چگونه سبک زندگی هدفمند را در پیش بگیریم؟
بسیاری از افرادی که در اطراف خود میبینیم فاقد یک شخصیت کلیدی و مهم برای دستیابی به اهداف خود هستند و آن هم این است که سبک زندگی هدفمند را انتخاب نمیکنند. در این مطلب مواردی را به شما آموزش میدهیم که کمک میکنند در زندگی خود هدف محور شوید و بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید.
اگر به زندگی بسیاری از افراد که در اطرافمان وجود دارند نگاهی بیندازید، کسانی که معمولا همه چیز، حتی موفقیتهای گاه به گاه خود را هم شانسی میدانند، میبینید که نهایت تلاشی که در راستای رسیدن به هدف انجام میدهند این است که آنها را مینویسند و سپس همه چیز را به دست تقدیر میسپارند تا به اعتقاد خودشان این سرنوشت باشد که آنها را به چیزی که میخواهند برساند.
آنها اهداف خود را بررسی نمیکنند، برنامهریزی خاصی ندارند، حتی پیشرفت خود را هم پایش نمیکنند که ببینند اصلا در چه مرحلهای در مسیر رسیدن به هدف قرار دارند. در نتیجهی همین موضوع هم هست که در بسیاری از مواقع اصلا از مسیر خارج میشوند بدون اینکه کوچکترین اطلاعی از این بابت داشته باشند. وقتی هم به خودشان میآیند میبینند که فرسنگها با چیزی که میخواستند فاصله دارند و در نتیجه دلسرد شده و باز هم مسیری را در پیش میگیرند که به اعتقاد خودشان توسط سرنوشت برایشان مقدر کرده است.
افراد ثروتمند چگونه به هدف خود میرسند؟
آن چیزی که این افراد باید یاد بگیرند این است که سبک زندگیشان باید هدفمند باشد. یعنی هر کاری که انجام میدهند در راستای رسیدن به هدف باشد. آنها باید هدف را زندگی کنند، نه اینکه لزوما آن را به بخشی از کارهای روزانه تبدیل کنند. هدف باید به کارها جهت بدهد، نه اینکه خودش یک کار خاص باشد.
افراد ثروتمند و موفقی نظیر ایلان ماسک، استیو جابز فقید، بیل گیتس، مارک کوبان و… همگی افرادی هدفمند بوده و هستند. آنها نمیتوانند یکجا آرام بنشینند و به نتیجهی کار و هدفی که در ذهن دارند فکر نکنند. آنها هدف را در سر خود داشته و تمام فکر، وقت و زندگی خود را در راستای رسیدن به آن تنظیم میکنند. آنها بیوقفه تلاش میکنند تا بتوانند به چیزی که میخواهند دست پیدا کنند و به همین دلیل هم هست که میبینیم همیشه نتایج حیرتانگیزی در زندگیشان رقم میخورد.
این چیزی است که باید یاد بگیریم در زندگی داشته باشیم. در ادامه هم به معرفی ۷ روشی میپردازیم که میتوانند به شما در داشتن یک زندگی هدفمند کمک کنند. تنها کاری که باید بکنید این است که آنها را امتحان کرده و سعی کنید در زندگی خود بکار بگیرید تا شاهد رخ دادن معجزه باشید. اگر هم نیاز به انگیزی و روحیه دارید، میتوانید به سراغ ویدیوهای انگیزشی یا نقل قولهایی از افراد موفق بروید. کسانی که به چیزهایی که میگفتند و میگویند اعتقاد داشته و دارند و هیچگاه از مسیر موفقیت خارج نمیشدند و نمیشوند.
چگونه سبک زندگی هدفمند داشته باشیم؟
۱. روز خود را برنامهریزی کنید
نخستین چیزی که باید بدانید این است که هدفمند شدن نیازمند داشتن برنامهریزی بسیار دقیق و مشخصی است. شما نمیتوانید کار روزانهی خود را سرسری بگیرید و هر چیزی را بدون در نظر گرفتن زمان درستش انجام دهید. اگر برنامهریزی نداشته باشید، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید متوجه شوید اصلا در مسیر درست قرار دارید یا خیر.
شاید با خود بگویید سرمان شلوغتر از این حرفهاست که بخواهیم روز خود را برنامهریزی کنیم و یا این روزها تمرکزمان زود بهم میخورد. نکته اینجاست که وقتی ما با آتش روبرو میشویم، چیزی که باید برای مهار آن استفاده کنیم آب است. اگر بخواهیم دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم، قاعدتا خودمان آسیب میبینیم. رابطهی برنامهریزی و یک روز شلوغ و پر استرس دقیقا مثل آتش و آب است. شما برای اینکه بتوانید از شر چنین مشکلاتی راحت شوید باید به سراغ برنامهریزی بروید. وقتی ببینید کارتان به موقع پیش میرود، همهی کارهایتان مشخص شده و دقیق هستند، دیگر دلیلی برای استرس داشتن و یا بهم خوردن تمرکز وجود ندارد.
البته به این نکته هم باید اشاره داشته باشیم که هدفمند شدن و داشتن برنامهریزی مشخص در زندگی برای کسی که تاکنون چنین کاری انجام نداده واقعا سخت است. همه چیز با تمرین و استمرار به دست میآید و سختکوشی. نمیتوانید انتظار داشته باشید تغییرات یک شبه بدست بیایند. موضوع اینجاست که وقتی شما برنامهریزی را شروع نکنید، اصلا نمیتوانید انتظار پیشرفت را داشته باشید چون در این صورت همهی کارها یا مهم جلوه میکنند یا بیاهمیت.
برنامهریزی مشخص داشتن به شما کمک میکند کارها را به ترتیب اولویت بچینید و یک به یک آنها را انجام دهید. میدانیم بسیاری از مواقع شرایط به آن صورت که ما میخواهیم پیش نمیروند، این چیزها کاملا طبیعی است و باید آن را پذیرفت چون ما انسان هستیم و برای یک انسان هم همیشه اتفاقات غیرمنتظره پیش میآید. مهم این است که به مسیر خودمان طبق برنامه ادامه دهیم نه اینکه برنامهریزی را رها کنیم.
با برنامهریزی دقیق میدانید چه کاری باید انجام شود، چه کاری اگر انجام نشود ایرادی ندارد، چه کاری را میشود به تعویق انداخت و یا حتی فضایی برای انجام کارهای غیرمنتظره بگذارید. به عبارتی دیگر، شما با برنامهریزی به یک انسان فعال تبدیل میشوید.
اما اگر برنامهریزی نداشته باشید، تبدیل به یک آدم واکنشی میشوید. به این صورت که به هر چیزی که به سمت شما میآید پاسخ میدهید چون نمیتوانید اولویتهای خود را بشناسید. برای مثال اگر شما هیچ ایدهای نداشته باشید که آخر هفته قرار است چه کاری انجام دهید، وقتی دوستانتان از شما بخواهند برای خوردن یک وعدهی غذایی یا نوشیدنی بیرون بروید، احتمالش بالاست که چنین چیزی را بپذیرید چرا که شما فکر میکنید آزاد هستید و کاری برای انجام دادن ندارید.
اما اگر یک برنامه داشته باشید، همه چیز متفاوت خواهد بود. شما میدانید که اگر قرار به بیرون رفتن باشد، این بیرون رفتن قرار است برای شما نقش یک استراحت چند ساعته را ایفا کند نه کاری برای پر کردن وقت. برای همین هم هست که برنامهریزی اهمیت زیادی دارد. بنابراین چیزهایی را که میخواهید در طول روز انجام دهید، هر روز صبح بنویسید و سپس روز خود را شروع کنید.
۲. برای کارهای خود بازهی زمانی مشخصی تعریف کنید
یکی دیگر از کارهایی که میتوانید برای هدفمند شدن انجام دهید این است که برای کارهای خود بازهی زمانی مشخصی تعیین کنید. این کار در واقع قول و قرار کردن با خود است. برای مثال وقتی میخواهید به باشگاه بروید، با خود بگویید: «من قرار است این شنبه از ساعت ۷ صبح به باشگاه بروم و تا ساعت ۹ تمرین کنم».
وقتی با این جدیت و دقت کار خود را زمانبندی میکنید، در واقع یاد میگیرید تا هر کاری را به دقیقترین و درستترین شکل ممکن انجام دهید که این کار باعث میشود مغز در بهینهترین حالت آن کار را انجام دهد.
با همین کار میتوانید وقت کافی برای انجام دادن کارهای دیگر هم داشته باشید تا بتوانید در نهایت به هدف خود دست پیدا کنید. برای این کار پیشنهاد میشود یک اپلیکیشن یا دفترچه To Do داشته باشید تا بدانید هر کار را باید تا چه مدتی انجام دهید. میتوانید همچنین در زیر یادداشت خود یک سری نقل قول از افراد مشهور هم بنویسید تا همیشه به شما چیزهای مثبتی یادآور شود.
۳. پیشرفت خود را زیر نظر داشته باشید
یکی از اصلیترین دلایلی که باعث میشود افراد هدفمحوز نباشند این است که اصلا اطلاعی از میزان پیشرفت خود ندارند. بسیاری از افراد تا آستانهی رسیدن به گنج میروند اما ناامید و خسته دست از تلاش بر میدارند. فقط به این خاطر که اصلا نمیدانند تا چه اندازه پیش آمدهاند، چه چیزهایی در مسیر یاد گرفتهاند و چقدر رشد کردهاند.
بسیاری زا افراد فکر میکنند هدف داشتن تمام کاری است که باید انجام دهند. در نتیجه یک هدف را یکبار برای خود یادداشت میکنند و نتیجهای هم که دریافت میکنند در اکثر اوقات مخالف چیزی که میخواهند از آب در میآید. هدف داشتن یعنی استمرار داشتن در بررسی پیشرفتها، در مانیتور کردن پیوستهی شرایط برای اینکه مشخص شود یک فرد اصلا در مسیر قرار دارد یا خیر.
باید همیشه به خود یادآوری کنید که برای رسیدن به هدفی که میخواهید به چه چیزهایی نیاز دارید و باید چه کاری انجام دهید. یک دلیل مهم دیگر برای زیر نظر داشتن پیشرفتها این است که باید هدف را به مغز ناخودآگاه خود منتقل کنید. یعنی کل ذهنیت شما بر اساس هدفی که دارید شکل بگیرد، حتی اگر خودتان ندانید دقیقا کاری که انجام میدهید در راستای رسیدن به هدف است.
بسیاری از افراد فراموش میکنند چه هدفی داشتهاند و اصلا چه کارهایی تاکنون انجام دادهاند یا چقدر پیشرفت کردهاند در نتیجه خیلی زود از مسیر خارج میشوند و هدف را هم از دست میدهند. بنابراین اجازه ندهید چنین موضوع مهمی باعث جلوگیری از رسیدن به هدف باشد.
۴. از قانون ۹۰/۹۰/۱ پیروی کنید
این قانون بسیار قدرتمند که از نویسندهی یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ یعنی روبین شارما نقل شده، میتواند به شما در راستای هدفمند شدن کمک کند. او گفته که اگر بخواهید هدفمحوز شوید باید به قانون ۹۰/۹۰/۱ پایبند باشید. این قانون میگوید که به مدت سه ماه یا همان ۹۰ روز، ۹۰ دقیقه را برای انجام کاری که شما را به هدفتان نزدیک میکند صرف کنید.
برای مثال اگر شما میخواهید یک وبلاگ موفق داشته باشید، کاری که برای رسیدن به آن خوب است و از بابت آن اطلاع دارید را ۹۰ دقیقه در طول روز و به مدت ۹۰ روز انجام دهید. میتوانید این قانون را برای هر کار دیگری که در طول روز دارید انجام دهید.
فقط از قانون ۹۰/۹۰/۱ پیروی کنید و میبینید که آنچه که میخواهید در چنگتان قرار میگیرد یا متوجه میشوید که در مسیر پیشرفت قرار دارید.
۵. ساختن شبکه و نشست و برخواست با افراد درست
این مهمترین و بهترین نصیحتی است که میشود به آدمی که قرار است هدفمند شود گفت. جیم رُن در این رابطه گفته: شما نتیجهی متوسط پنج نفری هستید که بیشتر از همه وقت خود را با آنها سپری میکنید». این حرف به این معناست که اگر شما در یک گروه شش نفره حضور داشته باشید، چیزی که به آن تبدیل میشوید تحت تأثیر رفتارها و منشهای پنج نفر دیگر است.
افرادی که هدفمند باشند و همیشه در رابطه با اهداف و رویاهای خود صحبت کنند، به تدریج شما را هم در مسیر درستی قرار میدهند. آنها هروقت صحبت سر رسیدن به هدف یا برنامهریزی باشد، مشتاق صحبت کردن هستند و ایدههای خود را با دوستان خود به اشتراک میگذارند و چه چیزی بهتر از اینکه چنین دوستانی داشته باشیم؟
وقتی با افراد مختلف صحبت میکنید، موضوع مکالمه بسیار اهمیت دارد چرا که روی طرز فکر شما تأثیر میگذارد. افرادی که موفق نیستند معمولا دربارهی افراد دیگر صحبت میکنند، آنها را سرزنش میکنند و برای هرچیزی که نمیتوانند انجامش دهند بهانههای عجیب و غریب میآورند که ثابت کنند انجامش غیرممکن است.
نخستین قدمی که باید بردارید این است که از نشست و برخواست با افراد منفی خودداری کنید. دومین قدم هم این است که با افراد موفق و هدفمند آشنا شوید و بیشتر اوقات خود را با آنها بگذرانید.
۶. اهداف را بنویسید
این بزرگترین و در عین حال سادهترین کاری است که اغلب مردم آن را انجام نمیدهند. آنها قدرت نوشتن را دست کم میگیرند و فکر میکنند کار سادهای مثل این نمیتواند تأثیر بزرگی داشته باشد. وقتی اهداف خود را روی کاغذ میآورید، به بدن خود یادآور میشوید که به کاری که میخواهید انجام دهید اعتقاد دارید و متعهد هستید. برای همین هم هست که اصلا دست به قلم شده، وقت خود را میگیرید تا آنها را بنویسید چون میدانید در نهایت ارزشش را دارد.
افرادی که به اهداف خود باور ندارند، متعهد و با انگیزه نیستند، هیچوقت به خود زحمت نمیدهند که چیزی را بنویسند. این دقیقا چیزی است که بین افراد موفق و غیر موفق فاصله میاندازد و آنها را از هم جدا میکند.
سوا از این موارد، وقتی چیزی را مینویسید، در واقع دارید به ذهن ناخودآگاه خود میگوید که این کارها مهم هستند و باید انجام شوند و شما هم باید به آنها دست پیدا کنید. حدس بزنید چه میشود؟ ذهن ناخودآگاه شما سپس شبانه روز با ایدههایی مواجهتان میسازد که میتوانند به شما در قدمهای بعدیتان کمک کند.
تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک دفترچه کوچک خریداری کرده و همیشه اهداف خود را درون آن بنویسید. این کار را به عادتی برای خود تبدیل کنید و به خاطر داشته باشید که با این کار ایدهها را روی ذهن ناخودآگاه خود نصب میکنید و این چیزی است که برای هدفمند شدن باید انجام شود.
۷. ۱۰۰٪ متعهد باشید
در نهایت میرسیم به تعهد، چیزی که ما را به هدفمان متصل نگه میدارد و اجازه نمیدهد از آن جدا شویم یا از فکر رسیدن به آن در بیاییم. اگر میخواهید هدفمند باشید، باید هدف خود را بشناسید و با تعهد کاملی در راستای رسیدن به آن تلاش کنید.
این دقیقا چیزی است که بسیاری از مردم در آن شکست میخورند به خصوص زمانی که شرایط سخت میشود. برای مثال یک روز شما تصمیم میگیرید هر روز صبح زود به پیاده روی بروید چرا که برای رسیدن به سلامتی این چیزی است که برای شما تجویز شده است. حالا این کار را دو روز انجام میدهید اما در روز سوم، به تخت خواب میچسبید و از آن رها نمیشوید چون مثلا باران میبارد.
این اتفاق برای خیلی از اتفاقات در زندگی ما رخ میدهد؛ پسانداز کردن، ورزش کردن، درس خواندن و… چون بسیاری از افراد وقتی هدفی را تعیین میکنند، به دنبال بهانهای میگردند که آن را دنبال نکنند. اما افراد متعهد فرقی نمیکند که هوا بارانی باشد یا برفی، آنها مدت زمان کوتاهی هم که شده به دنبال هدف خود میروند و اجازه نمیدهند چیزی بین آنها و هدفی که دارند فاصله بیندازد.
با این هفت قدم و همچنین داشتن یک هدف خوب، تقریبا میتوان گفت هیچ مانعی برای رسیدن به موفقیت جلوی روی شما قرار نخواهد داشت.
منبع: Everyday Power
ممنون مطالب ارزنده و مفید بود.
یادداشتی خواندنی و جمعوجور بود.
در بند پنجم، «نشست و برخاست» درست است. اشتباها «نشست و برخواست» نوشته شده.