزی دیگر این کار را نکنید، آنها را با سیگنالهای مختلف به اشتباه میاندازید.»
خنثی ماندن در صورت امکان نیز میتواند مفید باشد، بخصوص هنگامی که با کودکان نوپا سروکار دارید که طبیعتاً میخواهند به همه چیز دست بزنند.
وقتی رفتار کودک نوپا واکنشی را برمیانگیزد، مخصوصاً یک واکنش بزرگ مانند صدای بلندتر از حد معمول، میتواند رفتار را هیجانانگیزتر کند، زیرا واکنش بزرگسالان تقویتکننده است و در واقع همان چیزی است که احتمالاً به دنبال آن هستند. در عوض، تا جایی که ممکن است بیتفاوت باشید. عدم ارائه واکنش، رویکرد مؤثرتری برای کمک به توقف رفتار است.
- یک هشدار: در سن ۲ سالگی، بسیاری از بچهها یاد میگیرند که عزم والدین خود را با شیرین بودن متزلزل کنند. اجازه ندهید تاکتیکهای آنها شما را از ثابت قدم بودن و استواری منحرف کند. مهم نیست چقدر دوستداشتنی هستند. اگر همیشه یکسان پاسخ دهید، احتمالاً بعد از چهار یا پنج بار پیام را دریافت خواهند کرد. فقط مطمئن شوید که پاسخ شما آرام و محکم است.
۵. احساساتی نشوید
مطمئناً وقتی کودک نوپا دم سگ را میگیرد یا به صورت خواهرش میکوبد، آرام ماندن سخت است. اما اگر در تربیت کودک ۲ ساله از عصبانیت فریاد بزنید، پیامی که میخواهید بفرستید گم میشود و وضعیت به سرعت تشدید میشود. یک واکنش عصبانی فقط ممکن است ارزش سرگرمی را برای کودک شما افزایش دهد، بنابراین در برابر اصرار برای بلند کردن صدای خود مقاومت کنید.
مؤسسه Child Mind توضیح میدهد که وقتی والدین فریاد میزنند، بچهها ممکن است روی صدا و لحن صدایشان تمرکز کنند، به جای آنچه که والدین واقعاً میخواهند بگویند. علاوه بر این، فریاد زدن مداوم بر سر بچهها میتواند در درازمدت به عزت نفس آنها آسیب برساند.
دکتر برگر توصیه می کند که هدف «کنترل فرزندتان» را با هدف «کنترل وضعیت» معامله کنید. این ممکن است به معنای تنظیم مجدد ایدههای شما دربارهی چیزهایی باشد که مجاز است. تا زمانی که خود انضباطی فرزندتان فرصتی برای رشد بیشتر پیدا کند. ممکن است لازم باشد انتظارات خود را از صبر و کنترل خود تا حدودی کاهش دهید. اگر هدف شما حفظ کردن آرامش روز است. تا وقتی که فرصتهای کمتری برای احساس ناامیدی برای هر دوی شما وجود داشته باشد، این یک مسیر سازنده خواهد بود.
هنگامی که کودک تقریباً ۳ ساله شما برای ۱۰۰ شب متوالی از مسواک زدن خودداری میکند، نفس عمیقی بکشید، تا سه بشمارید و تا سطح چشم کودک خود پایین بیایید. قاطعانه با آنها صحبت کنید و در توضیح آنچه که میخواهید آنها انجام دهند مختصر باشید.
۶. گوش کنید و تکرار کنید
بچهها وقتی میدانند شنیده شدهاند، احساس بهتری پیدا میکنند، بنابراین هر زمان که ممکن است، احساسات آنها را تأیید کنید و نشان دهید که نگرانیهای فرزندتان را درک میکنید. اگر راهحل مطمئن یا منطقی وجود نداشته باشد (مثلاً، آنها بخواهند روی صندلی ماشین خود سوار شوند بدون اینکه خم شوند) ممکن است لزوماً مشکل را حل نکنید، اما ممکن است عصبانیت آنها را کاهش دهد و درگیری را خنثی کند.
اگر بچههایتان در خواربارفروشی غر میزنند، زیرا نمیگذارید کلوچهها را باز کنند، ممکن است چیزی شبیه این بگویید: «به نظر میرسد از دست من عصبانی هستی، زیرا تا زمانی که به خانه برسیم نمیگذارم کوکیها را باز کنی. عصبانی بودن اشکالی ندارد، اما ناله کردن یا داد زدن اشکال دارد.»
۷. به جای «نبایدها» روی «باید»های ساده تمرکز کنید
اگر شما هم مانند بسیاری از والدین هستید، ممکن است سعی کنید وقتی فرزندتان قوانین را زیر پا میگذارد برای او استدلال کنید، دربارهی اشتباهاتش توضیح دهید و تهدیدهای مفصلی دربارهی امتیازاتی بکنید که اگر دست از بدرفتاری نکشند از دست خواهند داد. اما به عنوان یک استراتژی انضباطی، این رویکرد (به نام حرف زدن آشکار) به اندازهی احساساتی شدن بیش از حد بیاثر است.
چرا؟ چون یک کودک ۱۸ ماهه توانایی شناختی برای درک جملات پیچیده را ندارد و یک کودک ۲ یا ۳ساله مهارتهای زبانی بهتری دارد، اما هنوز برای جذب آنچه میگویید کمبود توجه دارد. به علاوه، تمرکز بر موارد منفی مثل «نباید»، جایگزین واضحی را که در آن لحظه به آن نیاز دارند را برای آنها فراهم نمیکند.
بهجای گفتن «پریدن ممنوع»، به آنها بگوییم که میخواهید چه کاری انجام دهید. مثلاً «ما روی زمین میپریم». اگر یک کودک ۱۸ماهه ضربه محکمی بزند، باید از واکنش زیاد صرف نظر کنیم و بگوییم از دستها را به نرمی استفاده کن. اگر او به تکاپو ادامه میدهد، از مسیر خارج شوید و با لحنی خنثی بگویید نمیگذارم مرا بزنی و در صورت لزوم دست او را بگیرید.
در سن ۳ سالگی، بچهها علت و معلول را درک میکنند، بنابراین عواقب رفتار و انتظارات رفتاری را بیان کنید: «دندانهای شما نیاز به مسواک زدن دارند. شما میتوانید آنها را مسواک بزنید یا من میتوانم آنها را برای شما مسواک بزنم. شما تصمیم بگیرید. هر چه بیشتر طول بکشد، زمان کمتری برای خواندن دکتر سئوس خواهیم داشت.» گزینه دیگر: «دندانهای شما نیاز به مسواک زدن دارند. میتوانید آنها را هم اکنون یا در پنج دقیقه مسواک بزنید. شما تصمیم میگیرید.»
۸. گزینههای پیشنهادی
وقتی کودکی از انجام کاری امتناع میورزد یا انجام آن را متوقف میکند، مسئله واقعی معمولاً کنترل است. شما آن را دارید و آنها آن را میخواهند. هر زمان که ممکن است، با ارائه مجموعهای محدود از انتخابها، به کودک نوپای خود کمی کنترل بدهید.
مطمئن شوید که انتخابها برای شما محدود، خاص و قابل قبول هستند. سوالات باز مانند «از کجا میخواهید شروع کنید؟» ممکن است برای فرزند شما طاقتفرسا باشد و انتخابی که برای شما قابل قبول نیست، تنها تعارض را تشدید میکند.
بنابراین به جای اینکه به فرزندتان دستور دهید اسباببازیهایش را تمیز کند، از او بپرسید: «دوست داری اول کدام را برداری، کتابها یا بلوکها؟»
سخن آخر
هر والدی هر از گاهی بخصوص در تربیت کودک ۲ ساله احساس خشم میکند. اگر به آن نقطه رسیدید، به جای اینکه در مقابل فرزندتان دربارهی آن صحبت کنید، برای حمایت و مشاوره به والد دیگر، روانپزشک یا یک دوست قابل اعتماد مراجعه کنید. درمان حرفهای نیز یک گزینه مفید است.
منبع: Parents